چهارمین جلسه از دوره یازدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی امامقلیخان با استادی راهنما مسافر مهری، نگهبانی همسفر مهری و دبیری همسفر بهاره با دستور جلسه «خانمهای مسافر» روز دوشنبه 17 دیماه 1403 ساعت 15:00 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهری هستم مسافر، با آنتیایکس مصرفی تریاک وارد کنگره شدم. به مدت ۱۱ ماه به راهنمایی مسافر فریبا با متد DST و داروی OT سفر کردم. به مدت ۱۲ سال است که بادستان پرتوان آقای مهندس آزاد و رها هستم. بنده در جایگاههای خدمتی راهنمایی، مرزبانی، سه دوره ایجنتی خدمت کردم. در حال حاضر هم مبصر کلینیک، بخش OT، نشریات و لژیون سفر دومیهای بخش خانمهای مسافر در حال خدمت هستم. همچنین با ۳۰ کیلو اضافه وزن وارد لژیون جونز شدم. به استادی آقای مهندس دژاکام سفر کردم و در حال حاضر هم لژیون جونز دارم.
قبل از ورود به کنگره سالها با خود درگیر بودم و نمیتوانستم با این موضوع کنار بیایم؛ اما خداوند را شاکرم که این تابو شکسته شد و 12 سال پیش وارد یکی از شعب کنگره در اصفهان شدم. آن زمان شاید تعداد ده نفر بیشتر نبود و جلسات برگزار میگردید؛ اما به دلیل قبح اجتماعی که در جامعه حاکم بود، عزیزانی که حضور پیدا میکردند و درمان میشدند، بعد از درمان مثل اینکه از زندان آزاد شدهاند، سریع میرفتند که مبادا کسی متوجه این موضوع شود و برچسبی به افراد زده شود؛ درصورتیکه این بیماری بود که ما خانمها گرفتار آن شده بودیم و من خداوند را شاکرم که 12 سال در کنگره ماندم و شاگردی آقای مهندس را میکنم و کنار عزیزانی هستم که همدرد و همجنس خودم هستند.
جلسات برای درمان خانمهای مسافر خیلی سخت تشکیل میشد؛ نهفقط به خاطر فضا بلکه اجتماع خیلی اجازه حرکت به آقای مهندس را نمیداد و امروز خداوند را شاکر هستم که این اتفاق رخ داده است؛ بعد از ورودم به کنگره به فرمایش آقای مهندس ادامه تحصیل در رشته روانشناسی دادم و مدرک لیسانس و ارشدم را گرفتم و هر دو پایان نامهام روی پروژه خانمهای مسافر کنگره60 بود. وقتی پایاننامه را ارائه دادم به نتایج شگفتانگیزی روی بهبود خانمهای مسافر رسیدیم؛ چراکه بهبود کیفیت زندگی و سلامت روان خانمهای مسافر کنگره۶۰ بسیار باور نکردنی بود. زمانی که بهبود یافتگان خانمهای مسافر شعبههای کنگره۶۰ را با دیگر مراکز درمانی مقایسه میکردیم، از نظر سلامت روان و کیفیت زندگی، آمار و ارقام خانمهای مسافر در کنگره60 خیلی عجیب بود و اکنون 12 سال است که در کنار همدیگر هستیم و باهم کار میکنیم و به چشم قدرت درمان را در عزیزان میبینم که نهتنها خود خانمهای مسافر بلکه این قدرت و باور را در خانوادههای آنها، خواهر، برادر، همسر، پدر و مادران آنها هم میبینم؛ حتی افرادی که سرپرست خانوار هستند و باقدرت پیش میروند.
ما باید دستبهدست هم دهیم و این مشکل را حل کنیم. به فرمایش آقای مهندس از ماست که بر ماست، ما خانمها باید خودمان به همدیگر کمک کنیم از اینکه باهم همکاری نداریم خوب نیست؛ اگر یک مادر بفهمد دخترش اعتیاد دارد از ترس آبرو مخفی میکند؛ اما اینجا بحث آبرو نیست؛ بلکه اینیک بیمار است و باید درمان شود یا مثلاً اگر خانمی دامادش معتاد باشد خیلی با این موضوع مشکل ندارد؛ اما اگر عروس او اعتیاد داشته باشد میخواهد صورتمسئله را پاک کند، درصورتیکه ما خانمها باید کنار هم، از همجنس خود و هم نوع خود دفاع کنیم.
مطلب مهم دیگر اینکه درمان به دلیل ساختار فیزیولوژی خانمها مثل بارداری بهصورت فردی اتفاق نمیافتد و یک گروه میخواهد تا به درمان برسد؛ خانمها شبیه آقایان نیستند و برای درمان یک خانم نمیتوان از یک آقا کمک گرفت؛ چون درک درستی از جهانبینی و ساختار یک زن ندارند و توصیه میکنم اگر در کنار یک خانم مسافر هستید این مطلب را بدانید که این عزیزان از این بیماری رنج میبرند و بهعنوان یک بیمار به آنها نگاه کنید و من به شما قول میدهم وقتیکه آنها به درمان برسند، انسانهای بسیار قدرتمندی میشوند و نهتنها خودشان بلکه یک محله و یک شهر را میتوانند نجات دهند.
یک زن، یک مادر و یک خالق است و در آن نیروی جاذبه و محور یکخانه است؛ پس درمان یک زن خیلی اهمیت دارد، خیلیها فکر میکنند که خانمهای مسافر و همسفر باهم، همجنس نیستند؛ درحالیکه یک خانم مسافر درمان شده و حالش هم خیلی خوب است و برای زندگی خود تلاش میکند، آنها در حال ادامه تحصیل هستند و باید این تابو را بشکنیم و اگر عزیزی هست که میشناسیم راهنمایی کنیم؛ چراکه مسئول هستیم و وقتی به این باور رسیدیم که درمان کجاست؛ پس رسالت داریم و نباید از ترس آبرو اطلاعرسانی نکنیم.
ما در بخش خانمهای مسافر یک گروه بسیار قوی برای درمان یک نفر داریم و یک گروه پشتیبانی به سرپرستی آقای مهندس از تهران ما را هدایت میکنند که هر زمان مشکلی پیش آید به خاطر تجربه و گستردگی کار، ما را راهنمایی کنند تا ما بتوانیم یک نفر را به درمان و رهایی برسانیم. در بخش خانمهای مسافر کسی بهراحتی نمیتواند راهنما شود و باید از فیلترهای سنگینی عبور کند، چون باید کار درمانی انجام دهد و خود آقای مهندس مصاحبه را انجام میدهند و مرتب این گروه قوی، پالایش میشود که بتواند خیلی قوی کار کند.
اکنون در اصفهان، تهران، مشهد، بندرعباس و قشم بخش خانمهای مسافر کنگره60 فعالیت میکنند و انشاءالله بتوانیم در شهرهای دیگر شعب بیشتری را تأسیس کنیم. عزیزان بهشدت قوی عمل میکنند و دوری و نزدیکی مهم نیست؛ زمانی که ما درمان میشدیم از کرمان، شیراز، کردستان برای درمان میآمدند و انگیزه بالایی نیز داشتند و قطعاً سختی زیادی را تحمل میکردند؛ حتی عزیزانی که از یزد میآمدند و خدا را شکر به درمان رسیدند، منتظر هستند که شعبهای در شهرشان تأسیس شود تا بتوانند این علم را به دیگران هم منتقل کنند. ما نیاز به حمایت داریم بهخصوص از بخش خانمهای خودمان بنابراین ما خانمها باید کنار همدیگر باشیم و با معرفی کردن و آدرس درست دادن به افرادی که خواستار رهایی هستند کمک کنیم تا این بیماری درمان شود.
ما در قسمت خانمهای مسافر فقط مصرفکنندگان مواد مخدر و الکل را پذیرش میکنیم و بهغیراز این موارد از پذیرش افراد معذور هستیم. خیلی از افراد با مصرف قرص مراجعه میکنند؛ ولی آنقدر تازه واردین ما آموزشدیده و قوی هستند که سریع متوجه میشوند که مصرفکننده واقعی چه کسی است؛ چراکه هدف و رسالت مشخص است و کار تعریفشده است.
ما خانمها باید ید واحده شویم تا بتوانیم زنانیت خود را ثابت کنیم، زنان پارسایان ایران خیلی زنان قوی هستند؛ اگر به جایگاه خودشان برسند، زنان ایران جور دیگری خواهند شد، خیلی قوی هستیم و از این زنان باید بهخوبی حمایت شود؛ فرزندان خوب و همسر پاک از دامن زن بیرون میآید، کمک کنیم به هم نوعان خودمان تا این اتفاق خوب رخ دهد.
تجلیل از راهنمای لژیون سوم همسفر الهام:
مرزبانان کشیک: همسفرسمیرا و مسافر علی
تایپ: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفتم)
عکاس: همسفر مهشید رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون سوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مهلا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون ششم)، نگهبان سایت
همسفران نمایندگی امام قلی خان
- تعداد بازدید از این مطلب :
910