English Version
This Site Is Available In English

خدمت برای حال خوش خودمان است

خدمت برای حال خوش خودمان است

با سلام و خداقوت

در خدمت مشاور تازه‌واردین نمایندگی ارم: مسافر اکبر، هستیم و گفت‌و‌گویی با ایشان داشتیم. امیدوارم این گفت‌وگو مورد توجه شما مخاطبین عزیز قرار بگیرد.

۱. لطفاً به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید.
سلام دوستان، اکبر هستم یک مسافر.
آخرین آنتی‌ایکس مصرفی من تریاک بود، روش درمانی: DST، داروی درمان: شربت اپیوم، ورزش در کنگره: فوتبال، مدت سفر: ۱۰ ماه و ۲۴ روز، با راهنمایی استاد عزیزم آقای مصطفی حسین‌نژاد، مدت رهایی: دو سال و شش ماه.

۲. شما مشاور تازه‌واردین هستید و بدون شال خدمت می‌کنید، از حس‌وحال‌تان درباره این خدمت بگویید؟
واقعیتش وقتی این شعبه راه‌اندازی شد، راهنمای تازه‌واردین نداشتیم. به‌مرور لژیون‌ها شکل گرفتند و شش لژیون تشکیل شد. بنا به صلاحدید ایجنت محترم، به من گفتند که به‌عنوان مشاور تازه‌واردین در آن‌جا خدمت کنم. حس و حال این جایگاه بی‌نظیر است. به قول قدیمی‌ها، ما دستمزد این خدمت را نقدی می‌گیریم. وقتی یک تازه‌وارد وارد شعبه می‌شود، شروع به سفر می‌کند، منظم می‌آید، خوب سفر می‌کند، لباس سفید می‌پوشد، سی‌دی‌ها را می‌نویسد و گوش‌به‌فرمان است، دیدن این روند بسیار لذت‌بخش است. من واقعاً حس می‌کنم که دستمزد را همان‌جا نقدی دریافت می‌کنم. آن حس خوب سفر اولی به من هم منتقل می‌شود و باعث می‌شود حال دلم عالی شود.

۳. به نظر شما فردی که به تازه‌واردین مشاوره می‌دهد باید چه ویژگی و توانمندی‌هایی داشته باشد؟
کسی که به تازه‌وارد مشاوره می‌دهد باید خودش یک الگو باشد. تازه‌وارد وقتی روبه‌روی مشاور می‌نشیند، اولین چیزی که به ذهنش می‌رسد این است که چطور فرار کند یا بهانه‌ای پیدا کند! اما وقتی مشاور مرتب، با لباس تمیز، ظاهر آراسته، خوش‌بو و منظم باشد، دیگر تازه‌وارد نمی‌تواند بهانه‌ای پیدا کند.بیان مشاور باید قوی باشد. هنر مشاور تازه‌واردین این است که بتواند انتقال مؤثری انجام دهد. همین انتقال است که باعث جذب تازه‌وارد و ماندگاری او در کنگره می‌شود.

۴. چرا از یک تازه‌وارد خواسته می‌شود که با حس خودش راهنمای درمان را انتخاب کند؟
به نظر من وقتی از حس صحبت می‌کنیم، می‌دانیم که برخی تازه‌واردها هنوز حسشان آلوده است. اما در جلسه دوم به آن‌ها می‌گویم که در جلسه سوم باید با حس خودشان راهنمایشان را انتخاب کنند.
مثالی از خودم می‌زنم؛ من راهنمایم را به خاطر مدل ریش و حالت چهره‌اش انتخاب کردم، چون حسم با او جور بود. وقتی تازه‌وارد را درگیر این چالش می‌کنیم، او ترغیب می‌شود درباره کنگره تحقیق کند، سرچ کند، و با آگاهی بیشتری انتخاب کند. همین فرآیند به‌خودی‌خود آموزشی و رشددهنده است.

۵. نقش راهنمای تازه‌واردین در هدایت اولیه و پذیرش تازه‌وارد برای درمان در کنگره ۶۰ و فهم قوانین چیست؟
وقتی تازه‌وارد وارد کنگره می‌شود، باید مشاوری روبه‌روی او باشد که بیان خوبی دارد و بتواند مفاهیم را درست منتقل کند.
من همیشه در جلسه دوم می‌گویم: سلام دوستان، اکبر هستم یک مسافر. این جمله به تازه‌وارد می‌گوید که من هم روزی مصرف‌کننده بودم و از جنس خود او هستم. همین حس همدردی به او آرامش می‌دهد.
به آن‌ها می‌گویم: جای پای راهنمایتان قدم بردارید. ان‌شاءالله یک یا دو سال بعد شما جای ما خواهید نشست و به تازه‌واردین مشاوره خواهید داد.
این خدمت باید نسل‌به‌نسل انتقال پیدا کند. دیگران کاشتند و ما برداشت کردیم، حالا ما باید بکاریم تا آیندگان برداشت کنند.
قوانین کنگره برای همه الزامی‌ست. حرمت کنگره ستون آن است. اگر قوانین و حرمت نبود، کنگره نمی‌توانست این‌همه سال پایدار بماند. رعایت قوانین یک ضرورت است.

۶. رابطه خدمت کردن و رسیدن به حال خوش چیست؟
از همان ابتدا به ما گفتند که اگر خدمت کنید، به حال خوش می‌رسید. من هم از سفر اول خدمت را شروع کردم؛ از جارو زدن، شستن سرویس‌ها، چیدمان صندلی‌ها، نظافت‌ها... تا بعد وارد سایت شدم.
هر خدمتی را که به من سپردند با دل و جان انجام دادم. اگر این خدمت‌ها حال خوش نداشتند، قطعاً ادامه نمی‌دادم. من اثر این خدمت را در زندگی‌ام می‌بینم.
مشکلات در زندگی همه هست، اما خدمت در کنگره موجب می‌شود آرام‌آرام آن‌ها حل شوند. به قول استاد امین: اگر می‌خواهی حال دلت خوب شود و مشکلاتت برطرف شود، باید خدمتگزار باشی. خدمت باید صادقانه باشد، نه برای نشان دادن خود. خدمت برای حال خوش خودمان است.

۷. از تأثیر آموزش‌های این جایگاه در زندگی‌تان بگویید؟
این جایگاه بسیار به من کمک کرده است. حال دلم همیشه خوب است. مخصوصاً در جایگاه مشاور تازه‌واردین که بسیار لذت‌بخش است.
وقتی می‌بینم ره‌جویی که به او مشاوره دادم، سفر می‌کند، مشارکت می‌کند و روزی اعلام سفر می‌کند، واقعاً کیفم کوک می‌شود.
این حال خوب وصف‌ناپذیر است.
۸. به عنوان سؤال آخر، اگر صحبتی هست بفرمایید؟
در پایان، خدا را بسیار بسیار شاکرم که با کنگره آشنا شدم. از آقای مهندس دژاکام بی‌نهایت سپاسگزارم؛ زندگی‌ام را مدیون ایشان هستم و خواهم بود.
زندگی خوبی دارم، پر از انرژی مثبت. برخورد و رفتارم در جامعه کاملاً تغییر کرده و اطرافیانم هم این تغییر را تأیید کرده‌اند.
تمام حال خوبم را مدیون آقای مهندس و کنگره ۶۰ هستم.
امیدوارم همه‌ی کسانی که در بند مواد مخدر هستند، پایشان به کنگره باز شود و از این حال خوب بهره‌مند گردند.
و آرزو می‌کنم تمام سفر اولی‌ها به رهایی و پس از آن به تعادل برسند.
از شما هم سپاسگزارم.

مصاحبه، بارگزاری و تهیه گزارش:         مسافر حسین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .