یازدهمین جلسه از دور بیست و پنجم کارگاههای آموزشی کنگره 60 مخصوص لژیون پزشکان با استادی دکتر مجید، نگهبانی آقای مهندس و دبیری دکترعلی با دستور جلسه «تیپرینگ» روز جمعه 18 آبانماه 1403 رأس ساعت 8:00 صبح آغاز به کار نمود.
سخنان استاد
سلام دوستان مجید هستم مسافر؛ خداوند را سپاسگزارم که امروز به من فرصت داد در خدمت شما باشم و بهعنوان یک شاگرد علمآموزی کنم.
خودم را معرفی میکنم؛ دکتر مجید ملا بخشی هستم فارغالتحصیل از دانشگاه شهید بهشتی سال ۱۳۷۳ و مؤسس و جانشین مسئول فنی کلینیک نیکان واقع در جاده ساوه، شهرستان بهارستان، شهر گلستان، خیابان سجاد.
اول خدمت مهمانان عزیز که از دانشگاه علوم پزشکی ایران تشریف آوردند به همراه دکتر علیرضا ناظمی، تبریک و خوشامد عرض میکنم. برای بنده یکچیز تداعی شد که خدمتتان عرض کنم: کتاب چهارده مقاله جناب مهندس را که مطالعه میکنیم، از سال ۷۸ آقای مهندس در اولین کنگره راهکارهای پزشکی اعتیاد در دانشگاه زاهدان حاضر میشوند و اعلام میکنند که علم پیچیده نیست و هر چیزی یک کلیدی دارد و ایشان بهعنوان مصرفکننده ۱۱ ماه سفر کردند و در آنجا اولین بار این انسان نستوه خودشان را مطرح میکنند.
یک مثال بسیار شیرینی دارند دوستان آذریزبان ما که معنی پارسی آن میشود: اگر در جمع ریشسفیدان رفتی، من اگر ندارم ریش، حرفم نرود پیش.
مسئله مهم تیپرینگ در مدت ۱۱ ماه است که جناب مهندس با متد dst که حرف d آن کلمه دژاکام است و حرف s آن کلمه استپ و حرف t همان تایم یا زمان ۱۰ یا ۱۱ ماه است.
تیپر را ما به معنای مخروط یا مخروطی میدانیم و تیپرینگ را به معنای باریک شدن در خارج از کنگره میدانیم، در داخل کنگره مبحثی که مطرح میشود با بیرون فرق میکند.
بههرحال بعضی از داروها مثل بنزودیازپین و داروهای آنتی سایکوتیک ها که این داروها را بهصورت متداول، با ضریب ۲۵ درصد نسبت به داروی اولیه شروع میکردیم به کم کردن و این ۲۵ درصد معقول بود، هر دو هفته یکبار کم میشد و در پلههای آخر به ۱۲/۵ درصد میرسید و قطع میشد. حال اگر مریض در ۲۵ درصد اول، حال عمومی، اضطراب، تحریکپذیری و مسائل عمومیاش خوب بود، ما ۲۵ درصد دوم را اعمال میکردیم و دارو را میآوردیم پایین.
در کنگره این مسئله اول با عدد ۰/۹ درصد و بعد از تصحیح آن، با ۰/۸ درصد شروع میشد و برای همین مسئله تیپرینگ در کنگره با بیرون فرق میکند. عددی که در داروها انجام میدهیم ۲۵ درصد نسبت به عدد اولیه انجام میدهیم، همین است که میگوییم دانستن یک مسئله سالم یک مورد است و انجام آن هزار و یک معضل دارد. من زمانی که خودم شال راهنمایی گرفتم و آمدم در کنگره درمان را شروع کنم، فهمیدم که تیپر کردن بسیار بسیار سخت است، اینکه من فکر میکردم عدد ۲۰ درصد را از داروها کم میکنیم و بهتدریج کم میشود و داروها قطع میشوند، نه این درست نیست.
حالا خود جناب مهندس بهصورت کامل خودشان میفرمایند. این مسئله بسیار ریز و مهم است که یک قرص آمی تریپتلین به فردی بخواهیم بدهیم در دو هفته دوز آن را به ۷۵ میرسانیم و اگر حالش خوب بود، دو هفته بعد به دوز ۵۰ میرسانیم و به همین منوالدر ۴ اِستپ در دو ماه دارو قطع میشود و اِستپ آخر شاید ۱۲/۵ درصد حساب کنیم و دارو قطع میشود. اما در اینجا مسئلهای که داریم روح و روان فرد بسیار مهم است و اگر حالات بد بیمار کم بود میتوانیم دارو را کم کنیم، اما در کنگره حتماً باید رهجو با راهنما با قسمت اوتی با کلینیکها هماهنگ باشد و در طول این ۲۵ سال متد dst بسیار پیشرفت کرده، هم در جسم افراد ما باید ببینیم به چه صورت است! هم در سازگاری و هم اینکه اول به اشباع برسند و بعد تیپر شود.
ما در اینجا کلمهای داریم به نام taper up و taper down، ولی در بیرون کنگره ما taper up نداریم، ولی در کنگره داریم و آن حالتی که فرد علائمش کم میشود و با دارو سازگاری پیدا میکند و بعد از سازگاری شروع میکند به پلههای ۰/۸ یا تقسیم بر ۰/۸ که میرود بالا یا ضربدر ۰/۸ که میآید پایین. وقت شما را نمیگیرم و ادامه صحبت را به آقای مهندس دژاکام میسپارم.
جناب مهندس
سلام دوستان حسین هستم مسافر؛ بچههای دانشگاه اینجا هستند، مجبورم یک مقدار پایه بحث را عوض کنم.
ما در مورد هر مسئلهای که بخواهیم حل کنیم، در مرحله اول باید دانش آن رشته را داشته باشیم که حرف اول را میزند، بعد از دانش باید بتوانیم تشخیص بدهیم و بعدازآن اقدام بکنیم، باید ببینیم در مورد اعتیاد چه دانشی داریم (در سطح جهانی)؟ تعصب و حساسیت را هم میگذاریم کنار، چون آبروی علم به عمل آن است، یعنی اگر شما بالاترین رده جراحی قلب را داشته باشید ولی عملهایتان منجر به مرگ بشود شما آبرویی ندارید، این علم نیست! این توهم علم است. ما باید ببینیم در تمام سطوح علم را داریم یا توهم علم را داریم؟ دانش را داریم یا توهم دانش را! ما در مورد اعتیاد چه دانشی داریم؟ اصلاً اعتیاد چیست؟ ما اگر ندانیم اعتیاد چه هست چگونه میتوانیم درمانش کنیم؟ در خصوص روانشناسی اول باید ببینیم روان چیست؟ اگر فهمیدیم روان چیست، آن موقع کار هم میتوانیم بکنیم ولی اگر ندانیم روان چیست، حالا ما دکترای روانشناسی هم داشته باشیم اولین قدم برای ترمیم روان این است که بدانیم روان چیست و همه آن را قبول داشته باشیم. اگر تعریف حقیقی و واقعی و درست باشد معمولاً همه میپذیرند و برعکس.
مثل ریاضیات است که ۲ در ۲ میشود ۴ یا مجموع زوایای مثلث ۱۸۰ درجه است، همهجا ثابت است ازنظر فیثاغورث، انیشتین و نیوتن. اگر پرسیدند اضلاع مثلث چند درجه است؟ بپرسید ازنظر چه کسی؟ مثلاً ازنظر فیثاغورث ۱۷۰ درجه است، ازنظر انیشتین ۲۱۰ درجه است، ازنظر نیوتن ۱۰۰ درجه است و همه یک مدل حرف میزنند!
در جوامع علمی روز، اعتیاد قبول کرد که غیرقابل درمان است. اعتیاد بیماریِ مرموز و لاعلاج است و قابلدرمان نیست و درمان زمانی مطرح میشود که ما یک فرد هروئینی را درمان کنیم و این فرد برود در یک لابراتوار هروئین سازی کار کند و نه وسوسه بشود و نه مصرف کند و یا یک فرد تریاکی را درمان کنیم و او را در مزارع کشت تریاک بگذاریم کار کند و نه وسوسه شود و نه مصرف کند، منظور از درمان این است، نه اینکه بگوییم این کار را نکن، به اینجا برو، به آنجا نرو، با رفقای معتاد حرف نزن، ابزار اعتیاد را نبین و تمام اینها برگشت میخورند.
ما آمدیم به کمک دانشگاه شهید بهشتی خونگیری انجام دادیم و با دستگاه ماکرو اَرِی تمام سیستم بیوژنتیک آنها مورد ارزیابی قرار گرفت، افرادی که با روشهای متعدد ترک کرده بودند اندازهگیری شد و دیدیم که فاجعه است! و تمام سیستمهای بیولوژیکشان از کار افتاده، ما چندین نوع ترشح دوپامین در بدن داریم که فقط در مغز نیست، در سیستم گوارش هم است، ۵ نوع دوپامین داریم (D1، D2،D3،D4،D5) که یکی از اینها در مغز است و بقیه در قسمتهای دیگر میباشد که تمام این دوپامینرژیک ها از کار افتاده بود و حال مسئله دوپامینرژیک نیست، مسئله سرتونرژیک هم همینگونه است و سیستمهای ایمنی نیز همینطور و با آن روشی که ترک انجام شده تمام مدارها آسیب دیده، حالا یا با نالتروکسان یا متادون تمام مدارها آسیب دیده است.
تحقیقی که سال ۹۷ در دانشگاه شهید بهشتی انجام گرفت، نتایج را منتشر نکرد، چون گفتند اگر منتشر کنید همان تعداد هم که ترک میکنند دیگر ترک نمیکنند.
پس میبینیم که ما به درمان نرسیدیم و درمانی نداریم ما هنوز روی تعریف اعتیاد که چه هست هنوز تعریفی نداریم! اول میگفتند که اعتیاد یک مسمومیت مزمن است که یک تعریف ۱۰۰٪ غلط و فاجعه برانگیز است، چون اگر بگویید اعتیاد مسمومیت است اول باید بگویید مواد مخدر سم است، کدام مواد مخدر سم است؟ تریاک سم است؟ تریاک مورفین است دارو است! ۳ درصد تا ۲۳ درصد مورفین دارد، تریاک کدئین است ۰/۳ درصد تا ۳ درصد کدئین دارد و پرفروشترین داروی شفابخش جهان کدئین است که از تریاک گرفته میشود، تریاک پاپاورین است تریاک نارسئین است و حدود پنجاه نوع دارو در ترکیباتش وجود دارد. هروئین چیست؟ دی استیل مورفین که دارو است، شیشه چیست؟ متاآمفتامین یک نوع دارو است. حشیش چیست؟ thc یک نوع دارو است، اینها هیچکدام سم نیستند همه دارو هستند، میگویند اگر تریاک زیاد مصرف شود سم است و قدیم با آن خودکشی هم میکردند. امروزه هم با قرص روانگردان خودکشی میکنند!
شما آب هم زیاد بخورید منجر به مرگ میشود! پس این تعریفهای اشتباه و غلط همه را گمراه کرده و همه خیال کردند مواد مخدر سم است و معتاد هم مسموم است و اگر سم را از بدنش خارج کنیم، معتاد خوب میشود و بعد روش urd آمد، سمزدایی سریع و فوقسریع آمد و شخص معتاد بیچاره را با آمپول بیهوش میکنند، نالتروکسان را به او وصل میکنند و مثل مرغ پرکنده روی تخت تشنج میکند، این چه فاجعهای است؟ پس تعریف اعتیاد چیست؟ اعتیاد وابستگی به دارویی است، خب این یعنی؟ چه مفهومی دارد؟ این دارو باید استفاده شود برای چه استفاده شود؟ کجاها مشکل داریم؟ ایراد کار کجاست؟ اینجا هم تعریف مفهومی نداشت که ما با یک فرد معتاد چهکار کنیم تنها کاری که میتوانیم بکنیم که او مصرف نکند و ترک کند، اعتیاد بد است و ترک کن! پس این دانش اعتیاد کجاست؟ تعریفش چیست؟ این قرص را میدهیم که مواد مصرف نکند، این پاسخ عامیانه است پاسخ علمی نیست، باید تعریف بهتری پیدا کنیم و اینجا بود که تعریف بهتری برای اعتیاد پیدا شد، ما در بدن خودمان انواع و اقسام مواد بیوشیمیایی داریم یا مواد شبه افیونی داریم که کارهای ما را انجام میدهند. ما برای خوابیدن چرا خواب میرویم؟ چه باعث خوابیدن ما میشود؟ آدرنالین، سرتونین و اسید کولین باعث خواب ما میشود و اگر ترشح نشوند ما خواب نمیرویم، مجموع این مواد میآیند و ما را بیهوش میکنند.
