دومین جلسه از دور بیست و ششم کارگاههای آموزشی کنگره 60 مخصوص لژیون پزشکان با استادی دکتر فاطمه، نگهبانی آقای مهندس و دبیری دکتر علی با دستور جلسه «ot» روز جمعه 14 دیماه 1403 رأس ساعت 8:00 صبح آغاز به کار نمود.
سلام دوستان، حسین هستم، مسافر. امروز استاد جلسه خانم دکتر فاطمه مرادی هستند که از پزشکان بسیار خوب میباشند. ایشان میتوانند در خصوص OT یا (OPIUM TINCTURE) پانزده دقیقه صحبت کنند.
.jpg)
سخنان استاد:
سلام دوستان، فاطمه هستم، یک همسفر. دکتر مرادی هستم، مؤسس و مسئول فنی مرکز گلریزان واقع در ستارخان. این اولین بار است که این افتخار نصیب من شده تا در این جایگاه در خدمت شما باشم. البته ادعای استادی ندارم و این افتخاری است که از طرف کنگره ۶۰ نصیب من شده است. بسیار خوشحالم که در راستای اهداف کنگره ۶۰، هفتهای دو بار در کلینیک در خدمت بیماران و رهجویان عزیز هستم؛ شنبهها صبحها و سهشنبهها عصرها در خدمت مراجعهکنندگان محترم هستم.
در کلینیکهای ما، علاوه بر بیماران کنگره ۶۰، بیماران دیگری هم داریم که برای OT، متادون و B2 مراجعه میکنند؛ اما ما در کار با بیماران خود، مشکلاتی داریم که در بیماران کنگره ۶۰ کمتر دیده میشود. این مشکلات ممکن است از طرف خود ما و یا کلینیکها به بیماران تحمیلشده باشد، زیرا پروتکلهایی که از سوی دانشگاه به ما ابلاغ شده، ممکن است برای فرهنگ و مردم ما مناسب نباشند. این پروتکلها، مانند MMT و درمانهای مشابه، دست و پای ما پزشکان را در درمان بیماران میبندند. بهعنوانمثال، بیمار را مجبور میکنیم که روزانه دارو بگیرد یا اگر بیماری با مصرف شیشه مراجعه کند، طبق پروتکلها باید مشاوره و ماتریکس انجام دهیم که درواقع عملی نیست. این موارد کار را برای ما و مراجعهکنندگانمان سخت میکند، زیرا بیماری که شیشه مصرف کرده و یک یا دو روز است که مصرف نکرده، برای ترک مراجعه کرده، نمیتواند در شرایطی باشد که نصایح ما را گوش کند یا ماتریکس را با او کار کنیم.
.jpg)
اما خوشبختانه در روش DST که کنگره ۶۰ به کار میبرد، این مشکل وجود ندارد، چون بیمار همزمان دارو دریافت میکند، ازنظر جسمی حال بهتری دارد، به جلو میرود و میتواند آموزش ببیند. متأسفانه در کلینیکها این امر وجود ندارد.
نکته دیگری که در کنگره ۶۰ میبینیم، نظم و انضباطی است که در رهجویان وجود دارد. آنها بهطور مرتب مراجعه میکنند و ازاینجهت که غیبتهایشان بیشتر از دو یا سه جلسه نمیشود، بسیار مصمم هستند. این نظم و انضباط به بیمار حال خوش میدهد و درنتیجه به ما پزشکان هم این حال خوش منتقل میشود. من دقیقاً نمیدانم چه ابزاری در کنگره ۶۰ وجود دارد که این نظم را در بیماران ایجاد میکند، اما چیزی است که هنوز به آن پی نبردهام.
در بیمارانی که در کلینیکهای خود میبینیم، غیبتهای بیشتری وجود دارد و آنها بهراحتی دروغ میگویند، اما در کنگره ۶۰ این مسائل کمتر دیده میشود. شاید این نقص ما باشد. به نظر من کنگره ۶۰ مانند یک دریای عظیم پر از انرژی است که رهجویان آن را دریافت کرده و این انرژی را در مسیر درمان خود به کار میگیرند. ما پزشکان نیز این انرژی را از رهجویان کنگره ۶۰ دریافت میکنیم و وقتی میبینیم که پس از ده یا یازده ماه، با برگه آبی به کلینیک مراجعه میکنند، این بسیار خوشایند است و باعث میشود که بیشتر مشتاق شویم با آنها کار کنیم.
در کلینیکهای ما، متأسفانه کمتر رهایی مشاهده میشود، اما در کنگره ۶۰، بیمارانی که پس از یازده یا دوازده ماه، با بیست سال تخریب رها میشوند، تحول شگرفی را تجربه میکنند. این تحولی است که شاید در مجامع علمی قابل توجیه نباشد، ولی این انرژی نهفته در کنگره ۶۰ باید شکافته شود. بیمارانی که مشکلات روانی و جسمی بسیاری داشتند و به اعتیاد کشیده شدهاند، در این مدت کوتاه دچار تحولی عظیم میشوند. این تغییرات تنها به خاطر شربت تریاک نیست، بلکه در مسیر DST اتفاقات دیگری در آنها رخ میدهد که نتیجهبخش بوده است. این دستاوردها باید فراگیر شوند تا به رهجویان عزیز، خودمان، جامعه و نسلهای آینده کمک کنیم. من هم از بنیانگذار کنگره ۶۰، آقای مهندس دژاکام و تمام عزیزانی که در این مسیر تلاش میکنند، تشکر فراوان میکنم. خدا را شاکرم که بنده هم در این مسیر سهم کوچکی داشتهام و امیدوارم در آینده نیز در این راه خدمتگزار باقی بمانم.
مطلب این هفته همان شربت تریاک است. در جلسه قبل، دکتر بهنام مفصل در خصوص این موضوع صحبت کردند. نکات علمی که ایشان بیان کردند را مجدداً بیان میکنم، اما بیشتر دوست دارم از تجربیات خودمان و بیمارانمان در کلینیک و کنگره ۶۰ صحبت کنیم که شاید مفیدتر باشد. همانطور که میدانیم، تریاک عصاره گیاه خشخاش است و مهمترین بخش آن مورفین است که حدود ده تا شانزده درصد مورفین تشکیل میدهد و اصلیترین آلکالوئید این ماده است. این ماده هم ضد درد است و هم خواص خوب و هم خواص بد دارد. مصرف مداوم آن باعث اعتیاد میشود و بیمار مجبور است که روزانه مقدار مصرفش را افزایش دهد. این خاصیت بد آن است، درواقع هم درمان است و هم خودش درد.
آلکالوئیدهای تریاک دودسته هستند:
۱- فنانترنها (phenanthrene-C14H10)
۲- ایزوکوئینولینها (Isoquinoline-C9H7N)
فنانترنها، شامل مورفین، کدئین و تبائین، ازجمله سایکو اکتیوهای (psychoactive drug- روان انگیز) اصلی هستند. دسته دیگر ایزوکوئینولینها شامل پاپاورین و نوسکاپین است که تأثیر زیادی در دستگاه عصبی ندارند، اما در ترکیبات تریاک و داروهای موسر موجود هستند.
.jpg)
مورفین در درمان اِدِمِ ریه (pulmonary edema) استفاده میشود، اما در مصرفهای بالا و اوردوز میتواند باعث اِدِمِ ریه شود. در حقیقت، مورفین یک شمشیر دو لبه است. خاستگاه اولیه گیاه خشخاش سواحل مدیترانه است و در سفرنامه ناصرخسرو هم به آن اشاره شده است. این ماده ابتدا بهعنوان ماده غذایی کشت میشد و پسازآن خواص تخفیف درد و بیحسی آن کشف گردید. از عصر برنز، تریاک در دسترس بوده و مصرف آن در جنگهای داخلی آمریکا ادامه داشت. پسازآن، مورفین استخراج شد و برای درمان مجروحان در جنگلها استفاده میشد. همه میدانند و رهجویان عزیز ما بهتر میدانند که روشهای اصلی مصرف شامل خوردن و تدخین است. در روش خوراکی تأثیر بیشتری نسبت به دود کردن وجود دارد. فرآوردههای مختلف آن شامل تریاک خام، سوخته تریاک و شیره تریاک است؛ اما چیزی که بیشتر موردتوجه ما قرار دارد، تنتور تریاک است که در دسترس ما است و بهعنوان یک دارو در کلینیکها استفاده میشود. تنتور تریاک ترکیبی از آب، الکل و تریاک است که حدود صد سیسی آن، یک گرم مورفین دارد. ترکیب آن با آب و الکل بهگونهای تنظیم شده است که مقدار مؤثر را به ازای هر سیسی مصرف میتوان معادلسازی کرد و از آن برای درمان بیمار استفاده کرد.
بیشتر تمایل دارم درباره بیماران با مصرفهای بالا صحبت کنم، چون حدوداً روزی چهار متقاضی شربت OT داریم که فقط این دارو را میخواهند. این بیماران به این دلیل که میبینند افراد در کنگره ۶۰ اکثراً به درمان میرسند، فکر میکنند اگر شربت OT بخورند درمان میشوند، درحالیکه اینگونه نیست. اکنون بیماری در کلینیک داریم که در اولین مراجعه ایشان متوجه شدیم ماهی ده شیشه شربت تریاک مصرف میکند. ما واقعاً قادر به تأمین میزان مصرف ایشان نبودیم و هرچه تلاش میکردیم دوز مصرفی او را کم کنیم یا دارویش را تغییر دهیم، قبول نمیکرد. او میگفت: «دوست من با این شربت ترک کرده و من هم باید با این شربت ترک کنم.» درحالیکه بدون آنکه آموزش ببیند، فقط اصرار داشت دارو را مصرف کند. نهایتاً به دلیل عدم تأمین میزان مصرف ایشان، دارو را به داروی دیگری تبدیل کردیم. بنده مدتی است که با ایشان کار میکنم تا او را به روند درمانی کنگره سوق بدهم.
مطلب دیگری ندارم. امیدوارم برایتان مفید بوده باشد و همگی سالم و موفق باشید. به امید روزی که هیچ معتاد و گرفتاری در جامعه نباشد.
.jpg)
مهندس دژاکام:
خیلی تشکر میکنم از خانم دکتر فاطمه مرادی که استادی جلسه را پذیرفتند. همچنین از آقایان و خانمهای دکتری که در جلسه حضور دارند و تاکنون استاد جلسه نبودهاند، خواهش میکنم داوطلب شوند و این مسئولیت را بر عهده بگیرند تا بچهها بیشتر باهم آشنا شوند. این برنامه لایو پخش میشود و پزشکان و دیگران از آن استفاده میکنند.
چند نکته در صحبتهای خانم مرادی بود که لازم دیدم به آن اشاره کنم و دلایل خود را عرض کنم. چون برخی از مطالب بهصورت سؤالی مطرح شد و گفته شد که کار ما کلینیکها ممکن است نقص داشته باشد. من میگویم کار شما هیچ نقصی ندارد و اصولاً کار کلینیکها، پزشکان و روانپزشکان هیچ نقصی ندارد. بلکه نقص اصلی مربوط به پروتکلهای اصلی است. البته افرادی که پروتکلها را نوشتهاند نیز تقصیری ندارند، چراکه برداشت صحیحی از اعتیاد ندارند.
.jpg)
من چند مثال میزنم تا ببینید چقدر اطلاعات و دانش در سطح جهانی و حتی در دانشگاههای بزرگی مثل هاروارد و استنفورد درباره اعتیاد اشتباه است. حالا اگر به مسائل دیگر نپردازیم، ما روی پنج ماده تریاک، هروئین، الکل، آمفتامین و فنتالین آزمایشهایی انجام دادیم. باید موشهای صحرایی را آلوده و معتاد کنیم و جزئیات آنها را اندازهگیری کنیم. از روشهای مختلفی مثل سقوط آزاد، DST، B2 و نالترکسون استفاده کردیم و همه را در سطح سلولی، مولکولی و ژنومی بررسی کردیم. حتی RNA آنها را موردبررسی قرار دادیم تا ببینیم آیا رگوله هستند یا از تنظیم خارج شدهاند. آزمایشها شامل بررسی خون، مایع نخاعی و بافتهای منفی هم بود. روی تریاک این مسئله را انجام دادیم و مشکل چندانی وجود نداشت. همچنین در مورد آمفتامین و فنتالین هم مشکلی نبود؛ اما زمانی که به الکل رسیدیم، مشکل ایجاد شد. پروتکل الکلی کردن موشها میگفت روزی پنج سیسی الکل چهلوپنج درصد بهصورت خوراکی به موشها داده شود تا معتاد شوند؛ اما با این روش موشها در همان روز اول میمردند.
دکتر مجید:
سلام دوستان مجید هستم یک مسافر
ضمن تشکر و عرض ارادت خدمت استاد جلسه و نگهبان جلسه، بنده مجید ملابخشی، مؤسس و جانشین مسئول فنی کلینیک نیکان هستم.
در مورد مصرف ما معتقدیم دانستن یک مسئله یک مورد هست و نحوه انجام آن دانش، شاید هزار مورد باشد. ما خیلی اوقات، شربت OT را در اختیار خود مریضها قرار میدادیم تا استفاده کنند. من قبل از ورود به کنگره و روش DST با OT آشنا شده بودم اما بهاشتباه و ناخودآگاه دوز مصرف بیمار را با دوز شربت، یکی میگرفتم و یا به میزان اندازهای که شخص به آن علاقه دارد و با آن احساس راحتی میکند، اندازهگیری میکردم و اگر شیره مصرف میکرد پنجاهدرصد اضافه میکردم و تمام این اطلاعات را در مدت هجده سال در آن ثبت و ضبط میکردم. در آنجا نوع، مقدار و تعداد مصرف را با تریاک و شیره جابجا میکردم تا به مسئله شیشه و عجز از درمان در کلینیک رسیدیم.
غلام همت آن پیر عافیت سوزم
که در گدایی کیمیاگری داند
اما فکر میکردیم که مریض باید راضی باشد و به کلینیک بیاید. مریض یک بیمار است که فقط به دنبال نشئگی خودش است و اطلاعاتی ندارد. ما اگر میخواهیم از OT برای درمان استفاده کنیم، باید یک دوز درمانی، بکار بگیریم. اگر بخواهیم بهعنوان دارو نگاه کنیم، باید دارو دوز داشته باشد بایستی زمان مصرف و تکنیک داشته باشد. بالاخره ما یک تیپردوون و یک تیپرآف داریم و برای اینکه مریض استیبل بشود، اینگونه نبود حتی برای متادون هم همینطور بود. یکزمانی ما قرص DHC (کدئین) استفاده میکردیم که یک فرآیند اشتباهی بود. اما درهرصورت مسئله، خودش را با تعداد حل میکند. یکزمانی ما با میکروب مشکل داشتیم و یک قانقاربا که میآمد یک لشکر را از بین میبرد ولی زمانی که پنیسیلین کشف شد، زمان مصرف، دوز مصرف هم مشخص شد.
پرچمدار درمان معتادین با OT، کنگره ۶۰ است چون به نحو احسنت و به روش علمی و پیشروندِ به جلو حرکت کردند، کیسها را بررسی کردند، ماندگاری در درمان، زمان درمان و پلههای ۲۱ روزه را بررسی کردند. این مسئله باعث پیشرفت روند کنگره ۶۰ در درمان با OT شد. من زمانی که در لوئی پاستور این روش را انجام دادم، ماندگاری بالا را در بیماران مشاهده کردم. من هفت، هشت مورد مصرفکننده شیشه و تعدادی مصرفکننده هروئین و سورچه در کلینیک داشتنم که فقط با متادون از جهت رفتاری و خطراتشان آنها را با دارو کنترل میکردم اما در کنگره با خیال راحت اینگونه افراد را درمان میکنیم و من بهشخصه ۸۰ درصد به OT و این روش در مدتزمان ده تا یازده ماه ایمان دارم.
دکتر شهرزاد:
سلام دکتر مرادی مؤسس مرکز دکتر مرادی منطقه ۸ هستم.
من هم تجربیاتی در این چند سال در خصوص پذیرش بیماران و مراجعهکنندگان به مرکز و کسانی که از کنگره جهت همکاری معرفی میشوند، داشتیم.
همانطور که مهندس فرمودند، پروتکلهایی که از دانشگاه و کتب دیگر به ما میشود را بیارزش نمیکنم به هر جهت بر روی آنها زحمت کشیده شده و کار شده است ولی چیزی که هست من در مورد درمان با شربت OT اولویت را با بیماران کنگره میگذارم. استنباطم هم این است که در این روش، موفقیت بیشتری در بیماران دیده میشود و کسانی هم که به روش کنگره اعتقاد نداند دنبال جایگزین کردن هستند و خودشان پزشک را تحتفشار قرار میدهند تا دوز موردنیازشان را بگیرند یعنی بهاندازه موادشان، شربت مصرف کنند.
ولی در روش کنگره با آن قوانینی که دارند، عملاً خروجی آنها در کلینیک ما بیشتر و بهتر است. من مریضهای خودم و حتی آنهایی که تخریبشان زیاد هست را هم سعی به پیروی و متقاعد کردن از روش کنگره میکنم. به هر جهت معتقدم که روش کنگره ازلحاظ فیزیولوژی و تغییراتی که در بدن میگذارد، مؤثر است و مسائل جهانبینی را هم یک عامل کمکی برای آنها میبینم. این چیزی است که ما را در روشها و پروتکلهای خودمان نمیتوانیم اجرا کنیم. امیدوارم همه کسانی که در این راه گام برمیدارند، موفق باشند.
همسفر رضا:
من معتقدم تا به امروز هیچکس بهاندازه شما به عمق تریاک پی نبرده است. واقعاً آن را شکافتید و مولکولش را هم دیدید و خواص آن را بررسی کردید. من فکر میکنم شما اولین کسی هستید که آن روی سکه و شناخت از مسئله را پیدا کردهاید. به عبارتی آقای مهندس، نقاط کور درمان را پیدا کردهاند. این به زبان و گفتن خیلی ساده است، ولی در عمل خیلی سخت است. در روش DST و مثلث درمان DOD، بعد از گرفتن گل رهایی از دستان شفابخش آقای مهندس، این واقعیت امروز ماست. همین اتفاق هم میافتد و آن حس و وسوسه در شخص مصرفکننده دیده نمیشود. وقتی دلیل را پرسیدم، گفتند این روش در پروتکل آمده است و نمیتوان آن را تغییر داد؛ اما به نظر من این روش اشتباه است، چون بدن موشها در روزهای اولیه هنوز سازگاری ندارد. ما پروتکل جدیدی نوشتیم، مجوز گرفتیم و دوباره کار را آغاز کردیم.
در مورد هروئین نیز مشکل مشابهی وجود داشت. پروتکل میگفت بیستوپنج صدم میلیگرم هروئین به ازای هر کیلوگرم وزن موش تزریق شود؛ اما این مقدار باعث اُوِردوز و مرگ موشها میشد؛ بنابراین پروتکل را اصلاح کردیم و با دوزهای کمتر شروع کردیم تا بدن موشها به مواد عادت کند. نتیجه این است که مقصر اصلی در این موارد، محقق نیست. او باید عین پروتکل عمل کند؛ بنابراین اگر در کلینیکها درمان به نتیجه نمیرسد، تقصیر پزشک یا روانپزشک نیست. بلکه اشکال در پروتکل است. در مورد شربت OT نیز باید گفت این شربت بهخودیخود درمانکننده نیست. متد درمانی مهم است. بدون متد DST هیچ روش دیگری جواب نمیدهد. حتی جهانبینی که به نظر بعضیها مؤثر است، در برابر متد DST اهمیت کمتری دارد. ما این متد را روی موشها نیز آزمایش کردهایم و به این نتیجه رسیدهایم که متد، دوز و مقدار کاهش بسیار حیاتی هستند. من لژیون پزشکان را برای این تشکیل دادم که این دانش را به پزشکان انتقال بدهم. این را به کلینیکها منتقل کنیم تا ببینند که ما چگونه عمل میکنیم. بچههای کنگره از ساعت ۴ صبح برای ورزش به پارک آمدهاند. فقط امروز صبح ۷ تا اتوبوس از خانوادهها برای ورزش و انجام مسابقات آمدهاند.
پس اصل متد و روش است. علم این است که قابلیت تکثیر داشته باشد. اگر متد DST را بهدرستی در دو کشور دنیا انجام بدهید، در هر دو به نتیجه خواهید رسید. من بهعنوان خالق این اثر ممکن است ۹۰ درصد جواب بگیرم و اشخاص دیگر ممکن است ۸۰ درصد یا ۷۰ درصد جواب بگیرند. کلاً شما بدون دارو به آدم خمار نمیتوانید صحبت کنید که دکتر هم اشاره کردند. وقتی بخواهید ماتریکس را برای یک نفر آدم مصرفکننده شیشه توضیح دهید، قطعاً به نتیجه نخواهید رسید، چون روش غلط است. در آزمایشهایی که روی ۲۰ نفر انجام دادند، طبق گفته دکتر، مصرفکنندهها بارها در اتاق را میشکستند ولی ۸۰۰ نفر از بچههای کنگر بهراحتی دارو تهیه میکردند، بدون هیچ درگیری. همانطور که بارها گفتم سختترین نوع درمان مربوط به درمان تریاک است. بین ماریجوانا، کوکائین، گرس، حشیش، آمفتامین، فنتالین، دپاکین، هروئین و شیشه، هیچکدام بهسختی تخریب تریاک نمیرسند و این را با آزمایش هم دیدیم. مثلاً با مصرف فنتالین، در سیستم فیزیولوژی، پنج تا مدار تخریب شده است، با مصرف آمفتامین، چهارتا مدار و با مصرف تریاک، چهل مدار تخریب میشوند. دوپامین انرژیک، سراتونین انرژیک، کلسیم، ایمنی و حتی میتوکندری داخل سلولها همه تخریب میشوند و ما با آزمایشها این موارد دیدهایم و در مقایسه با شیشه و هروئین خیلی بیشتر است.
ما تریاک را بهعنوان داروی درمان در نظر گرفتیم چون تریاک متنوعتر و کاملتر است و با آن میتوان هروئین و شیشه و آمفتامین و حتی الکل را هم درمان کرد ولی با هروئین و قرصهای روانگردان و متادون نمیشود تا تریاک را درمان کرد ولی با تریاک میتوان متادون را درمان کرد. چون ما در آزمایشها مختلف مشاهده کردیم که تریاک چه مداراتی را تخریب کرده است. تخریبهای ترک با قرص B2 و نالتراکسون را دیدهایم. درست است که شخص الآن تریاک مصرف نمیکند ولی اگر مصرف میکرد، تخریباتش کمتر میبود.
طلاهای آمریکا به همراه تاج پادشاه مجارستان، قانون اساسی آمریکا و بریتانیا دریکی از پادگانهای آن کشور بهنام فورتناکس با مساحت حدود ۱۰۹ هزار هکتار، محافظت میشود و یکچیز دیگر هم در آنجا حفاظت میشود و آن چیزی نیست جز تریاک. حدود چند هزار تن تریاک در یک پادگان، حفظ میشود. حتی DNA انواع خشخاش در آنجا حفظ میشود. اینها حیاتیترین چیزهایی هست که در یک پادگان، تحت شدیدترین تدابیر امنیتی، محافظت میشود. چون تریاک یک ماده استراتژیک هست که اگر از بین برود و یا ناقص بشود، یک فاجعه در سیستم پزشکی به وجود میآید. به همین خاطر تریاک را ذخیره کردهاند و پیشرفتهترین کشورها هم از آن استفاده میکنند. مهم این است که ما از تریاک چگونه استفاده کنیم. استفاده غلط از تریاک این مشکلات را به وجود آورده است. ما اگر بلد باشیم میتوانیم با انواع ترکیبات متنوع تریاک بیشتر بیماریها را درمان کنیم، البته شرطش این است اگر بلد باشیم! ما شیشه را فقط با دوز سهدهم سیسی درمان میکنیم، نه با سه یا پنج سیسی. بقیه مواد هم یک دوز و اندازهای دارند که اگر کتب کنگره ۶۰ را مطالعه کنید، متوجه خواهید شد و هدف من از لژیون پزشکان، منتقل کردن این دانش و اطلاعات هست که با درمان صحیح آشنا شوند.
شما فرمودید در یک سمینار وقتی اسم تریاک آمد، عرق سردی روی پیشانی از خیلی از افرادی که ترک کرده بودند نشست. این اتفاقی است که بهسادگی در NGOهای دیگر و کلینیکها و در افرادی که به روش درست، این مواد را کنار نگذاشتهاند، رخ میدهد و من از نزدیک شاهد این موارد بودهام. آینده مشخص خواهد کرد که مهندس دژاکام چه چیزی را کشف کرده و چه لطف بزرگی به ملت کرده است.
همسفر فاطمه:
من ارشد روانشناسی بالینی دارم و در یک کمپ ماده ۱۶ و اجباری کار میکنم. همزمان با حضور در کنگره در این مرکز هم فعالیت میکنم. خودم مصرفکننده نیستم، ولی از خانواده اعتیاد هستم. من روزی حدود ۱۵ مراجعهکننده با حال خراب در کمپ اجباری دارم. این افراد یا بهزور خانواده و یا دولت به این کمپ فرستاده میشوند. خیلی از این افراد به کلینیک نیز میرفتند و دارو هم میگرفتند، ولی در کنارش مواد دیگری هم استفاده میکردند. این یک دور باطل است. مددجوها بعد از یک هفته یا چند هفته بازگشت میخورند. اکثراً ما بهواسطه رفتوآمدهای زیاد به کمپ، در آنجا همدیگر را میشناسیم. مددجوهایی که بهصورت روزانه جهت دریافت دوز متادون مراجعه میکنند، در روز بعد با حال خرابتر به ما رجوع میکنند و عنوان میکنند که از عصر روز قبل به بعد حالشان خراب است و شبها خواب ندارند. روش DST و زمان هشتساعته، واقعاً معجزه است. ما اگر متادون را به این روش اجرا کنیم، شاید فشار و تخریب کمتری ایجاد شود. علوم پزشکی مشهد، خدا را شکر، کلینیکهایی که با OT درمان میکنند را بیشتر کردهاند. خوب OT هم تنها راه درمان نیست و این متد در کنار جهانبینی و آگاهی است که به درمان منتهی میشود. امیدوارم روزی بهجای داروهای دیگر از OT و به روش کنگره، برای مصرفکنندگان استفاده کنند. من سعی میکنم رسالت خودم را انجام بدهم و مددجویان را با کنگره آشنا کنم و میدانم که این زمانبر خواهد بود.
.jpg)
همسفر فاطمه:
در تأیید و جمعبندی و ادامه صحبتهای دوستان، عرض میکنم که ما منکر زحمات و ارزش کار کمپها نیستیم. این کمپها در کاهش آسیبها بسیار مؤثر هستند. من هم در کمپ اجباری کار کردم و شرایط را میدانم. برخی شرایط باعث میشود که خانوادهها عزیزانشان را به کمپ بفرستند و در برخی مواقع خود شخص و همچنین دولت مجبور هستند که آنها را به کمپ بفرستند. تصور بکنید، شخصی که به کمپ میرود، بعد از یک ماه سختی کشیدن، بعضی مواقع به خودشان میآیند و شاید توان فکر کردن به راه نجات و درمان خود را پیدا کنند. در کلینیکها هم روشهایی داریم، ولی درست است که بهاندازه کنگره در رهایی بیماران مؤثر نیستند، ولی در رهایی دغدغههای خانواده بسیار مؤثر هستند.
کسی که فرزندش بهجای اینکه هر شب مواد مصرف کند و در طول شبانهروز ده بار هروئین مصرف میکند، با آمدن به کلینیک و مصرف روزانه سه عدد قرص در طول روز، ذهن خانوادهها آزاد میشود و کمک بزرگی به خانوادههاست. خود شخص هم از آن وضعیت فلاکتبار نجات پیدا میکند و شاید به آن بینش برسد که راه بهتر که همان کنگره است را انتخاب کند.
بههرحال در جامعه مؤثر هستند و امیدوارم هر چه بیشتر تکمیل بشوند و ما کمک شایانی به جامعه بکنیم.
همسفر علی:
روش مهندس را که برای افراد مصرفکننده در فامیل تعریف میکنم، خیلی خوشحال میشوند. استاد میگویند: «تریاک از الماس باارزشتر است» و من این جمله را برای مصرفکنندگان توضیح میدهم که دوز مصرفتان نباید از ۱/۶ گرم در روز بیشتر گردد تا تخریب کمتری صورت بگیرد. من میدانم که آنها قرار نیست که دست از مواد کشیدن بردارند، ولی حداقل آگاهی را به آنها میدهم تا دوز مشخصی را مصرف کنند. این روش DST کاری کرده است تا افرادی که در تاریکی هستند، تخریبشان کمتر شود. مسئله اصلی در آمریکا اووردوز است. آنها با مصرف مواد کنار آمدهاند، ولی بیشترین چالش را با اووردوز دارند و جز برنامههای استراتژیکشان است.
خدا را شکر در کنگره کسی به خاطر مصرف OT اووردوز نکرده و گزارشی نشده است. امیدوارم ما و افرادی که در لژیون پزشکان هستیم، این روش را گسترش بدهیم و به دست افرادی که نیاز دارند برسد.
.jpg)
مهندس دژاکام:
هدف ما انتقال دانش و این علم است و رشتههای مرتبط با درمان اعتیاد، پزشکی، روانپزشکی، مددکاران و مشاوران اعتیاد است و این افراد که از مقاطع ارشد به بالا هستند و دانشجویان پزشکی و دکتری میتوانند در لژیون پزشکان شرکت داشته باشند و ذرهذره فعال بشوند. حتی کسانی که PhD در رشتههای فیزیک و شیمی و جغرافیا دارند نیز میتوانند در لژیون پزشکان شرکت کنند تا به کمک همدیگر دانش را منتقل کنیم.
نگارش: مسافر حسام
تنظیم: مسافر سعید
- تعداد بازدید از این مطلب :
314