هشتمین جلسه از دوره سوم سری کارگاههای آموزشی- خصوصی خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی کاسپین قزوین، با دستور جلسه "صورت مسئله اعتیاد" با استادی مسافر خاطره اسیستانت، نگهبانی ایجنت محترم مسافر مونا و دبیری همسفر فاطمه، روز جمعه ۶ مهرماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۱:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان خاطره هستم یک مسافر.
خیلی خوشحال هستم که امروز این توفیق نصیبم شد در خدمت شما عزیزان باشم، از خانم مونای عزیز سپاسگزارم که اجازه دادند امروز به این شعبه بیایم، و از خانم مینای عزیز ممنونم به خاطر دعوتشان که در این جایگاه قرار بگیرم.
دستور جلسه امروز صورت مسئله اعتیاد است. جناب مهندس همیشه به ما آموزش دادهاند که مسائل را بشکافیم و ریشهیابی کنیم؛ "بشکافید آنچه شکافتنی نیست، در دل سنگ بروید و ترکیبها را جدا نمایید". این جمله همیشه در ذهن من است. جناب مهندس بعد از چند ترک ناموفقی که داشتند، به خاطر تفکر مهندسی و دقیقشان، سعی کردند متوجه شوند که مشکل در کجا است؛. چرا وقتی مواد مخدر را کنار میگذارم و دیگر هیچ موادی در بدن من نیست، هنوز نمیتوانم به زندگی عادی خود بازگردم؟ چرا حال خوب و خواب منظمی ندارم؟ چرا توانایی انجام درست کارها را ندارم!... ایشان آزمایشات متعددی بر روی خودشان انجام دادند که درنهایت منجر شد به متد DST و در اختیار ما قرار گرفت.
جناب مهندس توانستند مسئلهای را که همه جهانیان درگیر آن بودند و راهی برای درمان آن پیدا نمیکردند، حل کنند و این معادله چند مجهولی را به معادلهای با یک مجهول تبدیل نمایند. ایشان متوجه شدند که اگر شخص بعد از قطع مواد، دچار درد پا، درد کمر، بیخوابی یا بیرونروی میشود و صدها عوارض در صور آشکار و صور پنهانش پیش میآید، مشکل از سیستم گوارش یا دیسک کمر یا آرتروز زانو نیست، مشکل و تخریب در سیستم شبهافیونی بدن به وجود آمده است.
یک انسان عادی برای اینکه بتواند زندگی روزانهاش را داشته باشد؛ باید مواد شبه افیونی نظیر دینورفین، اندروفین، دوپامین، سروتونین و ... در بدن تولید بشود. با ورود مواد مخدر بیرونی به بدن، این سیستم دچار تخریب میشود و از کار میافتد.
امروز میبینیم بسیاری از بیماریهای لاعلاج مانند اماس، سرطان، صرع، کولیت روده و بیماریهای دیگری که جناب مهندس مشغول تحقیق درباره آنها هستند، با همین روش DST و داروی OT، درواقع با مثلث DOD در حال درمان شدن هستند. این اتفاق با راهاندازی مجدد سیستم شبه افیونی بدن رخ میدهد.
پس در اینجا تعریف اعتیاد تغییر میکند؛ اعتیاد وابستگی نیست، مواد مخدر سم نیست که ما بخواهیم با سمزدایی آن را از بدن خارج نماییم. اعتیاد یک نوع عادت نیست، ممکن است من روزی یک عدد سیب بخورم، ولی بدن من به آن سیب وابسته نمیشود. هر مادهای که از سد خونی مغز عبور کند و در عملکرد مغز اختلال ایجاد نماید، میتواند باعث اعتیاد بشود. پس تعریف درست اعتیاد؛ جایگزینی مواد مخدر بیرونی به جای مواد مخدر درونی است.
جناب مهندس بعد از اینکه متوجه شدند تخریب در کدام بخش بدن به وجود آمده، به این فکر افتادند که چگونه میتوان این سیستم را مجددأ راهاندازی کرد. اوایل کار کنگره هر ماده مخدری با خودش تیپر و درمان میشد. ولی بعدها متوجه شدند که اپیوم بهتر از هر ماده دیگری به بدن جواب میدهد، زیرا حاوی بیش از ۵۰ نوع آلکالوئید بسیار قوی و مؤثر است که با شبهافیونی های بدن کاملأ تطابق دارد و میتواند جایگزینی را بهخوبی انجام دهد. با هر پله کاهشی که ما انجام میدهیم و یکپنجم از دارویمان را کم میکنیم، بدن با همان مصالحی که در اختیار دارد میتواند جایگزینی را انجام داده و سیستم کاملأ راهاندازی شود.
اگر از تجربه خودم بخواهم بگویم، من روشهای زیادی را برای درمان امتحان کرده بودم؛ کمپ، کلینیک، متادون درمانی، سمزدایی، بستری شدن در بیمارستان و ... امروز که به آن راهکارها فکر میکنم برایم خندهدار است. حتی برای ترک اعتیاد داروی کلونیدین تجویز میکردند، درصورتیکه این دارو برای کاهش فشارخون تجویز میشود، یا با متادون و B2 درمانهای نگهدارنده انجام میدهند.
واقعا شاکر خداوند و سپاسگزارم جناب مهندس هستم که توانستند این موضوع را برای جهانیان حل نمایند. امیدوارم به زودی کنگره آنقدر گسترش پیدا کند که نه تنها درمان اعتیاد فراگیر شود، بلکه با متد و علم کنگره تمام بیماریها به درمان برسند و انسانها از درد و رنج نجات پیدا کنند.
گردآوری و تایپ: مسافر فاطمه لژیون سوم- نمایندگی کاسپین قزوین
ویرایش و ارسال: مسافر خاطره
- تعداد بازدید از این مطلب :
125