چهارمین جلسه از دور اول لژیون سردار خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی شقایق قشم، با استادی مسافر معصومه و نگهبانی راهنما مسافر هورا و دبیری مسافر گلناز با دستور جلسه «ازدواج» در روز چهارشنبه ۱۰ بهمنماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان معصومه هستم یک مسافر؛
اولازهمه خداوند بزرگ را شکر میکنم که یکبار دیگر اجازه این را به من داد تا در جمع شما عزیزان حضور داشته باشم و آموزش بگیرم و از خانم هورا که اجازه دادند این جایگاه را تجربه کنم تشکر میکنم.از خداوند میخواهم چه در داخل کنگره و چه خارج از کنگره، در مسیر زندگیام قدردان باشم و خداوند توان آن به من بدهد تا بهتر بفهمم.
دستور جلسه در مورد «ازدواج» است. راستش را بخواهید برای من خیلی سخت بود که بخواهم در این مورد صحبت کنم بهخاطر اینکه خودم تجربه یک ازدواج ناموفق را داشتهام و در تاریکیها بودم. خدا را شکر از وقتی دارم در کنگره آموزش میگیرم، ذرهذره متوجه شدم که هر چیزی که در زندگی برایم اتفاق افتاده بهخاطر این بوده که تجربه کسب کنم و برای ساختهشدنم بوده است و در مراحل سیر تکامل این اتفاق برایم افتاده و تجربه کسب کردهام.
از جناب مهندس تشکر میکنم که دستور جلسات را برای من معصومه که در حال درمان هستم، جوری ترتیب میدهند که تمام ابعاد را در نظر میگیرند و نمیگذارد چیزی بماند و با آموزشهایی که میگیرم، اگر حسی در وجودم گم شده، میآید و دوباره احیا میشود.خدا را شکر چنین مکانی هست که تمرکز روی تمام ابعاد یک انسان است که به طور کامل میخواهد احیا شود. در مورد ازدواج هم که در سیستم خلقت برای حب بقا است در تمام موجودات زنده وجود دارد برای بقای نسل خودشان و برای انسان اولین نهاد است که تشکیل خانواده و جامعه شکل بگیرد.
ازدواج یک مکمل است برای انسان، دو نفر در کنار هم در سفر زندگی قرار میگیرند و نزدیکترین شخص به هم میشوند، اینجور نیست که مثل یک همکار یا در حد کسی باشد که یک تایمی همدیگر را تحمل کنند، آنها در سفر زندگی مدام با همدیگر هستند و این باعث میشود که با تاریکیهای درون خودشان روبهرو شوند و از این گذرگاهها عبور کنند و این میتواند به تزکیه و پالایش احساس آن شخص کمک زیادی کند.
جناب مهندس میفرمایند: برای ازدواج نباید زیاد سخت بگیریم مسئلهای که برای خود من خیلی آموزش داشت و بهخاطر آن ترسهایی که در درونم بوده و هست، و باید یاد بگیریم که در این مورد سختگیری اشتباه است؛ چون ازدواج مثل یک هندوانه دربسته میماند.
وقتی انسان تصمیم به ازدواج میگیرد خواستههای او باید معقول باشد. اگر هر دو نفر زوج، یک سری موارد را در صور آشکار و پنهان رعایت کنند، میتوانند در زندگی یک آرامش نسبی داشته باشند. مثلاً در صور آشکار؛ رسیدن بهظاهر و رعایت بهداشت و در صور پنهان؛ تعهد، وفاداری، حرمت، اعتماد، محبت و عشق است.
ما انسانها برای بهدستآوردن یک چیز در زندگی زیاد تلاش میکنیم؛ ولی بعد از به دست آوردنش برای حفظ آن سهلانگاری میکنیم و این را در رفتار و کردارمان نشان میدهیم که قدرش را نمیدانیم، این موضوع برای کسانی که ازدواج کردهاند هم خیلی مهم است.
اگر بخواهم دستور جلسه ازدواج را به لژیون سردار ربط بدهم؛ اینکه شخصی که میخواهد ازدواج کند باید بتواند و قدرت این را داشته باشد که عشق و محبت به دیگری بدهد و بخشش و گذشت داشته باشد، دقیقاً در لژیون سردار همین اتفاق میافتد. من خودم فکر میکنم که سالانه شش میلیون تومان پرداختکردن واقعاً مبلغی نیست در مقابل چیزی که کنگره به من داده است.
چون قبلاً ماهی هفت تا هشت میلیون تومان به خودم، مالم، جسمم، اطرافیان و جهان هستی ، آسیب میرساندم. چهبسا که الان وارد لژیون سردار شدن ،برای ساختن و آباد کردن است.
تایپ و ویرایش: دبیر جلسه مسافر گلناز - لژیون یکم شقایق قشم
بازبینی و ارسال:همسفر فاطمه
- تعداد بازدید از این مطلب :
132