پانزدهمین جلسه از دوره شصت و هشتم کارگاههای آموزشی و خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی ابنسینا با استادی راهنما آقا امیر، نگهبانی مسافر بهروز و دبیری مسافر خدابخش و با دستورجلسه « عدالت ، آیا همه افراد در کنگره با هم برابرند ؟ » چهارشنبه 22 مرداد ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سلام دوستان امیر هستم یک مسافر
خوشحالم که در خدمت شما عزیزان هستم و از ایجنت و مرزبان و نگهبان جلسه تشکر می کنم که این فرصت رو به من دادند تا خدمت کنم و آموزش ببینم ، اگر دقت کنید لگوی کنگره شصت یک مثلث هست که در اضلاع آن عدالت ، عمل سالم و معرفت هست ، معانی این کلمات را همه می دانیم ، معرفت یعنی شناخت ، عمل سالم یعنی انجام کار درست وعدالت یعنی قرار گرفتن هر چیز به درستی در جای خودش ،دستور جلسه به ما می گوید که آیا همه در کنگره شصت برابرند ؟ به نظر من در ابتدای امر که همه وارد کنگره می شوند با هم برابر هستند ، در واقع از نگاه کنگره همه استحقاق یکسانی در بهرمندی از امکانات دارند ، جناب مهندس هم همیشه می گوید کسی که وارد کنگره می شود برای ما مهم نیست چه شغل و جایگاهی دارد ، دکتر است یا مهندس یا کارگر یا هر جایگاه دیگری در اجتماع دارد ، هیچ کدام از اینها به ما مربوط نمی شود ، هدف اصلی کنگره شصت خدمت به انسان هاست ، و در واقع انسان هایی که درگیری تاریکی اعتیاد هستند و خواستار رهایی از این بند هستند ، به خاطر همین است که در کنگره همواره به روی همگان باز است ، و همه در استفاده از امکانات کنگره مثل راهنما ها ، اوتی ، نشریات و آبدارخانه وهمه چیز با هم برابر هستند ، یعنی عدالت در اینجا برای همه ما برقرار است ، از بدو ورود و شروع سفر تا رهایی و انتهای سفر ، در واقع انتخاب راهنما به خواست مسافر عدالت است و این که مسافر دوست دارد سفر کند یا نه عدالت است ، اما در ادامه وقتی وارد سفر می شویم عدالت این است که من باید بیایم و سفر کنم و به رهایی برسم ، حق یک انسان این است که سالم زندگی کند، اما در کنگره در زمان آموزش راهنما یک صحبت برای همه انجام می دهد و به شکل یکسان با همه برخورد می کند ، همه از یک کتاب و یک منبع جهان بینی استفاده می کنند ، ودر اینجا راهنما عدالت را برای همه برقرار می کند ، و در لژیون رهجویی که درست سفر می کند و به رهایی می رسد ، این در واقع عین عدالت است ، ، اما رهجویی که گوش به فرمان نیست ، درست سفر نمی کند ، سی دی نمی نویسد ، دیر می آید و زود می رود ، این آدم به رهایی و حال خوش نمی رسد و این هم عین عدالت است ، عدالت زمانی شامل حال من می شود که رفتارم در جهت هدفی که دارم انجام شود و در مسیر هدفم گام بردارم ، وقتی تلاش کردم و کوشش کردم و به رهایی رسیدم عین عدالت است و وقتی گوش به فرمان نبودم و درست سفر نکردم و به رهایی نرسیدم هم عین عدالت است ،اگر قرار است عدالت در مورد شما اجرا شود باید تلاش کنید ، این تلاش یعنی کوشش در رفتار و عملکرد و این عین عدالت است ، خداوند می فرماید تو رد راه مستقیم قدم بردار تا من به تو کمک کنم اما وقتی من در راه غیر سالم قدم برمی دارم چطور انتظار دارم به من کمک بشود ، این عدالت در همه زمینه ها است ، کسی که پولدار است قطعا کار کرده و زحمت کشیده و زمانی را که من صرف امور بیهوده کرده ام او در جهت امور مفید وکسب در آمد تلاش نموده ، و قرار نیست من مثل او شوم و این عین عدالت است ، این عدالت در کنگره در رفتار راهنما هم دیده می شود ، راهنما همه رهجویان را به یک چشم می بیند و برای همه یکسان تلاش می کند ، در پایان یاد آور می شوم که عدالت یعنی این که هر چیزی درست درجای خودش قرار بگیرد.
.jpg)
تنظیم و تایپ : مسافر احسان لژیون بیست و یکم
عکس: مرزبان خبری
نگارنده : مسافر محسن لژیون شانزدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
133