ما زمانی که خوشحال هستیم یک سری مواد ترشح میشود: مثل دوپامین، سرتونین و خیلی چیزهای دیگر و سیستم ضد درد ما اندورفین، انکفالین و دی نورفین هست که دینورفین و اندورفین دهها برابر مورفین قدرت دارند و تمام اینها در بدن ما هست. زمانی که ما از مواد مخدر بیرون استفاده میکنیم، این مواد مخدر به روی مواد مخدر درون سوار میشوند، چرا مواد مخدر باعث نشئگی میشود؟ چرا تریاک نشئه میکند؟ چرا قره قوروت نشئه نمیکند؟ چرا الکل میخوریم باعث مستی میشود؟ و چرا آبپرتقال باعث مستی نمیشود؟! دلیلش این است که مواد مخدر، قرصهای روانگردان و الکل از سد خونی مغز عبور میکنند چون در چربیها حل میشوند، از سد خونی مغز عبور میکنند، وارد میشوند و در کار مغز مداخله میکنند. هروئین میکشید، مداخله میکند، داخل سیناپسها عبور میکند و حال آدم عوض میشود ولی بقیه مواد نمیتوانند عبور کنند؛ بنابراین اینها که عبور میکنند جایگزین میشوند. تریاک هم که مصرف میکنید آنهم عبور میکند و به روی دی نورفین سوار میشود و نشئگی یا سرخوشی بالا میرود.
اینها بهمرورزمان جایگزین میشوند و اگر شما یکمرتبه اینها را قطع کنید، یک شوک مخرب وارد بدن میشود، چون از بیرون دیگر خبری نیست، پس اعتیاد ازنظر ما به معنای جایگزینی است، یعنی جایگزینی ماده مخدر بیرونی بهجای مخدرهای درونی، حالا جایگزینی در قسمت روان هم داریم بهصورت جایگزینی روان نامتعادل بهجای روان متعادل، همچنین جایگزینی افکار افیونی مخرب بهجای افکار سالم و درست. این جایگزینی در سه بخش: جسم، روان و جهانبینی است. بعدازاین جایگزینیها نگاه جور دیگری میشود، دانش جایگزین دانش دیگری میشود، چون مفهوم درستی پیدا کردید و بر مبنای آن دانش حالا تشخیص میدهید که چهکار انجام بدهید و چه خط درمانی را بروید.
درمانگر تمام تلاش خودش را کرده، دود چراغ خورده، ولی چون آن دانش کشف نشده، درمان انجام نمیشود، خیلی پیچیده نیست و این کلیدی دارد که پیدا نکردهاید!
درد و رنج بشر از نادانی نیست، درد و رنج بشر از دانشهایی است که کسب نکرده.
من مقاله ارائه کردم در مورد چهار هزار نفر به نام پروژه متا آمفتامین که با تشکیلات تحقیقاتی کنگره درمان شدند و در آمریکا بهعنوان اولین مقاله چاپ شد. در مقاله ما با این متد چهار هزار نفر در آمفتامین درمان شدند و مقاله دانشگاه هاروارد این بود که ما در حال پیدا کردن واکسنی هستیم که بعد از تزریق آن به افراد، اگر آمفتامین مصرف کردند به مقدار زیاد (high) بالا نروند و این پیشگیری را بکنیم، اصولاً تفکر در مورد اینکه یک واکسن ضد اعتیاد بسازیم اشتباه است و باید خیلی از قافله عقب باشیم که این کار را بکنیم. مثلاً در سرطان ژن آلفا که باعث سرطان میشود را با آنتیژن آلفا جلوگیری کنیم و اینهمه هزینه میشود در دانشگاه هاروارد و استنفورد بینتیجه و نامش هم به عرش رسیده.
