هشتمین جلسه از دور بیست و دوم سری کارگاههای آموزشی کنگره 60 مخصوص لژیون پزشکان در پارک طالقانی با استادی و نگهبانی دیدهبان محترم روابط عمومی، مسافر بابک و دبیری دکتر سعید با دستور جلسه «OT» در تاریخ 16 دیماه 1401 رأس ساعت 8 صبح آغاز بکار نمود.

سخنان استاد:
سلام دوستان بابک هستم یک مسافر، خیلی خوشحال هستم که امروز افتخار پیدا کردم تا بهعنوان نگهبان موقت و استاد جلسه لژیون پزشکان در خدمت شما عزیزان باشم. هفته ot را به همه همکاران خوب کنگره ۶۰ در کلینیکهای سراسر کشور که با ما همکاری میکنند، تبریک میگویم. سعی میکنم مواردی را که در رابطه با این هفته بهعنوان سرفصل یادداشت کردهام را مطرح کنم و بعد از مشارکت شما عزیزان استفاده کنم.
من فکر میکنم اگر بخواهیم در رابطه با تاریخچه شکلگیری ot در کشور صحبت کنیم، مخصوصاً در لژیون پزشکان، شاید خیلی جای این صحبت نباشد، زیرا همه عزیزان در جریان هستند که ot به چه شکلی وارد چرخه درمانی کشور شد، اما آن چیزی که حائز اهمیت است و به کنگره ۶۰ مربوط میشود، این است که در ۳ پایلوت اولیه که در سال ۸۶ و ۸۷ توسط کنگره انجام گرفت، موجب شد داروی ot در چرخه درمانی کشور باقی بماند. جناب مهندس در آن پایلوتهای اولیه، با درایت و ریزبینی خاصی نفرات را انتخاب و معرفی کردند به مرکز ملی مطالعات اعتیاد ایران تا بهعنوان نفرات ابتدایی و پرچمدار کنگره ۶۰، مراجعه و داروی خود را دریافت کردند که تا به امروز، مدت ۱۳ سال است که داروی ot بهعنوان داروی درمان در کشور شناختهشده است و اعضای کنگره ۶۰ هم حدود ۱۲ سال است که با استفاده از آن درمان میشوند. از آن نفرات اولیهای که در پایلوتها شرکت کردند، مخصوصاً پایلوت ۱۰۰۰ نفرِ آخر که بار سوم انجام شد و بالغبر ۶۵۰ نفر درمان شده قطعی داشتیم با تأیید مرکز ملی مطالعات اعتیاد ایران، درنتیجه یک سرفصل جدید باز شد، در همکاری ngo هایی که در مورد درمان اعتیاد در کشور فعالیت میکنند، مخصوصاً کنگره ۶۰ با جامعه پزشکی کشور، همان زمان آقای دکتر مکفی گفتند، آقای مهندس دژاکام، شما با داروی ot موفقیت خودت را کسب کردید و باید شرایطی را فراهم کنیم تا بتوانیم ot را در اختیار شما بگذاریم، یک مکانی را قرار بدهید و یک پزشک را هم بیاورید که مراحل قانونیاش طی شده باشد تا ما ot را در اختیار شما بگذاریم، اگر آقای مهندس آن روز قبول کرده بودند، قاعدتاً امروز نزدیک به ۳۰۰ کلینیک بهعنوان همکار کنگره ۶۰ شناخته نمیشدند. زمانی که ما به تعداد کلینیکهایی که مجوز داروی اپیوم تینکچر را در کشور دارند، نگاه کنیم، ممکن است این عدد خیلی زیاد باشد و عدد ۳۰۰ در قبال آنها عدد زیادی نباشد، اما در این حدود ۳۰۰ کلینیک که فقط با کنگره ۶۰ کار میکنند، ما نزدیک به ۱۴۵۰۰ را در حال درمان با داروی ot داریم، آنوقت به نظر من این اعداد نمود پیدا میکنند که اینها نفرات کمی نیستند و بهطور متوسط در سالهای گذشته، بالغبر ۵۰۰۰ نفر از نفراتی که در طول سال مراجعه میکردند به کلینیکهای مختلف و دارو میگرفتند، به درمان قطعی میرسیدند، درمانی که به تائید خود کلینیکهایی که با کنگره ۶۰ همکاری میکنند، در خارج از روال و بدون روش درمانی کنگره، تابهحال با آن کیفیت اتفاق نیفتاده است. ممکن است که نفرات مراجعه کنند و داروی آنان هم کاهش (taper) داده بشود اما آیا در انتهای مسیر، کیفیت درمان فرد مراجعهکننده کنگره ۶۰ به کلینیکها در نفرات دیگری که از بیرون مراجعه کردهاند هم قابلمشاهده است؟ پس قاعدتاً نمیتوانیم بگوییم موفقیتی که در کشور به دست آمده فقط به دلیل داروی ot است، من فکر میکنم اگر عادلانه صحبت کنیم، همانطور که جناب مهندس هم در صحبتهای خود میگویند که اعتبار علم به عمل آن است، من هم فکر میکنم که اعتبار داروی ot به روش DST هست، یعنی اگر روش کنگره ۶۰ وجود نداشت، قاعدتاً شربت ot هم آنقدر رونق پیدا نمیکرد، اگر نگاه خوب نگاه کنیم، متوجه میشویم که ot هم میتواند دارو باشد، نوشدارو و شفابخش باشد و هم میتواند بسیار مخرب باشد، اگر ما به آن بهعنوان یک داروی درمانی نگاه کنیم و فرد مصرفکننده با یک روش درست از آن استفاده کند برای رسیدن به درمان اعتیاد، برای رسیدن به اینکه بعد از دوره درمانی و قطع دارو هیچگونه احساسی نسبت به مواد مخدر نداشته باشد، بله این دارو و نوشدارو هست و تجربه ثابت کرده که در کنار درمان اعتیاد، بسیاری از بیماریها را هم درمان میکند اما اگر دیدگاه مصرفکننده به این شکل باشد که فقط برای لذت بردن استفاده بشود یا اینکه بگوید فعلاً چند صباحی را استفاده بکنم تا زمان بگذرد و شرایط تهیه مواد مخدر مصرفی فراهم بشود، طبیعتاً آن دارو نمیتواند شفابخش باشد، نمیشود بهعنوان دارو به آن نگاه کرد و شاید هم یک ماده مخدر خطرناک باشد، چراکه ذرهذره دوز مصرفی فرد بالاتر خواهد رفت و وقتیکه از روش درمانی درستی استفاده نکند، در انتها نتیجه درستی هم دریافت نخواهد کرد.
برای عزیزانی که در کلینیکهای مختلف با ما شروع به همکاری میکنند، در ابتدای امر در آن جلسه معارفه و توجیهی که راجع به قوانین کلینیکها داریم، سؤال پیش میآید و ما هم سعی میکنیم که شفافسازی کنیم، اینکه ما از پزشکان محترم و مسئول فنی کلینیکها خواهش میکنیم برای بچههای ما در کنار شربت ot دارو تجویز نکنند، خب ممکن است سؤال پیش بیاید برای عزیزان، مخصوصاً در شهرستانها که ارتباط کمتری با دفتر مرکزی دارند و تعدد دفعاتی که ما باهم مراوده داریم به نسبت پزشکان عزیز در تهران کمتر هست، یک مقداری این خواهش برایشان گُنگ است که چرا؟ مگر ما پزشک نیستیم؟! مگر با حق ویزیت بیمار را نداریم؟! مطلبی که دوست دارم از این تریبون استفاده کنم و راجع به آن توضیح بدهم، با توجه به اینکه ویدیوی آن در طول هفته در سایت قرار میگیرد، مسئلهای هست که خیلی مهم هست و من فکر میکنم شما عزیزان با توجه به حرفه خود از بنده بیشتر راجع به آن اطلاع دارید، این است که وقتیکه داروهای مختلف در کنار هم استفاده میشود، تأثیری که بر روی فیزیولوژی بدن میگذارد خیلی متفاوت است؛ یعنی زمانی که فرد از داروی ot استفاده میکند و در کنار آن ما برای لورازپام، دیازپام، آلپرازولام یا هر داروی دیگری تجویز میکنیم برای اینکه مثلاً مکمل داروی دیگری باشد که فرد بخوابد یا کمک کند که فرد شرایط آرامتری در طول روز داشته باشد و داروهای کمکی برای او استفاده میکنیم، تأثیر هردوی اینها در کنار هم متفاوت میشود. یعنی اگر ما بهعنوانمثال از داروی لورازپام استفاده کنیم، این دارو بهتنهایی یک تأثیر بر بدن خواهد گذاشت و ot هم بهتنهایی یک تأثیر دیگر و وقتیکه این دو را کنار هم استفاده میکنیم، قاعدتاً یک تأثیر سومی را خواهد گذاشت که هیچ شباهتی به تأثیرهای اولیه نخواهد داشت و مطلب دیگری که خیلی مهم است و عزیزان هم تا حدودی با آن آشنایی دارند، درمان بیماریهای خاص یا بیماریهای جانبی است که هر فرد مصرفکنندهای که در کنگره حضور دارد، در طول مسیر سفر اول برایش اتفاق میافتد. زمانی که فرد در طول مسیر سفر اول از یک دوز مشخص ot را شروع میکند و زیر نظر راهنما کاهش (taper) داده میشود و به صفر میرسد و بهاصطلاح کنگره به رهایی میرسد، تجربه نشان داده در طول این مسیر، بسیاری از بیماریهای مختلف درمان میشود و این درمان بیماریهای مختلف برای ما خیلی مهم است و ما در حال جمعآوری مستندات آن هستیم و شاید اگر الآن نگاه میکنیم و میبینیم، آقای مهندس دژاکام با ارائه مقالههای مختلف و پژوهشهای مختلف روی بیماریهای خاص، بالأخص روی ۴ نوع سرطان خون، سرطان سینه، بیماری MS و خیلی از بیماریهای گوارشی دیگر مشغول کار و تحقیق هستند، شروع این اتفاق ازاینجا رقم خورد که افراد برای رهایی میآمدند و میگفتند ما بیماریهایی داشتیم که در طول مدت درمان اعتیاد، آن بیماری هم کاملاً برطرف شده است، حال اگر ما در کنار داروی ot، بهصورت ثابت داروهای دیگری را برای بیمار تجویز کنیم، در انتها ما نمیدانیم که آن بیماریهایی که برطرف شده است، با داروی ot و روش کنگره برطرف شده یا با داروهایی که پزشکان عزیز تجویز کردهاند، پس به همین دلیل از عزیزان خواهش میکنیم که در طول مسیر درمان فرد، برای او دارو تجویز نکنند تا ما در انتها ببینیم چه اتفاقی میافتد و اگر مشکلات آن فرد، چه مشکل فیزیولوژی (جسم) و چه مشکل مربوط به موارد سایکولوژی (روان) برطرف نشده باشد، آنوقت میخواهیم که به همان کلینیکهایی که در رابطه با درمان اعتیاد مراجعه کردند، بروند و مشکل خود را برطرف کنند و اگر نیاز هست نسخه جدیدی را دریافت کنند، پس علت اینکه ما از عزیزان میخواهیم در طول درمان برای فرد نسخهای را تجویز نکنند، همین بود که خدمت شما عرض کردم.

یک مطلب دیگر اینکه آن چیزی که به شخص اجازه میدهد تا بیاید و در مسیر درمان قرار بگیرد و گامهای اول را در مبحث سفر اول محکم بردارد، این است که نظم و قانون را یاد بگیرد، یک مصر ف کننده مواد مخدر، بزرگترین چیزی را که گم کرده، همان نظم، قانون و چهارچوبهایی هست که در زندگی او وجود داشته، مخصوصاً در موارد روزمره، در ابتدای امر که فرد وارد کنگره میشود، ما سعی میکنیم که ما روی نظم و قانون پذیری او کار کنیم و به همین دلیل است که ما از کلینیکها میخواهیم وقتیکه فرد مراجعه میکند، سر ساعت داروی خود را بگیرد، نه ۵ دقیقه زودتر و نه ۵ دقیقه دیرتر و عزیزانی که از قدیم با کنگره کار میکنند، میدانند زمانی که ساعت مراجعه رهجویان کنگره برفرض از ساعت ۴ تا ۶ بعدازظهر است، ۵ دقیقه به ۴ نباید دارو بگیرد و ۶: ۵ دقیقه هم نباید دارو بگیرد، چراکه اگر بگیرد، هفته بعد ۶: ۳۰ مراجعه میکند، هفته بعد ساعت ۷ مراجعه میکند، دو هفته بعد شماره موبایل شما را پیدا میکند و هفتههای بعدی ممکن است که زنگ خانهتان را بزند که بیایید و به من دارو بدهید اما اگر از همان ابتدای امر این همکاری را در کلینیکها داشته باشیم که وقتی فرد با ۵ دقیقه تأخیر مراجعه میکند، حداقل بدون هماهنگی با مسئولین مربوطه دارو دریافت نکند، در هفتههای بعدی هیچکدام از مواردی را که خدمت شما عرض کردم اتفاق نمیافتد و اینگونه عزیزان هم به اینکه فرد بتواند سفر منظمی داشته باشد، غیرمستقیم کمک کردهاند و راهنمایان کنگره ۶۰ را هم در این زمینه یاری کردهاند، پس اینکه ما یک سری قوانین را در کلینیکها در نظر گرفتهایم که وقتی فرد مراجعه میکند باید روز حضور، زمان حضور و یا قوانینی که وجود دارد برای مراجعه را رعایت کند، غیرازاینکه سعی میکنیم نظم کلینیکها را هم به این نحو رعایت کرده باشیم، از طرفی هم کمک میکند به شکلگیری چهارچوبهای اولیه که شاید یک فرد بهعنوان ساختار و بنا (structure) لازم دارد تا اینکه بتواند مسیری را برای درمان خودش طی کند و به نتیجه برسد.
در پایان عرایضم میخواهم تشکر کنم از همه کلینیکهایی که در سالهای گذشته در بخش ot با کنگره ۶۰ همکاری کردند. خاطرم هست روزهای اولی که پشت این سوله مینشستیم و تعدادمان هم از ۷-۸ نفر بیشتر نبود، دو سه نفر در جلسه یادشان هست که آن موقع فقط چند چهارپایه داشتیم و با این شرایط جلسه لژیون پزشکان برگزار میشد، شاید آن روز خود من فکر نمیکردم که روزهایی برسید که با ۷۰-۸۰ نفر جلسات را برگزار کنیم. امیدوارم همه عزیزانی که در کنگره در رابطه با در اختیار گذاشتن داروی درمان یک فرد خواستار درمان، همکاری میکنند، در این مسیر موفق باشند. آن چیزی که کنگره به ما یاد داده این است، زمانی که من یک خواسته معنوی داشته باشم و خواستار کمک کردن به هم نوع خودم باشم، امتیازات و اتفاقات خوب مادی هم برایم رقم خواهد خورد، اگر از عزیزان قدیمی کنگره بپرسید، میگویند واقعاً به همین شکل هست، خیلی از کلینیکهایی که با ما همکاری خودشان را شروع کردند، شاید خیلی شرایط خوب مالی نداشتند و بچههای ما هم که مراجعه میکردند، شاید در ابتدای امر ازنظر مالی، سوددهی زیادی را برای کلینیکها نداشتند اما همان حضور نفراتی که آمده بودند تا از تاریکیهای اعتیاد خارج بشوند و به سمت روشناییها و به سمت انسان شدن بروند، من فکر میکنم برکت این حرکت آنقدر زیاد بود که همه آن کلینیکها که ازنظر مالی شرایط مناسبی نداشتند، در ادامه شرایط بهتری پیدا کردند، بهطوریکه جاهای بزرگتری را گرفتند، لژیون از ما خواستند و ما هم به آنان لژیون دادیم و الآن که نگاه میکنیم، به لطف خدا لژیونها با تعداد خیلی زیادی در حال درمان نفرات هستند. در انتها بازهم هفته ot را به همه شما عزیزان تبریک میگویم، حضور و همکاری شماست که کنگره ۶۰ را یاری میدهد، برای اینکه حداقل در بخش توزیع دارو و انجام آزمایشهای فالوآپ، نگرانی نداریم و امیدواریم که طی سال آینده، آنطور که ۶ ماه اول سال را تخمین زدهایم، فکر میکنم که تعداد رهاییها به حدود ۶۵۰۰ نفر برسد که از سال گذشته نزدیک به ۱۰۰۰ نفر بیشتر خواهد بود. از اینکه با سکوت خود به صحبتهای من گوش کردید سپاسگزارم.
مشارکت دکتر بهنام
این هفته را صمیمانه به عزیزان واحد ot کنگره ۶۰ تبریک میگویم. در کنگره 60 بهواقع کار سختی هست برنامهریزی برای نزدیک به 14 هزار رهجویی که دارند این دارو را از کلینیک¬ها می¬گیرند. همکاری و هماهنگی با نزدیک به 300 کلینیک حتماً کار سادهای نیست و یک اراده و توان خاصی میخواهد که این اتفاق خجسته در این سالها افتاده. من بهعنوان یکی از این کلینیکهایی که از قدیم با کنگره کار می¬کنند به جد میگویم در اینهمه سال کمترین مورد و مشکل و حواشی در بحث داروی بیماران کنگره بوده و تقریباً میتوانم بگویم ما هیچ مشکلی رو نداشتیم. نامه¬ها بهموقع آمده و عزیزان دارویشان را گرفتند و بیشترین همکاری را با ما داشتند. خسته نباشید میگویم و دستمریزاد به عزیزان خصوصاً بابک عزیز که این مسئولیت رو به عهده دارِد؛ اما در موردبحث خود اوپیوم تینکچر از این نگاه میخواهم به قضیه وارد بشوم که خیلی اوقات ما یکسری چیزهایی در اطرافمان هست که می¬بینیم اما قدرش را نمیدانیم. شربت تریاک چیز جدیدی نیست. شاید بالای 500 سال در علم پزشکی سابقه دارد و تقریباً از سال 1500 بوده. حتی بهصورت جدی از 20 سال پیش در آمریکا شربت Laudanum بوده و استفاده می¬شده منتهی با نگاهی که آن را جایگزین ماده مخدر بکنند یا در آن اوایل بهعنوان درمان سرفه و اسهال در بچه¬ها مورداستفاده قرار می¬گرفت. امان کته کلیدی و جالب این قضیه نگاه کنگره به این شربت بود که ما این را فقط بهعنوان یک ماده مخدر نگاه نکنیم که فقط جایگزینی باشد برای مواد مخدر که قطع ارتباطی باشد بین مصرفکننده و توزیعکننده و از یک کانال قانونی تهیه بشود مثل همان کاری که سالیان قبل از انقلاب بهعنوان کوپن تریاک انجام میشد. نگاه خوبی که به این دارو شد واقعاً یک تحول درمانی به وجود آورد. بهعنوان کسی که چندین سال است درمان رو انجام میدهم کاملاً روند درمان ما متفاوت شد. به عبارتی بازوی توانمندی به ما اضافه شد که کار درمان ما را خیلی ساده کرد؛ اما استاد جلسه یک نکته بسیار خوبی را بهدرستی اشاره کردند که کاملاً تیغ دولبه است؛ یعنی اگر بهعنوان یک دارو در یک مکانیسم درست استفاده بشود معجزه میکند و فقط اگر بهعنوان یک جایگزین استفاده بشود حال مریض را بدتر میکند چون از یک ماده که درصد مورفین پایین داشته و ناخالص بوده حالا مادهای به او داده میشود با درصد مورفین بسیار بالا با جذابیتهای بالا. متأسفانه هنوز افرادی هستند در جامعه که فقط مراجعه می¬کنند به کلینیکها که فقط این ماده را بگیرند و جایگزین بکنند خصوصاً در این روزها که هجمه سنگینی با توجه به گران شدن تریاک در کلینیک-ها ایجاد شده. من در این چندساله به این نتیجه رسیدم که مراجعه آزاد برای پذیرش اوپیوم تینکچر که درمانی در پایان نباشد را در کلینیک نداشته باشم و شرط پذیرش اوپیوم تینکچر در کلینیک ما این است که فرد یا از طرف کنگره معرفی شده باشد یا شرط حضور در لژیون کلینیک را داشته باشد. خوشبختانه راهنمای کلینیک هم خودشان این باور را دارند. ممنون که به من وقت مشارکت دادید.
مشارکت دکتر فرشته
خوب من هم هفته اوپیوم تینکچر رو تبریک میگویم به همه دستاندرکاران اوپیوم تینکچر که اینقدر پرتلاش و صادقانه خدمت میکنند علیالخصوص آقای بابک لطفی عزیز که بههرحال نمایندگی کلینیکها را به عهده دارند و این نظم قاعدتاً از آن بالا شروع شده است. در مورد اوپیوم تینکچر ما هفته پیش جشن اوپیوم تینکچر را داشتیم در کلینیک و این را میخواهم اضافه کنم که زمانی که ما میگوییم اوپیوم تینکچر، اوپیوم تینکچر بهتنهایی کارساز نیست در درمان اعتیاد، زمانی اوپیوم تینکچر میتواند درمانی را در فرد ایجاد بکند که با متد DST همراه بشود و بعد در مثلث درمان قرار بگیرد یعنی جسم و روان و جهان¬بینی؛ وقتی هرسه باهم درگیر بشوند میتوانیم رهایی کامل و درمان را داشته باشیم. یکی از اضلاع جسم هست که نیاز به ماده جایگزین دارد که بیمار ابتدا جذب شود و شروع به درمان کند. درک واژه و روش DST در ابتدا برای بیمار و خانواده او که دوست دارند سریع قطع مصرف بشوند به هر دلیلی سخت است. پس برای درک بهتر این واژه می¬توان بدن انسان را به کارخانه¬ای تشبیه کرد که این بهترین مثال است. مثلاً کارخانه کفشی را عنوان کرد که اگر محصول آن از خارج از کشور وارد شود پس از مدتی کارکنان آن کنار گذاشته می¬شوند و آن کارخانه عملاً از کار خواهد افتاد. سیستم بدن انسان هم به همین صورت است که اگر مواد مخدر را بهصورت آماده وارد آن بکنیم جسم بهدرستی کار نخواهد کرد و تمامی سیستم فیزیولوژی بدن به آن وابسته خواهد شد و منبع تولیدی اوپیوم تینکچر و مخدر بدن از کار می¬افتد. پس برای بکار افتادن آن کارخانه دوباره نیاز به تأمین نیروی انسانی و مواد اولیه است که این همان روند درمانی است که برای بدن که مدت 10 ماه حداقل طول میکشد تا شروع به ساختوساز کند و این مرحله اصلی است. استپ آنهم 21 روزه است که هر سازگاری قاعدتاً در طبیعت هم حدود 21 روز طول میکشد و با توجه به تجربه کنگره¬60 این زمان هم برای سازگاری و تغییر پله و تیپر کردن بسیار مؤثر است. شما هیچ دارویی را بدون تیپر کردن نمیتوانید از بیمار بگیرید حتی اگر قرص ساده¬ای مثل دیازپام یا کلونازپام باشد؛ و از همه اینها مهمتر جلساتی است که برای بیمار گذاشته میشود تا درمان تکمیل شود. جالب است بدانید کلینیک¬ها در ابتدا با روش MMT (Methadone Maintenance Therapy) درمان نگهدارندِ با متادون شروع بکار کردند و خبری از اوپیوم تینکچر نبود. ولی الآن با توجه به وجود اوپیوم تینکچر این درمان بهراحتی صورت میگیرد و امیدواریم با راستی آزمایی و توجه به همکاری کلینیک¬ها با کنگره 60 دوز دارو را برای کلینیک¬ها بالاتر ببرند تا بتوانیم درمان را بهصورت گسترده¬تر انجام بدهیم. بقول جناب لطفی 300 کلینیک با کنگره همکاری میکنند ما حدود 7000 کلینیک داریم و بینظمی را در آنها شاهد هستیم اما کلینیک-هایی که با کنگره همکاری میکنند نظم بسیار مطلوبی دارند، ساعت رفتوآمد مشخص، آزمایش بیمار، کارت ملی و ... از خصوصیات بارز بیماران کنگره است که در بیماران خود ما گاهی اوقات دیده نمیشود. ما باید از این روند درمان و این اتفاقی که کنگره رقم زده است استفاده کنیم. همانطور که جناب مهندس در سی دی گردباد توضیح می¬دهند که در این دنیا خوبی و بدی به خود ما برمی-گردد. ما باید بازتاب این خوبی¬ها را ازنظر معنوی ببینیم نه مادی. اتفاقات بدی که در کلینیک¬های اصفهان افتاد به خاطر درک نکردن این موضوع است که اثر انرژی معنوی صدها برابر اثر انرژی مادی بازتاب خودش را به ما نشان میدهد. امیدوارم این روند ادامه پیدا کند و من بسیار خوشحالم و ممنونم از وقت مشارکت.
مشارکت دکتر مجید
عرض ادب و احترام دارم. بر من وظیفه است به نگهبان شورای OT تبریک و خسته نباشید بگویم. تلاش آنها ستودنی است. جشن OT برای آگاهی دادن به بیمارانی است که خواستار رهایی و زندگی در جهان تازه¬ای هستند. جهانی که بامحبت عجین شده و حتماً در آن سپاسگزاری است. من خودم در ابتدای کمک راهنما شدن فکر میکردم این کار بسیار ساده است اما خیلی دچار مشکل شدم و در نوشتن نامه رهجو اشتباه می¬کردم و چقدر درهمان کاغذ زردی که از طرف کنگره به مصرفکننده داده می¬شود نکات فنی گنجاندهشده و چقدر کامل چک می¬شود که رهجو نتواند آن را دستکاری کرده و گریز بزند و این موضوع به طرز خردمندانهای نظارت می¬شود. مقدار دارو، زمان دارو، هفته دارو، تلورانس دارو ازجمله مسائلی است که در چند مرحله بررسی می¬شود. مثلاً در 5 هفته اول راهنما نمی¬تواند دارو را زیاد به رهجو بدهد و نامه تکهفتهای صادر می¬شود. داستان اوپیوم تینکچر بسیار قدیمی است و در 3500 سال پیش سینوحه در سرزمینهایی مثل بابل و کرت معجون تریاک و شراب را جهت علاج بیماران استفاده کرد و درمانهای خاص و اسطوره¬ای انجام داد و محبوب پادشاهان شد و مباشر فرعون شد. حالا چه شد که پس از 3500 سال دوباره این امر ارزشی انجام گرفت. حتماً بایستی این زمان می¬گذشت، زمان مناسب با تفکر مناسب می¬رسید. زمانی که درمان شدم و اعتیاد را کنار گذاشتم به شیشه برخوردیم. هر چیزی که به بیماران می¬دادم برمی¬گشتند و ما چاره¬ای نداشتیم. من از خودم خجالت می¬کشیدم که منی که نمیتوانم شیشه را درمان بکنم چکار بکنم. مثلاً هرویین را با شیره درمان می¬کردیم؛ اما به وجود آمدن اوپیوم تینکچر برای خود من یک شکوفایی ذهن بود و امیدواری که اگر لباس سفید برای درمان بیماران می¬پوشم و مشاوره می¬دهم، متد درمان را یاد گرفته¬ام و امیدوارم در آینده به ارزشهای بیشتر آن پی ببریم. خدا قوت به دفاتر OT و کلینیکها میگویم و امیدوارم انشاالله روزی کشت تریاک را در کشور با نظارت دولت داشته باشیم. ممنونم که به عرایض من گوش کردید.
مشارکت خانم دکتر شیوا
من دکتر شیوا اکبریان هستم که باافتخار سالهاست در خدمت کنگره 60 هستم و خدا را شاکرم. اگر غیرازاین مسیر بود ما نمیتوانستیم به رهایی¬هایی که در کلینیک¬ها هستند دست پیدا کنیم. طبق فرمایشات خانم دکتر فرشته درمان در کلینیک¬ها با روش نگهدارندِ (متادون) شروع شد ولی در کنگره 60 با سه ضلع مثلث روان جهانبینی و جسم با کمک داروی اوپیوم تینکچر با کاهش تدریجی توانست رهایی¬های کلینیک را به ثمر برساند؛ و فقط داروی OT کافی نیست و دانش و آگاهی و نظم و انضباط مهمترین مسئلهای بود که من در کنگره مشاهده کردم و یقیناً این موضوعات باعث رهایی افرادی شده که هیچکس نتوانسته آنها را درمان کند. زمانی که مراجعهکنندگان کنگره را مشاهده میکنیم که با نظم و انضباط و دانش و آگاهی به رهایی میرسد و در مقابل مراجعهکنندگان خود کلینیک را مشاهده میکنیم تغییرات کاملاً مشهود است. من در چند ماه گذشته مراجعهکنندگان جدید را به لژیون کلینیک معرفی میکنم و به نتیجه مطلوبی دست یافتهام. هفته OT را به نگهبان کنگره ۶۰ و همینطور همکاران گرامی و همچنین آقا بابک تبریک عرض میکنم.
مشارکت دکتر جواد
سلام دوستان جواد هستم یک همسفر؛ من تا قبل از آشنایی با کنگره ۶۰ در مرکز درمانی خودم دچار سردرگمی شده بودم چون جواب خاصی برای مراجعهکنندگان نداشتم حتی کار بهجایی رسید که تقاضای حذف نوبت صبح را دادم و کارشناس به من پیشنهاد داد به مدت ۶ ماه اعلام تعطیلی کنید که امتیاز نوبت صبح را از دست ندهید تا زمانی که با یکی از پزشکانی که با کنگره همکاری داشت آشنا شدم و زمانی که آموزشهای کنگره را دیدم متوجه شدم فقط جسم نباید درمان شود بله جهانبینی و روان افراد هم مهم هست، و بعد از فهمیدن این موارد هر بیماری مراجعه میکند جوابی برای گفتن دارم و افراد را به کنگره معرفی میکنم، کنگره به من و کار من هویت داده و بیمارانی که بری نامه آخر مراجعه میکنند که من نامه را تائید کنم باعث احساس غرور در من شده است و در فکر ایجاد لژیون در کلینیک هستم و امیدوارم در ادامه بتوانم یک لژیون در کلینیک داشته باشیم و نظم و انضباط و امید به درمانی و همچنین تغییراتی که در کنگره مشاهده کردم باعث شد این تصمیم را بگیرم.
مشارکت خانم دکتر الهه نوروزی
سلام دوستان الهه هستم یک همسفر؛ خیلی خوشحالم که در جمع شما حضور دارم و به شما هفته اوتی را به شما و همه عزیزان تبریک عرض میکنم. من با کنگره ۶۰ بهصورت اتفاقی آشنا شدم و خیلی خوشحال و سعادتمندم که این اتفاق بزرگ برای من رخ داد. اوایل آشنایی من با کنگره بهصورت سطحی بود ولی در ادامه که با آموزشها و نظم و انضباط کنگره آشنا شدم متوجه مسیر درست شدم و ایکاش همه این مسائل را یاد بگیرند. امیدوارم تا زمانی که هستم افتخار همکاری با کنگره را داشته باشم تا راه انسان کاملتر شدن را بیاموزم.
مشارکت دکتر سعید
سلام دوستان سعید هستم همسفر؛ من در ابتدا تبریک عرض میکنم هفتهی OT را خدمت فعالان عرصهی اعتیاد مخصوصاً دوستانی که در کنگرهی ۶۰ فعالیت میکنند و کلینیکهایی که همکاری میکنند، این مدتهاست در ذهن من هست که به نظرم خلأ یک پژوهش و مطالعهای احساس میشود، البته کارهایی صورت گرفته است اما من کامل در جزئیات آن نیستم، اما در خصوص بحث efficacy مصرف OT و داروهای آگونیست مثل متادون و B2، به نظرم یک پژوهش و مطالعه جامعتری بایستی با ملاحظه تمام آن شرایط صورت گیرد، خوشبختانه ازلحاظ دیتا هم دیتای خوبی هست و تمام کلینیکهایی که در این زمینه همکاری دارند و کسانی که رهایی پیدا کردند میتوانند مؤثر باشند در خصوص اینکه کارکرد کدامیک از داروها در مقولهٔ درمان اعتیاد میتواند بیشتر کمککننده باشد و برای کلینیکها یک مدلی را ارائه کند که بیشتر به این سمت بروند و اما یک تجربهای که در کلینیک خودم داشتم همانطور که بقیه دوستان اشاره کردند، کمکم احساس میکردیم که عملکردمان بهعنوان یک مسئولیت اجتماعی که درزمینهٔ ی اعتیاد بر دوش گرفتهایم، خیلی مؤثر واقع نمیشود، اما از وقتیکه خوشبختانه با کنگره آشنا شدیم، رهاییها را به چشم میدیدیم و بهصورت objective کاملاً لمس میکردیم، درصورتیکه قبلاً بیمارانمان یا off میشدند و میرفتند، یا اصلاً متوجه نمیشدیم که آیا واقعاً رهایی پیدا کردهاند یا خیر، اما خوشبختانه در شرایطی که کنگره ایجاد کرده بود، همزمان رهاییها مشخص هست و هم کاملاً قابللمس هست این درمان در مقایسه با روشهای قبلی، بهعنوان تجربه عرض میکنم، از کنگره و آقا بابک کمک گرفتم در این خصوص و یک راهنمایی را معرفی کردند، بیمارانی را من قبلاً داشتم که روی متادون بودند و طبق پروتکلی که داشتیم پنج میلیگرم دوزشان را کم میکردیم اما بعد از مدتی میگفتند که برایمان سخت شده و دوباره به دوز قبلی بازمیگشتند تا اینکه از کنگره کمک گرفتم و الآن شش، هفت نفر از بیماران قبلی خودم را که خواستار رهایی قطعی بودند را به راهنما سپردم، چون ما شاید هم فرصت کافی نداشته باشیم که برای بیمار وقت بگذاریم و هم به terminology این قضیه خیلی آگاهی نداریم، همانطور که جناب مهندس اشاره کردند، بایستی به ادبیات و واژگانی که توسط رهجویان در این زمینه استفاده میشود مسلط باشیم و چون راهنما قبلاً این مسیر را تجربه کرده است، صحبتهایش خیلی میتواند کمککننده باشد، ضمن اینکه وقت بیشتری میگذارند تا کمکحال رهجویان باشند، طبق تجربه عرض میکنم اگر بیمارانی دارید که از چندین سال روی متادون بودن خسته شدهاند، از آقا بابک کمک بگیرید و یک روز در هفته را به این موضوع اختصاص بدهید که راهنما میآید و یک ساعت وقت میگذارد و آنها را روی OT میگذارید و نهایتاً نتیجهبخش هم خواهد بود، تشکر.
مشارکت خانم دکتر طوطی
سلام دوستان طوطی هستم همسفر؛ ضمن عرض تبریک این هفته به خدمتگزاران OT، من فکر میکنم در مورد OT ما به آن واژهای که در کنگره اشارهشده بهعنوان داروی شفابخش باید نگاه کنیم، یکی از بزرگترین کارهایی که مهندس دژاکام در کنگره انجام دادند کشف مجدد OT بوده است، یعنی تریاک خب قدمت چندین هزارساله دارد که بهعنوان دارو در مصر باستان، چین باستان و همینطور در ایران استفاده میشده و بعدها از استفادههای پزشکی خارج شد و بهعنوان یک مادهی مخدر مورداستفاده قرار گرفت، اما اتفاقی که در کنگره افتاد این بود که آقای مهندس از همان داروی تریاک بهعنوان درمانکنندهی تریاک استفاده کردند، درواقع روی دیگر تریاک را به ما نشان دادند و اینجاست که آن شفابخش بودن تریاک مشخص شد و علاوه بر اینکه خود اعتیاد با داروی OT درمان شد، در قسمت فیزیولوژی و سیستم x تأثیرات بسیاری را بهجا گذاشت که بیماریهای فیزیولوژی و سایر بیماریهای دیگر هم در افراد مصرفکننده درمان شد، همچنین من فکر میکنم تریاک تا قبل از سیستم کنگره یک دیدگاه و بعد از کنگره دیدگاه متفاوتی پیدا کرد و امیدوارم که این دیدگاه در مورد تریاک در جامعه گسترش پیدا کند، ممنونم.
نگارش: مسافر علی و بهمن
تنظیم: مسافر سعید
- تعداد بازدید از این مطلب :
5129