سلام دوستان حسین هستم مسافر:
از دکتر محمدعلی تشکر میکنیم گزارش خوبی را ارائه دادند.

قبل از اینکه جلسه را به استاد واگذار کنم ذکر این نکته ضروری است که همیشه اول مهر دستور جلسات کنگره 60 شروع میشود، الآن دستور جلسات تا فروردین برنامهریزیشده از فروردین تا شهریور دوباره دستور جلسات عوض میشود، شش ماه به شش ماه برنامه کنگره 60 اعلام میشود، در حقیقت برنامهریزی یکساله است. اولین دستور جلسه، صورتمسئله اعتیاد است. صورتمسئله اعتیاد یکی از مهمترین و ضروریترین مسائل اعتیاد است؛ و اگر تاکنون برای درمان اعتیاد که از دیدگاه بعضیها ناشناخته است، از دیدگاه بعضیها اصلاً درمان ندارد؛ همه بر این مبنا است که از روز ازل تاکنون صورتمسئله اعتیاد اصلاً روشن نشده است. هیچکس صورتمسئله اعتیاد را نمیداند و کاری که من کردم در سال 76 صورتمسئله اعتیاد را تحت یک مقاله علمی به کنگره سراسری دانشگاه علوم پزشکی سیستان و بلوچستان ارائه دادم و رفتم برایش سخنرانی کردم، سال 76 صورتمسئله اعتیاد را شکافتم، هنوز بعد از بیست سال بعضیها نمیدانند، نمیدانند چکار میخواهند بکنند، این هست که این دستور جلسه بسیار مهم است و از حساسیت خوبی برخوردار است و انشاءالله دکتر ندا خوب و کامل توضیح میدهند.

سخنان استاد:
سلام دوستان دکتر ندا هستم همسفر، اینجانب پزشک عمومی هستم فارغالتحصیل سال 77، از سال 93 در حوزه اعتیاد در مطب کار میکنم، قبل از آن، جاهای دیگر مسئول فنی بودم. در کلینیکها درمان M.M.T (methadone maintenance treatment) نگهدارنده با متادون بود، ولی از وقتی به کلینیک خودم آمدم، خیلی سریع به کنگره وارد شدم و با این سیستم کار میکنم خیلی هم خوشحال هستم ازلحاظ مادی هم برای من خوب بوده و وقتی عزیزانی را که رها شدهاند را میبینم و با روز اول آنها مقایسه میکنم خوشحال میشوم که به تعادل رسیدهاند.
در مورد دستور جلسه این هفته که صورتمسئله اعتیاد هست، ما همه درمانگران اعتیاد، تحصیلات دانشگاهی داریم، روانشناسان محترم گروه و پزشکان عزیز، میدانیم که برای حل یک مسئله بهصورت علمی ما باید ماهیت آن موضوع و جزئیات و اجزاء آن را اول خوب بشناسیم و بعد دنبال راهحل مناسب برای درمان آن مسئله بگردیم. ما وقتی به تاریخچه کارهایی که در ایران برای درمان اعتیاد انجام دادند نگاه میکنیم، اول آمدند به شکل خیلی ضربتی اعتیاد را جرم و فرد مصرفکننده را مجرم در نظر گرفتند. صرفنظر از اینکه آیا فرد معتاد اقدام مجرمانهای انجام داده است یا خیر، طی اقدام ضربتی، معتادانی را که ظاهر نامناسبی داشتند دستگیر میکردند و چهبسا آن فرد اصلاً جرمی مرتکب نشده بود و در کنار فردی قرار میگرفت که در کنار مصرف مواد جرمی هم مرتکب شده بود، آنها را به جزیره میبردند و خیلی غیرعلمی و غیرانسانی با آنها برخورد میشد. این نشان میداد که در این مورد تحقیقی نشده بود و فقط صورتمسئله اعتیاد را پاک کرده و افراد مصرفکننده را از جامعه دور میکردند. یا مثلاً کارهای دیگری انجام دادند و گفتند تریاک سمّ است و اعتیاد یک مسمومیت دارویی است و سمزدایی در سیستم درمانی انجام میشد، میآمدند فرد را تحت بیهوشی سمزدایی میکردند و بعدازآن آزمایش فرد بهاصطلاح منفی میشد، پاک میشد ولی میرفت با یک عالمه دارویی که درمان علامتی میشد؛ مثلاً برای استفراغ او یک دارو، برای گاستریت او یک دارو، برای بدندردش، برای بیخوابی او یک دارو، و خانواده این فرد میدیدند که قبلاً یک مواد بوده ولی الآن مجبور است که قرصهای زیادی را مصرف کند در ضمن اینکه حال او هم خوب نیست. یک سری کارها هم آمدند به شکل نمایشی انجام دادند برای پیشگیری از اعتیاد، گفتند که فرد معتاد کار نداشته است و از سر بیکاری و بیپولی معتاد شده و این تخریبها انجام میشد، خانواده عذاب میکشید. در فیلمها ما میدیدیم که کارگردان سوژه کم میآورد و یکدفعه فرد معتاد تصمیم میگرفت که ترک کند، اینجا میگفتند که او اراده کرده او را میبستند به تخت و چند روز بعد خوب و سرحال میآمد بیرون و دیدند که این فیلمها هم به نتیجهای نرسید، نه از آمار اعتیاد کم کرد و نه در ترک اعتیاد مؤثر بود. ولی در کنگره 60 آمدند به اعتیاد به این شکل نگاه کردند که مواد مخدر جایگزین سیستم بیوشیمی طبیعی بدن شده است. ما به شکل طبیعی یک سری هورمونها داریم که مهمترین آنها اندورفینها و انکفالین ها هستند که سیستم شبه افیونی بدن را تشکیل میدهند، سروتونین و دوپامین و ... اینها هرکدام عملکردهای خاصی را در فیزیولوژی بدن دارند که مسئول حال خوب انسان میشوند، اگر همه این هورمونها بهاندازه ترشح شوند و بهجا در بدن عمل کنند، مثلاً اندورفینها مسئول کاهش درد، مسکن بودن و احساس سرخوشی هستند، سروتونین بهعنوان هورمون حال خوب یا هورمون عشاق شناخته میشود، تنظیم اشتها، یادگیری، حافظه، تمرکز، حال خوش و احساس لذت جنسی و عشق را تنظیم میکند.

دوپامین در سیستم پاداش و لذت عمل میکند که به خاطر همین مسئله، اعتمادبهنفس کاذبی به افراد میدهد و باعث میشود که افراد داروهای افزایش دوپامین را سوءمصرف کنند و در نبود آن هورمون، احساس بدی داشته باشند. درواقع در کنگره 60 آمدند به مسئله اعتیاد به این شکل نگاه کردند که مواد مخدر جایگزین سیستم طبیعی فیزیولوژی بدن میشود و این سیستم را تخریب میکند و آمدند به این شکل این سیستم را اصلاح کنند. آقای مهندس میفرمایند که در قرآن آمده است که در بهشت چهار نهر: شیر، آب زلال، عسل و خمر وجود دارد و آقای مهندس میفرمایند که بهشت و جهنم در همین دنیا هم جاری است. خمر به این شکل نیست که جوی شراب جاری باشد، این همان خمر طبیعی بدن است که اگر عملکرد آن میزان و صحیح باشد، فرد حال خوش دارد، میتواند خوب کار کند، خلاق باشد، روی کارهایش تمرکز دارد، باحوصله است، خوابش میزان است و آقای مهندس برای همه سیستم خمر مناسب را آرزو کردند. آقای مهندس در این سی دی صورتمسئله اعتیاد را به مشارکت گذاشته بودند و کسانی که رهایی پیدا کرده بودند میخواستند صحبت کنند، همه آنها با الفاظ مختلف متفقالقول بودند که وقتی به روشهای دیگری ترک کردند، فقط ترک بوده، رهایی نبوده است و حال خوشی نداشتند؛ میگفتند که وقتی ما به روشهای دیگر ترک کرده بودیم، چون حال خوشی نداشتیم خانوادهمان راضی نبودند و میگفتند شما اگر مواد مصرف کنید ما راحتتر هستیم؛ و همه این مسائل نشان میدهد که درمان صحیحی برای این موضوع تا قبل از شکافته شدن صورتمسئله اعتیاد در کنگره 60 نبوده است. در مورد سی دی کاهش وزن هم یک نکته جالبی که بود، اینکه در کنار مثلث درمان: جسم، روان و جهانبینی که در کنگره انجام میشود یکی از مواردی که در کنار ورزش انجام میشود مسئله کاهش وزن است، کاهش وزن یکی از اجزای سلامت جسم است، آقای مهندس میفرمایند که دلیلی ندارد که اگر میخواهیم وزن خودمان را کم کنیم، این را بخوریم، آن را نخوریم، خیلی به خودمان زحمت بدهیم، فقط کافی است که مواد غذایی را بشناسیم، کالریها را بشناسیم و اندازه بگیریم، میگویند که بدانید چه چیزی را میخورید و بعد آن را بخورید؛ و جالب است که تمام مواد طبیعی و ارگانیک، شامل سبزیجات ارگانیک، لبنیات ارگانیک، گوشتهای ارگانیک، بیشترین مواد ریزمغذی، آمینواسیدها و کمترین کالری را به بدن میرساند، از آن طرف مواد غیر ارگانیک، فراوریشده، مثل فست فودها، سوسیس، کالباس و اینها کمترین مواد ضروری و بیشترین کالری را به بدن میرساند. ممنون از اینکه به صحبتهای من گوش دادید، جلسه برای مشارکت باز است.

سلام دوستان دکتر منصور هستم یک همسفر:
تنظیم سیستم ایکس در همه شرایط و در همه افراد خیلی کمککننده است. برای کسانی که مواد مصرف میکنند شربت اوپیوم سیستم ایکس را تنظیم میکند و برای کسانی که مصرف مواد ندارند، برای تنظیم کردن این سیستم در طب سنتی ما عقیده داریم که فرد بهتر است که خواب خوبی داشته باشد، یکی از چیزهایی که حتماً همه ما تجربه کردیم که اگر شبی دیر بخوابیم حتماً فردای آن روز خوابآلود هستیم، چرت میزنیم، ممکن است که انرژی نداشته باشیم، این یعنی همان خماری، خماری یعنی اینکه اکثر هورمونها، معمولاً از ساعت ده شب تا دوازده شب در بدن در خواب ترشح میشود. در طب سنتی اعتقاد بر این هست که هر یک ساعت خواب قبل از ساعت دوازده، معادل دو ساعت خواب بعد از ساعت دوازده بازدهی دارد و این روال طبیعی بدن است ولی متأسفانه به خاطر فرهنگی که الآن در تمام دنیا هست این سیستم به هم خورده است، ما اگر بخواهیم که برای مراجعین خود دوز دارو افزایش پیدا نکند و یا سیستم ایکس آنها تنظیم بشود یکی از راهکارهایی که من به مراجعین کلینیک میگویم اینکه خواب خود را تنظیم کنند. اینکه قبل از ساعت دوازده، حداکثر ساعت ده بخوابند، یعنی اگر درواقع ساعت ده شب بخوابند، هر یک ساعت تا قبل از ساعت دوازده دو ساعت بازدهی داشته باشد مثل این است که فرد چهار ساعت خوابیده است و صبح ساعت چهار یا پنج صبح در کمال آرامش، در کمال انرژی فرد بیدار میشود. یکی دیگر از راهکارهای تنظیم سیستم ایکس این است که ما توصیه کنیم افراد ورزش کنند، ورزش برای افزایش تولید هورمونهای درونی، میانجیهای عصبی؛ انکفالین و اندورفین بسیار کمککننده است. متشکرم از وقت مشارکت.

سلام دوستان مینا هستم، همسفر:
ما برای اینکه مسئلهای را حل کنیم باید ببینیم که چه اتفاقی افتاده است. در صورتمسئله اعتیاد ما یک سری دادههایی داشتیم اما نمیدانستیم که فرد مصرفکننده چه اتفاقی برایش افتاده است. راجع به مقاله صورتمسئله اعتیاد که آقای مهندس ارائه دادند، آنجا ذکر میکنند که من هفده سال اعتیاد داشتم و با پوست و گوشت خود این مسئله را درک کردهام و ترک اعتیاد در طی یک یا دو هفته امکانپذیر نیست، همانطور که زمان میبرد سیستم ایکس از کار میافتد، ما به همان زمان نیاز داریم که آن سیستم را راهاندازی کنیم. دقیقاً مثل سفر کردن که ما وقتی میخواهیم سفر برویم اول باید بدانیم که در کجا قرار داریم و مبدأ سفر خود را مشخص کنیم، باید بررسی کنیم که به فرد چه تخریبهایی وارد شده است و سیستم ایکس او ازکارافتاده است که باید به فرد توضیح بدهیم؛ مراجعهکنندگانی که بارها و بارها تجربه ترک را دارند، وقتی این سیستم را به او توضیح میدهیم و صورتمسئله اعتیاد را برای او باز میکنیم، دقیقاً متوجه میشوند که چه اتفاقی برای آنها افتاده است و راحتتر روی درمان قرار میگیرد. راجع به سی دی اضافهوزن هم مهندس میفرمایند ارزش غذایی بر مبنای کالری هست و ما برای اینکه بدانیم کجای کار قرار داریم، لازم است که یک ترازوی دیجیتال گرفته و هر روز خود را وزن کنیم و آن ترازو به ما میگوید که ما باید چه چیزی بخوریم و چه نخوریم، مثلاً اگر امروز فلان مواد غذایی را مصرف کردم، اینقدر به وزن من اضافه شد؛ و بعد راجع به چربیها و هیدروکربنها هم صحبت میکنند و میگویند که بهتر است از مواد غذایی استفاده کنیم که بدانیم چه مقدار کالری برای ما دارد و آنجا میفرمایند که آقایان و خانمها چه مقدار کالری نیاز دارند و طی سه وعده مثل روش D.S.T باید از آن مواد استفاده کنند. ممنون.

سلام دوستان دکتر قهرمانی هستم، همسفر:
من جلسه اولی هست که در این جمع هستم و واقعاً شوکه شدم، چرا در این بیست سال من در این جمع نبودم. هم از خود گلایه دارم هم از سیستم که اطلاعرسانی نکردند و یا من بیاطلاع بودم، خیلی از دوستان من در این هفتصد کلینیک که در سطح تهران هست، واقعاً کماطلاع یا بیاطلاع هستند، من کتاب آقای مهندس را خواندم و خیلی لذت بردم؛ و خواهش من این است که از دوستان، این جلسات و این کتابها را، برنامه کنگره 60 را برای دوستان دیگر یا در گروهها اطلاعرسانی کنند، کنگره نیازی ندارد، ما نیاز داریم و برای اینکه در درمان خود موفق باشیم نیاز است که در این جلسات شرکت کنیم و کتابهای آقای مهندس را بخوانیم، سیدیها را گوش بدهیم و من فکر میکنم آن روشهایی که در کلینیکهای ما دارد انجام میشود خیلی با توصیههای آقای مهندس فاصله دارد و انشاءالله که اگر به این توصیهها و دستورات آقای مهندس عمل کنیم مطمئناً رهاییهای بیشتری خواهیم داشت. خیلی ممنون و متشکر.

سلام دوستان پروانه هستم یک همسفر:
موضوع اعتیاد تبدیل شده بود به بغرنجترین مسئلهای که ذهن انسان را تا سالیان سال به خودش مشغول کرد، شخصی را در نظر بگیرید که دچار دنداندرد میشود، علاوه بر جسم او روان او را نیز تحت تأثیر قرار میدهد، بعد از ترمیم علائم بیماری از بین میرود و شخص سلامت خود را به دست میآورد اما در مورد اعتیاد علائم بیماری موجود است و عدم تعادل در صور پنهان، افکار و اندیشه شخص مصرفکننده قابلمشاهده است. تا قبل از شکافته شدن صورتمسئله اعتیاد توسط کنگره 60، گروهای درمانی هرکدام موضوع اعتیاد را موردبررسی قرار دادند، گروهی آن را جسمی و گروه آن را کاملاً روانی میدانستند اما کنگره 60 یک مثلث درمانی برای درمان اعتیاد تعیین کرد؛ جسم، روان و جهانبینی که در وهله اول به جسم میپردازد و با تیپرینگ شربت O.T آن را به تعادل میرساند و در مرحله بعد، علاوه بر جسم روان هم مورد آموزش قرار میگیرد و تا حدودی به تعادل میرسد و درنهایت نوبت به صور پنهان میرسد که با آموزش جهانبینی آن را به تعادل میرسانند و فرد از تاریکی به روشنایی میرود. ممنون.

سلام دوستان دکتر بهنام هستم یک همسفر:
تشکر میکنم که به من هم وقت مشارکت داده شد. همانطور که جناب مهندس در اول جلسه فرمودند واقعاً، پایه مسائل و مشکلاتی که در بحث اعتیاد از قبل وجود داشته و خصوصاً این روزها وجود دارد، همین عدم درک صورتمسئله اعتیاد است. باور من این است که یک مقدار بسیار زیادی از مشکلاتی که ما آدمها در زندگی خودمان داریم ریشه در کجفهمی و سوءبرداشتها است. وقتی به زندگی خودمان نگاه کنیم خیلی از مشکلاتی که با اطرافیان خودمان داریم از یک سوء تفاهماتی به وجود میآید، یکچیزی میگوییم، چیز دیگری میشنوند، ما یک نظری داریم و آنها طور دیگر برداشت میکنند و آن میشود اول مشکلات؛ این سوءبرداشتها هم میتواند در سطح فرد باشد، همین اختلافات خانوادگی که میتواند به وجود بیاید، هم میتواند در سطح اجتماع هم باشد، حتی وقایع بزرگ اجتماعی باشد، این روزها روزهای محرم است، واقعاً عاشورا چه بود و ما چه برداشتی از آن میکنیم، آن موقع به چه نیتی اتفاق افتاد و امروز چه نگاهی دارد به آن میشود. چیزی که میتوانست بزرگترین درس زندگی باشد حالا دارد در جامعه چه طور استفاده یا سوءاستفادهای از آن میشود. همین قضیه در موردبحث اعتیاد یا درمان اعتیاد هم هست، متأسفانه به علت اینکه برداشت درستی از مسئله اعتیاد و اینکه اصلاً اعتیاد چی هست، نشده الآن میبینیم که چهکارهای عجیبی دارد در بحث درمان اعتیاد میشود. خوشبختانه این چندساله یک مقدار شرایط بهتر شده است ولی همچنان این عدم باور و شناخت درست باعث میشود که هرروز ما یک تصمیمات عجیبوغریب ببینیم که دارد در بحث درمان گرفته میشود؛ و جالب اینکه این تصمیمات از جانب ارگانهایی گرفته میشود که ظاهراً قرار است مسئولیت مهمی در سیاست گزاری داشته باشند در درمان اعتیاد؛ همین چیزی که اخیراً دوستان با آن درگیر هستند و میدانند؛ همین بحثی که دارو دیگر در کلینیکها نباشد، خوب یک تصمیمی است که نشان میدهد کسی که این تصمیم را میگیرد، شناختی از اعتیاد ندارد اگر بخواهد این تصمیم اجرایی بشود نمیدانم اعتیاد و درمان اعتیاد میخواهد به کدام سمت برود. متأسفانه ریشه در عدم شناخت در سطوح بالا است که وقتی سازمان بهداشت جهانی میگوید: اعتیاد یک مسمومیت مزمن است! خوب این شروع بسیاری از بسترهای درمانی میشود؛ وقتی کلمه مسمومیت مزمن میآید دیگر همه نگاهها میرود برای دفع این مسمومیت، خوب پس درمان میشود یکچیز دیگر، خوشبختانه نگاه کنگره 60 و شکافت صورتمسئله اعتیاد دارد آرامآرام این سوءبرداشتها را برطرف میکند. امیدواریم این نگاه، نگاه گستردهتری بشود و واقعاً درمان اعتیاد از این شرایطی که هست بیرون بیاید، نگاه مسئولین درست بشود تا اینهمه مسئله و مشکل در سطح جامعه در مورد اعتیاد نداشته باشیم. ممنون که وقت گذاشتید.

سلام ندا هستم یک همسفر:
سی دی را که گوش میدادم استاد در مورد تشکیل N.G.O ها صحبت میکردند و اینکه تشکیل N.G.O ها و عضو شدن در این مجموعه عشق میخواهد و باید عاشق باشی که بتوانی وارد این مجموعه بشوی، درصورتیکه عشق نباشد نمیتوانی ادامه بدهی و یا حتی ورود پیدا کنی و در مورد صورتمسئله اعتیاد میفرمایند اگر نتوانیم مسئله اصلی را پیدا بکنیم بنابراین به درمان هم نخواهیم رسید و این مسئله مهمی است که در کنگره 60 اتفاق افتاده است. ممنون از وقت مشارکت.

سلام دوستان دکتر امین هستم یک همسفر:
همانطور که دوستان فرمودند، تعریف اعتیاد در طی این سالها تغییرات زیادی کرده است، چه در آن زمان که صحبت سم و سمزدایی بود و چه در حال حاضر که صحبت از یک رفتار اجبارگونه است. اینهمه نشان میدهد که ما با ناشناختههای زیادی درزمینهٔ علم اعتیاد و مصرف مواد روبرو هستیم. من فکر میکنم آن چیزی که کنگره 60 تحت عنوان ایکس و آنتی ایکس مطرح کرد، در حقیقت ارائه یک مدل موفق به جامعه بود. همانطور که میبینیم از واژه ایکس استفاده شده و معمولاً ما به مجهول در ریاضیات ایکس اطلاق میکنیم یعنی ما هنوز مجهولات بسیار زیادی داریم. مجهولات مختلف این حوزه را فکر میکنم کنگره تحت عنوان ایکس جمع کرد و آنچه که آن را به هم میریخت بهعنوان آنتی ایکس مطرح کرد، خوب در طول زمان مسلماً ایکس و آنتی ایکس جزئیاتش بیشتر برای ما روشن خواهد شد. بهوسیله این مدل یک راهکار عملی برای درمان اعتیاد در کنگره ارائه میشود. متشکرم.

سلام دوستان دکتر پریسا هستم یک همسفر:
صورتمسئله اعتیاد توسط جناب آقای مهندس شناختهشده و این باعث میشود که قدمهای بیشتری برای درمان اعتیاد برداشته شود. باید سیستم بیوشیمی بدن به متعادل شود تا یک فرد بیمار به درمان برسد؛ که کنگره 60 با شناخت صورتمسئله اعتیاد تا حد زیادی در درمان اعتیاد موفق بوده است. گرچه دانشگاههای ما، ستاد مبارزه با مواد مخدر و بخشهای دیگر شاید هنوز به این باور نرسیدهاند که ما میتوانیم در حوزه اعتیاد به درمان برسیم چه در سطح کشور چه در سطح جهانی. مسئله دیگر سی دی اضافهوزن بود که به قول آقای مهندس اول از درمان اعتیاد به مواد مخدر شروع کردند و بعد درمان سیگار و درنهایت الآن به درمان اضافهوزن میپردازند؛ که واقعاً خواست خالصانه نیاز هست که یک شخص بخواهد یک کاری را انجام بدهد، همانطور که در درمان اعتیاد هم خواست خود شخص خیلی مهم است که بتواند به تعادل برسد. ترازوی دیجیتال و کنترل غذاهایی که میخورند، فعالیتهایی که انجام میدهند کمک میکنند که این اضافهوزن درمان شود.

سلام دوستان دکتر مسعود هستم، مسافر:
چون اکثراً پزشک و پیراپزشک هستید میدانید که در علم پزشکی معمولاً در مورد بیماریهایی که ناشناخته است و با درمانهایی که شاید و باید دارند مثل سرطان و اماس معمولاً حرف زیاد زده میشود و کتابها در این مورد زیاد است. در مورد اعتیاد به دلیل ناشناخته بودنش تا این بیست سال اخیر، حرف خیلی زیاد بود، روشهای مختلف، داروهای مختلف، سیستمهای مختلف، سمزدایی و ... همه اینها به خاطر این بود که علت اصلی یا صورتمسئله اصلی شناخته نشده بود. در کشور ما به روایتی سه میلیون نفر معتاد داریم، اما من معتقد هستم با احتساب همسر و فرزندان و اطرافیان، شاید پانزده میلیون نفر در این مملکت رنج میکشند. شاید بیشترین بیماری فراگیر ما مثل دیابت پنج میلیون نفر هستند و دیگر دیگران رنج نمیکشند، خود فرد باید مواظب خود باشد؛ اما بیماری اعتیاد رو به ازدیاد و گسترش در تمام دنیا است. بیست سال پیش یک آدم دردمند که خودش مصرفکننده بود و دردها را کشیده بود و میدانست که خماری یعنی چه؛ رنج و درد یعنی چه، ورشکستگی یعنی چه و ... ما میدانیم خیلی از انسانها به اعتیاد دچار میشوند اما معمولاً میگویند سرنوشت من اینطور بوده است اما آقای مهندس اینطور فکر نکردند و رفتند دنبال این مسئله که اعتیاد را بشکافند و خداوند هم یاور ایشان بوده و استادان خوبی برای ایشان قائل شده است و ایشان توانستند شاهکلید را پیدا کند و آنهم این بود که برعکس تمام کتابهای پزشکی دنیا که میگویند اعتیاد یک مسمومیت مزمن است؛ ایشان فرمودند نه عزیزان، اعتیاد یک جایگزینی مزمن است. اندورفین سم نیست، مورفین هم سم نیست، فقط ما آمدهایم مورفین را گذاشتیم جای اندورفین و اندورفین درون بدن خودمان را از بین بردیم، وابسته شدیم به اینکه چه زمانی مورفین به بدن ما برسد و چه زمانی نرسد.
اما در شرایط عادی وقتی سالم هستیم اندورفین در بدن ما هست وقتی درد میکشیم بیشتر ترشح میشود بههرحال به میزان خودش وظیفه خودش را در بدن ما انجام میدهد؛ و حالا ما آمدیم این نعمت خدادادی را تغییر دادهایم با یک مادهای که آنهم بد نیست، در جایگاه خودش خیلی خوب است بعد از عملهای جراحی مورفین عالی است اما نه برای فرد سالم برای فردی که درد میکشد. آقای مهندس توانستند با استفاده از سیستم ایکس این راز را پیدا کنند و دنبال آن رفتند، من به ایشان تبریک میگویم، یعنی همیشه شانزده سال است به شانس خودم تبریک میگویم که توانستم به کنگره وارد شوم و با ایشان آشنا بشوم. اخیراً ایشان روی اضافهوزن کار میکنند. همه میدانند که اساساً ما در تمام کتابهای پزشکی دنیا، خوردن اعتیاد گونه داریم. آقای مهندس منظورشان کسانی هستند که خوردن اعتیاد گونه دارند، منظورشان انسانهای بهطور ذاتی لاغر نیست، انسانهایی هستند که بهاصطلاح میگویند هوا میخورم چاق میشوم یک مسئله دیگر است، در اینجا ژنتیک حرف اول را میزند اما عوامل محیطی هم خیلی مهم هستند، عوامل محیطی ورزش است، آرامش عصبی است و سیستم تغذیهای است. همانطور که در اعتیاد آقای مهندس اعتقاد ندارند که شما ناگهان ترک کنید، چون عوارض دارد، شوک فیزیولوژی و روانی دارد، نابسامانی دارد، همینطور که در گروههای دیگر میبینیم که ده سال است که ترک کردهاند ولی بعد از ده سال هنوز بههمریخته هستند؛ ایشان هم معتقد نیستند که در مورد لاغر شدن بروید یک رژیم سفتوسخت بگیرید چون خواهناخواه این رژیم به هر دلیل خواهد شکست. آقای مهندس از این سیستم استفاده کردند که؛ بدان چه چیزی میخوری، چقدر میخوری و چقدر نیاز داری؛ چون اگر ورودی کالری ما بیش از خروجی باشد تبدیل به چربی میشود، ایشان معتقد هستند که همهچیز بر مبنای تعادل خودش باید باشد. من باز هم تبریک به ایشان میگویم که دست روی این موضوع گذاشتند امیدوارم که باز هم در کنار ایشان باشم. خیلی متشکر که به حرفهای من گوش دادید.
جناب مهندس
سلام دوستان حسین هستم مسافر:
در رابطه با جرم بودن اعتیاد که در مشارکت مطرح شد؛ من گفتهام که جرم قراردادی است، شما هر چیزی را میتوانید قرارداد کنید بگویید جرم است؛ این کوچه ورودممنوع است و ... حتی میتوانید از فردا بگویید که بیماری سل هم جرم است ولی نمیتوانید بگویید بیماری سل بیماری نیست، بیماری بودن دست ما نیست که ما تعیین کنیم بیماری است یا نیست، قانون گزار نمیتواند بیماری را تعریف کند؛ بیماری است؛ آفتاب آمد دلیل آفتاب؛ بنابراین بههیچعنوان ما نمیتوانیم بگوییم اعتیاد بیماری نیست، میتوانیم بگوییم اعتیاد جرم است، باشد، بیماری سل جرم است، بیماری کلیه جرم است، قانون گزار میخواهد قانون وضع کند، منطقی یا غیرمنطقی کاری نداریم. ولی قانون گزار نمیتواند بگوید بیماری سل، سل نیست، بیماری کلیه بیماری نیست یا اینکه بیماری اعتیاد بیماری نیست؛ اعتیاد صرفاً یک بیماری است. وقتی بیماریها را نگاه میکنیم، شما تابهحال ندیدهاید که قوه قضائیه بیاید راجع بیماری قلب، کبد یا چشم اظهارنظر کند، یا نیروی انتظامی بیاید راجع به بیماری چشم اظهارنظر کند یا عطارها اظهارنظر کنند، حتی خود من. چون مسئله ازلحاظ پزشکی روشن نشده بود الآن هم برای تمام دنیا روشن نیست، چون نیست میبینید که همه در آن مداخله میکنند؛ بنابراین میبینید عطارها میشوند رقیب کلینیکها چون تقریباً همان کاری که عطارها میکنند همان کار را کلینیکها میکنند زیاد باهم فرقی نمیکند؛ چون مصرفکننده میرود پیش عطار، میگوید: حاجی متادون داری؟ جواب میشنود چه میخواهی، پنج دارم، بیست هم دارم، چهل هم دارم. میگوید مال کدام شرکت است؟ میگوید مال تولید دارو هست، برای فلان شرکت هم هست و ... میگوید پنج را بده، این را نمیخواهم آن یکی بزرگتر را بده ... و حالا شخص مصرفکننده میرود در کلینیک به او میگویند: شناسنامهات را بده، فتوکپی کارت ملی خود را بده، آدرس خانهات را بده و ... آزمایش کبدی را بده و معطل هم بشو و میبینید که در کل زیاد فرقی نمیکند و میبینید یک ارگانی که اصلاً پزشکی نیست میآید تعیین تکلیف میکند که این دارو را بدهیم به داروخانه یا بدهیم به فلان جا! چون در تخصص و کارش نیست، چون اینجا ما مسئله را رفع نشده میبینیم اینجا مسئله باز نشده بود. اگر مسئله را ازنظر پزشکی ما بازش کرده بودیم، جوابگویش بودیم من مهندس برق، هم دنبال کار خودم بودم، چه کاری به اعتیاد داشتم، من هم از جبر زمانه به اینطرف کشیده شدم، بنابراین الآن فرقی نمیکند، اولین چیزی که هست باید صورتمسئله اعتیاد مشخص شود.

اولین قدم مهم این است که ما کجا هستیم؟ اینکه بدانیم ما میخواهیم به کجا برویم، مهم نیست؛ مهمتر از هر چیز این است که من کجا هستم؟ ما وسط بیابان هستیم، یک نقطهای هستیم؛ اصلاً نمیدانیم در کجا هستیم، میخواهیم به یک شهری برویم، نمیدانیم از کجا برویم، فرض کنید آفتاب هم نباشد که شمال و جنوب و شرق و غرب را تعیین کنیم، فکر کنید آنهم نباشد. حالا چطوری میخواهید بروید؟ میخواهید بروید تبریز، باید نقطه جغرافیایی که در آن قرار داریم را بدانیم که کجا هستیم، بر مبنای آن به شمال برویم، به جنوب برویم، به شرق برویم، به غرب برویم، به شمال غربی برویم، چقدر برویم، چقدر نرویم. در مورد اعتیاد هم همین بود؛ مبدأ مشخص نبود، الآن هم برای دنیا مشخص نیست. ویلیام وایت یکی از بزرگترین متخصصین آمریکایی است که ما ظرف این ده، پانزده سال باهم رفیق شدهایم، میگوید: آنچه که شما انجام دادهاید، ایالاتمتحده آمریکا به آن، س نزدیک هم نشده است. یک مجله پژوهشی، تحقیقاتی برای من چند سال است که میآید، هر وقت میآید من نگاه میکنم میاندازم دور، الآن دیگر نگاهش هم نمیکنم؛ هیچچیز بدرد بخوری در آن نیست. دکتر حاج رسولی تحقیق گسترده و بزرگی را انجام داد که در دنیا نظیر ندارد، پانصد نفر در این تحقیق شرکت کردند؛ از بین سه هزار و خوردهای نفر که در سال نودوچهار به درمان رسیده بودند، پانصد نفر بهصورت رندم انتخاب شدند، این مرد مرتب با این آزمایشهای ادرار و پکیجها به دست، میرفت مرکز مطالعات ملی اعتیاد ساعت پنج شب، دو شب تحویل میداد و دقیقترین آزمایشها انجام گرفت و به رقمی ما رسیدیم که بالای 88 درصد رهایی و ماندگاری در درمان که این را همه شما باور میکنید چون بچههای کنگره 60 هستید و دکتر حاج رسولی خواست که این مقاله را در این مجله پژوهشی که من در سطل آشغال میانداختم چاپ کند و الآن خوشحال هستم که این کار را میکردم و کار من واقعاً کار درستی بود، آنها مقاله دکتر را قبول نکردند و گفته است که بدرد نمیخورد. خوب این دیدگاه را هم داریم؛ این در اثر جهل آنها است یا منیت آنها، من نمیدانم که اسم آن را چه بگذارم که یک تحقیقی به این گستردگی، هشتاد، نود میلیون تومان هم هزینه برداشت، چون هرکسی که میخواست مورد آزمایش قرار بگیرد، فقط بیست تومان، سی تومان هزینه آزمایشهای او میشد؛ خوب ولی خوشبختانه ما داریم آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی بتوان چشید، ما در همین حوزه خودمان، کلینیکهای خودمان، ما شما را از خودمان جدا نمیدانیم، این کلینیکها دارند لژیونهای خودشان را تشکیل میدهند، به وضعیت خوبی میرسند، متعادل میشوند، بیماران به درمان میرسند و یک جهش بسیار بزرگی است و این آهستهآهسته خودش را نشان خواهد داد، داریم در کنگره دانش اعتیاد شرکت میکنیم، کارهای زیادی انجام میدهیم.

