همسفر نازنین لژیون اول
من بعد از این که وادی اول ودوم رو گذروندم واقعا دیدگاه ام نسبت به زندگی خیلی تغییر کرد وفهمیدم که فکر کردن برای انجام دادن ویا انجام ندادن هر موضوعی چقدر می تواند در زندگی ام تاثیر داشته باشد واین شد ملکه ذهن من که برای انجام هر کاری، حتی ساده ترین ان، برای قبول کردن ویا نکردن هر موضوعی فکر کنم وبعد انجام بدهم.
وادی دوم به من اموخت که من بی ارزش نیستم وباید قدر خودم و داشته هایم را بدانم، ومطمئنا برای هدفی خلق شده ام واین برای من یک تلنگری بود وقتی که رسیدم به وادی سوم، و یک مرحله ای بود که به من یاد اوری کرد که مسولیت تمام کارهایم را بپذیرم واین اتفاق خیلی بزرگی بود، منی که تا دیروز همه را مقصر می دانستم وباهمسرم به دلیل اعتیادی که داشت دائما با عناوین مختلف وگریه وداد و بیداد، شرایط بد روحی و روانی واقتصادی خودمان ایشان را تنها مقصر می دانستم؛ این وادی به من اموخت که خودم تنها می توانم به خودم کمک کنم، باید اول از همه خودم را دوست داشته باشم، برای بدست اوردن حال خوب خودم تلاش کنم و باور داشته باشم که مسافرم بیشترین مسولیت را در درمان خودش به عهده دارد وچه همسفر وچه مسافر باید به این موضوع توجه کنند که هر کدام برای اینکه به اسایش وارامش برسند باید بار مسولیت خودشان را به دوش بکشند، ومن همه این ها را مدیون اموزش های خوبی هستم که از کنگره ۶٠ گرفته ام.
همسفر اعظم لژیون اول
بیشتر انسان ها تفکراتشان بیمار است، اگر ما این ۱۴وادی را که در کنگره اموزش می بینیم در زندگی خودمان عملی کنیم افکار واندیشه ما هم به مرور تغییر می کند،البته پله به پله با پندار نیک،گفتار نیک وردار نیک، در وادی سوم از کلمه باید استفاده می شود، وتاکید می شود که ما باید بدانیم هیچ کس به اندازه خود ما نمی تواند در مورد ما وزندگیمان بیاندیشد.
بعضی از انسان ها هستند که اصلا اعتقادی به خودشان ندارند وهمش منتظر هستند که کسی از بیرون بیاید وبه ان ها کمک کند وباعث می شود که حتی سر خودشان هم کلاه بگذارند واقعا در اشتباه هستند ودائم مسولیت کارها ورفتارها و اشتباهات خودشان را به گردن دیگران می اندازنند. اقای مهندس در این وادی می فرمایند: ما به این دنیا امده ایم که روش حل مشکلات رابیاموزیم، تا بتوانیم رشد پیدا کنیم وکلید قفل های که در زندگی مان وجود دارد را بیابیم تا خود کفا شویم. تاثیری که این وادی روی من داشت این بود که فهمیدم هیچ کس در این حیات نمی تواند به انداز ه خود من به من فکر کند واز مسائل ومشکلات زندگی ام خبر داشته باشد واین که چه مسیری را طی کردم، پس قبل از انجام هر کاری تفکر می کنم ومسئولیت تمام کارهایم را قبول می کنم، اموزش های خوب کنگره را کاربردی می کنم و برای اینکه بتوانم زندگی ارام وبی دغدغه ای داشته باشم اول باید برای، حال خوب خودم تلاش کنم چون فقط خودم هستم که می توانم باعث حال خوب خودم شوم.
تایپ وارسال: همسفر ساناز، راهنمای لژیون اول
همسفران نمایندگی کیش
- تعداد بازدید از این مطلب :
352