منظور این است که پیدا نشده ولی در ایران پیدا شده و مشاهده میکنید شما در چهره بچههای کنگره اثری از اعتیاد میبینید؟ این سند است، ببینید اینها چهکار کردند؟ از دانشگاهها بیایید ببینید ما چهکار کردیم؟ چه انجام دادیم؟ مثلاً بخش دریایی دانشگاه هاروارد وسط اقیانوس اطلس است، داخل کشتی است بخش تحقیقاتی آن، شما برای کار بروی اعتیاد باید بین ما باشید و تحقیق کنید، حرف بزنید، مشاهده کنید، نظارهگر باشید، جزوات را بخوانید و این چهاردهتا مقاله است که به انگلیسی هم منتشر شده، راجع به تمام نقاط کور اعتیاد در این کتاب نوشتهشده و این چاپ پانزدهم کتاب است. بنابراین اعتیاد شد جایگزینی و حالا روش درمان فرق میکند باید عملیات برعکس شود یعنی همانگونه که ذرهذره آمده است داخل بدن حالا عملیات را معکوس میکنیم و ذرهذره مواد را بیرون میبریم و سیستم بدن مجدد راهاندازی میشود، مقدار مصرف مواد شخص را میسنجیم که چقدر مصرف میکند، بر اساس میزان مصرف آن ماده، جایگزین شربت ot میدهیم و بعد شربت ot را در طول ۱۰ ماه با جدول و ضریب خاص تیپر میکنیم و به صفر میرسانیم. هر پله که کم میکنیم، بدن خودش متوجه میشود و آن ماده را ترشح و جایگزین میکند. در وجود ما حدود سیوهشت هزار و دویست میلیارد سلول داریم شصت برابر این سلولها باکتری در بدن وجود دارد، این سیستم بسیار هوشمند است و در حال کار هست، همهچیز را میداند و تشخیص میدهد، ما گاهی میخواهیم این سیستم بدن را با تازیانه ادب کنیم. پس درمان اعتیاد در طول زمان کوتاه اصلاً امکانپذیر نیست، مثل زایمان میماند اگر شما توانستید یک خانم را در مدت یک ماه قادر به زایمان کنید، میتوانید کاری کنید که یک معتاد ظرف یک ماه درمان بشود. پس اول دانش میخواهد، بعد تشخیص و مرحله بعد اقدام میکنیم.
در کنگره ۶۰ تمام این مطالب مقاله میشود و تمام تحقیقات ما سلولی و مولکولی هست، ما برای آزمایش آمفتامین از تجهیزات انستیتو پاستور استفاده میکنیم و بابت آن پول پرداخت میکنیم. در انستیتو پاستور آزمایش کردیم که آمفتامین به روی موشها چه عوارضی دارد، فنتالین هم آزمایش کردیم، الکل و تریاک هم در دست اقدام هست و همه اینها در سطح سلولی و مولکولی و موقعی که به روی موشهای صحرایی تحقیقات را انجام میدهیم از آنها خون گرفته میشود، مایع میان نخاعی و هم از بافت مغز و اینها یک سری در آزمایشگاه خودمان (سیمرغ تهران) موردبررسی قرار میگیرد و مقدار زیادی هم به دانشگاه بریستول انگلستان فرستاده میشود و مورد ارزیابی و تحقیق با دستگاه میکرو اَری (ازنظر بیان ژن) بررسی میگردد. البته کنگره ۶۰ تحقیقات دیگری برای بیماریها شروع کرده و مقالات زیادی ارائه کرده و کنگره ۶۰ راجع به سرطانها، Ms، کولیت اولترا سیو و خیلی از بیماریها تحقیقاتی انجام داده و در این تحقیقات به نکات بسیار مهمی برخورد کردیم. من سخن کوتاه میکنم و این را عرض میکنم که اولین قدمی که کنگره ۶۰ برمیدارد میبایست ازنظر دانش، خودمان را مجهز کنیم، نه توهم دانش، کمی کتابها را مطالعه میکنیم و بعد از بررسی اظهارنظر کنیم...
ما در این ۲۷ سال نزدیک به نود هزار نفر درمان شده داریم و درمانها هم همه مستند هست و وقتی شخصی به درمان میرسد، ۳ بار فالو آپ میدهد: ابتدا ۱۴ روزه و فالو آپ بعدی ۶ ماهه و در آخر ۱ ساله، این فالو آپ ها در همان کلینیکهایی انجام میشوند که با ما کار میکنند و کیت تمام مخدرها برای انجام آزمایش فالو آپ در کلینیکها موجود هست. ممنونم که به صحبتهای من گوش کردید.
شوسن از دانشگاه علوم پزشکی تهران
سلام من چند سؤال داشتم نه رد میکنم نه تائید فقط میخواهم جواب را بدانم، شما در بخشی از تحقیقات میگویید که بارداری انسان نه ماه است بعد آزمایش میکنید روی موش که چهار هفته بارداری میکند بخشی از کار روی موش است پس میتوان بنا را چهارهفتهای هم گذاشت، یازده ماهی را که شما بنا کردهاید من تضاد میبینم استدلالی که وجود دارد برای ذهن من جوابگو نیست سؤال بعدی که بحث واکسن را مطرح کردید، کنگره ۶۰ خیلی خوب است ولی نظر شما این است که فرد اول معتاد بشود و با رویکرد شما آشنا شود، دانشگاه هاروارد اگر میگوید که واکسن بزنید نگاهش به کسی است که زیر بیست سال و یا نوجوان است و هنوز مصرف نکرده، نگاه شما به کسی است که مصرف کرده حالا میخواهید خوبش کنید، از این دیدگاه بله هرکسی که مصرف کنه کنگره ۶۰ در جهان اولین درمان را دارد، طبق آماری که من دارم ۲۴۰ میلیون نفر مصرفکننده در جهان وجود دارد و در ایران هم خیلی زیاد هستند ولی صحبت شما برای بعد درگیر شدن افراد هست، میلیاردها نفر در جهان که هنوز درگیر نشدن بحث ما رو آنهاست کنگره ۶۰ چگونه ایدئولوژی یا جهانبینیاش را معرفی کند؟ نگاه ما نگاه کلی است ما باید قبلش را ببینیم نه بعدش، به خاطر این منطق را رد کنیم که پیشگیری نباشد؟ شما هستید که هرکس معتاد شد ما خوبش خواهیم کرد ممنونم.
مهندس دژاکام
زمان یازده ماه را که ما به دست آوردیم روی انسان آزمایش کردیم، ابتدا پلهها پانزدهروزه بود بعدش شد بیستویک روزه ما بیستوهفت ساله داریم کار میکنیم حدود هفده هزار نفر را روی اوپیوم داریم، عملاً مشاهده کردیم افرادی که زیر ده ماه به درمان میرسند و مواد را قطع میکنند به تعادل نمیتوانند برسند ما در طول این مدت نتایج را دیدیم برای همین گفتیم ده ماه زمان میخواهد هشتماهه یا هفتماهه به نتیجه نرسید و ده ماه به نتیجه رسید. سه مرحله آزمایش است اول روی موشها بعد میمونها بعد انسان مثل یک علوم پایه، بارداری موش با انسان فرق میکند ولی ضریب دارد که طول عمر چقدر است، برای بیماریها شما میتوانید واکسن داشته باشید ولی برای اعتیاد چه واکسنی میخواهید درست کنید؟ هم مسئله رفتاری است هم فکری هم جهانبینی واکسن را چجوری میخواهید درست کنید برای بیماری سل میکروب ضعیف شده سل را آنتیبادی درست میکنند و تزریق میکنند راجع به هر بیماری این کار را میکنیم ولی بیماری اعتیاد که هم فیزیولوژی است هم رفتاری و فکری شما چگونه میخواهید جلوگیری کنید؟ من خیلی علاقهمندم اگر میشد که عالی بود من دستشان را هم میبوسم که بتوانند واکسی را بسازند که افراد جهانبینشان خوب باشد چون بیماری اعتیاد یک مجموعهای از بیماری جسم و روح و روان و تفکر است و مشخص نیست که چی را میخواهی تشخیص بدهی برای دوپامین واکسن درست کنید یا سروتونین یا آدرنالین یا هزاران هزار مسائل اپی ژنتیک دیگر اینها را باید در نظر گرفت
... بحث من واکسن نیست پیشگیری است من گفتن کنگره ۶۰ برای افراد معتاد است اکثریت جمعیت ما که معتاد نیست وقتی بحث اعتیاد را مطرح میکنیم اول باید پیشگیری را مطرح کنیم در مورد پیشگیری کنگره ۶۰ اصلاً وجود ندارد من میگویم شما صد در صد اعتیاد را درمان میکنید ولی میگویید افراد معتاد بشوند بعد تشریف بیاورند من میگویم پس آن جوان سیزدهساله که هنوز درگیر نشده و کنگره ۶۰ را نمیشناسند چطور باید حمایت کنیم؟ اینجاست که بحث علم و پیشگیری وارد میشود مقاله شما خیلی باارزش و اولین مقاله دنیا شما در بهترین حالت صد در صد درمان میدهید به افرادی که وابسته شدند ولی من نگران بچهای هستم که هنوز وابسته نشده متشکرم.
مهندس دژاکام
درمان پیشگیری اولیه است ویروس بیماری سل چگونه منتقل میشود؟ از یک محصول دیگر یعنی هرکسی که معتاد میشود توسط یک فرد معتاد دیگر معتاد شده عذر میخواهم ولی خود معتاد ویروس اعتیاد است پس وقتی معتاد درمان میشود پیشگیری اولیه است، عاملی که یک معتاد چندین نفر را معتاد میکند و وقتی درمانش میکنیم یعنی منشأ را خشک میکنیم. ما در کنگره پیشگیری داریم، در گروه خانواده کلی خانواده و فرزندان هستم که مصرفکننده نیستند و آموزش میبینید اگر میخواهیم پیشگیری کنیم باید دانش داشته باشیم، اینکه بگوییم اعتیاد بد است، فایدهای ندارد اگر در مدارس آموزش بدهیم و بگوییم اگر مواد مخدر مصرف کنید چه فاجعهای برای سیستم بدن پیش میایید و تصاویر را نشان دهیم، حتی در تلویزیون برای بزرگسالان هم نشان دهیم آن موقع میتوانیم پیشگیری موفقی داشته باشیم، قبل از پیشگیری باید بدانیم اعتیاد چی هست، چه اثراتی میگذارد، روی طول عمر و مرگومیر چه تأثیری دارد متشکرم.
دکتر علیرضا مسئول فنی و مؤسس کلینیک بازگشت سبز رودهن
تشکر میکنم از جناب مهندس، ما باید به همهی جوانب انسان توجه کنیم هم از بعد جسمی، روانی و اجتماعی تا بتوانیم روش درمان مناسب را پیدا کنیم، مقالهای که من ارائه دادم در مورد متد دی اس تی بود و دورههای بیستویک روز که اول بیستویک روز نبود و با تجربه جناب مهندس رسیدند به اینکه تیپرینگ را با یک دوره زمانی مناسب بیستویک روز باشد چرا چون انسان یک بیو ریتم دارد، ساختاری که بهوسیله آن شروع به فرایند ساختاری و سازگاری ترکیبات و ترشح کردن و جایگزین کردن که باعث میشود اعتدال و تعادل برقرار شود این تجربه من در این ده سالی بود که با جناب مهندس همکاری میکنم در کلینیکم و نتایج خوبی را در درمان دیدم متشکرم.
دکتر فاطمه مرادی مسئول فنی و مؤسس مرکز گلریزان
تشکر میکنم از جناب مهندس و اعضای محترم کنگره ۶۰ واقعاً بیمارانی که از طرف کنگره ۶۰ معرفی میشوند خیلی بازدهی بالایی میبینم در رهایی نسبت به بیماران خودمان که مراجعه میکنند هر نهادی که برپا میشود تعریفی دارد به نظر من بحث پیشگیری برای یک نهاد نمیتواند باشد و از کنگره ۶۰ نمیتوان انتظار داشت، مثلاً من بهعنوان یک پزشک یک درمانگاهی را افتتاح میکنم و نیتم این است که بیماری را درمان کنم شخصی به من میگوید پس آنهایی که بیرون سالمند چی؟ متولی آن به نظر من کنگره ۶۰ نیست و مشارکت همهجانبه ملی میخواهد متشکرم.
مسافر هادی
اعتیاد جنبههای مختلفی دارد تخریبهایی که در بحث فیزیولوژی برای خود من داشت خیلی از سیستمها را از کار انداخته بود و برای هر کاری باید مواد مصرف میکردم مثلاً میخواستم بخوابم باید مصرف میکردم برای کار کردن و هر نوع فعالیت روزانه، روشهایی که برای ترک استفاده کردم تنشهای خیلی بدی ایجاد کرد که بیشتر اثرات را در خانوادهام گذاشت ولی اتفاق خوبی که بعد از درمان به روش کنگره رخ داد، پس از آخرین وعدهای که داروی من قطع شد هیچ حساسیتی نسبت به مواد مخدر و مصرفکننده نداشتم و این موضوع را خانواده من دیدند، برادر من نیکوتین مصرف میکرد و وقتی من قطع مصرف نیکوتین را گرفتم ایشان هم خیلی براش جالب بود و اقدام کرد و به درمان نیکوتین رسید مسائل در کنگره ریشهای حل میشود اول به من گفتند مواد مخدر چهکار میکند چون در حالت عادی اگر به من با آن حجم تخریب میگفتند مواد مصرف نکن میگفتم باشد ولی چکار کنم؟ ولی اینجا گفتن شما مواد مصرف نکن یا اگر میخواهی مصرف کنی اینگونه مصرف کن یا درمانی هست که این مقدار زمان میبرد با همه پیچیدگیها به زبان ساده برای من بیان کردند آن موضوع باعث شد که خدا خواست و شما اجازه دادید که بمانم و بگویم من هم یک مصرفکننده بودم و ترکشهای اعتیاد را خوردهام، دخترم چهارساله است و منتظر دوشنبه و پنجشنبههاست که بیاید کنگره، جمعه صبح برود پارک به نظرم دخترم من را ببیند زیباترین پیشگیری اتفاق میافتد و آموزشهای کنگره را دریافت میکند او من را میبیند و خیالم راحت است ممنونم.
امیر مسافر
جناب مهندس من از شما تشکر میکنم من دو سه بار قطع مصرف کردم با روش سقوط آزاد، اگر کنگره ۶۰ نبود چه کسی زندگی من را نجات میداد ده ماه پیش هفته گلریزان بود نگاه کردم دیدیم منی که از جام نمیتوانستم بلند شوم، این به چه قیمتی است چه کسی میتوانست من را نجات دهد هیچکس نمیتوانست. اگر کسی سؤالی دارد بیایید و الگوهای کنگره را ببیند مثلاً منی که به رهایی رسیدم سؤال کند که در گذشته که مصرف میکردم چه اتفاقی افتاد و الان چطوری به این حال رسیدی اگر من را جلوی تیربار بگذارند دیگر مواد مصرف نمیکنم ولی درگذشته موادی که آن سر دنیا بود عطش داشتم که مصرف کنم ولی الآن پسر بزرگی دارم بااینکه چند بار آمده کنگره ۶۰ ولی خودش یک الگو و تبلیغ کنگره ۶۰ است از اینکه به مشارکت من گوش کردید ممنونم.
مهندس دژاکام
البته بحث من معرفی کنگره نبود و کاملاً علمی بود که برای اعتیاد باید روی چه نقاطی کار کنیم کنگره ۶۰ میشود مثلثها، خود اعتیاد که یک ضلعش میشود جسم، روان و جهانبینی داخل کنگره سهضلعی که میشود معرفت عمل سالم و عدالت، اگر میخواهی به عدالت برسی اول باید معرفت و دانایی کسب کنی ما یک دانش و دانایی داریم و منظور از معرفت دانایی است که باید کسب کنیم توسط دانایی به عمل سالم میرسیم اگر عمل سالم میخواهیم باید دانش و دانایی و معرفت لازم را داشته باشیم و بر مبنای آن تشخیص میدهی که باید اول معرفت را کسب کنی بعد عمل سالم و بعد به عدالتخواهی رسید خیلی خوشحالم که امروز در خدمت شما هستم و به کمک شما و بدون تعصب به دانش برسیم چون علم پیچیده نیست و هر چیزی کلید دارد و اگر کلید را پیدا کنیم راه یکمرتبه باز میشود که توسط مقالات در سطح جهانی مطرح کردیم و در حال پیشرفت است.
نگارش: مسافر حسام
تنظیم: مسافر سعید
- تعداد بازدید از این مطلب :
2841