من گنج خودم را پس از رهایی دریافت کردم

هفتمین جلسه از دوره سی و هشتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی نیما یوشیج بهشهر، به استادی راهنمای محترم مسافر ابوذر، نگهبانی مسافر محمدعلی و دبیری مسافر پرویز با دستور جلسه"در استحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره، من چه کرده‌ام؟" روز یکشنبه 23 اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان ابوذر هستم یک مسافر. خداوند را شاکر هستم که یک بار دیگر این فرصت را در اختیار من قرار داد تا بتوانم خدمت کنم و آموزش بگیرم؛ از جناب مهندس و خانوده گرامی‌شان سپاسگزارم که چنین بستری را مهیا کردند تا بتوانیم در کنار درمان اعتیاد به دیگر افراد دردمند هم کمک کنیم.

درمورد دستور جلسه بنده دوست داشتم فرد دیگری استاد جلسه باشد چون خودم کاری برای کنگره نکرده‌ام. معمولا در جهان هستی همه کارها بر مبنای داد و ستد است یعنی پرداخت و دریافت، چیزی از هم جدا نیست. ما جزئی از بدنه این هستی هستیم، در زمان مصرف مواد از بیرون می آید تا من را به تعادل برساند، اما در زمان درمان مواد شبه افیونی بدن من کار می کند تا من به تعادل برسم. کشاورزی هم به همین صورت است ، اگر من شخم نزنم، آبیاری نکنم و بذر برنج را نکارم مسلما برنجی دریافت نمی‌نمایم.
جناب آقای مهندس فرمودند، توصیه نکنید، ما نگویید، و کسی را سفارش هم نکنید و از زبان خودتان صحبت کنید یعنی من؛ من در سفر اول  ده ماه روی این صندلی‌ها نشستم و کسی به من نگفت از این صندلی بلند شو برو آن‌ طرف یا کسی نگفت امروز نیا و فردا بیا، کوچکترین حرفی در سفر اول به من زده نشد؛ اما در سفر دوم خودم را موظف می دانستم برای این دریافتی که داشتم یک پرداختی باید داشته باشم حالا به هر شکلی، چون دستور جلسه هم به مالی و هم علمی اشاره کرده است.
من مصرف کننده نمی توانم بگویم از نظر مالی ضعیف هستم، نصف آن مبلغ مصرف خود را در روز پس انداز نمایم، براحتی می‌توانم در کنگره خدمت مالی کنم. مبحث علمی کنگره هم وجود دارد منتهی آن دریافت و انتقال درست  است.
در سفر دوم شانزده ماه افتخار خدمتی جایگاه OT را داشتم، نگهبان ورزش فوتسال را تجربه کردم، دبیر لژیون سردار بودم، چند دوره عضو لژیون سردار و یک مرتبه هم افتخار داشتم دنور شوم، مطمئنا به جایگاه بالاتر مالی فکر می کنم، قبل جایگاه راهنمایی دوستانی داشتم و توانستم علم کنگره را انتقال دهم تا بیایند و به درمان برسند؛ و الان که حدود دوسال و نیم در جایگاه راهنمایی قرار دارم توانستم  با کمک اعضای کنگره، ۱۶ نفر را به رهایی برسانم، در قسمت OT شمال کشور مسئول آمار هفت نمایندگی در خدمت آقا مهدی یوسفی هستم و بازدید از دو نمایندگی گیلان و چالوس را بر عهده دارم؛ این‌ها را می‌گویم چون مهندس فرمودند بگویید وگرنه این کاری نیست که من برای کنگره انجام داده باشم؛ همه این موارد را اگر پرداخت می‌کنم، به این علت نیست که به بنده برگردد.
در پیام تقدیر نامه لژیون سردار این متن آمده است، فر انسان‌های بر باد رفته و در خاکسترها مدفون شده مانند گنجی به صاحبان اصلی آن پس داده خواهد شد، من گنج خودم را پس از رهایی دریافت کردم، چیزهایی که دارم می‌دهم بازتاب آن گنج است. آقای حکیمی می‌‌فرماید، به من می‌گویند آنجا به شما حقوق می دهند؟ می گویم بله، پاداش می دهند؟ می‌گویم بله، چون من همه اینها را موقع رهایی دریافت کردم. چه کسی است که نداند اعتیاد تا کجاها ضربه می زند؟ چه میزان تخریب در من و خانواده به وجود می آورد، هستند اطراف ما مصرف کننده‌هایی که راه خودشان را پیدا نکرده اند، پس برای لحظه لحظه‌ای که در اینجا  هستیم چه در سفر اول و یا سفر دوم باید سپاسگزار باشیم؛ وقتی در سفر دوم هستیم خداوند این فرصت را می دهد تا به بنده هایش خدمت کنیم، و گرنه هر جایی به انسان فرصت خدمت داده نمی شود.
برای پرداخت کردن پول در کنگره نیاز به فهم دارم، باید بفهمم که کنگره با پول من دارد چه کاری می کند و این حساب و کتاب روشن و شفاف است، بارها مهندس بیان کردند هرکسی عضو لژیون سردار است بیاید دست نوشته می‌دهم برود قسمت مالی ریز حساب ها در آنجا موجود است.
امیدوارم در این راهی که من و همه آنهایی که خواهان خدمت هستند چه بخش مالی و یا انتقال درست علم در کنار همدیگر کمک کنیم و همچنین به سایر اعضا و کسانی که در راه هستند و منتظر درمان هستند. از این که به صحبت های من توجه کردید سپاسگزارم.

تنظیم و ارسال: مسافر محسن