English Version
This Site Is Available In English

آموزش های کنگره برمبنای مثلث درمان است

آموزش های کنگره برمبنای مثلث درمان است

هشتمین جلسه از دوره دوازدهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، روزهای سه شنبه، نمایندگی قائم‌شهر، با استادی ایجنت محترم مسافر محمود، نگهبانی مسافر مسعود و دبیری مسافر احسان با دستور جلسه «هفته ایجنت و مرزبان» در تاریخ 30 مرداد‌ ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، محمود هستم یک مسافر. از نگهبان جلسه، آقا مسعود و دبیرشان بسیار سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار من قراردادند تا در این جایگاه قرار بگیرم. هفته ایجنت و مرزبان را در رأس خدمت بنیان کنگره 60، آقای مهندس و همچنین به‌تمامی دیده بان ها، ایجنت ها و مرزبانان شعب سراسر کشور و به مرزبانان شعبه خودمان تبریک می‌گویم. واقعیت این است که کنگره ساختارهای قوی و قدرتمندی دارد که یکی از این ساختارهای قوی و قدرتمند ساختار مرزبانی است. آقای مهندس ساختار مرزبانی را به‌گونه‌ای طراحی کردند که شعب توسط مرزبان‌ها اداره می‌شوند. به‌نوعی می‌توان گفت اداره‌کنندگان شعب، مرزبان‌ها هستند.

به‌طورکلی من فکر می‌کنم چنین دستور جلساتی برای معرفی جایگاه‌ها می‌آیند و این دستور جلسات، جایگاه‌ها و احترام گذاشتن به جایگاه‌ها را  به ما می‌آموزند. ما باید قدردان و سپاسگزار کسانی باشیم که در این جایگاه‌ها قرار دارند. جایگاه مهم است و من می‌گویم خود شخص هم مهم است اما وقتی مانند این هفته موضوع قدردانی و سپاسگزاری مطرح می‌شود، ما دیگر کاری به شخص نداریم و در اصل از آن جایگاه قدردانی و سپاسگزاری می‌کنیم. برای مثال ممکن است من به‌عنوان یک رهجو با یک مرزبان یک اختلاف‌نظر داشته باشم؛ اما وقتی موضوع قدردانی به وسط می‌آید دیگر آن اختلاف‌نظر کنار می‌رود و من از جایگاه سپاسگزاری می‌کنم و با شخص کاری ندارم. به این دستور جلسه می‌شود از زوایای مختلفی نگاه کرد؛ ولی یکی از موضوع‌های مهم و کلیدی آن همین موضوع قدرشناسی، قدردانی و سپاسگزاری است. این موضوعی است که خود من آن را در کنگره آموختم.

ما باید یاد بگیریم قدر خوبی‌های کسانی که دوستمان دارند و به ما خدمت می‌کنند را بدانیم. کسانی که مرزبان می‌شوند بابت این کار حقوق و مزدی دریافت نمی‌کنند و درواقع اصلاً دنبال این‌گونه مسائل نبوده‌اند که مرزبان شدند. تازه حاضر شدند در انتخابات شرکت کنند و از مراحل مختلف عبور کنند تا مرزبان شوند. پس موضوع اصلاً بر سر پول و این حرف‌ها نیست. موضوع این است که من به آن معرفت دست پیدا کنم که بتوانم کارها و خوبی‌هایی که آدم‌ها برای من انجام می‌دهند را ببینم. ما اصطلاحی داریم که می‌گوییم مثلاً فلانی آدم خیلی بامعرفتی است. چه زمانی می‌گوییم آدم بامعرفتی است؟ زمانی که در حق او خوبی می‌کنند و او به همان اندازه و چه‌بسا بیشتر قدرشناس آن خوبی باشد می‌گویند آدم بامعرفتی است. معرفت از شناخت می‌آید. آدم بامعرفت آدمی است که به شناخت رسیده است.


اعتیاد هم در کنگره زمانی درمان می‌شود که به معرفت و شناخت رسیده باشیم. وقتی رسیدیم اعتیاد هم درمان می‌شود. تمام آموزش‌های کنگره دقیقاً روی قضیه معرفت و شناخت است. اگر من آدم بامعرفتی شوم کم‌کم می‌توانم آدم خداشناسی هم بشوم؛ یعنی حق را بشناسم و بتوانم تشخیص بدهم حق چیست و ناحق چیست. آدم بامعرفت خوبی را از بدی تشخیص می‌دهد. انسان قدرشناس خوبی را از بدی تشخیص می‌دهد. وقتی عمل خوبی که در حقش انجام شد را تشخیص داد، سپاسگزار و قدردان می‌شود. شکر نعمت نعمتت افزون کند، کفر نعمت از کفت بیرون کند. من در کنگره یاد گرفتم کفر به معنی پنهان کردن است و کافر یعنی پنهان کننده خوبی‌ها. من نمی‌توانم خوبی‌های کنگره را پنهان کنم وقتی کنگره این‌همه خوبی به من کرده است. مصرف‌کننده مواد مخدر بودم، به کنگره آمدم و درمان شدم. کنگره بدی را از من گرفت و خوبی را به من اضافه کرد؛ چراکه خود پر از خوبی بود. وقتی می‌گویند کنگره مکان امن و مقدسی است به همین دلیل است. مکان مقدس مکانی است که بدی را از انسان می‌گیرد و خوبی را به او اضافه می‌کند.

شما ببینید وقتی بخواهیم برای خودمان یک‌خانه بگیریم و آن را راه بی اندازیم و در آن ساکن شویم چقدر کار سختی است. حالا تصور کنید یک شعبه‌ای می‌خواهد درجایی راه‌اندازی شود و مثلاً 200 نفر آدم به آنجا بیایند و به درمان برسند چقدر کار سخت، مشکل و پیچیده‌ای است. مرزبانان برای این‌که این اتفاق بیافتد و این کار انجام شود زودتر از همه ما به شعبه می‌آیند و در شعبه حضور می‌یابند و همه‌چیز را برای ما مهیا می‌کنند. درواقع تمام بستر آموزش را مرزبانان مهیا می‌کنند. در این هفته و در این روزها ما می‌خواهیم به مرزبانان بگوییم که ما شمارا می‌بینیم، خوبی‌هایتان و کارهای خوبی که برای ما انجام می‌دهید را می‌فهمیم و قدر آن‌ها را می‌دانیم. من این‌طور در کنگره فهمیدم که ارزش من به این است که در مقابل خوبی‌ای که دیگران به من کردند چقدر آدم قدرشناس و درواقع بامعرفتی هستم. اگر می‌خواهم ببینم جایگاه آدم‌ها کجاست باید به قدرشناس بودن و معرفت آن‌ها نگاه کنم.
در کنگره آقای مهندس قانون گذاشته‌اند که قدردانی با پاکت و پول انجام بشود و من درواقع به‌اندازه ارزش خودم در پاکت پول می‌گذارم.

من از آقای مهندس بابت این موضوع بی‌نهایت سپاسگزارم که به‌عنوان یک رهجو این فرصت را به من می‌دهند تا خوبی کنگره و کسانی که به من خدمت می‌کنند را جبران کنم؛ چراکه جبران خوبی‌ها حال انسان را خوب می‌کند. در کنگره، ما چهار جشن داریم؛ جشن هفته دیده بهابرگ، جشن هفته ایجنت و مرزبان، جشن هفته راهنما و جشن هفته همسفر. این چهار جشن فرصتی است برای قدرشناسی و فرصتی است تا بتوانم جهان‌بینی خود را محک بزنم. ما اگر کسی را دوست داریم باید به او بگوییم که دوستش داریم وگرنه او از کجا بداند که دوستش داریم. کنگره این فرصت را به ما می‌دهد و ما باید از این فرصت استفاده کنیم. کنگره یعنی آقای مهندس و آقای مهندس یعنی کنگره. من این موضوع را باایمان کامل به شما می‌گویم. وقتی ما از کنگره سپاسگزاری می‌کنیم یعنی از آقای مهندس سپاسگزاری می‌کنیم و اگر از آقای مهندس سپاسگزاری کنیم یعنی از کنگره سپاسگزاری کردیم. این دو اصلاً از هم جدا نیستند و درواقع یکی‌اند.

همه برای یک نفر و یک نفر برای همه. در کنگره همه تلاش می‌کنند تا یک نفر به رهایی برسد. تمام‌کارهای کنگره به خاطر آن تازه‌واردی است که برای درمان به کنگره می‌آید. تازه واردین شکوفه‌های درخت کنگره هستند. ساختار و دپارتمان کنگره مانند درختی است که آقای مهندس ریشه آن، دیده بانان تنه درخت و مرزبانان، ایجنت ها و راهنماها شاخه‌ها و برگ های آن هستند؛ اما شکوفه‌های این درخت، تازه واردینی هستند که به کنگره می‌آیند و تمام تلاش ریشه، تنه، شاخه و برگ ها حفظ همین شکوفه‌ها است تا روزی تبدیل به میوه ای شیرین، هم برای خود و هم برای دیگران بشوند؛ بنابراین قدر انسان‌هایی که به ما خدمت می‌کنند و خوبی می‌کنند را بدانیم و به جایگاه‌ها احترام بگذاریم. کار مرزبان اجرای اصول و قوانین و حرمت کنگره است. مرزبان به قول آقای مهندس، مرز داخل شعبه و مرز بیرون از شعبه را مشخص می‌کند. مرزبان در جایگاهی قرار دارد که مرز عدالت و بی‌عدالتی را مشخص می‌کند، چراکه به آن معرفت و شناخت رسیده است. پس اگر یک‌زمانی من به‌عنوان ایجنت و یا مرزبان چیزی می‌گویم، همه‌اش به خاطر اجرای قوانین است و به‌جز آن هیچ‌چیز دیگری نیست. شاید ما الان ناراحت شویم که چرا مثلاً ایجنت یا مرزبان حرفی به ما زد، ولی تجربه من این است که وقتی جلوتر بیاییم متوجه می‌شویم آن روز آن بنده خدا درست می‌گفته و حال من آن موقع بد بود و بد متوجه شدم.


ما به‌عنوان رهجو باید با ساختار مرزبانی کاملاً همکاری داشته باشیم تا شعبه به بهترین شکل ممکن اداره شود و تمام بچه‌هایی که به کنگره می‌آیند به درمان برسند. امیدوارم جشن امروز به بهترین شکل ممکن برگزار شود تا هم حال دل خودمان خوب شود و هم حال دل این عزیزان. ممنونم که با سکوتتان به صحبت‌های من گوش کردید.

و در ادامه، گزارش تصویری از برگزاری جشن هفته ایجنت و مرزبان

 

 

ارسال: مسافر کاوه لژیون یکم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .