سیزدهمین جلسه از دوره پنجم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰؛ ویژه مسافران با نگهبانی موقت مسافر مهرداد، دبیری موقت مسافر ابوالفضل و استادی مسافربهروز با دستور جلسه " وادی ششم وتأثیر آن روی من " دوشنبه۲7 مرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان، بهروز هستم مسافر.
خداوند را شکر میکنم که دراین جایگاه قرار گرفتم تا آموزش ببینم و تجربه کسب کنم. از استاد عزیزم آقا جلال و همچنین گروه مرزبانی، ایجنت محترم و نگهبان عزیز تشکر میکنم.دستور جلسه امروز وادی ششم و تأثیر آن روی من می باشد .به نظر من، بخش بزرگی از مشکلاتم در دوران مصرف در همین وادی ششم خلاصه میشد. شاید بتوانم بگویم حدود هشتاد درصد مشکلات یک مصرفکننده در همین نقطه است، یعنی جایی که فرمان عقل اجرا نمیشود و انسان فقط دنبال خواستههای نفس و لذت آن است.اگر وادی ششم در زندگی عملی شود، بهنظرم بسیاری از مشکلات چه برای یک مصرفکننده و چه برای یک فرد عادی برطرف خواهد شد. من در اطرافم کسانی را میبینم که حتی مواد مصرف نمیکنند، اما چون فرمان عقل را اجرا نمیکنند، گرفتار مشکلات زیادی هستند.به زبان ساده، فرمان عقل یعنی اینکه انسان خواستههای نفس و احساساتش را از فیلتر عقل بگذراند و عقل را بهعنوان رئیس بداند، نه اینکه نفس و احساسات فرمان بدهند. حتی خواستههای معقول هم باید زیر نظر عقل بررسی و هدایت شوند. مثلاً من ممکن است بخواهم خانه یا ماشین بخرم؛ اما اگر نفسم تصمیم گیرنده باشد، بهدنبال سریعترین و راحتترین راه میرود، چه مشروع باشد چه غیرمشروع. اینجاست که باید عقل تصمیم نهایی را بگیرد.من همیشه حس میکنم از لحظهای که صبح چشمهایم را باز میکنم، عقل و نفس در دو طرفم قرار دارند؛ عقل میگوید این کار درست است و نفس میگوید نه، کار دیگری انجام بده. این کشمکش همیشگی در زندگی انسان وجود دارد.
اما سؤال اصلی این است: چطور میتوان به فرمان عقل نزدیک شد؟
از نظر من رسیدن به فرمان عقل یک مسیر ساده و کوتاهمدت نیست. نیاز به آموزش، تزکیه و پالایش و همچنین کسب دانایی دارد. انسان باید یاد بگیرد چگونه خواستههای نفس را از فرمان عقل تشخیص بدهد و حرکتش را بر اساس عقل تنظیم کند.گاهی اجرای فرمان عقل به این معنا نیست که حتماً باید کاری انجام دهیم، بلکه گاهی بهمعنای «انجام ندادن» است. این هم یک نوع فرمان عقل است.در مورد سفر اولیها باید بگویم: همینکه یک نفر وارد کنگره میشود، یعنی اولین گام را به سمت فرمان عقل برداشته است. چون با این انتخاب، یکی از خواستههای نفس را کنار گذاشته و به سمت رهایی قدم برداشته است.من خودم در ابتدای سفر اول، یکسری «بایدها» برای خودم گذاشتم؛ مثل اینکه سر ساعت مشخص دارویم را مصرف کنم، در طول روز نخوابم و به برنامهها پایبند باشم. هر روز یک باید به لیست اضافه میکردم. اینها همان فرمانهای عقل در زندگی من بودند. امروز هم به لطف خدا نتیجهاش را میبینم.یادم میآید اوایل سفر خیلی از کارها برایم سخت و حتی بیمعنا بود؛ مثلاً میگفتم چرا باید سیدی بنویسم یا چرا باید این کارها را دقیق انجام بدهم؟ اما حالا که در سفر دوم هستم، تازه متوجه میشوم که هر کدام از این آموزشها و قوانین برای چه بوده و چه کمکی به من کرده است.
پس توصیهام به سفر اولیها این است که سخت نگیرید. از کارهای کوچک شروع کنید و هر روز یا هر ماه یک فرمان عقل را در زندگیتان اجرا کنید. مطمئن باشید اگر این مسیر را ادامه بدهید، موفق خواهید شد.ممنونم که به صحبتهای من گوش دادید.
.jpg)
تایپ ، ویراستاری و ارسال: مسافر احمد
عکس: مرزبان خبری مسافر بهمن
مسافران نمایندگی صفادشت
- تعداد بازدید از این مطلب :
456