English Version
This Site Is Available In English

من در کنگره یاد گرفته‌ام که برای انجام کارها باید زمان را از آن‌ها بگیرم

من در کنگره یاد گرفته‌ام که برای انجام کارها باید زمان را از آن‌ها بگیرم

سومین جلسه از دوره چهل و هفتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی ستارخان؛ با استادی  راهنمای محترم مسافر محسن، نگهبانی مسافر ارسلان و دبیری مسافر عباس با دستور جلسه "وادی ششم و تأثیر آن روی من" روز دوشنبه 27 مردادماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:

 

سلام دوستان محسن هستم یک مسافر. امیدوارم روز همگی عزیزان به خیر باشد و جلسه خوبی را داشته باشیم. از نگهبان جلسه هم سپاسگزارم که این فرصت رو به من داد تا این جایگاه را مجدداً تجربه کنم. دستور جلسه این هفته این است که " حکم عقل را در قالب فرمانده به‌طور کامل اجرا نماییم". در نگاه اول این‌طور به نظر می‌رسد که اجرای حکم عقل کار راحت و ساده‌ای باشد. امروز می‌خواهم از زاویه دیگری به این دستور جلسه نگاه کنیم و آن‌هم این سؤال را در ذهن ما تداعی می‌کند که آیا در کارهای روزمره، می‌توانیم حکم عقل را اجرا نماییم؟ در ظاهر ساده و راحت به نظر می‌رسد لیکن در مقام عمل، شاید اجرایی نمودن حکم عقل در زندگی روزمره، آن‌چنان ساده نباشد و سادگی و سختی آن در پاسخ به سؤالات زیر مشخص می‌شود که:
- آیا صبح زود از خواب بیدار می‌شوم؟
- آیا شب زود می‌خوابم؟
- آیا سی‌دی‌هایم را می‌نویسم؟
- آیا تختخواب خود را مرتب می‌کنم؟
- آیا مسواک می‌زنم؟
- آیا زباله‌ها را به‌موقع به بیرون از خانه منتقل می‌کنم؟
آیا این کارها را از روی اجبار انجام می‌دهم یا باجان و دل اقدام می‌کنم؟ پس می‌بینیم که اجرای حکم عقل آن‌چنان هم ساده و راحت نیست و در انجام هرکدام از کارهای بالا، مقدار  تعلل کافی است تا آن‌را انجام ندهیم.

من در کنگره یاد گرفته‌ام که برای انجام کارها باید زمان را از آن‌ها بگیرم، یعنی اگر تصمیم‌گیری برای انجام آن‌ها زمان زیادی از من بگیرد، انجام آن کار به مشکل می‌خورد و وارد وادی شک و تردید می‌شوم، پس همان لحظه انجامش می‌دهم به این مفهوم که اگر باید زباله‌ها را ببرم، همان لحظه تصمیم می‌گیرم که انجام دهم، یا اگر می‌خواهم ساعت 5 صبح از خواب بیدار شوم، همان لحظه بیدار می‌شوم و به پنج دقیقه بعد موکول نمی‌کنم یعنی همان‌طور که در کنگره یاد گرفته‌ام، فریب نفس اماره را نمی‌خورم و انجام همین کارهای کوچک باعث می‌شود تا درباره‌ای بزرگ‌تر هم موفق باشم. درباره‌ای بزرگ‌تر هم تحقیق می‌کنم و با افراد خبره مشورت می‌کنم و وارد انجام آن کار می‌شوم و مطابق با مثلث دانایی، تجربه می‌کنم، شاید شکست بخورم شاید هم موفق شوم لیکن در هر شرایطی حکم عقل را اجرا می‌کنم و مشکلاتی را که منجر به شکست شده است را شناسایی می‌کنم و دوباره تجربه می‌کنم. گاهی اوقات در شناسایی و تشخیص فرمان عقل با سایر فرمان‌ها، دچار مشکل می‌شویم، در این جایگاه آنچه توانست من را نجات دهد تنها یک‌چیز بود و آن‌هم بالا بردن دانایی، که توانست به من کمک کند. دانایی، تشخیص ماهیت خواسته‌ها در هر شکل و لباسی است، حالا اگر من ماهیت خواسته‌هایم را تشخیص دهم که از عقل می‌آید یا از نفس و به دنبال راه‌های میان‌بر برای رسیدن به خواسته‌هایم نباشم، قطعاً می‌توانم تصمیم درست را در زندگی‌ام اتخاذ کنم. ممنونم که به صحبت‌های من گوش دادید.

تایپ: مسافر حمیدرضا
عکس: مسافر شهاب
انتشار: مسافر بهنام

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .