English Version
English

لژیون درمان وابستگی به دخانیات؛ نمایندگی ارتش

لژیون درمان وابستگی به دخانیات؛ نمایندگی ارتش

لژیون درمان وابستگی به دخانیات (ویلیام ال وایت) در تاریخ 97/4/26 روز سه‌شنبه در نمایندگی ارتش به راهنمایی مسافر رضا(لژیون1) و مسافر ایمان(لژیون2)

خلاصه سخنان استاد، مسافر رضا:

آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است، دوستان تنها پیوند محبت ما را به یکدیگر متصل نگاه خواهد داشت. بسیار خوشحال هستم که مجدداً در خدمت شما عزیزان هستم. این دستور جلسه «حرمت کنگره ۶۰، چرا در کنگره ۶۰ رابطه کاری و مالی ممنوع است؟» مانند همه دستور جلسات کنگره ۶۰ مهم است اما این دستور جلسه جزء آن دسته موضوعاتی است که کنگره ۶۰ را روی پای خود نگاه داشته است.

 رابطه میان ما در کنگره ۶۰ بسیار محکم و بر پایه عشق و محبت است اما این رابطه محکم هیچ‌گاه از آن حدومرزی که حرمت‌ها برای ما تعیین کرده است خارج نمی‌شود و اختلاف و وجه تمایز ما با مکان‌های دیگر در این است، مثلاً درکنگره ۶۰ ما می‌دانیم که نباید از الفاظ ناشایست استفاده کنیم درصورتی‌که این بی‌اخلاقی‌ها در جامعه و در خیلی از محافل باب شده است، گویی هر چه از الفاظ ناشایست یا فحش بیشتر استفاده کنی، انسان بامزه و خون گرمی هستی و این تصور من تا قبل از ورود به کنگره ۶۰ بود ولی در حال حاضر متوجه شده‌ام که اگر از این الفاظ استفاده نکنم از احترام بیشتری برخوردار هستم و خون گرمی و صمیمیت منوط بر این نیست که از این الفاظ ناشایست استفاده کنم.

رابطه من با راهنمایم بر پایه عشق و محبت است و من راهنمایم را بسیار دوست دارم اما به‌طور مثال هیچ‌وقت با راهنمایم تماس نمی‌گیرم تا بگویم که آقا مجتبی هستید تا با هم شام بیرون بریم و یا ایشان را دعوت کنم که به خانه من بیایند، ما هیچ‌وقت یک چنین رابطه‌ای را نداریم؛ هرکدام از جملات و کلماتی که در آموزش‌ها و یا حرمت کنگره ۶۰ به کار می‌رود دریایی از معنی است. همه‌چیز در کنگره60 به‌صورت دی اس تی است و به‌مرورزمان حاصل می‌شود که این بهترین حالت است اما گاهی هم باتجربه کردن به دست می‌آیند که متأسفانه بهایی هم دارد و باید پرداخته شود، هرکسی که در کنگره ۶۰ رابطه مالی و کاری ایجاد کرده است از کنگره رفته است، کار ما در کنگره ۶۰ بسیار روشن و مشخص است که درمان اعتیاد است.

کنگره ۶۰ کار من را راحت کرده است، زمانی که کسی از من درخواست قرض پول می‌کند، جواب آن‌یک جمله کوتاه است: قوانین و حرمت‌های کنگره60 این اجازه را نمی‌دهد و این حرفی است که من همیشه در این‌گونه موارد به کار می‌برم، این هدف ما در کنگره ۶۰ نیست برای همین است که در کنگره ۶۰ مانده‌ایم. چرا محیط کنگره ۶۰ امن شده است؟ به این خاطر است که این حرمت‌ها وجود دارد و اجراشده است؛ من حرمت‌ها را مانند لایه ازن و اکسیژن در آن می‌بینم که از ورود اجرام آسمانی بر روی زمین جلوگیری می‌کند. جناب مهندس دژاکام در هفته پیش بیان کردند که نباید از القاب حاج آقا استفاده کرد و در ادامه خاطرنشان کردند که به این دلیل می‌گوییم کنگره ۶۰ مقدس است که به سمت نور درحرکت است و انسان‌ها را رهایی می‌بخشد، پس این مقدس بودن به این دلیل نیست که من در اینجا را ببوسم و یا با تعظیم وارد این مکان شوم.

اینجا جای ایجاد درآمد، رابطه کاری و اشتغال‌زایی نیست و مطمئن باشید که آن دسته از افرادی که به دنبال این‌گونه مسائل هستند، به‌صورت خودکار از این گردباد سبز به بیرون پرتاب خواهند شد.

خلاصه سخنان استاد، مسافر ایمان:

در هر مکان و سازمانی یکسری قوانین وجود دارد که باعث می‌شود انسان‌ها از مسائل آسیب‌زننده مصون بمانند؛ گذشتگان ما آدم و حوا برای این رانده شدند که از حریم‌ها پای بیرون نهادند و طبیعتاً باید تاوان آن نیز پرداخته شود، پس مسلماً محترم نشمردن قوانین و حرمت‌ها بهایی خواهد داشت و من باید تفکر کنم که آیا می‌توانم بهای آن را بپردازم؟ ما زمانی که وارد سوپرمارکت هم می‌شویم لحظه‌ای تفکر می‌کنیم که چه چیز احتیاج داریم و اصلاً چقدر پول همراه خود داریم و در مورد حرمت‌ها نیز این‌چنین است و باید در ابتدا آن‌ها را بشناسیم و فکر کنیم که چرا می‌خواهیم حرمت‌ها را نادیده بگیریم و آیا عبور از آن‌ها ارزش خواهد داشت؟ آیا عبور نکردن از آن‌ها و محترم شمردن آن‌ها برایمان مفید است؟ در آن زمان بهتر می‌توانیم تصمیم بگیریم.

آیا دروغ گفتن در کنگره ۶۰ درست است؟ یا اصلاً به چه دلیلی دروغ می‌گوییم؟ مثلاً چرا باید در مورد ساعت ورودم به نمایندگی و یا اندازه دارویی که می‌خورم به راهنمایم دروغ بگویم؟ باید این مسئله را بدانم که نه‌تنها با دروغ گفتن و رعایت نکردن کلیه حرمت‌ها چیزی به دست نخواهم آورد که خیلی چیزها را نیز از دست خواهم داد. در حرمت‌ها این‌گونه آمده است که نباید رابطه کاری و مالی ایجاد کرد، من با یکی از مسافران این رابطه را ایجاد می‌کنم و معامله‌ای با سود ده میلیارد انجام می‌دهم، آیا این معامله برای من خوب است؟  اصلاً کار درستی است؟ من می‌گویم نه زیرا بعدازآن حالم خراب می‌شود، تنها جایی که من در آن آرامش دارم کنگره ۶۰ است و اگر این ده میلیارد به‌احتمال یک درصد هم این آرامش را از من بگیرد اشتباه است. من در یک جامعه شلوغ، با دردسرهای کاری بسیار و استرس‌ها به کنگره ۶۰ می‌آیم تا دو تا سه ساعت آرامش و حال خوب را تجربه کنم، حالا چه چیزی ارزش این را دارد که من را از این محیط پرانرژی دور کند؟

من با طی کردن راه و روش کنگره ۶۰ به درمان می‌رسم و کم‌کم به هر سه ضلع درمان اعتیاد یعنی جسم، روان و جهان‌بینی خود سروسامان می‌دهم و باعث عملکرد درست و سالم سیستم شبه افیونی خود می‌شوم، حال با درست عمل کردن جسم، روان و جهان‌بینی ام، یک زندگی صحیح، سالم و موفق را خواهم داشت البته با تلاش و طبیعتاً جامعه نیز از من راضی خواهد بود و من تبدیل به فردی مفید برای جامعه خواهم شد؛ چه چیزی از این‌ها باارزش‌تر است و من حاضر هستم تمام این حسنات و داشته‌ها را به چه قیمت از دست بدهم؟ اینجاست که باید تفکر کنم.

 

نگارنده و عکاس: مسافر روزبه
تهیه و تنظیم: مسافر محمدحسین
منبع: کنگره60، نمایندگی ارتش

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .