English Version
This Site Is Available In English

شیره تریاک

شیره تریاک

ششمین جلسه از دور بیست و چهارم  کارگاه‌های آموزشی کنگره 60 ویژه لژیون پزشکان پارک طالقانی با استادی و نگهبانی جناب آقای مهندس و دبیری دکتر شهرام با دستور جلسه «شیره تریاک» مورخ 4 خردادماه 1403 رأس ساعت 8 صبح آغاز نمود.

سخنان استاد
سلام دوستان حسین هستم مسافر، امیدوارم حال همه شما خوب باشد حال من هم خوب است. امروز چهارم خرداد 1403 و ساعت هشت و پنج دقیقه صبح است. روزها به‌سرعت می‌گذرد، از عزیزان تشکر می‌کنم هفته راهنما را  به‌جا آوردند و  تبریک گفتند. ما یک سری مکاتباتی داشتیم از طریق نهاد ریاست جمهوری برای شربت اوتی با همکاری ستاد که برای آقای منصوری نوشته بودیم. معاون اجرایی، ما با مشکل اوتی مواجه هستیم در کلینیک‌هایی که با ما همکاری می‌کنند. لطفاً در صورت امکان شرایطی فراهم شود تا کلینیک‌هایی که با کنگره 60 کار می‌کنند هرکدام بتوانند به 50 نفر اضافه بر مصرف خودشان بدهند. هر کلینیک هر مقدار دارویی که می‌گیرد به 50 نفر سهمیه بدهند و نامه‌های زیادی ردوبدل شد با نهاد ریاست جمهوری آقای قشقایی، بعد به آقای مؤمنی دبیر کل ستاد نوشت که به خود آقای عین‌اللهی دو الی سه نامه نوشته شده بود، بعد آقای کریمی مدیرکل درمان وزارت بهداشت و خانم بیات از وزارت بهداشت آمدند و بازدید کردند، به‌هرحال موافقت‌ها تا به الآن انجام گرفته است و امیدوار هستم که بتوانیم این کار را به انجام برسانیم که در گرفتن اوتی فشار بر روی کلینیک‌ها نباشد و 50 سهمیه اضافه به آنها بدهند. این کاری است که ما انجام داده‌ایم، کار بعدی تحقیقاتی است که ما انجام می‌دهیم. ما در مسئله درمان اعتیاد هیچی نداریم، چرا هیچی نداریم؟ چون بارها گفته‌ام آبروی علم به عمل آن است، شما دو هزار مقاله در موضوع شیشه و آمفتامین دارید که اساتید هاروارد، استنفورد و ام ای تی نوشته‌اند.
دفعه قبل این سه تا باهم مشارکت کردند تا در مورد آمفتامین با بودجه‌های میلیاردی واکسنی بسازند و چون شنیدند که اعتیاد مربوط به ژنتیک است، دارند دنبال این می‌گردند که ژن اعتیاد را پیدا کنند و آنتی‌ژن آن را بسازند که وقتی آنتی‌ژن را زدند دیگر مصرف نکنند و نسبت به شیشه واکسینه شوند. اتفاقاً همان مجله‌ای که آن‌ها مقاله خود را ارائه کرده بودند ما هم ارائه کردیم که اول مقاله ما بود دوم مقاله آن‌ها، ما در مقوله آمفتامین سه هزار و نهصد نفر را به درمان کامل رسانده بودیم. در آنجا این مسئله را عنوان کردیم ولی چیزی که بود ما هیچ‌چیز علمی راجع به اعتیاد ندیدیم، اصلاً نمی‌دانند اعتیاد چه چیزی است، دقیقاً موضوع شکافته نشده است. کاری که ما مورد شکاف قرار دادیم این بود، 5 ماده را در نظر گرفتیم از قبیل تریاک، هرویین، آمفتامین، فنتالین و الکل که اتفاقاً صبح با خودم فکر می‌کردم که بسیار ضروری بود گل، ال اس دی و حشیش را هم به این اضافه می‌کردیم و قطعاً این کار را خواهیم کرد.  ما آمدیم در مورد آمفتامین، 72 موش صحرایی و رعد را معتاد کردیم، آمفتامین هم در دانشگاه آزاد شیمی مرکزی آنجا تولید شد.
آمفتامین آنجا تولید شده است بااینکه خودمان بر روی آن اعمال داریم از حیوان خانه پاستور استفاده کرده‌ایم، خواستیم در مکان دیگری باشد تا ازنظر موضوع تحقیقات نگویند ما موش‌ها را آغشته کرده‌ایم به اعتیاد که اصلاً این کار انجام شده یا انجام نشده است. متأسفانه مقاله اعتیاد ازنظر اعتبار جهانی یک مقدار کاسته شده است و داخل آن یک مقدار سوء‌استفاده‌هایی انجام شده است. متأسفانه وضعیت خوبی ندارد، خوب ما یک خورده شناخته‌شده هستیم و این آزمایش انجام گرفت. آنجا ما آمديم آن‌ها را معتاد کردیم به آمفتامین و بعد  وقتی معتاد شدند از آن‌ها خون گرفته شد که چه تغییراتی در سیستم بیولوژیکی آن‌ها انجام گرفته است، مخصوصاً در مسئله مسیرهای ژنتیکی که مثلاً در دوپامین انرژی چه چیزهایی تغییر کرده است و در سروتونین انرژی چه چیزهایی تغییر کرده، مثلاً در کلسیم زینکلالین چه چیزهایی تغییر کرده و در مسیرهایی مختلف این‌ها را موردبررسی قرار دادیم و بعد در آن مشخص شد، خیلی از بیان‌های جسم، اپیو دیسرو گلیش از حالت تعادل خارج شده است.  دوپامین انرژی که ما داریم چهار الی پنج عدد است، یکی از آن‌ها در مغز است و باقی آن‌ها در سیستم گوارش هستند. دیدیم این‌ها از تنظیم خارج شده‌ است و دیگر بازدهی ندارند.
سروتونین هم همین‌طور، اصلاً سینوپتو جنسیس هایی ما داشتیم که دیدیم یک سری اصلان در آمفتامین سیناپس‌هایی به وجود می‌آید، سیناپس‌ها جدید در صورت مصرف آمفتامین یک‌سری سیناپس‌های جدید به وجود می‌آید نتیجه گرفته می‌شود، عاملی که باعث توهم می‌شود این‌ها است؛ که به وجود می‌آید و از بین می‌روند. حتی تا این مرحله خوب دیدیم که این‌ها را به وجود آورده است، پس همین شکل بخواهید ترک اعتیاد کنید نمی‌شود‌. مسمومیت مزمن می‌شود. بعد آمديم درمان کردیم، با روش دی اس تی، با متد دی اس دی درمان شد طی یک مرحله زمانی، دومرتبه آزمایش انجام گرفت بعد مقایسه شد، براثر آمفتامین دوپامین انرژیکش تنظیمش به مشکل خورده است، حالا توسط روش دی اس تی دوباره تنظیم شده است و خیلی خیلی از مسائل دیگر، آزمایش در کجا انجام گرفت؟

آزمایش یک قسمت رفت مکرواری که آن قسمت از ریز جزئیات ژن‌های موش را که حدود نه هزار عدد است، همه را جوابش را ما بدهند، آن قسمت از آزمایش در ویکتور انجام گرفت، وقتی نتایج آزمایش مشخص شد یک مورد خون از زیر دم موش گرفتند، بعد مایع میان نخاعی و یک مقداری از مایع میان نخاعی مغز و بعد می‌شد مکرواری، بعد برگشت که با همین سی آر وقتی این‌ها را با مکرواری همه ژن‌ها موردبررسی قرار می‌گیرد، آن ژن‌هایی که از تعادل خارج شده‌اند، آن‌ها را با دستگاه ریل تایم یکی‌یکی باید تعیین آن‌ها را بگیریم که اگر آنجا گفته است از مدار خارج شده است، ما باید بدانیم که چطور شده است.  اگر تنظیم شد تعیین می‌شود، در یک قسمت دیگر کاری کرده‌ایم، یک متدی است که به آن می‌گویند، آی پی اس دی، الآن ما مکرواری داخل ایران نداریم، آی پی اس دی، هم نداری.  آی پی اس دی، یعنی بررسی سلول در حال زندمانی، میان سلولی را که می‌گیرند بلافاصله فریز می‌کنند، هشتاد درجه زیر صفر الی چهل دقیقه زیر صفر می‌برند، باعث می‌شود سلول نمیرد و حفظ شود. بعد آن را داخل آزمایشگاه و مراحل متعدد، دوباره موردبررسی قرار می‌دهند، موردمطالعه قرار می‌دهند، آن‌ها را هم در کمریج انجام داده‌ایم، ما کمریج و بریژسولنا آژانس شبانه‌روزی ما نبودند.
این کمک‌ها را به ما کردن خوب اینجا این موضوع مورد عرض یابی قرار گرفت دومرتبه این مال آمفتامین بود گفتیم این تنها کافی نیست هنوز مقالش نشده داریم کارهای آن را می‌کنیم تا مقالش بشود که به‌زودی مقالش انجام خواهد شود بعد آمدیم الآنه ۶ یا ۷ روزه باز گروهی که مال فنتالین بود تو این گروه البته فنتالین نداریم تو آمریکا فنتالین خیلی فاجعه به وجود آورده باز دوباره دانشگاه آزاد مرکز دانشگاه شیمی فنتالین تولید کرد و در پاستور آن‌ها رو معتاد کردیم به فنتالین این‌ها را هم معتاد کردیم به تریاک فنتالین هم به‌صورت ۵ روز موش‌ها به گاواژ بود به آن‌ها می‌دادیم فنتالین که یک خورده گاواژ رفت بالا بعد یک خورده بدنشان مقاوم شود به‌وسیله تزریق این‌ها را به معتاد کشاندیم فکر کنم یک ۲ یا ۳ روز دیگر همین امروز یا فردا وقتی مرحله دادن تیپر آب دانشان تیپر آپ آن‌ها رفت بالاتر تیپر کردیم بردیم بالا بعد یک ۳ روز هم به آن‌ها استراحت می‌دهیم به آن‌ها ولی به آن‌ها مواد نمی‌دهیم بعد ۳ روز دی اس تی مراحل درمانشان شروع می‌شود که تیپر دان دیگر یک تیپر آف و تیپر دان می‌بینیم اوتی رو از مقدار کم شروع می‌کنیم می‌بریم بالا وقتی می‌بریم بالا در یک اوجی دارد پیکی دارد.
بعد می‌آوریم پایین ۴ تا گروه هم داریم یعنی ۱۲ تا موش که ۶ تا نر هست ۶ تا ماده این را می‌آوریم فرض کنید با دوز مثلاً دیلی ۱ سی‌سی شروع می‌کنیم مال گروه بعدی مثلاً از ۲ سی‌سی شروع می‌کنیم بعدی ۳ سی‌سی بعدی ۴ سی‌سی تا آن دوز را پیدا کنیم. آن دوز طلایی را پیدا بکنیم این‌ها را داریم در انیستتو پاستور داریم آزمایش رو انجام می‌دهیم که این هم ۲۳ روز دیگر این قضیه زمان ‌برمی‌دارد. این‌ها را هم می‌دهیم مثلاً صبح به آن‌ها می‌دهیم و شب اوتی را به آن‌ها می‌دهیم یا در تزریق این‌ها حالا این دوتا حتماً باید مشخص بشود تا آن چند تا مشخص بشود. آنجا تازه ما می‌فهمیم اول خط که این دوتا چند تا می‌شود. اصلاً اعتیاد چی هست؟ در فیزیولوژی دنبال واکسن اعتیاد نگردید؛ اعتیاد این نیست. بروید ژنش را پیدا کنید یا واکسن درست کنید مثل مثلاً تو کنسر یک جای داریم به نام تی ام ام اف آلفا، تن آلفا می‌آیند مثلاً آن آنتی شو درست کردن مثلاً ما برویم آن را پیدا بکنیم بعد آن آزمایش‌هایی که ما کردیم در کنسر می‌بینی انواع و اقسام بین ژن‌ها هست که خدا می‌داند که این‌ها همه در این قضیه نقش دارند.
یک عدد نیست؛ یعنی اعتیاد یک عدد ژن نیست؛ بلکه که ۱۰ ها و ۱۰۰ ها ژن هست که تو بخواهی آنتی شو درست بکنی در مدار دوپامین هم همین‌طور است. در مدار سروتونین هم همین‌طور هست؛ در کلیه مدارها پس همه این‌ها انواع و اقسام مسیرها را داریم این‌ها بعد مشخص می‌کند که این‌ها چی به چی هست بعد میگیم حالا می‌خواهیم درمان کنیم.  حالا این می‌شود کار علمی؛ این می‌شود کار پزشکی؛ می‌شود فیزیولوژی. یک کار درستی که یعنی یک شخص پزشک متخصص می‌بیند این وقتی می‌بیند مریض الآن وقتی می‌بیند مریض را در سطح جهانی را میگویم نه در سطح ایران.

وقتی یک مصرف‌کننده هروئین را می‌بیند می‌گوید این یک آدمی هست که بی‌اراده است؛ آدم خوش‌گذران است، این دارد هروئین مصرف می‌کند می‌خواهیم کاری بکنیم مصرف نکند. الآن این‌طوری نگاهش می‌کند، این مصرف می‌کند می‌خواهیم کاری بکنیم مصرف نکند؛ حالا با انواع و اقسام مواد، این‌طوری کیس را می‌بیند ولی وقتی‌که تعریف درستی باشد می‌بیند این کیس را می‌گوید این الآن یک کیسی است یک مریضی است که این سیستم دوپامین انرژیکش کار نمی‌کند، سیستم متابولیسمش کار نمی‌کند، ۱۰ ها ۱۰۰ ها سیستمش هیچ‌کدام کار نمی‌کند حتی در آمفتامین، در متاکندوری نیروگاه‌های سلیکلو آن هم اثر گذاشته شده روی آن اثر ایجاد می‌کند، در تمام مرکز سلول‌ها این‌ها را دیدیم. پس ما همه را نگاه می‌کنیم میگوییم خب این‌که معتاد هست، این قسمت‌ها خراب است، این‌ها کار نمی‌کند بعد این را نمی‌گوییم این اگر رفت مصرف کرد نمی‌گوییم گروینه یا بگوییم این مثلاً نه وسوسه دارد؛ وسوسه معنی ندارد. در اعتیاد وسوسه معنی ندارد؛ به عقیده من ما چیزی در اعتیاد به نام وسوسه نداریم؛ وسوسه مال قماربازی هست، نمی‌دانم کبوتربازی، مال خیلی چیزهای دیگر است.

یک سریع کارها رفتاری هست. در کار فیزیولوژی، ما وسوسه نداریم. فرد مواد را گذاشته است کنار و به هنگام نزدیکی با همسرش به‌سرعت وارد مرحله‌ی ارگاسم می‌شود و ناتوانی پیدا می‌کند و زمانی که به مرحله ارگاسم می‌رسد این سیستم فیزیولوژی است و کاری به گروین ندارد، می‌رود و دوباره برگشت می‌کند و مشکلش حل می‌شود و موارد دیگر. پس دیدگاه ما باید یک دیدگاه کاملاً علمی و هوشیارانه باشد تا ما بتوانیم به نتیجه برسیم و این‌ها همه مشترک است. درواقع همه یک نقطه مشترکی دارد، درست است که ما الآن داریم تریاک و آمفتامین و هرویین و الکل و ...همه را باهم برسی می‌کنیم ولی زمان نتیجه‌گیری متوجه می‌شویم در یک نقاطی مشترک هستند که این نقاط مشترک باعث بروز مشکلات می‌شود، پس ما به‌عنوان یک متخصص باید کاری کنیم که این مسائل برطرف شود. من باید چه کنم که این مسائل و مشکلات را برطرف کنم و چه‌کاری باید انجام دهم که بتوانم بازسازی را صورت دهم؟ ما متأسفانه جسم انسان را در نظر نمی‌گیریم و می‌گوییم جسم کاره‌ای نیست و در ادامه می‌گوییم ما کاره‌ای هستیم، درصورتی‌که بدن انسان صد در صد هوشمند و باشعور است و خودش تصمیم‌گیری می‌کند. خودش می‌داند چه کند، ما زبان آن را باید بلد باشیم. ما اگر بخواهیم بدن را رگوله کنیم باید زبان آن را بلد باشیم که چگونه این عمل را انجام دهیم؟ یا با چه چیزی رگوله‌اش کنیم؟ یا در چه زمانی رگوله‌اش کنیم؟ در حقیقت کاری که ما باید انجام دهیم شیفت کردن به وضعیت جدید است. انشالله این کار صورت خواهد گرفت. وقتی ما این کار را انجام دادیم تازه متوجه خواهیم شد که مثلاً روی ماده شیره چه باید بکنیم؟

الآن شما مشاهده می‌کنید که برای کاهش وزن چه مصیبت‌هایی می‌کشند، چربی‌ها را تخلیه می‌کنند یا معده را کوچک می‌کنند یا بای پس می‌کنند یا جراحی‌های مختلف انجام می‌دهند و خیلی کارهای دیگر، اما ما امروز به بچه‌ها در کنگره ۶۰ و در لژیون تغذیه سالم غذا خوردن را آموزش دادیم و هیچ‌گونه رژیم غذایی را در نظر نگرفتیم؛ فقط ما شیوه‌ی غذا خوردن صحیح را به بچه‌ها آموزش دادیم که چگونه باید غذا را مصرف کنند. مثلاً صبحانه را باید حتماً میل کنند، ظهر حتماً باید قبل از غذا سالاد سبزی‌ها مصرف کنند مواردی بسیار ساده و امروز در کنگره مشاهده می‌کنید که چند نفر با این فرم کاهش وزن مناسب پیدا کرد‌ند. وزن‌های متفاوت مثل ۳۰، ۴۰، ۵۰، ۷۰ کیلوگرم کاهش وزن داشتند با همین برنامه‌هایی که در اختیارشان قرار می‌دهیم، خیلی راحت و ساده و بدون هیچ‌گونه فشاری و اگر خواستید می‌توانم ده نفر از این بچه‌ها را دعوت کنم تا مصاحبه‌ای با آن‌ها داشته باشید و ببینید که ما بدون فشار این کاهش وزن را پیاده کرد‌ند درصورتی‌که همه‌چیز هم خورده است و محدودیت پیچیده‌ای قائل نشده‌ایم. به خاطر این‌که ما متوجه شدیم که چاقی چیست؛ چاقی یعنی ذخیره‌ی یک سری مواد چربی برای روز مبادا یا به تعبیر دیگر یعنی بدن می‌ترسد که بعدها غذا گیرش نیاید به‌این‌ترتیب یک سری چربی‌ها را ذخیره می‌کند، مانند یک خرس قطبی در زمستان‌ها مداوم چربی جمع‌آوری می‌کند و در خواب زمستانی همه را مصرف می‌کند. بدن ما هم همین عمل را انجام می‌دهد که چاقی شکل می‌گیرد. حالا اگر ما به بدن بفهمانیم که غذا همیشه هست و جای هیچ نگرانی برای کمبود وجود ندارد، کاهش وزن به‌راحتی صورت می‌پذیرد. همین‌جا فردی را داریم بنام فرهاد که ۲۳ کیلوگرم وزن خود را از همین طریق کاهش داده است و نمونه‌های بسیار زیادی هستند از بچه‌هایی که در کنگره حضور دارند و با همین راه و روش موفق شدند، چون ما می‌دانیم چه می‌کنیم. زمانی که ما این‌ها را متوجه شدیم بعد می‌آیم سراغ اعتیاد و متوجه می‌شویم که تریاک، شیره، آمفتامین، کوکایین و... همه این مواد یک نقاط مشترکی دارند. اتفاقاً من همراه با دکتر ... در دانشگاه ایران در حال برنامه‌ریزی هستیم که بتوانیم روی بعضی از متدهای درمانی مثل D.S.T و ...، کلیتانترای را انجام بدهیم و وقتی روی جانوری آزمایش کردیم بعدها روی انسان هم صورت بدهیم. گرچه ما کلیتانترای را به‌خصوص در D.S.T و مسئله اعتیاد حدوداً ۲۶ سال است که به روی ۸۰ هزار نفر صورت گرفته و انجام داده‌ایم. ۲۸ ساله این کار را انجام دادیم. ما روی مسئله دی اس تی ۲۶ ساله روی ۸۰ هزار نفر انجام دادیم. ولی باز قابل‌قبول نیست باید حتماً طبق یک سیستم پزشکی، با یک دانشگاه علوم پزشکی، با یک بیمارستان، زیر نظر آن سیستم‌های تعریف‌شده باشد تا انجام شود. یک‌بار این اعمال را انجام دادیم در سال ۸۳ که البته درست به نتیجه خوبی نرسید.

حالا دوباره داریم انجام می‌دهیم، حالا وقتی می‌رسیم روی شیره و تریاک همین است. سیستم‌های متعدد بدن را از تعادل خارج می‌کند. داروی در نظر گرفته‌شده داروی تریاک هست. مثالی هست که میگویند شغال مازندران را کس نگیرد جز سگ مازندرانی. این مثال برای این است که بدانید ما به این دلیل تریاک را برای درمان انتخاب کردیم که تریاک چون دارای ترکیبات متعددی هست که با ترکیبات فیزیولوژی بدن ما هماهنگی کاملی دارد. تریاک دارای ۲۵ تا ۶۰ آلکالین های مختلف و مواد غنی بسیاری همچون کلسیم، منیزیوم، اسیدهای مختلف، بین ۲۳٪ تا ۳۰٪ مورفین و کدئین دارد که خود کدئین پرفروش‌ترین مواد در جهان است که تریاک هست و دارای همه دستگاه‌ها هست، یک کوکتل کامل است. تریاک ماده خطرناکی است همان‌قدر که معتاد می‌کند درمان هم می‌کند.
در درمان انواع اعتیاد چون شیشه، قرص، هرویین از متادون می‌دهند و فرد در انتها متادونی می‌شود که از تریاک هم بسیار خطرناک تر است. این‌ها به خاطر این است که جهان پزشکی مشکل دارد، جهان پزشکی نمی‌تواند هیچ‌گونه ماده مخدری به کسی بدهد و فرد معتاد نشود مثل مسکن‌ها و قرص‌های مختلف که در طولانی‌مدت بدهند فرد معتاد می‌شود در تمام این جهان پزشکی نمی‌تواند این مواد را پس بگیرد. مثلاً اگر دیازپام بدهید بعد نمی‌توانید آن را قطع کنید مگر آنکه آن را جایگزین نمایید. ولی متد DST می‌تواند انواع داروها را فرد پس بگیرد. سازه کاری را ارائه می‌دهد که ماده‌ای که به شخص داده از شخص پس بگیرد به‌راحتی، چون زبان بدن را بلد هست، با یک فرایند می‌فرستد بالا با یک فرایند می‌فرستد پایین که موقع پایین آمدن مشخص می‌کند این شخص چقدر ماده نیاز دارد، وقتی مشخص شد با پله‌های ۲۱ روز می‌آوریم. ما می‌توانیم دارو را به شخص بدهیم و دوباره پس بگیریم. تا به امروز به هزاران فرد شیشه‌ای ما اپیوم داده‌ایم، درمان شده و از او پس گرفته‌ایم همین‌طور به هزاران هروئینی، حشیشی، گلی (تی‌‎اچ‌سی) و به‌راحتی هم از آن‌ها پس گرفته‌ایم حتی در بعضی شرایط خاص مانند بیماری‌ها، من روی خانواده خود درمان را با اوپیوم آزمایش کردم و بعد از مدتی به‌راحتی اُپیوم را از آن‌ها پس گرفتم. در کنگره 60، روش درمان در همه مواد (تی‌اچ‌سی، آمفتامین، تریاک، هروئین، شیشه، فنتالین، بتیدین، تزریق مرفین و...) یکسان است یعنی اصل پروتکل در همه یکی است فقط میزان آن متفاوت است که آن‌هم به دلیل تفاوت در میزان مصرف افراد است. فردی نیم گرم تریاک مصرف می‌کند، فرد دیگری 10 گرم تریاک مصرف می‌کند؛ پروتکل برای این دو نفر یکی است ولی میزانی که به فرد نیم گرم مصرفی می‌دهیم به‌اندازه همان نیم گرم است، برای فرد 10 گرم مصرفی به‌اندازه 10 گرم است. پله، زمان، طول درمان، در حالت کلی، پروتکل برای تمام افراد یکی است. برای تمام داروها و تمام مواد درمان در 10 ماه، به‌صورت مینیموم صورت می‌گیرد. سن بیمار یا مدت‌زمان اعتیاد افراد در پروتکل و طول درمان آن‌ها تأثیری ندارد.

این مسئله مانند کشاورزی است. گندم در 8 ماه به عمل می‌آید، چه یک کیلو، چه صد کیلو درهرحال 8 ماه زمان می‌برد تا این گندم به عمل بیاید. تنها تفاوت این است که کاشت یک کیلو گندم زحمت خیلی کم‌تری نسبت به کاشت صد کیلو دارد. در جهان و علم امروز اگر از یک متخصص سؤال کنید که طول درمان هروئین چقدر است چه می‌گوید؟ هیچ... اگر بپرسید طول درمان حشیش، هروئین، تریاک چقدر است؟ ابتدا می‌گوید فرق می‌کند، بستگی به نوع ماده دارد ولی در انتها هیچ؛ اگر در کنگره بپرسید طول درمان چقدر است، می‌گویند مینیموم ده ماه.
هروئین چقدر است؟ ده ماه
تریاک چقدر است؟ ده ماه
اگر فرد 90 ساله باشد؟ 10 ماه
اگر فرد 20 ساله باشد؟ 10 ماه
نیم گرم مصرف داشته باشد؟ 10 ماه
2 کیلو مصرف داشته باشد؟ ده ماه
پارادایم شیفت همین معنی را می‌دهد، وقتی مسئله جدیدی بیاید و برای همه‌چیز پاسخی داشته باشد به آن پارادایم شیفت می‌گویند. تمام پروتکل‌ها در کنگره یکی است ولی بسته به نوع داروی افراد، میزان مصرف اوتی در آن‌ها متفاوت می‌شود. بارها گفته‌ام که در اوتی مسئله جایگزینی صورت می‌گیرد. در مهندسی اعتیاد هم داریم که در عمل جایگزینی باید شخص به ماده جدید عادت کند. به‌طور مثال اگر به شخصی که تریاک مصرف می‌کند بخواهیم متادون دهیم باید به آن متادون عادت کند و این مسئله هم زمان‌بَر است. شخصی که هروئین یا متادون مصرف می‌کند برای آمدن و سازگار شدن با داروی اوتی نیاز به زمان دارد. به‌طور مثال ما یک‌مرتبه نمی‌توانیم متادون را روی اوتی بیاوریم این مسئله شاید کمی سخت باشد. ما متادون را برای فرد تی‌دی‌اس می‌کنیم، یعنی سه وعده متادون را تبدیل به دو وعده می‌کنیم و در یک وعده برداشته شده به فرد یک وعده اوتی می‌دهیم که بعد به همین ترتیب وعده‌های متادون بعدی را با اوتی جابه‌جا می‌کنی تا در انتها می‌شود سه وعده اوتی؛ در مصرف‌کنندگان شیره خوراکی هم همین موضوع صدق می‌کند و ما همین کار را انجام می‌دهیم. در کنگره 60 روش درمان برای همه تی‌دی‌اس است؛ سه بار در روز با فاصله زمانی 8 ساعت. حتی در درمان صرع و بیماری‌هایی که در جانوران امتحان می‌کنیم هم مانند همین است. ما در کنگره صبح و ظهر و شب نداریم. ما ساعت دقیق داریم، به بیمار نمی‌گوییم که صبح این‌قدر بخور، ظهر آن‌قدر بخور و شب این‌قدر، صبح، ظهر یا شب افراد باهم متفاوت است. در گذشته بعد از طلوع خورشید همه بیدار می‌شدند و شب‌ها هم همه می‌خوابیدند. امروزه شب و روز افراد باهم متفاوت است به همین دلیل در ساعت دقیق با فاصله زمانی 8 ساعته باید دارو خورده شده باشد.
دوستان می‌توانند روی همین مبحث صحبت کنند.
این روندی که ما انجام می‌دهیم فقط مخصوص کنگره 60 نیست و این روند را می‌توان به‌صورت کامل در کلینیک‌ها انجام داد. در گذشته بسیار می‌گفتند که مهندس شخصیت کاریزماتیکی است، بچه‌ها را جمع می‌کند، در پارک طالقانی بازی می‌کنند خانواده‌ها حضور دارند و به همین دلایل است که افراد درمان می‌شوند؛ این‌طور نیست، متد اصلی، متد دی‌اس‌تی است که باعث درمان می‌شود. فرق این مسائل با متد دی‌اس‌تی مانند فرق غذای اصلی با مخلفاتی مانند ترشی و سبزی و نوشابه در سفره است. سفره پر از خوراکی است، سبزی، پیاز، فلفل، ترشی و...در این سفره غذای اصلی متد‌ دی‌اس‌تی است، بنابراین، این متد را در تمام کلینیک‌ها می‌توان اجرا کرد.

امروز چند نفر از کلینیک آمدند تا رهایی بگیرند و ما گفتیم که چون این کار کلینیک‌ها است، دوستان بیایند، در جلسات بنشینند و راجع به درمان خودشان صحبت کنند، چون از جنس خود کلینیک هستند.

سلام دوستان رضا هستم مسافر
من 15 سال تخریب داشتم؛ آخرین آنتی ایکس مصرفی من کوکائین شیشه شیره و قرص؛ 13 ماه سفر کردم به روش دی اس تی با داروی اوپیوم با راهنمایی راهنمای خوبم آقای نادر فراهانی، رشته ورزشی کشتی و باستانی 13 سال و 7 ماه هم آزادی دارم.
زمانی که یوسف پیش من آمد به من گفته بود که از بدو تولد مصرف‌کننده بوده و مصرف‌کننده به دنیا آمد، او نمی‌توانست روی صندلی بنشیند، کمر خود را با کمربند بسته بود و کوچک‌ترین وزنه را نمی‌توانست بلند کند. به لطف کنگره و با دستان پرتوان شما آقای مهندس، امروز به رهایی رسید و من بابت این قضیه خیلی خداوند را شکر می‌کنم.
آقا محمد هم با مصرف بالا آمد و امروز رهایی دارد و من خیلی خوشحالم از این بابت که توانستم خدمت گذار کوچکی از کنگره باشم و خداوند را بی‌نهایت سپاسگزارم که زیر سایه شما هستم.

سلام دوستان یوسف هستم یک مسافر از کلینیک مهرنام
با بیش از 28 سال تخریب وارد کنگره شدم؛ آخرین آنتی ایکس‌های مصرفی انواع قرص‌های روان‌گردان، هروئین، گل و حشیش؛ مدت 11 ماه به روش دی‌اس‌تی با داروی اوتی سفر کردم، الآن هم با دستان پرتوان و پرمهر آقای مهندس یک ساعت است که آزاد و رها هستم.
من از طریق مادر مصرف‌کننده بودم. در خدمت سربازی هروئینی شدم. من با خواست خدا با کنگره آشنا شدم و کنگره وارد زندگی من شد و امروز در این جایگاه قرار گرفته‌ام و درمان شده‌ام. واقعاً از شما برای به‌جای گذاشتن این روش سپاسگزارم.

مهندس دژاکام
زمانی که می‌گوید از زمان جنینی معتاد بوده‌ام یعنی مادر یوسف، زمانی که یوسف را حامله بود مواد مصرف می‌کرد و این مواد کاملاً روی بچه اثر می‌گذارد یعنی زمانی که بچه به دنیا می‌آید کاملاً معتاد است و گریه‌های وحشتناکی هم دارد که برای ساکت کردن بچه به او ذرهایی آب شیره یا ارزنی تریاک به می‌دهند؛ یوسف هم از همان زمان از شکم مادر از مواد استفاده کرده تا الحمدالله که امروز این مسئله تمام شده.

سلام دوستان محمد هستم یک مسافر از کلینیک مهرنام. من 20 سال تخریب شیره و تریاک داشتم. به مدت 11 ماه با شربت اوتی سفر کردم. به راهنمایی راهنمای محترمم جناب آقای رضا یوسفی عزیز. در حال حاضر با دستان پرتوان مهندس یک ساعت است که آزاد و رها هستم.
دکتر شاه‌محمدی واقعاً برای ما زحمت کشیدند و سنگ تمام گذاشتند. امروز هیچ وسوسه‌ای‌ ندارم و نمی‌خواهم مواد بکشم؛ من چند جایی رفتم که مواد بوده و هیچ اعتنایی به آن نکردم و بدون مشکل از آن محیط خارج شدم. من قبل از طول یازده ماه که در کلینیک بودم ترکی نداشتم و درمان نشده بودم، زمانی که به کلینیک معرفی شدم، متوجه شدم این مکان، مکان مقدسی است و انسان می‌تواند هرچه می‌خواهد را به دست بیاورد، از شما خیلی ممنونم.

مهندس دژاکام
در اینجا مسئله وسوسه است. زمانی که انسان گرسنه باشد با رد شدن از جلوی کبابی بوی کباب هم او را دیوانه می‌کند، به همین دلیل می‌گویند آنجا نرو چون بوی کباب تو را وسوسه می‌کند ولی اگر آن فرد سیر باشد چه؟ وسوسه زمانی است که بدن خالی باشد. بحث جایگزینی است، اگر بدن پُر باشد، دی نورفین، اندورفین، سیستم اِپی‌ژنتیک هم مرتب و تنظیم باشد اصلاً چیزی به نام وسوسه وجود پیدا نمی‌کند. حتی اگر همه تریاک بکشند فرد نسبت به آن قضیه بی‌تفاوت است.
شخصی به اتاق من آمد که 10 سال ترک سقوط آزاد داشت و من به او گفتم کار ما با شربت تریاک است تا این فرد نام شربت تریاک را شنید فوراً عرق کرد و گفت من بروم بیرون قدمی بزنم و برگردم؛ این مشکل است، این مسئله است. شخص دیگری از آشناهایمان استاد نقاشی بود که تریاک را ترک کرده بود و می‌گفت من نمی‌توانم به دانش‌آموزهایم بگویم فلان طرح را بکشید، یک صورت بکشید یا... چون نام کشیدن که می‌آید به یاد تریاک می‌اُفتم و وسوسه می‌شوم؛ این‌ها تمام مشکل است و فرد مسئله دارد. این افراد عضو کنگره هستند ولی در کلینیک، زیر نظر دکتر بهنام شاه‌محمدی سفر کردند، این افراد به‌هیچ‌وجه به کنگره 60 نیامدند، در خود کلینیک لژیون دارند، کلاس دارند، در آنجا آموزش می‌بینند و درمان می‌شوند.
مسافر محمد گفت که کلینیک مکان مقدسی است. از آن کلینیک به‌عنوان یک مکان مقدس نام می‌برد نه لفظ دیگری. ما می‌توانیم کلینیک‌ها را با روش صحیح به نتیجه برسانیم یعنی هم بیمار خوب شود، هم چراغ کلینیک روشن باشد و هم کسب درآمد باشد. کاری که ما انجام می‌دهیم قابل‌اجرا در تمام کلینیک‌ها است و امروز شاید ده‌ها کلینیک هستند که با ما همکاری می‌کنند.

مسافر رضا
من در اینجا از آقای دکتر شاه‌محمدی تشکر می‌کنم، ایشان بسیار انسان شریف با گذشت و دوست‌داشتنی هستند؛ ما همیشه از مشارکت‌های ایشان، علم و دانش ایشان استفاده کردیم.

دکتر شاه‌محمدی در تمام جلسات حضور و مشارکت داشتند و به‌صورت علمی و عامیانه صحبت می‌کنند و من به‌شخصه از زمانی که وارد کلینیک شدم، گذشته از آموزش‌هایی که از آقای مهندس، استاد امین و دروس کنگره می‌گیرم، از آقای دکتر شاه‌محمدی بسیار آموزش گرفتم و ایشان را انسان فرهیخته و دوست‌داشتنی و بی‌ادعایی می‌دانم. زمانی که دکتر شاه‌محمدی استاد جلسه می‌نشینند بچه‌ها با یک شور و هیجان خاصی به حرف‌های ایشان گوش می‌دهند.

سلام دوستان فرشته هستم همسفر
ممنون از وقت مشارکتی که به من دادید. من دکتر فرشته تکیه فردی هستم مؤسس و مسئول فنی مرکز فرشته در مجیدیه شمالی میدان ملّت خیابان ریحانی. برای دوستان خیلی خوش‌حالم واقعاً و کیف می‌کنم می‌بینمشان. ما در کلینیک اشتیاق داریم تا از دست مهندس گل رهایی را بگیریم و جشن بچه‌ها را در کلینیک اجرا کنیم. بعد از رهایی بچه‌ها به من می‌گویند که قیافه من تغییر می‌کند. این عشق و احساس در چهره انسان بروز می‌کند؛ چه چیزی بهتر از این‌که فردی به رهایی برسد. من به دکتر شاه‌محمدی، به شما دو عزیز تبریک می‌گویم و در ارتباط با صحبت‌های آقای مهندس؛ مسئله واکسن مربوط به درمان آمفتامین یا اعتیاد؛ واکسن چه کاری می‌تواند انجام دهد؟ به نظر من به این موضوع اصلاً پرداخته نشده. ما اگر بیمار شویم و به درمان برسیم، این مسئله اتفاق قشنگی محسوب می‌شود. ما به‌صورت فعال با بیماری مقابله کردیم اما واکسن که وارد بدن ما می‌شود قطعاً نمی‌تواند تأثیرات مثبتی روی تمام سلول‌ها بگذارد. مسئله بعدی زمان است که روی آن اصلاً کار نشده. مشکلی که ما در درمان اعتیاد داریم مسئله زمان است؛ موضوع زمان در هیچ پروتکلی مطرح نیست. یک موضوع زمان مطرح نیست یکی موضوع انسان‌شناسی. هر دو این موارد در کنگره حرف اول را می‌زند. در کنگره در ابتدا زبان بدن تعریف شده یعنی نمی‌توان فردی که سال‌ها بیمار اعتیاد است را با دو روز، سه روز یوآردی یا واکسن یا سم‌زدائی درمان کرد. این فرد حاصل نه‌تنها فیزیولوژی، رسپتورها و آنزیم‌هاست بلکه صور پنهانی هم دارد. انسان فقط انسان ژن و فیزیولوژی نیست و ما دو موضوع را در این قسمت فراموش کردیم که هر دوِ این موارد در کنگره رعایت می‌شود. در کنگره نه‌تنها زمان تعریف شده بلکه ساعت هم تعریف شده است. ما زمانی که در رابطه با اثر تی‌دی‌اس می‌گوییم، بیان می‌کنیم که ساعت بسیار مهم است. شما نمی‌توانید بگویید من صبح و ظهر و شب می‌خورم، باید زمان مشخصی هم وجود داشته باشد. در این روندِ ده‌ماهه کارخانه‌های از کار افتاده ساخته می‌شود؛ مانند یک جنین انسان. شما با هوش مصنوعی یک انسان بسازید، این امکان وجود دارد که با هوش مصنوعی بتوانیم رباط یا انسان بسازیم ولی در این رباط آیا انسان‌سازی هم اتفاق می‌افتد؟ در مسئله هستی‌شناسی هم که من برای چه آمده‌ام، آمدنم بهر چه بوده؟ به کجا می‌روم آخر ننمایی وطنم. انشالله این دو عزیز هم در کلینیک خود فعال می‌مانند. ما در کلینیک خودمان 5 سال رهایی، 7 سال رهایی جشن می‌گیریم و من مشاهده می‌کنم که این افراد انسان‌های دیگری شده‌اند و این برای من باورکردنی نیست. خود من هم بسیار تغییر کردم، احساس می‌کنم که انسان در طول زمان خیلی بهتر می‌شود.
من فیلم سینمایی مست عشق را می‌دیدم که در این فیلم زندگی مولانا را دو قسمت می‌کند؛ زندگی مولانا قبل از شمس و زندگی مولانا بعد از شمس. بسیار جالب بود که اولین جمله این فیلم این بود که از دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست. کنگره 60 ویترین نیست. جناب مهندس امروز روی موش‌ها، روی جانوران کار می‌کنند تا این مقالات برود و به دنیا وارد شود. در ایران ما نمونه‌های انسانی داریم اما آن‌قدر موردتوجه قرار نگرفته‌اند... شاید جناب مهندس از مهندسی معکوس شروع کردند، ابتدا خودشان و بعد افراد و بعد روی موش‌ها آزمایش می‌کنند تا بگویند این کار شدنی است. در این کار باید رِسِپتُورها ترمیم شود دیسریگولِیتِری برگردد و تعادل ایجاد شود تا انسان‌ها حس خوبی پیدا کنند و این حس خوب کمک کند تا الماس درونشان را پیدا کنند. انسان‌شناسی یعنی همین‌که من بدانم چه کسی هستم برای چه آمدم، من آمدم این دنیا را تحویل گرفته‌ام تا بهتر تحویل دهم و بروم. در انتها جمله‌ای بگویم از قشنگ‌ترین تعبیر از جهنم؛ زمانی که ما از این دنیا می‌رویم با آن شخصی که می‌توانستیم باشیم روبه‌رو می‌شویم و می‌رویم و چقدر زجرآور است اگر بدانیم چه هستیم و چه می‌توانستیم باشیم. اگر در مسیر کنگره با این واقعیتی که ظاهر و باطن یکی است و هیچ‌چیز جز واقعیت نیست روبه‌رو شویم؛ این است که باعث کاریزماتیک شدن انسان‌ها می‌شود. خیلی‌ها می‌گویند کلینیک فرشته انرژی خوبی دارد. من می‌گویم چون واقعیت‌ها باید در اینجا بر اساس کنگره و نیت قلبی خودم باشد. من در زندگی شاید به‌اندازه انگشتان دست هم دروغ نگفتم و باید خود صداقت را باور کنم و باور خود را به دیگران بدهم.

مهندس دژاکام
بعد از دوعاملی که شما گفتید عامل سومی هم وجود دارد به نام دوز؛ ما در اعتیاد دوز هم نداریم. زمانی که من سرما می‌خورم، به من شربت سرفه می‌دهند می‌گویند صبح، ظهر و شب و من شربت را همان 9 صبح 2 ظهر و 8 شب می‌خورم. سیستم منظمی روی این قضیه وجود ندارد. روی متادون حسابی وجود ندارد. امروزه دوز متادون را مریض تعیین می‌کند. مریض می‌گوید خوب نیست، دکتر می‌گوید بیشتر کن، به‌نوعی بیمار تعیین می‌کند چه مقدار متادون بخورد. یک نفر 60 تا می‌خورد یک نفر 50 تا می‌خورد، یک نفر 20 تا می‌خورد و این مسئله هم حساب‌کتاب ندارد. ما این مسئله را هم وارد حساب‌کتاب کرده‌ایم که ما به بیمار می‌گوییم چقدر بخورد. بیمار می‌گوید حال من خوب نیست. خب خوب نباشد، صبر کن خوب می‌شوی و با حرف او دوز دارو را بالاتر نمی‌بریم، اگر دو یا سه روز، نهایت یک هفته صبر کند بدن با آن دارو سازگار می‌شود. این مقدار دوز است، در ادامه اندازه‌گیری امروز آمده روی حساب‌وکتاب، یعنی با سرنگ اندازه‌گیری می‌کنند یعنی حتی یک‌دهم سی‌سی را نیز اندازه‌گیری می‌کنند که این مسئله در گذشته با قاشق یا در قوطی بود.

سلام ابراهیم
تبریک عرض می‌کنم به دوستانی که سفرشان پایان یافت و وارد سفر دوم شده‌اند انشالله اوقات خوبی را ازاین‌پس تجربه بکنند، جناب آقای مهندس استحضار دارید که برای درمان  ، ما سال‌ها در وزارت بهداشت در این چهل سال اخیر  با پروتکل و روش‌هایی که اجرا شده همیشه با فراز و نشیب‌هایی همراه بوده، انواع روش‌ها استفاده شده است. از روش بستری گرفته، روش آر دی،  روش  یو آر دی  واقعاً وقتی خروجی این روش‌ها را می‌بینیم با آنچه در کنگره 60  رخ می‌دهد و آن چیزی که خودم از سال 94 که به کنگره 60 پیوستم ملاحظه کردم واقعاً خروجی  پاکی‌ها و رهایی‌ها برای پزشک و تیم درمانی که داخل کلینیک کار می‌کنند  بسیار قابل‌توجه است، برداشت من این است ممکنه حدود یک‌سوم افراد در طول درمان ریزش داشته باشند به‌خصوص در سه ماه، ولی شاید بالای شصت درصد از افرادی که با این روش در کنگره 60 درمان می‌شوند به  پاکی می‌رسند و تجربه واقعاً خوبی است و باعث افتخار است.

دکتر مهرداد مسئول فنی داروخانه
من یک دوست روان‌پزشک دارم و از او سؤال پرسیدم که شما برای درمان اعتیاد چه‌کاری انجام می‌دهید؟ او پاسخ داد اگر اعتیاد  شخص برگردد به افسردگی به او داروی ضدافسردگی می‌دهیم مثلاً فلوکستین، بعد از ساعت‌ها صحبت با آن پزشک متوجه شدم که این داروهایی که به بیمار داده می‌شود، دیگر نمی‌شود از او پس گرفت یعنی شخص دیگر به پزشک مراجعه نمی‌کند و داروی مصرفی را از داروخانه تهیه می‌کند، مشکلی که من در داروخانه می‌بینم مریض‌ها نمی‌توانند دارو را قطع کنند، دیدگاه چه هست؟ به‌طور مثال فرد الآن مصرف می‌کند یک کاری کنیم که مصرف نکند!  و این به نظر من کاملاً اشتباه است چون خودم تمام این راه‌ها را امتحان کرده‌ام و جواب نداده است، بزرگ‌ترین دستاورد کنگره این است که برمی‌گردد به ریشه چرا مصرف‌کننده شده و وقتی شخص مصرف می‌کند چه اشکالی در بدن به وجود می‌آید و این اشکال را به‌صورت تعال بیان کرده‌اید یعنی این شخص در تعادل هست  و آن شخص در تعادل نیست این سیستم ایکس که تعریف شده باعث می‌شود که این را کمّی کنیم و این کمّی کردن را به‌صورت الگویی برای ژن در کنگره 60 بیان می‌کند و این به نظر من دستاورد بسیار مهم و مسیری بسیار هوشمندانه‌ای‌ است، این الگو می‌گوید که این فرد در عدم تعادل است چرا در عدم تعادل است. در خارج از کشور میگویند مثلاً شخصی که  شیشه مصرف می‌کند دوپامین بالا می‌رود، درست است دوپامین بالا می‌رود ولی خیلی موارد دیگر هم تغییر می‌کند مثلاً سروتونین تغییر می‌کند و خیلی از موارد دیگر تغییر می‌کند این‌ها همه باهم در ارتباط هستند شخصی که دوپامینش برود بالا، سروتونینش هم بالا می‌رود و خیلی از موارد دیگر هم تغییر می‌کند، این است که شخص را نامتعادل می‌کند، خیلی متشکرم.

جناب آقای مهندس
همان‌طور که عرض کردید دوپامین که بالا برود خیلی از موارد دیگر هم تغییر می‌کند و آن‌ها باعث می‌شوند که دوپامین بالا برود و این بالا رفتن تخریب‌های دیگری هم ایجاد می‌کند.

دکتر شهرام مؤسس و مسئول فنی کلینیک پل در مجیدیه جنوبی
ما همیشه فکر می‌کنیم اعتیاد یک نوع بیماری اکتسابی است وقتی در یک محیطی قرار می‌گیریم دچار اعتیاد می‌شویم ولی آقای یوسف ثابت کرد که اعتیاد ژنتیکی هم می‌تواند درمان شود این خیلی نکته مهمی است کسی که 27 سال دچار اعتیاد مادرزادی بوده انواع و اقسام مواد را مصرف کرده و بعد از 27 سال در مدت 10 الی  11 ماه به این فائق بیاید، نمی‌دانم در این راه چقدر شکست داشته و چقدر لغزش داشته ولی به‌هرحال خیلی‌ها  می‌گویند  که اعتیاد درمان‌پذیر نیست خیلی ممنونم.

دکتر محمد کارشناس ارشد مشاوره و  درمانگر و پژوهش اعتیاد: آقای مهندس من یک سؤال دارم  که چندهفته‌ای است ذهنم را درگیر کرده، خدا را شکر در ایران تو مثلث دی او دی اوپیوم تینکچر را داریم خیلی از کشورهای جهان اوپیوم تینکچر در پرسه درمانشان نیست و متادون دارند  اگر بخواهند در مثلث دی و دی بجای  اوپیوم تینکچربه ناچار از  شربت متادون در  قالب روش دی اس تی استفاده بکنند دوز به چه صورت خواهد بود با توجه به اینکه نسبت ما به درمان یک‌به‌یک است اوپیوم و متادون را در نظر بگیریم آیا آنجا هم می‌توان به همان صورت یک‌به‌یک جلو برویم و قطعاً کارایی اوپیوم را نخواهد داشت با توجه به قدرتی که اوپیوم دارد چقدر می‌توانیم جواب بگیریم؟

جناب مهندس: به علت مسئله سازگاری و مسئله اشباع دوز متادون با اوپیوم را یکی در نظر گرفتیم بنابراین می‌توان پروتکل دی اس تی انجام بگیرد، مثلث دی او دی طبق همان روش با شربت متادون انجام گیرد، ممکنه به درمان برسد، سندروم‌های محرومیت را ایجاد نکند ولی ازنظر بازسازی سیستم‌های حیاتی، بنده تصور می‌کنم که جوابگو نخواهد بود، روش دی اس تی برای کم کردن هر دارویی است شما می‌توانید با روش دی اس تی به‌طور مثال  قرص دیازپام را کم بکنید، ترامادول را کم بکنید. می‌توانید فلوکستین را کم بکنید حتی ریتالین را می‌توانید کم بکنید و خیلی از داروهای دیگر را با این روش می‌توانید کم بکنید، درمان هر بیماری سه اصل داریم داروی مناسب، زمان مناسب، اندازه مناسب شما ساختمانی را بخواهید تعمیر بکنید احتیاج به شیشه، لوله و... دارید، داروی  اوپیوم مثل همین مثال است چون در ترکیبات تریاک مورفین، کدئین، نارکوتین، پاپاورین، کلسیم، پتاسیم، فسفر و ترکیبات  بسیار زیاد دیگری داریم پس مصالح همه‌چیز داریم ولی در متادون به‌طور مثال  فقط گچ داریم یا فقط سیمان داریم، یک ماده داریم، جوابگو هست ولی به درمان نمی‌رساند البته در کشورهای خارجی دارویی شبیه به اپیوم با نام لادانون موجود هست با دانشمندان انگلیسی صحبت می‌کردم که می‌گفتند ما اگر حتی بخواهیم روی گونه موش با اوپیوم پایلوت بکنیم سه سال زمان می‌برد تا کمیته اخلاق مجوز را بدهد، یعنی این‌قدر از داروی اوپیوم می‌ترسند البته در کشور ما هم نمونه‌های انسانی را در این بیست‌وپنج شش سال دیده‌اند که مجوز داده‌اند، ما می‌گوییم این روش جواب می‌دهد و همه دارند تریاک می‌کارند. مثل اروپا  امریکا روسیه فقط ما نمی‌کاریم. متشکرم.

نگارش: مسافر بهمن و مسافر علی
تنظیم: مسافر سعید

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .