آن لحظه که قطرهای مرا کفایت کرد تا وجودی از لایتناهی باشم، معلوم شد که راه آسانی در پیش ندارم تا رسیدن به او، چراکه میدانم زمانی به او خواهم رسید که کامل شده باشم یا بهنوعی خود او شوم. بهراستیکه عمل، به این کار عظیم سخت است.
این زنجیرههای عشق هستند که پیوند محبت را بین انسانها برقرار میکنند. عشق یعنی بدون هیچ چشمداشتی محبت کردن و عشق ورزیدن. مفهوم واقعی عشق را زمانی میآموزم که بتوانم گناه دیگران را که در حق من ستم کردهاند ببخشم و با از خود گذشتن به جهان درون برسم و پرواز کنم، از بیکران جسم تا بیکران هستی. آری! بامحبت، قلبهای بسته گشوده خواهند شد، بذرهای کاشته شده رشد خواهند کرد و تمام دشتها را سبزپوش خواهند کرد.
پروردگارم را سپاس که وقتی کلامش با محبت آغشته میشود از مرزهای بیشمار عبور میکند و خود را به آنانی که خواهان آن هستند میرساند. قدرت مطلق را سپاس که بنیان هستی از عشق او نشأت میگیرد. با وادی محبت آموختم که عشق را اگر ببخشی، زیاد و زیادتر میشود و آنگاه در ژرفای محبت غوطهور خواهی شد.
با عشق اگر بنویسی محکم مینویسی، باسخاوت مینویسی و آنگاه قلم از تو فرمان میگیرد و مانند شمشیری برنده بر قلبهای تشنه وارد میشود و بهجای دریدن، سیراب میکند و از سیراب شدن آنها جهانی به گلستان تبدیل خواهد شد. قدرت مطلق، عشق را در ذرات وجود ما دمید و ما را با این توشه گرانبها، راهیِ سفری طولانی کرد و این شروع ماجرا بود.
آری! معنای محبت است که در طول زمان پاک و ناب میشود و کلمه زیبای عشق را میسازد. دف و نی وسیلهاند و بهتنهایی هیچ نمیگویند، وجود عشق است که دف و نی جان و توان گرفتهاند و گویا شدهاند و این قدرت عشق بود که در نی نواخت و با دف زد و موسیقی روحنوازش در فضا پیچید و ساکنین مات و مبهوتِ قدرت شگفتانگیز عشق ... .
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند
داشتم دلقی و صد عیبِ مرا میپوشید
خرقه، رهنِ می و مطرب شد و زنار بماند
نویسنده: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر معصومه، عضو لژیون سردار
رابط خبری: همسفر سوسن رهجوی راهنما همسفر خندان، عضو لژیون سردار
تصویرگر، ویراستاری و ارسال: دنور همسفر معصومه
همسفران نمایندگی لویی پاستور
- تعداد بازدید از این مطلب :
3206