نهمین جلسه از دوره اول کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ شعبه گلمکان با استادی مسافر حمید و نگهبانی مسافر یاسر و دبیری مسافر علی با دستور جلسه «چگونه در کنگره60 قدر دانی میکنیم» در تاریخ 1403/11/16ساعت ۱۶ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان، حمید هستم، یک مسافر.
خدا را شکر میکنم که این فرصت را به من داد تا در این جایگاه بنشینم و خدمت کنم. همیشه فکر میکردم کسانی که بهعنوان استاد در جایگاه قرار میگیرند، احتمالاً استرس دارند، چون انرژی این جایگاه بالاست. حالا که در این موقعیت قرار گرفتهام، این حس را بیشتر درک میکنم.
اما درباره دستور جلسه «چگونه در کنگره ۶۰ قدردانی کنیم» باید بگویم که من در زمان مصرف، قدردان هیچچیز نبودم؛ نه در قبال فرزندانم و نه در برابر همسرم. هر کاری که برای من انجام میدادند، هرگز از آنها قدردانی نمیکردم، چون تفکرم این بود که وظیفهشان را انجام میدهند. اما از زمانی که وارد کنگره ۶۰ شدم، رفتارم تغییر کرد. البته این تغییرات یکشبه به دست نیامد، بلکه ذرهذره پیشرفت کردم تا توانستم تا حدی اصلاح شوم.
به قول آقای مهندس، رفتارهای ناپسند ما یکشبه به وجود نیامدهاند که بتوانیم آنها را یکشبه حل کنیم. در کنگره آموختم که سپاسگزاری و شکرگزاری از خداوند چقدر کار پسندیدهای است. اگر قدردان آنچه به ما داده میشود باشیم، این قدردانی تأثیرات مثبتی در زندگی ما خواهد داشت. در کنار آن، انسان یاد میگیرد که ببخشد و بخشنده باشد.
به قول جناب آقای مهندس، قدردانی یعنی سپاسگزاری و پرداخت بهای کارهایی که برای ما انجام میشود. وقتی به کنگره فکر میکنم، از خودم میپرسم: کنگره به من چه داده؟ من با ناامیدی مطلق وارد کنگره شدم از همان روزهای اول در مشارکتهایم میگفتم که اگر کنگره نبود، هرگز نمیتوانستم مواد را کنار بگذارم. این بزرگترین نعمتی است که کنگره به من داده، اولین خدمتی که به من شده است. من در برابر مواد زانو زده بودم و عاجز شده بودم، اما کنگره توانست مرا از بند مواد مخدر رها کند.
واقعاً چه اتفاقی در کنگره افتاده که چنین تغییری در ما ایجاد کرده است؟ حذف مواد مخدر، فقط اولین قدم بود. باز هم، از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان کمال قدردانی و سپاسگزاری را دارم که این بستر را برای ما فراهم کردند تا از بند مواد آزاد شویم و راه و رسم درست زندگی کردن را بیاموزیم. همچنین باید قدردان راهنمایان خود باشیم؛ کسانی که بدون هیچ چشمداشتی، مسیر طولانی را طی میکنند، به شعبه میآیند و به ما کمک میکنند.
اینجا یک سؤال برایم پیش میآید: من برای راهنمای خود چه کردم؟ برای کنگره چه خدمتی انجام دادم؟ چقدر قدردانی کردهام؟
کنگره به من همهچیز داده است. آرامشی که امروز در خانه و رفتارم حاکم است، همه را مدیون کنگره هستم. راحتتر و بیدغدغه زندگی کردن را از کنگره یاد گرفتم. همه اینها را مدیون راهنمایم و سیدیهای آقای مهندس هستم.
در اینجا فرصتی دست داد که از راهنمای عزیزم، آقای رحیم، که در هشت ماه اول سفرم همراه من بودند، بسیار تشکر کنم. سختگیریهای ایشان باعث شد که من حال بهتری پیدا کنم. اگر آن سختگیریها نبود، شاید به درمان نمیرسیدم.
اکنون که خودم هم برای خدمت به کنگره میآیم، به این باور رسیدهام که حتی اگر هیچ کار دیگری از دستم برنیاید، همین که مهربان باشم، لبخند بزنم و با دیگران خوشاخلاق باشم، شاید بتوانم کمی مفید باشم.
بار دیگر تأکید میکنم که ابتدا باید برای خودم قدردان کنگره باشم و سپس از تمام خدمتگزاران، ایجنت محترم، مرزبانهای عزیز که در هر شرایطی برای خدمت حاضر میشوند، تشکر کنم.
از اینکه به صحبتهایم گوش کردید، بسیار سپاسگزارم.
گروه سایت گلمکان
مرزبان خبری : مسافر محمد لژیون یکم
ویراستار: مسافر وحید لژیون یکم
عکاس: مسافر وحید لژیون دوم
تنظیم برای سایت: مسافر وحید لژیون یکم
- تعداد بازدید از این مطلب :
268