روز سه شنبه مورخه 97/09/06 راس ساعت 15:45 لژیون درمان سیگار (ویلیام وایت) با کمک راهنمایی مسافر "آقای احسان" دستور جلسه " وادی سوم و تاثیر آن بر روی من" در نمایندگی دانیال اهواز برگزار شد.
وادیها بسیار پرارزش و مهم هستند زیرا اگر وادیها را کاربردی نکنیم مسیر حرکت ما بسیار سخت میشود، ما نمیتوانیم به کسی که فقط قطع مصرفشده است بگوییم به درمان رسیده است زیرا یکسری کارها و قوانین که مربوط به جهانبینی میباشد را انجام نداده است، نشانههای درمان رسیدن به حال خوش و آرامش است. سفر ما سفری است از قهر به مهر از تاریکی به روشنایی و بقول استاد امین این سفر نیاز به پل دارد و پلهای این مسیر وادیها هستند برای راحتتر سفر کردنِ یک مسافر، وادیها بستری هستند برای به درمان رسیدن و اگر در این مسیر به مقداری حال خوش رسیدیم نباید باعث سبک شمردنِ سفر شود چون این مسیر و جاده بسیار لغزنده میباشد و اگر مراقب نباشیم سقوط خواهیم کرد، ولی اگر بذر رسیدن به درمان و تعادل را در خودمان بکاریم دیگر همهکارهای مربوط به درمان را جدی خواهیم گرفت.
در کنگره به ما گفته میشود برای رسیدن به حال خوب احتیاج به یک فکر خوب است، برای رسیدن به تعادل ابتدا باید ببینم فکرم نسبت به خودم و کارهایی که میخواهم انجام بدهم چگونه است، ما در کنگره معتقد هستیم که یک فکر خوب هم مانند یک بذر خوب را باید بکاریم و اینکه چه مقدار خواست دارم و خواهان رهایی میباشم در تلاش کردنِ من مشخص میباشد، برای خواستههای که ما را به حال خوش میرسانند باید جنگید یعنی آنقدر خواسته ما باید قوی باشد که هر مشکلی برایمان پیش بیاید با تلاش مشکلاتمان را حل کنیم. در این مسیر باید وظایفمان را بشناسیم و به آنها کاملاً عمل کنیم و هر چه که راهنمای به ما دستور میدهد باید انجام بدهیم وقتی به ما گفته میشود که مشارکت کنیم، نظم داشته باشیم، تکالیفمان را انجام بدهیم باید انجام بدهیم و در هرکجا که کم بگذاریم مسیر برای ما سخت میشود و عقب میمانیم، ما زمانی از سفر خود لذت میبریم که به پیمانی که با کنگره و راهنما بستهایم پایبند باشیم و این پایبندی فقط به سود خودمان میباشد ولی اگر خودمان نخواهیم هیچ تغییری نخواهیم کرد، هیچکس ما را بهزور به کنگره نیاورده است، به هیچکس نمیتوانیم حال خوش را بهزور بدهیم، باید نگاهمان را نسبت به درمان سیگار تغییر بدهیم و ببینیم در جمعی قرارگرفتهایم که زمانی سیگاری بودند و سیگار خود را درمان نمودهاند و اکنون در حال خدمت کردن میباشند و به حال خوش رسیدهاند وعدهای دیگر هم هستند که سیگار مصرف میکنند و مجبورند در سرما و گرما و در هر شرایطی سیگار مصرف کنند و حرکات و رفتارشان با دوستانی که سیگارشان را درمان کردهاند متفاوت است زیرا ما این مطلب را بهخوبی میدانیم که سیگار حال ما را خراب میکند میدانیم سیگار باعث میشود که زود از کوره دربرویم و از تعادل خارج شویم، میدانیم سیگار خواب و سیستم گوارش ما را با مشکل روبرو میکند و خیلی از مشکلات دیگر و ما معتقد هستیم که سیگار کشیدن یک عمل ضد ارزشی است و یقیناً تا زمانی که یک فعل ضد ارزشی انجام میگیرد ما به حال خوش نخواهیم رسید، سیگار مانند یک سد عمل میکند به ما میگویند مشارکت کن میگوییم حسش را نداریم، به ما میگویند منظم باش و خدمت کن میگوییم نمیتوانیم، تمام این مسائل برمیگردد به این مانع بزرگ، ما در کنگره سیگار را بهعنوان یک آنتی ایکس میشناسیم، شاید جامعه سیگار را بهعنوان دخانیات بشناسند ولی ما میدانیم که سیگار در جسم ما باعث جایگزینی میشود و به خاطر همین جدا شدن از سیگار سخت است و برای جدا شدن نیاز به اصول و قوانین حسابشده میباشد.
وادی سوم به ما میگوید که بعد از یک تفکر سالم و گذشتن از ترسها و ناامیدیها اکنون وارد دنیایی میشویم که باید عملکرد داشت، دنیایی که مشکلات را ببینیم و بهدوراز هرگونه زیادهخواهی و طلب کار بودن به سمت رفع موانع حرکت کنیم. بعضیاوقات انتظار داریم که همه با من همکاری کنند خانواده، کنگره، راهنما همه با من مدارا کنند درصورتیکه ما وقتی به کنگره میآییم باید شاگرد بشویم و هر چه که به ما گفته میشود را انجام بدهیم زیرا اگر امروز فرمانبردار خوبی نباشیم فردا به فرماندهی نخواهیم رسید. بستر کنگره برای یادگیری بسیار وسیع است باید هدف اول ما یادگیری باشد و تمام مسئولیت زندگی خود را بپذیریم. جناب مهندس میفرمایند سه وادی اول را اگر رهجویی مدنظر خود قرار دهد به درمان میرسد و این نشان از اهمیت وادیها و سه وادی اول میباشد، اگر زرنگ باشیم وقت میگذاریم برای یادگرفتن، اگر زرنگ باشیم مثل دوستانی که پیام درمان سیگار را گرفتند و درمان شدند ما هم درمان خودمان را جدی میگیریم و به دنبال ارتقا هستیم و این نوعی زرنگی میباشد ما در کنگره معتقد هستیم زیر کار دررفتن زرنگی نیست بلکه زرنگ فردی است که فرمان را میگیرد و انجام میدهد. مسیر زرنگی در کنگره با بیرون از کنگره در خیلی از نقاط باهم متفاوت است زرنگی برای ما خارج شدن از ضد ارزشها و خارج شدن از تاریکی میباشد، بقول آقا امین گذشتن از ضد ارزشها، درهها و پرتگاههای عمیق دارد و یکلحظه ممکن است رو به سقوط برویم همیشه باید هوشیار و مراقب باشیم و بعضیاوقات سقوط طور دیگری است یعنی از جایی ضربه میخوریم که فکر میکنیم آن کار را خوب بلد هستیم، در دریا کسی غرق میشود که شناگر باشد، کسی که شنا بلد نیست پایش را هم در آب نمیگذارد،. ما هم باید خیلی مراقب باشیم هرگاه احساس کردیم که خیلی چیزها را یاد گرفتیم نباید مغرور شویم که اگر اینگونه بود سقوط خواهیم کرد و بدانیم که مسائل بسیار زیادی وجود دارد که باید یاد بگیریم و در مسیر یادگیری با مشکلات روبرو شویم و آنها را از سر راهمان کنار بزنیم و اینیک لذت وصفناشدنی دارد که باید درک شود، پس به خودمان بیاییم و از این حس خوبی که در کنگره جاری میباشد استفاده کنیم و بدانیم که چقدر میشود آرامش داشت و سالم زندگی کرد و کنار کسانی باشیم که حالشان خوب است.
نگارش: مسافر علی (لژیون ششم)
عکس: مسافر رامین (لژیون دوم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
3007