دومین جلسه از دوره دوم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰ نمایندگی کریمان کرمان با به نگهبانی مسافر مجید، استادی ایجنت محترم مسافر علیرضا و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه "هفته ایجنت و مرزبان" سهشنبه 30 مردادماه ۱۴۰۳ساعت 16:30 آغاز بکار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر.
امروز از آن روزهایی است که قصههای زیادی میتوان در وصفش گفت این قصهها و رنگ و بوی محبتی که این روز دارد، قطعاً در لوح خودش محفوظ خواهد بود. امروز میخواهیم برای کسانی که خدمت میکنند جشن بگیریم و همانطور که مهندس بارها در سخنانش اعلام کرده است مرزبانی مانند این است که روی گداختههای آتش با پایبرهنه راه برویم.
کار مرزبانان خیلی سخت است. مرزبان کسی است که باید حرمت و قوانین کنگره ۶۰ را حفظ نماید. کسانی که تازهوارد کنگره میشوند تا چند ماه به قوانین اینجا آشنایی ندارند و مرزبانان میآیند و دست یاری به کسانی که خواستار رهایی هستند میدهند، شاید گاهی حرفی یا سخنی توسط مرزبان گفته شود که ما ناراحت شویم ولی آن مرزبان فقط میخواهد قوانین کنگره ۶۰ را اجرا نماید.
مرزبانان کسانی هستند که چشمشان را بر روی خیلی از مسائل میبندند و فقط در پی حل مسئلههای شعبه هستند. برگزاری تمام این کارگاههای آموزشی بر عهده مرزبانان است. جالب است بدانید مرزبان شدن هم شرایط خاص خودش را دارد مثلاً اگر کاندید مرزبانی اضافه وزن داشته باشد او را نمیپذیرند و بعد از اینکه در انتخابات برنده شد باید به تهران برود و در آزمون مرزبانی شرکت نماید و اینطوری نیست که هر کس خواست بتواند مرزبان یا راهنما یا ایجنت شود.
من فکر نمیکنم که در هیچ مجموعهای مانند کنگره ۶۰ به این دقت و نظم قوانین و وظایف هر شخص را مشخص کرده باشند که هر کسی چه شرایطی را باید داشته باشد که بتواند در یک جایگاه خاص خدمت نماید. ما ۵ مرزبان داریم و هر کدام از این مرزبانها یک وظیفه خاص خود را انجام میدهند. ما اگر این روزها را جشن میگیریم برای این است که آقای مهندس دارد شکرگزاری را به ما یاد میدهد و این مثل بازی زندگی است و معجزه حیات هم همین زندگی است و چیز دیگری نیست و گفتم که این زندگی کردن مانند یک بازی است و این بازی قوانینی دارد و ما باید قوانینش را رعایت کنیم و آقای مهندس به ما یاد میدهد که ما چگونه از کسانی که به ما خدمت میکنند تشکر و قدردانی کنیم.
این شکرگزاری کردن یک حساب کتاب و بده بستانی دارد. تو نیکی میکن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز. گفتم که این لوح محفوظ است و قطعاً یک جایی به شما پس داده خواهد شد. کنگره حقیقتی به ما داد و آن راهی است که زندگی کردن را به ما یاد میدهد، پس همه ما وظیفهداریم و بر ما فرض است از تک تک خدمتگزاران در کنگره تشکر نماییم.
کنگره به زیبایی به ما یاد داده است که یک پاکت بیاوریم اینگونه از کسی که میخواهیم تشکر و قدردانی نماییم. هیچکدام از خدمتگزاران کنگره ۶۰ از آن بالا، بنیان کنگره ۶۰ گرفته تا کوچکترین فردی که خدمت میکند هیچ حقالزحمهای دریافت نمیکنند و منبع درآمدشان از جای دیگری است. نهتنها حقوحقوقی نمیگیرند بلکه یک پولی هم از جیبشان میگذارند که چراغ کنگره روشن بماند و کسی بتواند از این در وارد شود و ما بتوانیم به او کمک کنیم.
وقتیکه وارد کنگره میشوید ببینید که چه آرامشی درون این مکان هست، تمام این آرامش را ما مدیون مرزبانان محترم هستیم. مرزبانان هرکدام از دیگری مهربانتر و دریادلتر هستند. من دست تکتکشان را میفشارم و از تکتکشان تشکر میکنم و امیدوارم که امروز بتوانیم یک جشن خوب را برگزار نماییم. خیلیها هستند که نمیدانند و یاد نمیگیرند که چطور تشکر کنند. من بهنوبه خودم این هفته را به تمام ایجنتهای کنگره ۶۰ و تمام مرزبانان و به تمام دیدهبانان و بنیان کنگره ۶۰ تبریک عرض میکنم، شما قدم در راهی گذاشتید که تا هزاران سال ملائک و فرشتهها برای شما مینویسند، هیچوقت خودتان را دستکم نگیرید.
سال ۹۴ اولین شعبه کنگره ۶۰ در کرمان برقرار شد و ۱۰ سال است که بنده در اینجا حضور دارم. اعتیاد هزاران سال است که اثرش بر روی ما بوده است و اینکه الان ما توانستیم در این مکان قدم بگذاریم برای این است که ما بتوانیم به رهایی برسیم و دست کسان دیگر را هم بگیریم و به رهایی برسانیم. خدمتی که کنگره به من کرده است را نمیتوان با هیچچیز قیاس کرد.
- تعداد بازدید از این مطلب :
762