جلسه ششم از دوره سی و هشتم سری کارگاههای آموزشی، عمومی کنگره۶۰ نمایندگی شیخبهایی اصفهان با استادی دیدهبان خانم آنی کماندار، نگهبانی ایجنت مسافر آرش و دبیری مسافر ابوالفضل با دستور جلسه «جشن دیدهبان» چهارشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان آنی هستم یک همسفر
خوشحال هستم که امروز در خدمت شما هستم. قرار بود هفته پیش خدمتم برسم که میسر نشد و خدا را شکر که این هفته در خدمت شعبات اصفهان هستم.
دیدهبانها قانونگذارهای کنگره هستند. ما ۱۴ نفر دیدهبان داریم که هر کدام وظایف خاصی دارند. دیدهبان گروه مالی، دیدهبان تازهواردین، دیدهبان لژیون انضباطی و دیگر دیدهبانها که هر کدام یک مسئولیتی در کنگره دارند. در قسمت همسفرها من مسئول آنها هستم و قبل از من هم خانم آنی بزرگ این مسئولیت را عهدهدار بودند.
آقای مهندس یک ساختاری را تعریف کردند که به علت زیاد بودن شعب، اسیستانتها در قسمت همسفران قرار گرفتند و هر کدام یک وظیفهای دارند و کارشان مشابه دیدهبانها است؛ ولی جایگاه پایینتری نسبت به دیدهبانها دارند. به عنوان مثال اسیستانت آموزش به امور امتحانات ماهیانه رسیدگی میکند و هر اسیستانت بستگی به نیاز میتواند برای خودش دستیار انتخاب کند. اسیستانت راهنمایان تازهوارد و یا اسیستانت مرزبانی داریم که به انتخابات مرزبانی در شهرهای مختلف رسیدگی میکند و انتخابات را برگزار میکنند. یک سری اسیستانت رابط هم داریم که کارشان رسیدگی به نمایندگیها است. در اصفهان هم خانمها همسفر مرجان، همسفر آرزو، همسفر سحر و همسفر اعظم را داریم که از نمایندگیها بازدید میکنند و به امور نمایندگیها رسیدگی میکنند. در قسمت دیدهبانها هم هر دیدهبان بستگی به نیاز چند دستیار دارد که با ساختار جدید که آقای مهندس تعریف کردند، اسیستانت دیدهبان هم اضافه شده که کارشان رسیدگی به شعب است.
مسئولیت هم در کنگره ۶۰ به صورت چرخشی است که مثلاً راهنما یک دوره چهار ساله و اسیستانت یک دوره دو ساله خدمت میکند و امکان تمدید هم وجود دارد که همه بتوانند خدمت بگیرند. راجع به این صحبت میکنیم که دیدهبانها مسئولیت قانونگذاری را بر عهده دارند. قانون خیلی مهم است؛ حتی اگر بهترین انسانها هم در کنار یکدیگر زندگی کنند؛ ولی قانون وجود نداشته باشد در میان آنها اختلاف، جنگ و دعوا صورت میگیرد.
پس حتماً باید قانون بر مبنای درستی و راستی بین آنها باشد که در پرتو آن قانون بتوانند در کنار یکدیگر زندگی کنند و فعالیت داشته باشند؛ اینگونه هم باعث ارتقاء خودشان و هم باعث ارتقاء دیگران میشوند. برای اینکه این ساختار شکل بگیرد تمام اعضای داخل سیستم مخصوصاً رهجویان تازهوارد حائز اهمیت هستند. آنها مانند خون درون رگ میباشند و حضورشان خیلی مهم است؛ چون باید تازهواردی یا مصرفکنندهای باشد تا تمام این پرسنل و اعضای خدمتگزار به او کمک بکنند و باعث احیاء او شوند.
اگر انسانها از قوانین درست پیروی بکنند و درست حرکت کنند باعث ارتقاء خودشان و باعث ارتقاء اطرافیانشان میشوند.
مسئله مهم دیگری که وجود دارد این است که جایگاهها ارزشمند هستند و انسانها موجوداتی کمالگرا هستند که علاقهمند به پیشرفت و حرکت رو به جلو هستند. افرادی هم که در کنگره هستند، دوست دارند که جایگاههای مختلف را تجربه کنند و این خیلی خوب است؛ ولی مسئله مهم این است که ما همیشه هدف را در نظر داشته باشیم و هیچوقت هدف را فراموش نکنیم. وقتی یک انسان که درگیر مواد مخدر است وارد ساختار کنگره میشود تمام سیستم، مسئولان، راهنمایان، مرزبانان، ایجنتها، دیدبانها و تمام خدمتگزاران کل شعب هدفشان این است که آن شخص درمان شود.
انسان باید این هدف را همیشه در ذهنش داشته باشد و به قانون احترام بگذارد؛ نه اینکه قانون را تبدیل به چماق بکند و باعث اذیت و آزار دیگران شود. باید محبت در پرتو قانون باشد. وقتی که این دو در کنار یکدیگر باشند باعث رشد میشود. در غیر این صورت کار سخت میشود.
برای افرادی که سفر اول را میگذرانند چه همسفران و چه مسافران کار راحت است؛ چون مشخصاً تمرکزشان روی درمان و رهایی است. شخصی که در سفر اول است هدفش این است که درمان شود و همسفران هم منتظرند که مسافرشان درمان شود.

برای سفر اولیها، همسفران و مسافران آسان است. در این مرحله تمرکز مسافران بر روی درمان است و همسفران نیز منتظر بهبودی آنها هستند، بنابراین هدف مشخصی وجود دارد؛ اما وقتی پیام سفر دوم خوانده میشود، گفته میشود که این سفر به مراتب سخت و هم آسان است. زیرا در سفر اول تمرکز بر روی رهایی است. اما در سفر دوم وقتی شخص درمان میشود و برخی از نیروهایش را از نیروهای اهریمنی بازپس میگیرد، آرام آرام یک سری از نیروهایش بیدار میشوند. او به یاد میآورد که اطرافیانش ممکن است پیشرفت کرده باشند، پول درآورده باشند یا تحصیلات عالیه کسب کرده باشند. این تغییرات ممکن است او را به این فکر بیندازد که چقدر جا مانده است و دیگران جلو رفتهاند. به تدریج ممکن است درگیر حسهایی مانند حسادت شود. ساختارهایی که به خوبی رشد کردهاند در این زمان حسهایی مانند حسادت، رقابت و چشم و همچشمی را به وجود میآورند. این مسائل میتوانند باعث سقوط سیستم شوند. نکته مهم این است که انسان در حرکت خود همیشه باید با خودش صادق باشد و هر کاری را با حس مثبت انجام دهد.
انسان همیشه باید خودش را با گذشتهاش مقایسه کند. برای مثال وقتی یک تازهوارد به لژیون میپیوندد و شروع به حرکت میکند، ممکن است روزی ۵ گرم تریاک مصرف کند و بعد از مدتی به ۴ گرم برسد. اگر او خودش را با فرد دیگری که رها شده است مقایسه کند و بگوید که من روزی ۴ گرم تریاک مصرف میکنم و آن شخص رها شده است، حالش خراب میشود؛ زیرا خود را با یک فرد سالم مقایسه کرده است؛ اما اگر خودش را با گذشتهاش مقایسه کند چنین حسی پیدا نخواهد کرد. اگر من خودم را با گذشتهام مقایسه کنم و با هر کاری هرچند کوچک و مثبت، خودم را تشویق کنم نیروهای درونم آرام آرام توان حرکت پیدا میکنند و من انرژی میگیرم تا قدمهای مثبت دیگری بردارم.
مسأله دیگری که وجود دارد این است که انسان گاهی خواستههای زیادی دارد که ممکن است معقول باشند؛ اما به آنها نرسد یا با خواستههایش فاصلهی زیادی داشته باشد. این موضوع میتواند برایش دردناک باشد و نتواند آن را هضم کند. مهم این است که وقتی انسان خیرخواه باشد و چیزهایی را نداشته باشد یا خواستههایی داشته باشد در عین حال خیر دیگران را بخواهد و به دنبال خوبی آدمها باشد؛ آرام آرام درهای رحمت خداوند به رویش باز میشوند و مشکلاتش برطرف میشوند. این نکتهای بود که خواستم با شما در میان بگذارم.
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)

تایپ: مسافر مهران (لژیون۴)، مسافر فرشاد (لژیون۱۲)، مسافر محمد (لژیون۸)، مسافر مهدی (لژیون۲۰)
ویراستار: مسافر حسین (لژیون۲۳)، مسافر مهدی (لژیون۱۶)، مسافر امیر (لژیون۱۰)
سیستم صوتی و دیتاشو: همسفر کسری، مسافر محمد (لژیون۱۹)
مرزبان خبری: مسافر میلاد (لژیون۱۹)
تهیه و ارسال: مسافر حمزه
- تعداد بازدید از این مطلب :
1495