افسوس آنچه که برده ام، باختنی است

جلسه اول از دور سوم لژیون سردار نمایندگی قوچان در تاریخ 26مردادماه بصورت باز ساعت 19آغاز بکار نمود

سلام دوستان ابوالفضل هستم یک مسافر 

اول از همه تشکر و قدردانی میکنم .از آقای مهندس که این بستر رو فراهم کردن تا درکنار هم‌بتوانیم قدردان خدمتگزارانمان باشیم قدردان کسانی که رفتن درمان شدند و ماندن و از خدمت کردن و زحماتشان ۲۰ تا شعبه در خراسان داریم ولی این کافی نیست و در تهران که صحبت کردم گفتن عملکرد شعبه قوچان خوبه  وباز هم این کافی نیست چون عالی نیست چون ماهنوز سقفی برا خودمان نداریم مکانی برای خودمون نداریم در مکان عالی داریم آموزش می‌گیریم و این نیاز به تلاش بیشتر دارد وتلاش هایی که کردیم اگر من در سال گذشته تلاشی داشتم اگر خدمتی کردم اگر راهنما بودم این کافی نیست ما باید در همه ی زمینه ها تلاش بکنیم واینجا واین جمع بستر فراهم است تا بتوانم خدمت بکنم  و این خدمت کردن کار کمی نیست کار بزرگی است نصیب هر کسی نمیشود یک بزرگی می گفت پاشیدن دانه از دانه خوردن خیلی بیشتر لذت داره لژیون سردار ما می توانیم همون دانه پاشیدن رو انجام بدهیم و این لذت هم دارد ولی اصل داستان اینه که این لذت یک وسیله ای باشه برا پیدا کردن شادی برای ثبت اثر .برای اینکه دیگران هم شاد باشند و با این خدمت آقای مهندس اجازه دادن هر کسی در هر اندازه ای که می تواند خدمت بکند . یکبار حضرت موسی از خدا پرسید تو اگر بیای زمین و لباس انسان رو بپوشی چیکار انجام میدهی گفت من خدمت به خلق میکنم و اینجا این بستر آماده است و چقدر زیباست و هر چقدر حالمان بهتر میشود در کنگره بدهکارتر میشویم و این یک شعبده بازی است و این شعبده بازی این است که اگر میخواهی حالت خوب بماند در مسیر حال خوب دیگران کمک کنی. سفر اول برای اعتیاد است. برای ترک از مصرف مواد مخدر است ولی سفر دوم برای درمان اعتیاد است واین درمان زمانی که من کمر خدمت رو ببندم صورت میگیرد ولژیون سردار برای درمان اعتیاد است چون ما فراموش می کنیم من فراموش می کنم که در گذشته برای مصرف مواد چه انرژی میگذاشتم چقدر خانواه را می پیچاندن چقدر از حق زن و بچه هامی گذشتم چقدر دروغ مب گفتم که چی باشم؟ نشءه باشم و کار نیروی بازدارنده همین است یکی از چیزهایی که من را از فرمان عقل دور می کند نسیان و فراموشی است چقدر کسانی هستند که دارند درد میکشند از اعتیاد چقدر کسانی هستند که بیرون دنبال این هستند تا درمان بشوند. و امروز تو می توانی و در این جمع میشود و ما می‌توانیم بستری فراهم کنیم که دیگران هم این حال ماراداشته باشندو اینکه ما کاری نکرده ایم .حق الناس یعنی مال دیگران در مال ماهست مشکلات دیگران در مشکلات ما هست ماباید خدمت کنیم تا حق دیگران رو بدهیم حق دیگران درمان و حال خوب است فلسفه خدمت در جمع کردن نیست در پهن کردن است فلسفه لژیون سردار هم در پهن کردن است. ممکنه خیلی از ما اوضاع مالی خوبی داشته باشم زمینی یا مالی دارم ولی پول نقدی نیست همیشه هشتم گرو نهم است . برکت در زندگی من هنوز نیامد است من هنوز دارم تاوان گذشته را می دهم و لژیون سردار این بستر را فراهم کردهاست که تاوان گذشته رو بدهم و اون پاک شدن گذشته اتفاق بیفتد. خدمت تصریح می کند وباید کمک بکنیم واین حق رو بدهیم ولژیون سردار لژیون اندازه هاست واین اندازه خودمان را باید پیدا بکنیم و این خیلی مهم است شاید بعضی بگویند ما نمی توانیم ما خجالت میکشیم واین فرمان نفس است. فرمان عقل میگوید اگر می توانی یه لیوان چای هم بدهی برو بده می توانی ۵۰ هزارتومن کارت بکشی بکش میتوانی پیش از موعد ۵۰۰هزارتومن بدهی برو بده این فرمانه عقل است

 افسوس که آنچه برده ام باختنی است

 بشناخته ها تمام نشناختنی است

 برداشته ام هر آنچه باید بگذاشت بگذاشتم هرآنچه باید برداشتنی است

 از اینکه با سکوت به حرف های من گوش دادید متشکرم.