English Version
This Site Is Available In English

دیده‌بان نماد رعایت حرمت‌ها در کنگره‌ی ۶۰ است

دیده‌بان نماد رعایت حرمت‌ها در کنگره‌ی ۶۰ است

جلسه سوم از دوره اول کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی خیام با استادی دیده‌بان مسافر مهدی، نگهبانی ایجنت مسافر محمد و دبیری مسافر حسن با دستور جلسه «هفته دیده‌بان» روز دوشنبه ٢٩ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

ابتدا باید خداوند را شکر کنیم که بار دیگر این فرصت ارزشمند را در اختیار ما قرارداد تا بتوانیم دورهم جمع‌شویم، از حضور یکدیگر انرژی بگیریم و از این جلسه بهره ببریم. هفته دیده‌بان را به آقای مهندس، بنیان‌گذار کنگره ۶۰، خانواده‌ی محترمشان، سرکار خانم آنی، سرکار خانم کماندار، استاد امین و تمامی همکاران عزیزم در شورای دیده‌بانان تبریک عرض می‌کنم. همچنین به همه‌ی دیده‌بانان، در هر نقطه‌ای از این سرزمین که حضور دارند، خدا قوت می‌گویم و از خداوند می‌خواهم که آن‌ها را حفظ کند و در مسیر کنگره نگه دارد.

امروز نوبت حضور ما در شعبه‌ی بزرگ خیام فرارسیده است؛ مکانی که چه در صور آشکار و چه در صور پنهان، تغییر به سمت نور و روشنایی را تجربه کرده است. دوستان قدیمی‌تر به خاطر دارند که وضعیت این سالن، پیش از آنکه کنگره در اینجا مستقر شود، چندان مناسب نبود. فضایی تاریک، کوچک و دور از تصور ما برای یک شعبه‌ی فعال. حتی دو بار این مکان را بررسی کردیم تا ببینیم آیا امکان تبدیل‌شدن به شعبه وجود دارد؟ اما باهمت دوستانی که در آن زمان همراه ما بودند، این سالن را ساخته و توسعه دادیم.

این تغییر برای ما یک پیام مهم داشت اگر کنار هم باشیم و در مسیر هدفی روشن حرکت کنیم؛ قطعاً اتفاقات بزرگی رخ خواهد داد. اتفاقاتی که در ابتدا ممکن است غیرممکن به نظر برسند. ما درکنگره ۶۰ گرد هم آمده‌ایم تا به هدفی مشترک برسیم نجات افرادی که در دل تاریکی گرفتارشده‌اند. این مسیر، هم برای مسافران و هم برای همسفران، حرکتی مشترک است. امروز حضور همسفران در شعب مختلف کنگره ۶۰ به شکل قابل‌توجهی افزایش‌یافته و این تغییر، نشان‌دهنده‌ی رشد و تحول این مشارکت است.

از دوستان مسافر انتظار دارم که به این نکته توجه کنند زمانی که درگیر مصرف مواد بودیم؛ شاید لحظاتی از لذت آن را تجربه می‌کردیم، اما برای همسفران ما تنها تخریب و آسیب بود. خداوند برای مسافران دری گشود تا وارد محیطی امن شوند، پناه بگیرند و در فضایی گرم و پرمحبت پذیرش شوند؛ اما این امنیت نباید تنها مختص به مسافران باشد؛ همسفران نیز باید در این مسیر همراه باشند.

مسافری که در کنار همسفرش سفر می‌کند، حال بهتری را تجربه خواهد کرد. وقتی همدل، هم‌کلام و هم مسیر باشیم، نه‌تنها هدفمان روشن‌تر می‌شود، بلکه اتفاقات خوبی در زندگی‌مان رقم خواهد خورد. این امکان را برای همسفران فراهم کنید و این در را برایشان باز نگه‌دارید؛ زیرا اگر چنین نکنیم، ما به آن‌ها بدهکار خواهیم بود. این بدهی تنها با ایجاد فرصت آموزش برایشان جبران خواهد شد. همچنین، زمانی که درکنگره ۶۰ مسئولیت یا جایگاهی را بر عهده می‌گیریم‌. چه به‌عنوان مسافر، همسفر یا خدمتگزار در هر سطحی باید اصول و قوانین مربوط به آن جایگاه را رعایت کنیم. به‌عنوان دیده‌بان، تمامی رفتارها و ویژگی‌های ظاهری و باطنی من، از نحوه‌ی تفکر و آموزش گرفتن گرفته تا منش رفتاری، باید متناسب با این جایگاه باشد. این تطابق تنها از طریق اجبار و فشار ممکن نیست؛ بلکه لازمه‌ی آن دستیابی به دانش و آگاهی است.

اگر فردی به آن سطح از آگاهی نرسد، جایگاهش نه‌تنها موجب رشد او نخواهد شد؛ بلکه ممکن است باعث تخریبش شود؛ بنابراین، ضروری است که هر فرد به درک روشنی از موقعیت خود برسد و نقاط ضعفش را شناسایی کند تا بتواند خود را در قالب آن جایگاه قرار دهد. ما به‌عنوان مسافر و همسفر درکنگره ۶۰ وظایفی داریم که باید به آن‌ها عمل کنیم. یکی از مهم‌ترین این وظایف که هم ازنظر آموزشی و هم ازلحاظ رشد فردی تأثیر عمیقی دارد، نوشتن سی‌دی‌ها است. مهندس بر این موضوع تأکید بسیاری دارند و جایگاه افراد برایشان تفاوتی ندارد از دیده‌بان گرفته تا مسافر سفر اول و سفر دوم، همه موظف به نوشتن سی‌دی هستند؛ بنابراین، باید به این وظیفه پایبند باشیم. اگر فردی درکنگره ۶۰ در حال خدمت باشد؛ اما نوشتن سی‌دی را کنار بگذارد، باید خدمت خود را تحویل دهد.

این نکته را به خاطر داشته باشیم که اگر روزی از من، مهدی، خواسته شود که شال دیده‌بانی را تحویل دهم یا دیگر در جلسات حاضر نشوم، به دلیل عدم نوشتن سی‌دی، نباید معترض باشم و بگویم که مشکلات دارم، دیده‌بان، مرزبان و یا راهنما هستم و ۲۲ نفر رهجو دارم، یا مشغله‌های دیگر مانع از نوشتن سی‌دی شده‌اند. این وظیفه‌ای اساسی است که نباید نادیده گرفته شود؛ اما چرا نوشتن سی‌دی اهمیت دارد؟ چه تأثیری می‌تواند بر مسافر یا همسفر داشته باشد؟ در صور آشکار، این عمل باعث ارتقای سطح آموزشی و تقویت یادگیری می‌شود. از هر نظر که نگاه کنیم، این تأثیر اثبات‌شده است. نکته‌ای که امسال در هفته‌ی دیده‌بان به آن رسیدم و پیام‌هایی که دریافت کردم، این بود که نوشتن سی‌دی تأثیر قابل‌توجهی بر ادبیات، طرز بیان و حتی دستخط مسافران و همسفران گذاشته است.

از زمانی که نوشتن سی‌دی اجباری شد، به‌وضوح می‌توان تشخیص داد که چه کسی این وظیفه را انجام می‌دهد و چه کسی از آن غافل شده است. زمانی که فرد بتواند درست بنویسد، واضح سخن بگوید و پیام خود را مؤثر منتقل کند چه ازنظر گفتاری و چه نوشتاری قطعاً می‌تواند مسائل و مشکلات خود را در جامعه به شکلی بهینه‌تر حل کند. این نکات برای من بسیار مهم بود و احساس کردم که در ابتدای جلسه باید مطرح شوند تا انتقال تجربه‌ای مؤثر صورت گیرد. در رابطه با هفته‌ی دیده‌بان و جایگاه دیده‌بانی، برخی از دوستان ممکن است با این جایگاه و وظایف آن آشنایی نداشته باشند. لازم است توضیح دهم که درکنگره ۶۰، مانند هر تشکل یا سازمان دیگری که دارای ساختار مدیریتی است، تصمیمات و قوانین توسط شورای دیده‌بانان اتخاذ می‌شود. ۱۴ نفر دیده‌بان هستند که مراحل مختلفی را ازنظر مدت‌زمان حضور درکنگره، میزان خدمت‌رسانی و سطح رشد درونی پشت سر می‌گذارند.

