English Version
This Site Is Available In English

انسان دارای صور پنهان و صور آشکار است و دائما در حال تغییر می‌باشد (نمایندگی بنفشه شیروان)

انسان دارای صور پنهان و صور آشکار است و دائما در حال تغییر می‌باشد (نمایندگی بنفشه شیروان)

هشتمین جلسه از دوره هفتم سری کارگاه‌های آموزشی- خصوصی خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی بنفشه شیروان، با استادی اسیستانت محترم مسافر پریسا، نگهبانی مسافر فاطمه و دبیری مسافر مینا، با دستور جلسه "وادی دهم و تاثیر آن روی من" روز شنبه 3 آذر ماه 1403 راس ساعت 13:30 آغاز به کار نمود.

سخنان استاد :
سلام دوستان پریسا هستم یک مسافر
خیلی خوشحالم که امروز در نمایندگی بنفشه شیروان در خدمت شما هستم. از خانم مریم ایجنت محترم که اجازه دادند امروز در جایگاه استادی قرار گیرم تشکر می‌کنم. دستور جلسه این هفته وادی دهم و تاثیر آن روی من است. عنوان وادی می‌گوید؛ "صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است." آقای مهندس این وادی را در سه بخش، خیلی جامع و کامل توضیح داده‌اند، اکنون می‌خواهم کمی از تجربیات خودم صحبت کنم و شما هم تجربیات خودتان را به اشتراک بگذارید تا بتوانیم از یکدیگر آموزش بگیریم.
ابتدا باید بدانیم صفت چیست؟ ما در مقطع ابتدایی خواندیم صفت چیزی است که اسم را توصیف می‌کند. مثلآ می گوییم سیب سرخ است، این سرخی، صفت سیب است. یا میگوییم خانم زیبا، زیبایی می‌شود صفت آن خانم. آدم چاق یا لاغر، چاقی یا لاغری می‌شود صفت آن شخص. حال می‌خواهیم ببینیم عبارت انسان جاری است یعنی چه؟
انسان جاری است، یعنی قابل تغییر است؛ می‌تواند گاهی بد باشد و گاهی خوب. یک زمانی لاغر باشد، یک زمانی چاق، یک زمانی راستگو باشد و یک زمانی دروغ‌گو. انسان دارای صور پنهان و صور آشکار است و دائما در حال تغییر می‌باشد.
این وادی بسیار گسترده است و آقای مهندس بسیار کامل آن را توضیح داده‌اند. کلاً جهان هستی، در سه مولفه خلاصه شده است؛ نور، صوت و حس. در توضیح نور می‌خوانیم؛ اللّه نورالسماوات والارض. یعنی بزرگ‌ترین و کامل‌ترین نور در این جهان و کائنات، خداوند است. صوت مانند اداره مخابرات اگر صوتی عمل می‌کند، اگر نبود، هیچ رابطه‌ای بین انسان‌ها برقرار نمی‌شد، حتی انسان‌ها با حیوانات نمی‌توانستند ارتباط داشته باشند.
اما مولفه سوم حس است. چه زمانی صفت تغییر می‌کند؟ زمانی که حس انسان تغییر کند، یعنی تا زمانی که انسان حسش تغییر نکند، صفت او هم تغییر نخواهد کرد. زمانی انسان بدی می‌کند که حسش بد باشد. مثلاً یک آدم حسود، یا یک آدم دروغ‌گو، باید حسش بد شود که بتواند انسان بدی باشد. اگر هم بخواهد به یک آدم خوب تبدیل شود، باید حس خوبی داشته باشد. وقتی یک فرد مصرف‌کننده می‌آید و به یک انسان سالم تبدیل می‌شود، ابتدا حسش تغییر می‌کند.
حال می‌خواهیم بدانیم این حس چطور باید خوب باشد و چطور تغییر کند؟ در وادی اول که در مورد تفکر است، آقای مهندس کامل برای ما روشن کردند که ما باید در همه‌ی مسائل تفکر کنیم. هر حرکتی می‌خواهیم انجام بدهیم باید تفکر کنیم و زندگی خودمان را هدفمند نماییم. آقای مهندس به ما یاد دادند هر چیزی با تفکر آغاز می‌شود و بدون تفکر، آنچه هست، رو به زوال می‌رود. وقتی تفکر کردن را یاد گرفتیم و توانستیم تفکراتمان را سالم کنیم، تفکر سالم ما باعث می‌شود، ایمان ما سالم بشود، و ایمان یعنی تجلی نور خداوند در انسان. این جمله یعنی چه؟ یعنی تمام صفات خداوند؛ جبار، رحیم، رحمان، قادر و... در وجود انسان به صورت کوچکتری نهادینه شده، و این انسان است که با تفکر سالم می‌تواند اینها را پیدا کند، که رحمت، مهربانی، قادر بودن، توانا بودن چیست، تا بتواند این صفات را در خود پرورش دهد.
اگر انسان بتواند تمام صفات خداوند که در وجودش نهادینه شده را پرورش دهد، به مقام خداوندی می‌رسد، یعنی کامل می‌شود. آنجاست که میگویند؛ ایمان یعنی تجلی نور خداوند در انسان. زمانی که ایمان را شناختیم، باید با تزکیه و پالایش آن صفات را در خودمان متجلی کنیم، آنگاه عمل ما هم سالم می‌شود. وقتی فهمیدیم خداوند برای ما آنقدر ارزش قائل شده، که از صفات خودش در ما انسان‌ها قرار داده تا آن‌ها را در خودمان پیدا کنیم، باید عمل سالم داشته باشیم، تا مثلا بتوانیم صفت مهربانی را پیدا کنیم. اگر عمل درستی نداشته باشیم، نیروی منفی به زیباترین شکل جلوی انسان قرار می‌گیرد، مهربانی را از ما می‌گیرد و خشم در وجودمان رشد می‌کند. پس وقتی ایمان ما سالم شد، عمل ما هم سالم می‌شود، آن‌وقت حس ما تغییر می‌کند و از حس آلوده به حس سالم تبدیل می‌شود.
گاهی اوقات هم مواد شبه افیونی حس ما را تعیین می‌کند. وقتی سیستم ایکس ما درست کار کند، حس ما هم درست خواهد بود. همچنین زمانی که عمل سالمی داشته باشیم، شبه افیونی هم درست کار خواهد کرد.
وقتی شما به یک فقیر یا دردمندی کمک می‌کنید، ناخودآگاه حس خوش‌حالی را تجربه می‌کنید، وقتی خوشحال می‌شوید، باعث می‌شود در درونتان، دوپامین ترشح شود و شبه افیونی بیشتری تولید خواهد شد. این زنجیره باعث حس خوب می‌شود، و حس که خوب شود، صفت هم تغییر می‌کند، حس همدردی می‌آید و مهربان می‌شوید، و تبدیل می‌شوید به آدمی که دلسوز مردم است.
اما وقتی در مورد یکی از دوستانتان غیبت کنید، چون عمل ناسالمی است، اگر ببینید دوستتان ناراحت شده، شما نگران می‌شوید که نکند فهمیده من چیزی در موردش گفته‌ام! و مدام به فکر این هستید که نکند کسی به او چیزی گفته، و حالت بدی به شما دست می‌دهد. چون عمل درستی نداشتید، حس هم خراب می‌شود.
پس وقتی حس درست و سالم بشود، کم‌کم عقل انسان درست کار می‌کند، و عقل انسان سالم شود، می‌داند چه چیزی درست است و چه چیزی غلط. آنگاه به عشق سالم هم می‌رسد و می‌تواند همه را دوست داشته باشد، به طور منطقی، نه به صورت افراط و تفریط، و اینجاست که صفت انسان هم تغییر می‌کند.
اگر بخواهم از تجربه خودم بگویم؛ من اکنون اسیستانت جونز هستم، زمانی که به کنگره آمدم، کمرم خمیده بود، زانوهایم درد می‌کرد، مینیسک زانویم پاره شده بود، وزنم ۹۲ کیلوگرم بود، موهایم خرد شده و شکسته بود، ابروهایم ریخته و دندان‌هایم شکسته بود. به‌تدریج با آموزش‌های کنگره، با تفکر درست، ایمان سالم و عمل سالم، توانستم حسم را تغییر بدهم و صفات خود را عوض کنم، و تبدیل به پریسایی بشوم که امروز می‌بینید، نمی‌دانم آن دردها چه شد، و توانستم با آموزش‌های کنگره صفت چاقی را از خودم دور کنم، و تقریبا متناسب شده‌ام. تا زمانی که تفکر و عمل درست و سالمی داشته باشم، این صفت متناسب بودن را از دست نمی‌دهم.
برخی به تناسب‌اندام می‌رسند، ولی باز اضافه‌وزن پیدا می‌کنند، به خاطر این که شیطان به زیباترین شکل ممکن به افکار ما حمله می‌کند، می‌گوید؛ هیکلت خوب شده، این کیک خوشمزه را بخور اشکالی ندارد! نیروی منفی فقط در مساله اعتیاد انسان را گول نمی‌زند، در مورد همه چیز فریب و نیرنگ شیطان وجود دارد؛ امروز مهمانی هستی، یا در کنگره هستی اشکالی ندارد! ما در هفته ۳ روز کنگره هستیم، اگر رعایت نکنیم، نتیجه نمی‌گیریم. اگر کسی گرسنه باشد، وقتی از کنگره به خانه برمی‌گردد، دیگر نگاه نمی‌کند که این غذا سالم است یا نه، فقط می‌خواهد سیر شود. پس باید برای خودتان سالاد و مقداری ناهار همراه بیاورید، اگر هم نداشتید حداقل دوتا تخم‌مرغ آب پز.
آقای مهندس این روش را به ما آموزش دادند تا بدن سالم و تناسب‌اندام داشته باشیم. تناسب‌اندام به چه درد می‌خورد؟ شاید سوال خیلی از ما باشد. برخی از عزیزان وارد سفر دوم می‌شوند، ولی می‌بینند اصلا حال خوشی ندارند، بی‌تحرک، کسل و خسته هستند. به این دلیل است که اضافه‌وزن دارند و سیستم شبه افیونی بدن پاسخگوی نیاز بدنشان نیست. اگر آقای مهندس می‌گویند باید وزنتان را پایین بیاورید، به این دلیل است که سرحال باشید و حال خوب را تجربه کنید.

تایپ: مسافر مینا- نمایندگی بنفشه شیروان
ویرایش: راهنما مسافر ناهید- نمایندگی بنفشه شیروان
بازبینی و ارسال: مسافر خاطره

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .