دهمین جلسه از دورهی دوم سری کارگاه های خصوصی کنگره۶۰ ویژه همسفران آقا نمایندگی شهرری به استادی راهنمای محترم مسافر غلامرضا،نگهبانی همسفر علی و دبیری همسفر علی با دستور جلسهی"تخریب های شیشه و مخدر های جدید و درمان آن با متد DST" پنجشنبه ۲۶ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان غلامرضا هستم، یک مسافر.
خوشحالم که در جمع شما حضوردارم و توانستم تجربهای جدید در میان شما کسب کنم. خداوند را سپاس میگویم برای تمام همسفرانی که در اینجا زحمت میکشند و خدمت میکنند. امیدوارم امروز بتوانیم جلسهای پربار و پرانرژی در کنار یکدیگر برگزار کنیم.
موضوع بحث ما در رابطه با دستور جلسه هفتگی، یعنی «شیشه و مخدرهای جدید و درمان آنها با روش DST» است. میخواهم بخشی از تجربه شخصی خودم را درباره تخریب ناشی از شیشه بیان کنم و اینکه چگونه به سمت مصرف این ماده گرایش پیدا کردم.
سالها پیش، برنامهای تلویزیونی به نام «شوک» پخش میشد که عمدتاً درباره کراک صحبت میکرد. در آن زمان، من در حال مصرف تریاک بودم و هنگام کشیدن وافور، ناگهان دچار توهم شدم و برای لحظهای خود را در وضعیتی عجیب یافتم. پس از آن، تصمیم گرفتم مصرف مواد را متوقف کنم و بهمدت دو ماه، دوران بسیار سختی را در خانه تحمل کردم تا بالاخره تریاک را ترک کردم و به کار بازگشتم.
اما داستان به همینجا ختم نشد. شبی به دفتر یکی از دوستان رفتم و دیدم که او در حال مصرف شیشه است. او به من تعارف کرد، اما من گفتم: «من تریاک را ترک کردهام و دیگر مواد مصرف نمیکنم.» در پاسخ گفت: «این ماده (شیشه) مورفین بدن را تنظیم میکند و برای کسی مثل تو که ترک کردهای، حکم دارو را دارد. متأسفانه به دلیل عدم آگاهی کافی، این حرف را پذیرفتم و بهمدت ۱۱ سال در دام مصرف شیشه افتادم.
در ابتدای مصرف، مانند آنچه آقای مهندس اشاره میکنند، شیشه یک ماده محرک و مخرب است. در روزهای اول، بهراحتی به من انرژی میداد و تصور نمیکردم که از ذخایر بدنم استفاده میکند. فکر میکردم این ماده جادویی، تواناییهای مرا افزایش داده، کاراییام بیشتر شده و حتی مهربانتر شدهام! به خودم میگفتم: چه آدم باهوشی هستم که دیگران متوجه این موضوع نشدهاند، اما من زود فهمیدم که اشتباه میکردم.

تایپ و بارگذاری:همسفر نیما
همسفران آقا نمایندگی شهرری
- تعداد بازدید از این مطلب :
148