برخلاف سایر جایگاه‌ها، دیده‌بانی یک مسیر مشخص و قابل پیش‌بینی ندارد که مثلاً یک فرد ابتدا مرزبان شود، سپس ایجنت شود و بعد دیده‌بان گردد. دیده‌بان کسی است که ازنظر ساختاری، تجربه‌ی خدمت و میزان توانمندی، شایستگی لازم برای این جایگاه را پیدا می‌کند. ممکن است روند انتخاب یک دیده‌بان یک، دو یا حتی سه سال طول بکشد و هیچ‌گاه به فرد اعلام نمی‌شود که قرار است در آینده به این جایگاه برسد. واقعیت این است که جایگاه دیده‌بانی برای کسانی که صرفاً تلاش می‌کنند تا به این مقام برسند، ساخته نشده است. تنها یک شرط برای حضور در این جایگاه وجود دارد خدمت به کنگره می‌باشد. همان‌طور که دیشب در جلسه معدن گفتم و امروز نیز تأکید می‌کنم؛ اگر امروز این جایگاه را تجربه می‌کنم، به این دلیل است که کنگره را بخشی از وجود وزندگی خود دانسته‌ام. من معنای کنگره را درک کرده‌ام و تنها هدفم خدمت بوده است.

اگر روزی مسئولیتی به من محول نشده یا از انجام کاری صرف‌نظر کرده‌ام، این تصمیم بر اساس ارزش‌های خدمت‌رسانی درکنگره بوده است. دوستان قدیمی می‌دانند که من پس از تحویل گرفتن لژیونم، یک سال بعد به‌عنوان ایجنت شعبه عطار نیشابور انتخاب شدم و دو دوره ایجنت بودم. هیچ‌کس به من نگفت که حالا که ایجنت شده‌ام؛ باید شال راهنمایی‌ام را تحویل دهم. ادراک، احساس و دریافت من این بود که اگر قرار باشد در دو جایگاه خدمت کنم؛ قطعاً یکی از این جایگاه‌ها آسیب خواهد دید. من به‌عنوان راهنما وظایفی دارم، همان‌طور که به‌عنوان ایجنت نیز وظایفی بر عهده‌دارم؛ اما نمی‌توانم هرکدام از این وظایف را به‌صورت ناقص انجام دهم. تمرکز من باید بر یک مسئولیت باشد تا بتوانم بهترین نتیجه را برای کنگره رقم بزنم. در آن شرایط، تصمیم گرفتم که لژیونم را تحویل دهم تصمیمی که بسیار دشوار بود.

شاید هنوز ابتدای مسیر بودم و شاید برای برخی این تصمیم سؤال‌برانگیز بود؛ اما از دیدگاه من، مسئولیت ایجنت شعبه عطار، با توجه به شرایط آن زمان و همچنین وظیفه‌ی مستقیم من در قبال ۲۴ یا ۲۵ رهجو در شهر دیگر، باعث می‌شد که ادامه‌ی حضورم به‌عنوان راهنما به این رهجویان آسیب برساند. چرا؟ زیرا وظیفه‌ای در قبال آن‌ها داشتم. کنگره تأکید دارد که راهنما وظیفه دارد در همان یکی دو ساعت حضور در شعبه، به رهجوی خود رسیدگی کند؛ اما ارتباط میان راهنما و رهجو فراتر از این محدودیت‌های زمانی است و باید در قالبی درست شکل بگیرد. پس‌ازاین تغییر، نتیجه‌ای که حاصل شد و عملکردی که داشتم، باعث شد که هدفی را که به دنبال آن بودم در شهر نیشابور و در جایگاه ایجنت محقق کنم. در آن زمان هیچ تفکری درباره‌ی آینده نداشتم؛ فقط مشغول خدمت بودم. تصور اینکه کنگره‌ای وجود داشته باشد و من در آن خدمت نکنم، برایم غیرممکن بود.

این نگاه، تعریف خدمتگزار را تغییر می‌دهد. اگر امروز دغدغه‌ی من این باشد که در آینده، به هر دلیلی شخصی یا شرایطی که پیش می‌آید، قرار باشد شال دیده‌بانی را تحویل دهم و دیگر در شعب کنگره حاضر نشوم، با این تفکر که روزی راهنما و دیده‌بان بوده‌ام و حالا دیگر کاری ندارم که انجام دهم، درِ خدمت در مرحله‌ی بعدی برای من بازنخواهد شد. در مقابل، خدمت کردن در هر جایگاهی اصول خاص خودش را دارد. امروز، اگر مرزبان در جایگاه مرزبانی خدمت می‌کند، باید طبق اصول و قوانین کنگره ۶۰ وظایف خود را انجام دهد و به جایگاه بعدی احترام بگذارد. اگر راهنما در جایگاه راهنمایی خدمت می‌کند، باید بداند که مسئولیت تفکر رهجوی خود، مسئولیت آینده‌ی آن رهجو درکنگره و حتی مسئولیت انسانی او را بر عهده دارد. کنگره ۶۰ برای همه‌ی این نقش‌ها، ازجمله راهنمایی، استانداردهای آموزشی مشخصی طراحی کرده است.

بنابراین، من حق ندارم دیدگاه شخصی یا نحوه‌ی تفکر خود را حتی اگر فکر کنم درست است. در آموزش‌های کنگره ۶۰ دخیل کنم. در جلسات دیگر نیز این موضوع را بیان کرده‌ام و امروز نیز تأکید می‌کنم در هر جایگاهی که باشم، حق ندارم درباره‌ی اهداف کلی کنگره ۶۰ اظهارنظر کنم. اهداف کلی کنگره ۶۰ مشخص است اینکه من مهدی، باحال خراب و با مصرف مواد وارد کنگره شوم و در مسیر آموزش و درمان، به رهایی برسم. پس از رهایی، نه اجباری برای ماندن وجود دارد و نه اصراری برای ادامه‌ی حضور؛ اما اگر من دریافت درستی از مسیر کنگره داشته باشم، حتی اگر از این در بیرونم کنند، از دیوار وارد خواهم شد! حالا این فرصت فراهم‌شده است و من در برابر این فضا، در برابر این اعتماد و در برابر این جایگاه، چه مسئولیتی دارم؟ من مهدی، به‌عنوان دیده‌بان، باید خودم نماد رعایت حرمت‌ها درکنگره ۶۰ باشم.

مهم نیست که بیرون از کنگره چه اتفاقی رخ می‌دهد، مهم نیست که چگونه با افراد غیر کنگره‌ای صحبت می‌کنم، یا چگونه تعاملات مالی دارم، یا کجا سفر می‌کنم. آنچه اهمیت دارد این است که من درکنگره ۶۰ مسئولیت سنگینی بر عهده‌دارم و باید در تمام ابعاد زندگی‌ام، این مسئولیت را حفظ کنم. مادامی‌که یک اتفاق یا ارتباطی با کنگره پیدا می‌کند، من مسئول هستم که حرمت‌های کنگره را رعایت کنم. همین مسئله است که ما را در چهارچوب خدمت نگه می‌دارد، مسیر خدمتی را برای ما هموار می‌کند و باعث می‌شود که از حضور درکنگره ۶۰ حال خوشی دریافت کنیم. این حال خوش، انگیزه‌ای برای ماندگاری ما درکنگره ایجاد می‌کند و همین ماندگاری به ما امکان تجربه‌ی جایگاه‌های بالاتر را می‌دهد. این توضیحات را مطرح کردم تا بدانید که شرط خدمت کردن و حرکت به سمت خدمت بالاتر واقعاً چیست. همان‌طور که اشاره کردم، شورای ۱۴ نفره‌ی دیده‌بانان در کنار آقای مهندس قرار دارد و هر یک از اعضای شورا وظیفه‌ای اصلی بر عهده دارد.

نظارت بر شعب: هر یک از دیده‌بانان، طبق مصوبات شورا، مسئولیت نظارت بر تعدادی شعب را بر عهده می‌گیرد. این نظارت شامل بررسی وضعیت شعب، رصد مشکلات و تحلیل مسائل و چالش‌هایی است که از دل شعب بیرون می‌آید. برخی از این چالش‌ها ممکن است تأثیر گسترده‌ای بر کل کنگره داشته باشند، درحالی‌که برخی دیگر تنها بر همان شعبه اثر می‌گذارند. این‌یکی از مهم‌ترین وظایف ما به‌عنوان دیده‌بان است.

وظایف تخصصی دیده‌بانان: هر یک از دیده‌بانان، علاوه بر وظیفه‌ی نظارت بر شعب، مسئولیت‌هایی تخصصی نیز دارند. برای مثال آقای لطفی مسئولیت راهنمایان را به‌صورت جداگانه دنبال می‌کنند؛ بخش مالی و مسائل انضباطی نیز به‌صورت مستقل توسط دیده‌بانان مختلف مدیریت می‌شود.

توسعه‌ی پورتال کنگره: وظیفه‌ی من درکنگره ۶۰، بنا به دستور آقای مهندس، ایجاد و توسعه‌ی پورتال است. قطعاً اکثر مسافران با این سیستم آشنا هستند و به‌زودی همسفران نیز از این امکان بهره‌مند خواهند شد.

پورتال، ساختاری است که ما را قادر می‌سازد تا در مسیر رشد علمی جهان حرکت کنیم. با ایجاد این زیرساخت، می‌توانیم داده‌های خود را تجمیع، ثبت و کنترل کنیم و درنتیجه، تصمیمات را هم سریع‌تر و هم دقیق‌تر اتخاذ نماییم. تمامی فعالیت‌هایی که درکنگره انجام می‌دهیم، از تلاش‌های جمعی برای تغییر افراد گرفته تا خروج آن‌ها از تاریکی، بخشی از این مسیر بزرگ است. ما به این افراد کمک می‌کنیم تا درمان شوند، کنارشان هستیم و مسیر را برایشان هموار می‌کنیم.

حال، اگر این افراد بخواهند قدمی در راستای پیشبرد اهداف کنگره بردارند، این مسیر برای آن‌ها مهیا خواهد شد. برای مثال، در یک کنگره‌ی بین‌المللی، اگر نیاز باشد که فعالیت‌های کنگره ۶۰ را به جهان معرفی کنیم، پورتال نقشی کلیدی در انتقال داده‌ها و اطلاعات خواهد داشت و مسیر پیشرفت را برای ما هموارتر خواهد کرد. ما باید مرجعی در اختیار داشته باشیم که قابل‌استفاده و استناد باشد. پورتال این زمینه را فراهم می‌کند تا اطلاعات و آمار مربوط به فعالیت‌های ما به‌عنوان یک مرجع معتبر قابل رجوع باشند.

در گروه مسافران، این سیستم تقریباً دو سال است که به‌صورت جدی مورداستفاده قرارگرفته و پیگیری می‌شود. افراد زیادی در این مسیر کنار ما هستند و از گروه مسافران در سراسر کشور، بیش از ۳۰۰ نفر مستقیماً توسعه‌ی پورتال خدمت می‌کنند. علاوه بر این، افراد دیگری نیز در جایگاه‌های مختلف در شعب خدمت می‌کنند؛ اما این پیشرفت و توسعه زمانی به نتیجه‌ی مطلوب می‌رسد که همه برای گسترش پورتال مشارکت داشته باشند. به‌عنوان دیده‌بان پورتال، در چارچوب خدمتی خود، این دیدگاه رادارم که در هر دوره‌ی خدمت، چه یک سال، دو سال، پنج سال یا حتی در تمام طول زندگی، فرصتی برای کمک به دیگران فراهم است.

هرچه ابزارهای بیشتری در اختیار داشته باشیم که با کمک آن‌ها بتوانیم به افراد بیشتری خدمت کنیم، مسیر سریع‌تر و مؤثرتر طی خواهد شد. درگذشته، اگر می‌خواستید ۱۰ نفر را برای یک همایش یا یک مهمانی خانوادگی دعوت کنید؛ باید زمان زیادی صرف می‌کردید. شاید دو ساعت فقط برای تماس گرفتن با این ۱۰ نفر طول می‌کشید؛ اما امروز، با توسعه‌ی پورتال و ابزارهای پیشرفته، فرآیند ارتباطات، جمع‌آوری داده‌ها و تصمیم‌گیری‌ها بسیار سریع‌تر، ساده‌تر و کارآمدتر شده است و این دقیقاً همان تحولی است که ما در مسیر رشد علمی و مدیریتی دنبال می‌کنیم. درگذشته، اگر می‌خواستید فردی را پیدا کنید و دعوت کنید، این کار زمان زیادی می‌برد؛ اما امروز، تنها با تشکیل یک گروه در واتساپ، در چند ثانیه نه‌تنها ۱۰ نفر بلکه ۱۰۰ نفر، ۲۰۰ نفر، یا حتی ۳۰۰ نفر را می‌توان به یک جمع دعوت کرد.

این یعنی ما از زمان خود برای انجام کارهای مفید، بهینه استفاده می‌کنیم. پورتال نیز دقیقاً همین معنا و مفهوم را دارد. این سامانه به‌گونه‌ای طراحی‌شده است که ما بتوانیم در مدت‌زمانی که خدمت می‌کنیم، به افراد بیشتری خدمت‌رسانی کنیم. پس توسعه‌ی پورتال اتفاقی مهم است که همه‌ی ما در مسیر رشد و بهبود آن نقش داریم. از تمامی دوستانی که در این مسیر، در کنار من بودند، هستند و قطعاً خواهند بود، تشکر می‌کنم. امیدوارم که به‌زودی درهای این سامانه برای گروه همسفران نیز باز شود و شاهد ثبت و مدیریت اطلاعات مربوط به گروه خانواده باشیم تا این مسیر برای تمامی اعضای کنگره ۶۰ هموارتر گردد. آموزش، مایه‌ی آرامش و تسلی ماست؛ موجب رشد ما می‌شود و به ما می‌آموزد که در خانواده، در شعبه و در هر جایگاه دیگری چگونه رفتار کنیم. من، به‌عنوان ایجنت، مرزبان یا راهنما، صرفاً به‌واسطه‌ی تجربه‌ای که نسبت به یک موضوع دارم، نمی‌توانم بر تصمیم خود اصرار کنم.

گاهی تغییر تصمیم لازم است؛ اما ترس از قضاوت دیگران ممکن است مانع این تغییر شود. چند روز پیش، با فردی درباره‌ی تصمیمی که گرفته بود صحبت کردم. درنهایت مشخص شد که این تصمیم اشتباه بوده است. وقتی با او صحبت کردم، گفت: اگر من از تصمیم خود بازگردم، مردم مرا چگونه قضاوت خواهند کرد؟ آیا نمی‌گویند دیدی همان شد که اول شد؟ این دقیقاً همان نکته‌ای است که کنگره به ما آموزش می‌دهد در آخر امر، امر اول اجرا می‌شود. اگر امروز فردی به من بگوید که تصمیمش را تغییر داده است، این جای مباهات دارد. او باید با سربلندی بگوید در ابتدا آگاهی نداشتم، اما تحقیق کردم، پرس‌وجو کردم و آگاه شدم و اکنون می‌دانم که تصمیم درست چه بوده است. این رویکرد نشان‌دهنده‌ی بزرگی شخصیت است و دقیقاً در چهارچوب آموزش‌های کنگره ۶۰ قرار دارد. کنگره در شورای دیده‌بانان این اصل را به ما آموزش می‌دهد.

خدمت اجرایی ما در شعب ثابت نیست؛ شاید ما در هیچ شعبه‌ای وظیفه‌ی اجرایی نداشته باشیم؛ اما نظارت بر روندها و تصمیم‌گیری‌ها بر عهده‌ی ما است. وظایف تخصصی هر حوزه نیز بر عهده‌ی دیده‌بانان است و هر چه مسئولیت بیشتر باشد، خدمتگزار باید اولویت بیشتری برای انجام وظایف خود قائل شود. همان‌طور که آقای مهندس می‌فرمایند «در چهارچوب خدمت، وقتی به جایگاه دیده‌بانی می‌رسیم، ممکن است اضلاع کار، خانواده و خدمت دچار تغییر شوند.» اما همین مسئله به رشد ما کمک می‌کند؛ زیرا انسان همواره به دنبال تعادل است. وقتی ذهن ما با خدمت کردن بزرگ‌تر می‌شود، ناخودآگاه تلاش می‌کنیم سایر جنبه‌های زندگی را نیز با این رشد هماهنگ کنیم. این، یکی از معجزات کنگره ۶۰ است.

جشن هفته دیده بان

مرزبانان کشیک: همسفر سمیرا و مسافر حمید
تایپ: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون ششم)، همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم) و همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون چهارم)
ویرایش: همسفر مهین رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مهین رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم)
مرزبان خبری: همسفر مرضیه
همسفران نمایندگی خیام نیشابوری

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .