English Version
This Site Is Available In English

در نبود بخشش، فرایند تحول اخلاقی اتفاق نمی‌افتد

در نبود بخشش، فرایند تحول اخلاقی اتفاق نمی‌افتد

پنجمین جلسه از دوره بیست‌و‌سوم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه همسفران آقا، نمایندگی پرستار، به استادی پهلوان محترم، همسفر ابوالفضل، نگهبانی همسفر علی و دبیری همسفر عادل، با دستور جلسه «تخریب‌های شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متد DST» پنج‌شنبه 26 تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۴ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان، ابوالفضل هستم، همسفر
سپاسگزار خداوند متعال هستم که امروز توفیق حضور در جمع شما عزیزان را دارم. این فرصت ارزشمند برایم فراهم شد تا در کنار شما باشم، آموزش ببینم و خدمت‌گذاری کنم.
از ایجنت محترم، آقا محمود، و نگهبان جلسه صمیمانه تشکر می‌کنم که این فرصت را در اختیارم قرار دادند.
یک خسته‌نباشید صمیمانه عرض می‌کنم به نگهبان، دبیر و خزانه‌دار دوره پیشین و همچنین تبریک می‌گویم به دوستان عزیزی که موفق شدند رأی بیاورند و اکنون مسئولیت نگهبانی، دبیری و خزانه‌داری را بر عهده دارند.
مسافر من مصرف شیشه نداشت؛ اما در حال نگارش سی‌دی‌ای از آقا امین بودم. ایشان نقل‌قولی از آقای مهندس مطرح کردند که چند سال پیش، درباره‌ی ماده مخدر شیشه هشدار دادند و اعلام کردند که «سونامی‌ای در راه است» با نام ماده‌ای مخرب به نام شیشه.
به‌دلیل خطرات جدی این ماده، آقای مهندس یک دستور جلسه را به‌طور ویژه به موضوع شیشه اختصاص دادند. سال‌ها گذشت تا به امروز رسیدیم؛ جایی که ایشان هفته‌ی گذشته بیان کردند:  شیشه دیگر در کنگره معنا ندارد؛ مانند سایر مواد مخدر، درمان شده و قصد داریم این دستور جلسه را حذف کنیم.
این سخن بیانگر قدرت درمانی روش DST است؛ روشی که آن‌قدر کامل و جامع عمل کرده که نوع ماده مخدر یا حتی ظهور اعتیادهای جدید تفاوتی در فرایند درمان ایجاد نمی‌کند. هر نوع اعتیادی، با همین روش به نام DST، در حال درمان است.
همیشه وقتی نام یک فرد مصرف‌کننده‌ی شیشه شنیده می‌شد، اولین چیزی که به ذهنم خطور می‌کرد این بود که احتمالاً دچار توهم شده و مرا به شکل دیگری می‌بیند؛ و این مسأله برایم ایجاد نوعی خطر و نگرانی می‌کرد. در واقع، بیش از هر چیز، آن وهم و توهمی که در مصرف‌کننده شکل می‌گرفت، ذهنم را مشغول می‌کرد.
تا این‌که وارد کنگره شدم و با مطالبی روبه‌رو شدم که دیدگاهم را تغییر داد. متوجه شدم چیزی که از نظر من توهم تلقی می‌شد، از نظر او دیدن است. چرا چنین تفاوتی در برداشت وجود دارد؟
انسان دارای هاله‌ای تابان است؛ هاله‌ای که نقش محافظ را ایفا می‌کند. زمانی‌که فرد در مسیر ضد ارزشی قرار گیرد، این هاله به‌تدریج ضعیف می‌شود و تخریب در آن شکل می‌گیرد. حال، ماده‌ی مخدر شیشه به‌قدری قدرت تخریب بالایی دارد که این هاله‌ی محافظ را به‌طور کامل از بین می‌برد. یا به‌عبارت بهتر، این هاله به‌طور کامل محو می‌شود.
زمانی‌که هاله‌ی تابان انسان از بین می‌رود، این هاله مانند خطی مرزی عمل می‌کند. موجودات دیگری نیز وجود دارند که در حریم و قلمرو خاص خود زندگی می‌کنند و انسان نیز در محدوده‌ی مخصوص خود قرار دارد. اما با مصرف ماده‌ی مخدر شیشه، این هاله تضعیف شده و نهایتاً از بین می‌رود. در نتیجه، راهی برای ورود آن موجودات به حریم انسان باز می‌شود؛ و انسان، که در آن شرایط گرفتار شده، ممکن است این موجودات را به‌صورت کامل ببیند.
ظاهر قضیه به این صورت است که فرد می‌گوید: «صدایی می‌شنوم»، یا «شخصی را می‌بینم»، ولی دیگران چیزی نمی‌بینند و تصور می‌کنند فرد دچار توهم شده است. در حالی‌که واقعاً او در حال دیدن است. این دیدن، از منظر آن فرد، امری واقعی‌ست