این صورتمسئله اعتیاد که باز شد یک گام بسیار بزرگی است که آیندگان خواهند فهمید.
الآن با متد D.S.T، دختر من تحقیقی را برداشت، دو تا ژن را مورد آزمایش قرار داد؛ که درزمانی که افراد وارد کنگره میشوند، این دوتا ژن موردبررسی قرار میگیرند، یکی از آنها مال سروتونین است و یکی هم مال فیزیولوژی که من اسمهای آن را فراموش کردم، سعی کردم که حفظ کنم، آمدیم بیان ژن اینها را آزمایش کردیم؛ قرار بود سه ماه بعد از درمان S.T. D هم اندازهگیری کنیم، آمدیم پنج ماه بعدازآن اندازهگیری کردیم و یک گروه هم گروه شاهد بودند. این افرادی که وارد کنگره شدند در ظرف این پنج ماه بیان ژن بهصورت بسیار معناداری، بهصورت مثبت تغییر کرده بود که رسیده بود نزدیک به آدمهای معمولی؛ و ویلیام در آمریکا هم گفت حتماً ادامهاش بدهید ما هم هستیم و من مطمئن هستم این افرادی را که بعد از پنج ماه بعد از درمان D.S.T تست گرفتیم و بیان ژن آنها را مطرح کردیم، اگر وقتی به درمان رسیدند هم اندازهگیری کنیم باز؛ من صد درصد مطمئن هستم که بیان ژن اینها از بیان ژن آدمهای معمولی حداقل هشتاد، نود درصد و حتی صد در صد بهتر است؛ بهتر شده چون مثل این است که سیستم بیوشیمی دوباره راهاندازی شده است چون ما در کنگره 60 مرتب شاهد این هستیم که انواع و اقسام بیماریهای دیگر افراد خوب میشود.

این مسئله شبه افیونی، این مسئله خمر که خداوند در قرآن هم میگوید، واقعاً یک مسئله بسیار بسیار جدی است، نهتنها پایه اعتیاد است بلکه پایه تمام امراض است. عمل جایگزینی که مشخص شده این سیستم کار نمیکند بلکه برای بیماریهای اماس، کولیت اولسراتیو و بیماری اتوایمیون و هرچه شما در نظر بگیرید، حتی سایکوسوماتیک ها، همه آنها پایهشان همین است به همین مسئله برمیخورد، به ناقلهای عصبی، نوروترانسمیترها برمیخوریم؛ یک مسئله بزرگی را برای ما باز کرد. دستور جلسه هفته بعد فکر میکنم تئوری ایکس باشد که روی آن دومرتبه کار میکنیم و دیگر مسئله اضافهوزن بود؛ ما سه تا مشکل داریم که اینها ام الامراض است. یکی یبوست است؛ که میشود گفت حدود نصف انسانهای روی کره زمین یبوست دارند. با این غذاهای فست فود که میخوردند که فیبر اصلاً در آنها یافت نمیشود. یک بیماری دوم آنها بیماری بدخوابی است که مسعود به آن اشاره کرد که خواب همه بههمریخته است که مادر همه بیماریها است، ساعت سه شب میخوابند، دو شب میخوابند، چهار ساعت میخوابند، سه ساعت میخوابند، روز میخوابند که آن هم ویرانکننده است. اینها هر دو تا عمر انسان را به مقدار بیست، سی، چهل درصد کوتاه میکند؛ یعنی کسی که گرفتار یبوست است قطعاً عمرش کوتاه میشود، کسی که خواب او درست نیست قطعاً عمرش را کوتاه میکند. شما نمیتوانید کسی را که خوابش درست نیست پیدا کنید که هشتاد سال عمر کرده باشد، کسی که هفتاد به بالا دارد میگوید من ساعت 9 الی 10 شب میخوابم و پنج صبح بیدار میشوم و سومین مسئله مسئله چاقی است. چاقی هم بنیان وحشتناکی دارد. شما نگاه کنید، سی کیلو اضافهوزن، پنجاه کیلو اضافهوزن، چهلوپنج کیلو اضافهوزن، شکمها شده مثل طبل! این هم که بیرون است، دو برابرش در داخل بدن است، شما همه تجربه کردهاید که وقتی باز کنید میبیند دور قلب، دور کلیه دور رودهها همهجا تودههای چربی ذخیره شده است به طرز وحشتناک که آن هم یک اضافهوزنی است که خیلی خیلی زیاد هم هست. مسئله اعتیاد حل شد، مسئله سیگار حل شد، مسئله ورزش حل شد، مسئله خواب را داریم حل میکنیم و الآن به بچهها گفتهایم که هرکس سیگار بکشد در کنگره راهنما نمیتواند بشود، خدمت به او نمیدهیم، الآن در کنگره ما اصلاً سیگاری نداریم، هرکس سیگار بکشد هیچ خدمتی به او داده نمیشود. الآن هم به شوخی گفتهام که هرکس اضافهوزن داشته باشد در کنگره به او هیچ خدمتی داده نمیشود، بعد میبینید، سه سال، چهار سال دیگر همینطور شد. برای این هم باید صورتمسئله مشخص بشود، سی دی فقط کاهش وزن نیست، کاهش وزن یک است، دو است، سه است و چهار است و در آنجا ما را با چربیها با کربوهیدراتها با پروتئینها با اسیدهای آمینه روشن میکند. نخوردن تنها کافی نیست، بیست درصد وزن ما پروتئین است، اگر ما پروتئین نگیریم، کربوهیدراتها ذخیره میشوند اما پروتئین ذخیره نمیشود، همان روز مصرف میشود. شما میآیید لاغر بشوید میگویید میخواهم گیاهخواری کنم، باید شما روزی 35 گرم پروتئین بگیرید. در رژیمهای لاغری امروزه نباید صورت بیافتد، نباید چشمها برود ته گود، گردن لاغر شود، اسکلت بشود صورت، من حتی پزشکان متخصصی دیدهام که لاغر شدهاند، رژیم گرفتهاند و تمام صورت آنها لاغر شده است، برای اینکه اینها پروتئین نگرفتهاند، گرسنگی کشیدهاند وقتی بدن نیاز به پروتئین داشته باشد مجبور است پروتئینی که در ماهیچهها هست، در عضلات هست را بگیرد و خورد کند و برای قسمت لازم مصرف کند. برای آن هم آمدهایم صورتمسئله آن را مطرح کردیم تا سی دی چهار میآید انشاءالله. رژیم لاغری این نیست که این را نخور آن را نخور، خامخواری کن، لپه نخور، شیرینی نخور، قند نخور، برنج نخور، گیاهخواری کن ... من روی همین صورتمسئله که آگاه شدم، از هفت فروردین شروع کردم با همین اطلاعاتی که معمولی هست به شناخت، اصلاً صبحانه نمیخوردم، الآن دارم مرتب همیشه صبحانه میخورم، من یک وعده غذا میخوردم، الآن صبحانهام را میخورم، خیلی چیزهای دیگر میخورم، کلهپاچه میخورم، حلیم میخورم، غذای خود را میخورم، سالاد میخورم، روی برنامهریزی روی آگاهی، بین دوازده تا سیزده کیلو وزن خود را کاهش دادم. بدون اینکه ذرهای سختی بکشم مثل همین اعتیاد، ترک اعتیاد در کنگره 60 عین اتوبان است کسی وارد شود و برنامه را اجراء کند، نه سختی میکشد، نه خماری و نه بدبختی، به درمان قطعی میرسد. حدود 12 تا 14 کیلوگرم من توانستم وزن کم کنم، شکم من آمده بود بالا مثل طبل شده بود بدون سختی، زندگیام را ادامه میدهم و کار خود را نیز انجام میدهم. حالا تا سی دی چهار هم میآید، وقت رهایی میدیدم که همه پهلوها پر از چربی و شکمها فربه، این بود که مسئله کاهش وزن هم آنجا مطرح کردیم. امیدوارم که بتوانیم به اطلاعات بیشتری برسیم و به کمک همدیگر نمونههای درمان را بدهیم بیرون، خود همانها نشاندهنده و بیانگر خیلی مطالب است. متشکرم.

امروز رهایی مواد مخدر نداریم، رهایی سیگار داریم. ماشاءالله کلینیکها سیگار را هم شروع کردند. دو رهایی داریم از دانشگاه آزاد داریم و از کلینیک انصار نیز دو رهایی داریم.

نام کلینیک: دانشگاه آزاد نام پزشک: آقای دکتر مسعود نام راهنما: آقای مجتبی نام مسافران: آقایان: اصغر و آیت.

مسافر سیگار: اصغر، مدت تخریب: 24 سال، آنتی ایکس مصرفی: انواع سیگار، مدت سفر: 11 ماه و 7 روز روش، درمان: D.S.Tداروی درمان: آدامس نیکوتین خوراکی، رشته ورزشی: فوتسال.

مسافر سیگار: آیت، مدت تخریب: 21 سال آنتی ایکس مصرفی: انواع سیگار مدت سفر: 10 ماه و 8 روز روش درمان: D.S.T داروی درمان: آدامس نیکوتین خوراکی.
نام کلینیک: انصار

نام پزشک: خانم دکتر اعظم، نام راهنما: آقای عبدالله، نام روانشناس: خانم الهام نام مسافران: آقایان علی و حمید.

مسافر سیگار: علی، آنتی ایکس مصرفی: سیگار، مدت سفر: 10 ماه و 5 روز، روش درمان: D.S.T داروی درمان: آدامس نیکوتین خوراکی.

مسافر سیگار: حمید، آنتی ایکس مصرفی: سیگار، مدت سفر: 9 ماه و 28 روز، روش درمان: D.S.T داروی درمان: آدامس نیکوتین خوراکی.
دریافت نشان رهایی از دستان جناب مهندس





جناب مهندس.

سلام دوستان حسین هستم مسافر:
ما در باغ یک سگ داشتیم و او مرتب در بدنش، کنه بود و در لانهاش هم پر از کنه بود، هر کار میکردیم این کنهها از تن او از بین نمیرفت، گفتند شما باید تنباکو را خوب بگذارید خیس شود، وقتی خیس شد، تن سگ را با آن مایع خوب بشورید و همچنین لانهاش را، ما این کار را کردیم دیدیم کنه گم شد، با هر سم و دارویی امتحان کرده بودیم از بین نرفته بود. حالا روی سیگار، افرادی که سیگار میکشند، دود سیگار باعث میشود که در دهانشان اگر باکتری هست از بین برود، یعنی یک سمزدایی میکند و بعد از ده سال، دوازده سال اینها عادت میکنند به این دود و از بین بردن باکتریها، بعضیها وقتی سیگار خود را قطع میکنند دهانشان تاول میزند یا آفتهایی میزند، یا یکسری گلودرد میگیرند، اینها در اثر همان است که دود سیگار قطع شده و باکتریها شروع کردند به رشد کردن که معمولاً از دهانشویههایی که ضدعفونیکننده است میتوان بهراحتی استفاده کرد و این مسئله را از بین برد. بچههایی هم که در کنگره هستند از DSAP استفاده میکنند، اگر DSAP را رقیق کنند و قرقره کنند آفتها از بین میرود، چون ضد عفونت است، اسید استیک دارد و اگر گلودرد دارند، بعضاً گلودرد هم مربوط به همین قضیه است اگر قرقره کنند از بین میرود. یکی از بچهها گفت من گلویم درد میکند، این امتحان را بکند با DSAP قرقره بکند، مسئله گلویش ممکن است حل شود. هفته آینده دکتر بهنام استاد جلسه هستند. الآن حدود هشت سال است لژیون پزشکان تشکیل میشود، میخواهم ترتیبی اتخاذ کنم که نگهبان جلسه هم از خود اطباء تعیین کنیم، یعنی بشود مثل جلسه، دبیر و نگهبان و استاد داشته باشد، لژیون پزشکان تبدیل به جلسهای شود که با سیستم کنگره شروع کند به چرخش، دیگر الآن ما به آن مرحله لازم رسیدهایم. دکتر محمدعلی کمک راهنما هستند و دروس کنگره را میدانند و دوستان دیگر نیز هستند که کمک راهنما هستند و اگر موافق باشید بعد از دور چهاردهم، این طرح اجرا شود، من نیز هستم و دوستانی که هستند کاملاً شرایط لازم را دارند و این را بهعنوان یک سؤال مطرح کردم، بحث نمیکنیم، روی آن فکر میکنیم ببینیم به کجا میرسیم.
تایپ: همسفر الهام شاملو
تهیه و تنظیم: مسافر سعید عاشوری