به نام قدرت مطلق الله
دومین جلسه از سی و دومین دوره کارگاههای آموزشی کنگره ۶۰، نمایندگی ایمان با استادی مسافر حمید ، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر قنبر با دستور جلسه "وادی ششم و تاثیر آن روی من " در روز شنبه 27مرداد ماه 1404 ساعت 17 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد :
حکم عقل را در قالب فرمانده به اجرا درآوریم:
ابتدا از نگهبان لژیون سردار تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه حضور داشته باشم. خداوند را شاکرم که فرصتی نصیبم شد تا در این جایگاه آموزش بگیرم و خدمت کنم. دستور جلسه امروز وادی ششم است: حکم عقل را در قالب فرمانده به اجرا درآوریم.
.jpg)
عقل یکی از بزرگترین نعمتهای الهی است که مانند فرماندهی در شهر وجودی ما عمل میکند. همانطور که یک فرمانده بدون ابزار و سربازان کارآمد نمیتواند فرمانهای خود را اجرا کند، عقل نیز بدون ابزار مناسب ـ یعنی جسم سالم، روان متعادل و جهانبینی صحیح ـ قادر به صدور و اجرای فرمان درست نیست.
این وادی به ما یاد میدهد که عقل تنها با گفتن و دانستن به نتیجه نمیرسد، بلکه باید فرمان صادر کند و فرمانش نیز در عمل به اجرا دربیاید.
پیش از ورودم به کنگره، تصور میکردم انسان عاقل و فهمیدهای هستم. مثلاً تفکر من این بود که خوابیدن تا ساعت ۹ صبح نشانه درک و آرامش است! اما وقتی وارد کنگره شدم و تجربه ورزش صبحگاهی ساعت ۵:۳۰ را داشتم، تازه متوجه شدم که بیداری زودهنگام چه تأثیر بزرگی بر روحیه و نشاط انسان دارد. این تغییر برای من مصداق واقعی اجرای حکم عقل بود.
موضوع دیگر، نحوه برخورد با همسر و اطرافیانم بود. در گذشته، وقتی با همسرم دچار اختلاف میشدم، هیچوقت کوتاه نمیآمدم. فکر میکردم عقل به من میگوید که باید غرورخود را حفظ و اگر کوتاه بیایم، در زندگی شکست میخورم. اما در کنگره آموختم که عقل واقعی چیز دیگری است. هرچه بیشتر گذشت و بخشش داشته باشم، در واقع قدرتمندتر و تواناتر میشوم. این تغییر نگاه، بسیاری از مشکلات زندگیام را برطرف کرد.
یکی از دستاوردهای ارزشمند من در کنگره، درمان سیگار با روش DST بود. با کمک راهنمای عزیزم و طی ۱۱ ماه توانستم به این آرزوی قدیمی برسم. این تجربه به من آموخت که اجرای حکم عقل همیشه به معنای برداشتن قدمهای کوچک اما مستمر است.
همچنین یاد گرفتم که برای رسیدن به هر هدف بزرگی، دو نکته اساسی وجود دارد:
1. زمان دادن به کار؛ هیچ چیز یکشبه حل نمیشود.
2. شروع از قدمهای کوچک؛ حرکت آهسته اما پیوسته همیشه ما را به نتیجه میرساند.
برای مثال، در آغاز سفر اول، همهچیز سخت و طاقتفرسا به نظر میرسید، اما با گذشت زمان و صبر، توانستم مرحلهبهمرحله پیش بروم. امروز بیش از ۶ سال است که رها شدهام و روز رهاییام یکی از زیباترین روزهای زندگیام بود.
روزگاری شهر وجودی من در اختیار نفس بود. امروز وقتی به گذشته نگاه میکنم، از کارهایی که انجام داده بودم متعجب میشوم؛ از درگیریهایی که با اطرافیانم داشتم گرفته تا رفتارهای نادرست و غیرمنطقی. اما لطف کنگره این بود که مرا با آموزش و دانایی آشنا کرد. حالا میبینم که حتی پیچیدهترین مشکلات زندگی با دانایی و صبر قابل حل است.
این دانایی باعث شد ریسمان کنگره را رها نکنم. هرچه بیشتر جلو رفتم، متوجه شدم داناییهای تازهای برای یادگیری وجود دارد؛ در زمینه انسانشناسی، جهانبینی، درمان اعتیاد و حتی نحوه زیستن در زندگی روزمره.
.JPG)
آنچه در این مسیر تجربه کردم، این است که عقل زمانی میتواند فرماندهی کند که ما شرایط لازم را برایش فراهم کنیم: جسم سالم، روان آرام و جهانبینی درست. در غیر این صورت، عقل اسیر نفس میشود و نمیتواند فرمانهای درستی صادر کند.
در پایان، از خداوند سپاسگزارم که مرا با کنگره آشنا کرد و فرصتی به من داد تا با آموزشها و خدمت، به سمت دانایی حرکت کنم. از او میخواهم که توفیق خدمت در کنگره را به من و همه دوستان عطا کند.
از اینکه به صحبتهای من گوش دادید، سپاسگزارم
.jpg)
تنظیم و ارسال: مسافر حسن
- تعداد بازدید از این مطلب :
84