English Version
English

کارگاه آموزشی جهان بینی چهارشنبه؛ ازدواج

کارگاه آموزشی جهان بینی چهارشنبه؛ ازدواج

جلسه نهم از دوره شصت و چهارم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره 60 ویژه مسافران و همسفران سفر دوم، با دستور جلسه ازدواج، در روز چهارشنبه 97/10/19 با استادی و نگهبانی مهندس و دبیری مسافر میثم راس ساعت 9:30 آغاز به کار نمود.

سخنان استاد؛
امیدوارم حال شما خوب باشد، بحمدلله حال من هم خیلی خوب است.
چند نکته؛
زمانی در شعبه می توانند به یک نفر گل بدهند که من اینجا گل بدهم. یعنی اگر همسفر اینجا گل نگرفته باشد، در شعبه نمی تواند گل بگیرد.
ـ تحت هیچ شرایطی در شعب، پاکت نبایستی به کسی بدهید. پاکت فقط روز چهارشنبه داده می شود، یکی به راهنما و یکی به من بعنوان برند dst . کاری نکنید که مردم در فشار و تنگنا قرار بگیرند. پس در هیچ شعبه ای ما تحت هیچ شرایطی، پاکت نداریم. برای مرزبانان، در هفته مرزبانی، برای ایجنت ها، هفته ایجنت، برای دیده بان، هفته دیده بان.
ـ به عقیده من و بقیه عزیزان، تا می توانید استفاده از فضاهای مجازی را کم کنید. چون یک نکته خشک و بی روح می شود. به فرض، وقتی یک لژیون مطلبی را در کانال می گذارد، گویی یک موضوع خشک است. باید موضوعات را چهره به چهره بیان کنیم. زیبایی انسانها در کنار هم بودن، صحبت کردن، خندیدن و ... است.  حتی الامکان هرچه می توانید ارتباطات در فضاهای مجازی را به حداقل برسانید و بیشتر در لژیون ها و کارگاهها و با تلفن صحبت کنید.
ـ نامه های اوتی بایستی توسط خود راهنما نوشته شود. در گذشته، دبیر لژیون داشتیم و گفتیم که اینها را جمع کنید. چون دبیر، صاحب لژیون می شود. راهنما در لژیون 5 دقیقه باید صحبت کند. راهنما بحث را شروع می کند و بعد رهجوها صحبت می کنند. راهنما بایستی با رهجو صحبت کند و احوال او را بپرسد و مشکلات او را جویا شود، مثل یک حکیم باشی که نبض می گیرد و سوال می کند و بعد دارو را تعیین می کند.
ـ در فضای مجازی و تلگرام، شما نمی توانید سی دی ها را قرار بدهید. ما یک چیزی به اسم قانون کپی رایت داریم و باید آن را رعایت کنید. شخص باید حتماً یک چیزی برای گوش دادن آن پرداخت کند. یکی از عزیزان ما پزشک بود و می گفت مریض حتماً بایستی پول ویزیت را بدهد، حتی شده یک تخم مرغ بدهد. ایشان خدابیامرز دکتر هاشمی بودند. یک تخم مرغ از مریض می گرفت، ولی در عوض 10هزار تومان دارو می داد، برای اینکه عادت کند برای این نسخه ای که می گیرد، هزینه پرداخت کند.


ـ به هیچ عنوان، هیچ مشاوری، اجازه ندارد کسی را به پزشک یا کمپ معرفی کند. ما که افراد را نمی خواهیم به کمپ یا کلینیک ارجاع بدهیم! ما تحت هیچ شرایطی، حق نداریم چنین کاری را انجام بدهیم.
ممکن است در شرایط خاصی، من یک نفر را به یک پزشک یا مرکز، ارجاع بدهم. ولی شما این کار را انجام ندهید، چون مسئولیت شخص برعهده شده می باشد.
ـ مرزبانی، فقط یک دوره شد. در طول دوره کنگره، شخص فقط یک بار می تواند، مرزبان شود. مرزبانی یک دوره مدیریت بحران است و شخص بعد از اینکه این دوره را پشت سر گذاشت، باید برود. در ثانی، خدمت بایستی به همه برسد.
حالا وارد بحث شیرین ازدواج می شویم.
ما مباحث متعددی را مورد بحث قرار دادیم. یکی از مسائلی که در ازدواج و در صور پنهان نهفته است. حبّ بقاء است. یعنی برای اینکه انسان در روی کره زمین، بقاء داشته باشد و تولید نسل ادامه داشته باشد، مسئله ازدواج مطرح شده است. برای همین از نظر ادیان الهی، این قضیه مطرح شده است. اگر شما فکر می کنید که گفتند که حضرت مسیح ازدواج نکرد، فکر نمی کنم اینطور باشد. کشیش ها گفتند که ما ازدواج نمی کنیم بخاطر اینکه به خدا خدمت کنیم و تارک دنیا شدند، بعد تمام کشیش ها، کلی کودک آزاری داشتند و به پسر بچه های خردسال تجاوز کرده بودند، بنابراین فکر نمی کنم هیچوقت مسیح (ع) چنین خواستی داشته باشد که ازدواج نکنند و تجرد را انتخاب کنند.
یک نفر صحبت می کرد و می گفت: برای سال 2030 ، چهل درصد از مردمان ژاپن در سن کهولت هستند.


پس مهمترین بحث، بقای نسل انسان است و مسئله بعدی، حبّ ذات است. یعنی هر کسی، تمایل دارد که بعد از مرگش، یک نفر باشد که ذات او را به یادگار داشته باشند.
شرایط هم بسیار سخت شده است. در قدیم، دختران 15 ، 16 ساله و پسران 17،18 ساله به عقد هم در می آمدند. نه دختر حق انتخاب داشت و نه پسر. گاهی اوقات می گفتند که عقد این دوتا، در آسمان ها بسته شده است. گاهی تا دو نفر بدنیا می آمدند، می گفتند که این دو نفر برای هم به دنیا آمده اند.
ولی الآن بگونه ی دیگر شده است و حق انتخاب بر عهده بچه ها است، حتی خود من هم به اختیار فرزندانم گذاشته ام.
این است که ما با این مسئله فاصله گرفته ایم. یک زمانی، اوایل انقلاب، یکی از بزرگان، زمین می داد. به هرکی بچه بیشتر داشت، زمین بیشتر می داد. در قدیم تعداد بچه ها، خیلی زیاد بود. رفته رفته به مرحله ای می رسیم که جمعیت ما رو به منفی می رسد.
یکسری نکات در ازدواج است که باید به آنها خوب نگاه کنیم. خیلی مشکل است که شما یک ازدواجی انجام بدهید و همه چیز از قبل مشخص شده باشد. همیشه ازدواج یک ریسکی دارد و اینطور نیست که کسی که شما می خواهید، کاملاً ایده آل و باب میل شما باشد. چون انسان کمال جو است و ایده آل گراست. همیشه دنبال بیشترین و بهترین است.
باید شخص به یک مرحله لازم که رسید، این کار را انجام بدهد.
این هم مثل مثلث است، یک ضلع مذکر است، یک ضلع مونث است و یک ضلع ارتباط. این ارتباط بایستی به صورت سنتی و خانواده و بزرگان انجام بگیرد تا پایدار و بهتر باشد.


مهریه و جهیزیه که تعیین می شود، بایستی معقول باشد، در غیر اینصورت، حکم باطل است. داماد یک موتورگازی دارد و به داماد می گویند که باید به اندازه تاریخ تولدش سکه ی طلا مهریه اش کنی. این سم است، بخاطر اینکه اسلحه ای در دست دختر می شود. درست است که این میزان سکه بخاطر این است که پسر طلاق ندهد، ولی این قضیه برعکس اتفاق می افتد. مرد تا حرف می زند، زن می گوید، مهریه ام را میگذارم اجراء!!!!
مهریه باید قابل قبول باشد، اگر زیاد باشد آن طرف مشکل ایجاد می کند، اگر کم باشد این طرف مشکل ایجاد می کند و بایستی بالانس کنیم.
ما که کاتولیک نیستیم و این نعمت بزرگی است. کاتولیک ها، اگر زن بگیرند و طلاق بدهند، دیگر نمی توانند ازدواج کنند، ولی ما که می توانیم یک زن دیگر بگیریم. منظورم این است که وقت خودتان را تلف نکنید، اینطور نیست که من آنقدر صبر می کنم که یک نفر پیدا شود و باب میل من باشد.
گذشت زمان، بین انسانها محبت ایجاد می کند و رفته رفته محبت ها بیشتر می شود.
در کنگره هم ازدواج ایرادی ندارد، به شرطی که طبق سنت ها و از طریق خانواده ها انجام شود. هیچکس هم در کنگره، دلال محبت بین آدمها نشود، یک خانم در گروه همسفر، به دنبال شوهر یا زن، برای کس دیگر نگردد.
اگر طبق سنت ها اقدام کردید، گفتند : نه، تمام است، دیگر دشمنی و پافشاری نکنید. اگر هم یک نفر را دوست دارید و می خواهید خواستگاری کنید، بروید بگویید.


الآن زندگی تغییر کرده است، در قدیم یک قابلمه و لباس و چراغ نفتی و لحاف و ... بود و تمام. نه تلویزیون بود، نه یخچال و نه چیز دیگری.
ولی الآن یخچال ساید، ماشین لباسشویی، ماشین ظرفشویی، تلویزیون چند اینچ و ... می خواهند، همین ها 100 میلیون تومان هزینه می خواهد. یک مقدار آسان بگیرید و کوتاه بیایید، قضیه را سخت نگیرید. خانواده ها هم بایستی کمک کنند.
شما که میانسال هستید، بایستی از الآن در فکر حمایت از فرزندانتان باشید.
شما هم در تمام گروهها می توانید، در مورد ازدواج صحبت کنید و از تجربیات یکدیگر استفاده کنید.
گفت آسان گیر کارها که از روی طبع
سخت می گیرد جهان بر مردمان سخت کوش
مسئله دیگر؛ یکسری تا به یکدیگر می رسند، بهم می گویند که فلانی چرا ازدواج نمی کنی؟ خوب اگر می توانست که خودش تا الآن ازدواج کرده بود، کاسه داغ تر از آش نشوید. این کار باعث آزار طرف مقابل می شود.

 

نگارنده: مسافر احمد شریفیان

نام فایل

تاریخ

لینک

فایل صوتی سخنان مهندس

97/10/19

دانلود

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .