بنام قدرت مطلق الله
سلام من امیر هستم یک مسافر، میرسند آنانی که مشتاق سیراب شدن هستند و آنانی که در رکودند هرگز نخواهند رسید یادم میآید یکزمانی که مصرفکننده بودم برای خروج از تاریکی و بند اعتیاد تمام روشها رو امتحان کرده بودم ولی به نتیجه نرسیده بودم تمام اطرافیان و خانواده از من دلسرد شده بودند و خودم هم دیگر امیدی برای آزادی از اعتیاد نداشتم مصرفم روزی یک گرم هروئین و نیم گرم شیشه بود اوضاع نابسامانی که برای خودم و اطرافیانم درست کرده بودم از دور قابلرؤیت بود تلاشهای بینتیجه و گفتن این کلمه که این بار درست میشود خودم راهم خسته کرده بود انگار درون یک سیاهچاله افتاده بودم و هرلحظه از نور دورتر میشدم تا جایی که دیگر نوری نبود و همهچیز تاریک بود دران هنگام نوری دیدم میان اینهمه تاریکی جلوتر رفتم و یکراه جدید برای من باز شد راهی که تا حالا امتحان نکرده بودم ولی یکگوشه قلبم میگفت اینجا همانجاست که نجاتدهنده توست پس به حرف قلبم گوش کردم و وارد جایی به نام کنگره ۶۰ شدم بله اینجا جایی بود که توانست از میان اینهمه تاریکی مرا نجات دهد و نهتنها خودم بلکه یک خانواده را نجات دهد امروز که این را مینویسم از دوباره لبخند به لبهای یک خانواده برگشته و دوباره جان گرفته و حس زندهبودن وزندگی را میشود احساس کرد خدایا شرکت امروز دو سال و دو ماه است که از بند اعتیاد آزاد و رها هستم تشکر میکنم از آقای مهندس بنیانگذار کنگره شصت و خانواده محترمشان و همچنین راهنمای خوبم مسافر حسین متشکرم
مسافر امیر: لژیون نهم شعبه عطار نیشابوری
- تعداد بازدید از این مطلب :
1106