هنگامی‌که آن موجودات وارد وجود انسان می‌شوند، در واقع فرماندهی عقل او را در دست می‌گیرند و زمانی‌که عقل از فرماندهی خارج شد، موجودات مزبور طبق خواسته‌های خود شروع به هدایت فرد می‌کنند. این خواسته‌ها تماماً در مسیر ضد ارزشی و غیرعقلانی قرار دارند به همین دلیل، فرد مصرف‌کننده‌ی شیشه ممکن است اقداماتی انجام دهد که از دید دیگران بسیار غیرمنطقی، و حتی کاملاً نامعقول به نظر برسد اما باید توجه داشت که آن رفتارها تحت تأثیر خواسته‌های درونی موجوداتی شکل می‌گیرند که جسم انسان را تسخیر کرده و آن را تحت فرمان خود درآورده‌اند.
در کنگره ۶۰، فرآیند درمان مصرف‌کنندگان شیشه به‌گونه‌ای‌ست که پس از حدود ده ماه، مصرف این ماده به‌طور کامل متوقف می‌شود. با این حال، سؤال مهمی که مطرح می‌شود این است که اخلاق فرد چگونه باید بازسازی شود؟
تنها عاملی که موجب ترمیم مجدد هاله‌ی تابان انسان شده و نقش محافظتی آن را احیا می‌کند، عمل سالم است. فرد وارد کنگره می‌شود و جایگاه‌های خدمتی مختلف را تجربه می‌کند؛ از نگهبان نظم در ورودی گرفته تا واحد OT، نشریات، راهنمایی، دبیری و نگهبانی در بخش‌های گوناگون. در مسیر انجام عمل سالم، هاله‌ی فرد به‌تدریج ترمیم شده و رفتار، اخلاق و منش او دچار تحول می‌شود. این تغییرات، همگی حاصل برکت عمل سالم هستند.
از نظر شخصی، نکته‌ای بسیار بارز در این مسیر آن است که عمل سالم بدون «بخشش» معنا ندارد. یعنی در نبود بخشش، فرایند تحول اخلاقی اتفاق نمی‌افتد. وجود عنصر بخشش، یکی از ارکان حیاتی عمل سالم است که به بازسازی روح و منش انسان کمک می‌کند.
در یکی از جلسات سه‌شنبه، توفیقی حاصل شد و فرصت دیدار با جناب آقای امین فراهم گردید. ایشان برای چند دقیقه صحبت کردند و من چکیده‌ای از سخنان‌شان را برداشت کردم. فرمایش ایشان این بود که انسان به‌ منظور یادگیری «بخشش» به کره‌ی خاکی قدم گذاشته است؛ و اگر بتواند این ویژگی را در خود پرورش دهد، بسیاری از حس‌های درونی‌اش اصلاح می‌گردد بلکه بهتر است بگوییم تمامی حس‌هایش متعادل و درست می‌شود. زیرا بزرگ‌ترین صفت خداوند، بخشش است. و اگر انسان این صفت را بیاموزد، به خالق خود نزدیک‌تر می‌شود. همچنین ایشان تأکید داشتند که بخشش واقعی بدون بخشش مالی معنای کاملی نخواهد داشت.
برای خودم مثالی مطرح می‌کردم: فردی گرسنه کنار خیابان نشسته است؛ من او را می‌بینم، با او هم‌صحبت می‌شوم، دلداری‌اش می‌دهم و با لحنی دل‌سوزانه رفتار می‌کنم. او گرسنه است. ممکن است از من تشکر کند و به ظاهر احساس خوبی داشته باشد، اما حقیقت آن است که این همدلی، درد او را درمان نمی‌کند. در حالی‌که اگر دست در جیبم ببرم و مبلغی پول یا غذایی برایش تهیه کرده و در اختیارش قرار دهم، نه‌تنها آرامش می‌گیرد بلکه نیاز حقیقی‌اش نیز برآورده می‌شود.
در کنگره نیز شرایط مشابهی وجود دارد. فردی وارد کنگره می‌شود، تا حدی رفتار و اخلاقش بهبود می‌یابد؛ اما از نقطه‌ای به بعد، وارد مرحله‌ای دیگر می‌شود که آن را «سفر دوم» می‌نامیم. سفر دوم یعنی بخشش و کسی نمی‌تواند وارد این سفر شود مگر آن‌که عضو لژیون سردار باشد.
وقتی از لژیون سردار صحبت می‌کنم، منظورم جنبه‌ی مالی نیست. بحث مالی اصلاً مطرح نیست؛ بلکه موضوع اصلی، درک عمیق از مفهوم بخشش است. فهمی که اعضای لژیون سردار از بخشش پیدا می‌کنند، چیزی فراتر از کمک مالی‌ست، این درک روح انسان را متحول می‌سازد.
برای من شخصاً نیز چنین بوده است؛ تا یک مرحله‌ای، مسیر برایم روشن و مشخص بود، اما از نقطه‌ای به بعد، اگر می‌خواستم تغییر کنم، باید خودم دست به حرکت می‌زدم. و این حرکت، همان سفر دوم است؛ سفری که از نگاه من، تنها با بخشش به‌صورت واقعی و درونی امکان‌پذیر می‌شود.
ممنون که به صحبت‌های من گوش کردید.

اهداء تقدیرنامه به اعضای لژیون سردار

تقدیر از نفر برگزیده آزمون مرحله سوم

همسفر محمود، راهنما همسفر محمد، لژیون سوم

تایپ، ویراستاری و بارگذاری: خدمت‌گزاران سایت همسفران آقا، شعبه پرستار

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .