باران رحمت و بخشش؛ گفت و گو با مسافر محسن عضو لژیون مالی

لطفاً به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید؟

سلام دوستان محسن هستم مسافر با 15 سال تخریب وارد کنگره شدم، آنتی ایکس مصرفی شیره و تریاک 12 ماه به راهنمایی آقای سید حسینی و به روش DST  با داروی OT سفر اولم طول کشید، ورزش در کنگره والیبال و در حال حاضر 17 ماه است که از دام اعتیاد رها شده ام.

چند سال که  در کنگره هستید و علت موفقیت خودتان را چه چیزی می دانید؟

تقریباً دو سال ونیم است که من در کنگره هستم .

اصولا موفقیت یک بحث نسبی است و من هم در سفر اولم  موفق بودم، ولی هنوز خیلی کارها مونده که برای جسم و جهانبینی خودم باید انجام بدهم. دلایل زیادی دارد که من به این  موفقیت نسبی  رسیدم و میتوانم مختصراً  مهمترین آنها را برای شما ذکر کنم، اطاعت و فرمانبرداری از راهنما، رعایت همه  قوانین و حرمتهای کنگره 60، اعم از  حضور در جلسات، پوشش مناسب،  تغذیه درست، ورزش ، حضور فعال در پارک طالقانی، فعالیت در شعبه و جلسات و لژیون و... به طور خلاصه سعی کردم هر سه ضلع مثلث درمان را کاربردی کنم.

بنظر شما کنگره 60 با سایر مراکز درمانی چه تفاوتهای دارد؟

بنظر حقیر مقایسه کنگره 60 با سایر NGO ها و مراکز درمانی ، قیاس مع الفارق است و تشابهات زیادی مشهود نیست. البته سایر مراکز درمانی اسم دهان پر کن و عوام فریبانه ای دارند، و متاسفانه همین موضوع باعث شده که عده ای از بیماران از روی استعسال مسیر درمان اعتیاد را اشتباه طی میکنند و نه تنها درمان نمیشوند بلکه به جهت تکرار تعداد دفعات حضور در این مراکز توسط فرد بیمار و عدم موفقیت سرخورده و ناامید میگردند، از درمان همیشگی و اگر بخواهم بیشتر از این اطاله کلام نکنم میتوانم بگویم صورت مسله اعتیاد و روش درمان DST با داروی شفا بخش OT و ایضاً آموزشها جهانبینی،  تفاوتهای بنیادینی را بین درمان کنگره و ترک مواد سایر مراکز  حادث میکند. صحت اظهارات حقیر با خروجی و پایداری درمان کنگره قابل اثبات میباشد.

از نظر شما مهمترین آموزشی که در کنگره گرفتید چه بوده است؟

فکر میکنم هر آنچه که در کنگره بعنوان آموزش ارائه میگردد مهم و کاربردی و ناب است و خیلی سخت که بین آموزشهای کنگره سبک سنگین واهم و مهم کرد. ولی برای اینکه پاسخ شما را هم داده باشم عرض میکنم،  حقیر نتوانستم برای این شعر مولانا مصداق عینی، در این عصر و زمونه پیدا کنم به غیر از فلسفه وجودی کنگره 60 و عملکرد و خروجی آن.

حضرت مولانا می فرماید : باران  که شدی مپرس این خانه کیست

سقف حرم و  مسجد و میخانه یکیست

آری باران رحمت، شفقت و عشق در کنگره 60 بر همه انسانهای طالب رهائی یکسان می بارد و هرگز تفاوتی بین فقیر و غنی، رئیس و مرئوس، مهندس و مغنی و مسلمان و غیر مسلمان ندارد.

لطفاً نگرش خود را قبل و بعد ورود به کنگره بگویید؟

راستش من قبل از حضور در کنگره  تصورم این بود که، تعدای  مصرف کننده که به آخر خط رسیدند، دور هم جمع می شوند و از دوران مصرف و تجربیات خماری و نشئگی خودشان برای هم صحبت میکنند و شاید هم کسی در جمع آنها خواستار ترک اعتیاد باشد و چند صباحی هم مصرف مواد رو ترک نماید، ولی مجدداً به مواد رو می آورند چون فقط مواد را کنار گذاشته اند  و جسم و رو ح اش بازسازی نشده است. کل تصور من این بود .

ولی زمانیکه اذن ورود به کنگره صادر شد و حقیر در جلسات شرکت کردم و در فرآیند آموزش و درمان قرارگرفتم متوجه حقایق اعتیاد و روش درمان قطعی آن  شدم. عقل سلیم حکم کرد تنها راه رهایی از دام اعتیاد راه کنگره 60 میباشد.

از نظر شما یک مسافر خوب باید چه خصوصیاتی داشته باشد؟

اطاعت و فرمانبرداری از راهنما ، رعایت همه  قوانین و حرمتهای کنگره 60  حضور در جلسات، پوشش مناسب  تغذیه درست، ورزش، حضور فعال در پارک طالقانی، فعالیت در شعبه و جلسات و لژیون و... خلاصه اینکه توجه کامل به هر سه ضلع مثلث درمان و کاربردی کردن آموزشهای که فرا میگیرند. البته این نکته را هم تذکر میدهم اول به خودم دوم به همه اعضاء کنگره 60 که اگر سفر کردید و درمان شدید و رفتید پی زندگی خودتان ولی حالت هنوز خوب  نیست! بدان و آگاه باش که  در اموالت حقی از افرادی است که در آینده به کنگره اذن ورود پیدا میکنند و تو آن حق و دینی که بگردن داشتی به کنگره پرداخت نکردی.

چه  حسّی باعث  شد که وارد لژیون مالی شده و عضو آن باشید؟

من یک کارمند هستم تکلیف  حداقل و حداکثر حقوق و مزایای من روشن است، اصلاً  متموّل نیستم. پیش خودم یک دو دو تا چهار تا کردم دیدم به طور متوسط در ماه پانصد هزار تومان خرج مواد نمیدهم. کلی از اضافه کار و ماموریت می افتادم در زمان مصرف، این فرهنگ اعتیاد که انسان را وادار به کوتاه آمدن در مقابل مسائل و مشکلات  میکند دیگر در من صادق نیست. حقم رو میگیرم، خوب این موضوعات درآمد من را افزایش داد  و همچنین برکتی که با ورود به کنگره تو زندگی من افتاد، آبرو، سلامتی  و حال خوش که بدست آوردم و... خیلی از این مطالب را که گفتم که با پول قابل سنجش نیستند. همه این موارد را مدیون کنگره هستم. بنظر شما به شکرانه این همه نعمت و برکت مادی و معنویی، ورود به لژیون مالی حداقل کاری بود که باید انجام میدادم. خوب دم مسیحای کمک راهنما فهیم و عامل به فرایض من، جناب آقای حسینی هم بسیار موثر بود، و خیلی حس خوبی دارد. شاید بخش ناچیزی از بدهی و دین  بی اندازه خودم را به کنگره از این طریق جبران کنم.  

وظیفه لژیون مالی چیست ؟ و چه اهدافی رو دنبال میکند؟

هر گروهی برای بقای خود علاوه بر مسایل معنوی به مادیات هم نیاز دارد و کنگره هم با توجه به اینکه از هیچ منبع دولتی و خصوصی کمک مالی دریافت نمی کند. از این قائده کلی مستثنی نیست. در همین راستا آقای مهندس  دستور تشکیل لژیونهای مالی برای تقویت پایه های مالی شعبات و کنگره صادر فرموده است. تا هم امکان بقاء در شرایط آبرومند را فراهم سازد و هم توسعه نمایندگیهای  در شهرستانها و حتی کشورهای دیگر و تاسیس یک دانشگاه که نیاز جدی انسانهای امروزی هست را به مرثه ظهور برساند.

چند سال است که عضو لژیون مالی هستید ؟ و پیام شما برای اعضاء دیگر کنگره چیست؟

من بلافاصله بعد از اتمام سفر اولم وارد لژیون مالی شدم(تقریبا یک سال ) اینکه چه پیامی برای دوستان دارم در پاسخ سوالات قبل عرض کردم  در یک کلام بگویم که دوستان اگر میخواهند بعد از درمان سیستم ایکس شان  خوب کار بکند باید ببخشند و لاغیر   

صادقانه  بگویید از زمانی که  وارد لژیون مالی شده و عضو آن شدید آیا تاثیر یا تغییری در زندگی شخصی شما حاصل شده است ؟

ببینید من از نظر جایگاه اداری و پست مقام ارتقاء پیدا نکرده ام،  البته این موضوع بنا به دلایل  شخصی و به خواست خودم بوده است، خوب بالطبع حقوق من هم تغییری نداشته است  ولی همانطور که در سوال قبلی عرض کردم : عوامل دیگری باعث افزایش مزایا و درآمد من شده است مثل اضافه کار و ماموریت داخلی و خارجی که در زمان مصرف  از دستم میدادم، کوتاه نیامدن در مقابل مسائل و مشکلات  یا باج  ندادن به خاطر فرهنگ اعتیاد، به قول معروف حقم رو میگیرم خوب این موضوعات در آمد من را افزایش داد و همچنین برکتی که با ورود به کنگره در زندگی من افتاد اصلاً با رقم و ریال قابل سنجش نیست.

افق و آینده کنگره 60  را چگونه میبینید ؟

افق کنگر 60 را میبینم که جهانی خواهد شد و افتخار تاریخ بشریت از ازل تا ابد و خوش به سعادت آنها که سهمی، هرچند کوچک و ناچیز در این راه دارند.

کلام آخر :

حرف آخر من اینکه دوستان، اگر در گذشته کنگره 60 آدمهای با اندیشه والای انسانی با گذشت از همه توان مادی و معنوی خود این بستر را فراهم نکرده بودند، امروز زندگی و حال روز من و امثال من قطعاً بسیار اسفناک و شاید هم خیلی چیزهای که داریم مثل کار و آبرو، خانواده و... را از دست داده بودیم. پس بیایید به این  نکته عمل کنیم،                

دیگران کاشتند ماخوردیم ....................ما بکاریم دیگران بخورند

و تمام عرایض بنده ناظر بر این موضوع است که همواره فراموش نکنیم  بدهکار کنگره 60 هستیم و بدهی را باید پرداخت کرد. انشا الله دوستان را در لژیون مالی زیارت کنیم "آمین "

تهیه و نظیم: وبلاگ نمایندگی شادآباد