واژه رهجو در كنگره 60 به فردي اطلاق مي شود كه براي درمان اعتيادش به يكي ازشعب مراجعه مي كند وپس از گذراندن جلسات تازه واردين يكي از راهنمايان را براي راهنمايي خود درسفري كه درپيش دارد انتخاب مي كند وبعنوان مسافر رسما" سفرخودراغاز مي نمايد در حقيقت فرد زماني رهجو بحساب مي آيد كه راهنما داشته باشد . رهجوو راهنما دراين مسيري كه درپيش است بايكديگرارتباطي تنگاتنگ و متقابل دارند . رابطه اي شاگرد واستادگونه كه هريك از ما به نوعي در مقاطع مختلف زندگي مانند دوران تحصيل ، شغل ، ورزش وغيره بانامهاي ديگري ،آنرا تجربه كرده ايم . نقشهايي از قبيل معلم ، استاد يامربي . دركنگره 60 اين نقش رنگ وبوي حياتي وحساس تري بخود مي گيرد به اين دليل كه مساله درمان اعتياد فرايندي است كه فرد بانايل شدن به آن مي تواند درتمامي سطوح زندگي شخصي واجتماعي خود نظم وآرامش را حاكم كند و بسيار حايز اهميت مي باشد .
درواقع رهجو بودن ازجنبه زماني ومكاني محدوديتي ندارد ودر مورد تمامي مقاطع سفر و جايگاههاي مختلف براي تمامي مسافرين وهمسفران صادق است . البته رهجوي واقعي بودن واطاعت از فرامين راهنما درسفراول بسيار مهم تروتعيين كننده است بعبارتي چنانچه فرد مسافرياهمسفر بتواند سفراولش را به صورتي ايده آل ومطلوب طي نمايد وبنوعي در چارچوب قوانين كنگره طي طريق كند ، آنگاه همان رهجويي مي شود كه دلخواه راهنما وكنگره است ، درنتيجه با اين پايه ريزي اصولي كه درسفر اول انجام مي دهد مي تواند سفرهاي بعدي رانيز راحت تر و مفيدتر پشت سرمي گذاردبه عبارتي اگر فردمسافرياهمسفر بتواند رهجوي مطيع وخوبي باشد ، خواه نا خواه بعدازسفراول نيز با تكيه برآموزشهاي فراگرفته مي تواند رهجويي ايده آل باشد . حال براستي رهجوي خوب وايده آل داراي چه خصوصياتي است و كدام مسافرياهمسفرمي تواندادعا كند كه من رهجوي خوبي هستم ؟
رهجوي خوب دردرجه اول رهجويي است كه مطيع فرامين راهنمايش باشد . رهجويي كه گوش به فرمان اوامر وراهكارهاي راهنماي خويش باشد وبه قول كنگره سرراهنمايش را بجاي سرخودقراردهد لاجرم مي تواند رهجويي خوب وآنچه دلخواه راهنما وكنگره است باشد وبه تبع اين امر مهم ، سفر ودرنتيجه حال خوبي داشته باشد وزمانيكه به رهايي رسيد خود بعنوان راهنما باتكيه برهمين حال خوب رهجوهاي خوبي را پرورش وراهنمايي نمايد واين ميسر نمي شود مگربا مطالعه وآموزش وپايبندي به اصول وقوانين كنگره .
صادق بودن يكي ديگراز فاكتورهاي مهمي است كه يك رهجوي خوب بايداز آن برخوردارباشد . فردمسافرياهمسفراگررهجوي صادقي باشد و مشكلات پيش آمده عمدي وسهوي سفرخويش را براي راهنماي خودبازگو كند ، راهنما با رغبت واشراف بيشتري مي تواند براي حل اين مشكلات راهكارهايي گره گشا ارايه دهد . نكته مهم ديگر حضورمستمر، منظم وبموقع رهجودرجلسات كنگره و لژيون مي باشد كه مي تواند نقش موثري در فراگيري مطالب وآموزشهاي كنگره ايفانمايد . البته نبايد فراموش كند كه آموزش ديدن وكسب تجربه درتمام مقاطع نبايست متوقف شود به عبارتي رهجو در هر مقطع ازسفر و هر جايگاهي كه بايد ( به روز ) باشد و زماني يك رهجو به روز مي شود كه مطالعه نشريات ومطالب كنگره اعم از نوشتاري وشنيداري رادردستور كار قرار دهد وبتواند افقهاي وسيعتري نسبت به محيط پيرامون خويش را نظاره گرباشد .نكته ديگري كه آنرا مي توان ازمصداقهاي يك رهجوي خوب وايده ال عنوان نمود ، احترامي است كه وي مي بايست به تمامي اعضاي كنگره بگذارد . اگر اين امر مهم (احترام گذاشتن ) در رهجو نهادينه شود درنتيجه ديگر اعضا نيز بااحترامي متقابل اورا پذيرا مي شوند .
رهجوي خوب رهجويي است كه قدردان باشد . به اين معني كه هيچگاه از ياد نبرد قبل از آشنايي باكنگره چه حال وروزي داشت و دراثر اعتياد چه بيشمار نا بسامانيها و بهم ريختگيها همه جوانب زندگي اش را ازتعادل خارج كرده بودند و حالا در چه جايگاهي است . او نبايد فراموش كند كه در اين مسيري كه به سوي آرامش وتعادل مي پيمايد يا پيموده چه افراد وعواملي اوراهمراهي كرده اند تا به سرمنزل مقصود برسد . او وظيفه دارد كه از خاطرنبرد : مديون است . مديون مكان امني است كه ساكنينش اورا با خودغريبه نداستند و آغوش مهرباني و رهايي به رويش گشودند .
خداوند اجرشان دهد ..
بااحترام . همايون(مسافر )
پايان هر نقطه سر آغاز خط ديگري است...
http://alizia33.blogfa.com/
-
منبع:
- چهار شنبه 3 شهريور 1389
- تعداد بازدید از این مطلب :
332