نحوۀ زندگی افراد در شهرهای مختلف ایران یا بهتر بگویم نحوۀ زندگی افراد در شهرهای مختلف جهان ، با زبان بی زبانی گویای این واقعیت است که محیط زندگی و ارتباط با افراد مختلف در چگونگی گذراندن زندگی تاثیر بسزایی دارد. اگر بخواهیم بیشتر در مورد این موضوع بحث کنیم و مورد کالبد شکافی قرار دهیم باید بگویم همیشه در بین جوانان و یا تقریبا اکثر جامعه ای که در پایین شهر زندگی می کنند، این سوال مطرح می باشد که چرا نوع زندگی و تفریحات و حتی نوع صحبت کردن افرادی که از نظر جامعه در بالای شهر زندگی می کنند اینقدر تفاوت دارد؟ و به آنها واژه هایی از قبیل : بچه ننه، سوسول،تی تیش مامانی، بچه مثبت و ... نسبت می دهند.
با کمی تفکر در این زمینه و کمی ریز بینی و دقت بیشتر به این موضوع دریافتم که همۀ این قضایا تحت تاثیر القاء محیط زندگی می باشد. زیرا افرادی که در جنوب شهر زندگی می کنند با افرادی حشر و نشر دارند که به نوع دیگری سخن می گویند که در جامعۀ امروز نوعی ناهنجاری محسوب می شود و به نام گویش" داش مشتی " شناخته می شود. نوع لباس پوشیدن آنان کمی فرق می کند. نوع آرایش موهای آنان کمی تفاوت دارد. حتی به چیزهایی با اشتیاق گوش می دهند که دیگر افراد جامعه اصلا به آنها گوش نمی دهند. به سخنانی می خندند که دیگران به این سخنان حتی لبخند هم نمی زنند. انتخاب وسیلۀ نقلیۀ این افراد برای استفاده هم با دیگران کمی تفاوت دارد.
اینها همه از نظر اینجانب از تاثیرات محیط زندگی و برخورد با افراد پیرامون می باشد، چرا که وقتی من در محلی زندگی کنم که هر کس به کار خودش مشغول است و کسی کاری با کسی ندارد و از پاتوق سر کوچه خبری نباشد و کسی به خاطر تفریح و خوش گذرانی کسی دیگر را تهدید نکندو فقط به زندگی خود توجه داشته باشد و نوع لباس پوشیدن دیگران و آرایش موهای افراد برای ما مهم نباشد.طبیعی است که در این محله کسی،فرد دیگری را به خاطر لهجه اش مسخر نمی کند و همه و همه فقط و فقط به فکر خودشان هستند ولی این فرهنگ در شمال و جنوب شهر با هم تفاوت دارد . در جنوب شهر برای اسم در کردن و سری توی سرها در آوردن با یکدیگر در گیر می شوند و یا برای مورد توجه قرار گرفتن دست به انجام کارهایی می زنند که از یک انسان عاقل و معقول بر نمی آید.
یا برای اینکه هم شکل افراد پیرامونشان شوند ، درست مثل آنان لباس می پوشند و تفریحاتی انجام می دهند که از جمع دوستان طرد نشوند و عقب نمانند ،هم تفریحات سالم و هم تفریحات ناسالم. این قضیه اجتناب ناپذیر می باشد و از آنجایی که همه چیز به تدریج اتفاق می افتد باید با گذر زمان یکسان سازی فرهنگی اتفاق بیافتد و همه به یک فرهنگ زیبا و همه پسند دست پیدا کنیم.یکی از زیباترین کارهایی که تفکر کنگره به صورت نامحسوس در پی بازسازی آن در بین اعضا می باشد " ثبات شخصیت" می باشد یعنی باید با تفکر درست و انجام عمل سالم به شخصیتی دست پیدا کنیم که ثابت باشد و اعمال و رفتار ما در خانواده ، با اعمال و رفتار ما در جمع دوستان و اعمال و رفتار ما در بین همکاران و یا در جمع فرهنگیان و.... یکسان باشد .اگر ثبات شخصیتی نداشته باشیم ، مدام مجبوریم مانند آفتاب پرست رنگ عوض کنیم و در جاهای مختلف از ماسکهای شخصیتی مختلف استفاده کنیم که این امر از تفکر یک انسان متعادل فاصله بسیار دارد.
قومی غمگین و خود مدان غم ز کجاست
قومی شادان و بیخبر کان ز چه جاست
چندین چپ و راست بیخبر از چپ و راست
چنین من و ماست بیخبر از من و ما است
منبع کنگره 60 : وبلاگ مسافرمازیاراعرابی
- تعداد بازدید از این مطلب :
2654