هفتمین جلسه از دوره چهل و هشتم سری کارگاههای آموزشی خصوصی ویژه همسفران نمایندگی البرز کرج به استادی مرزبان همسفر زهره، نگهبانی همسفر معصومه و دبیری همسفر فرین با دستور جلسه «وادی دوم و تآثیر آن روی من» در تاریخ ۴ اردیبهشتماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۶ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
وادی دوم میگوید: هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد هیچکدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.
ما در وادی اول یاد گرفتهایم که هر کاری را با تفکر انجام دهیم و هر ساختاری با تفکر شروع میشود، یعنی هر کاری که میخواهیم انجام دهیم باید راجع به آن فکر کنیم تا بتوانیم بهترین عملکرد را داشته باشیم. وادی دوم به ما میگوید که هیچکدام از مخلوقات خداوند جهت بیهودگی به این دنیا نیامدهاند و هر کدام یک رسالت و هدفی دارند و بهخاطر همان هدف آفریده شدهاند، انسان که اشرف مخلوقات نامگرفته و حتماً هدف و رسالتش خیلی بالاتر و بزرگتر از همهٔ مخلوقات است بهخاطر اینکه به انسان اختیار داده شده و انسان میتواند انتخاب کند که راه خوب را برود یا راه بد را برود.
در ابتدای وادی هم میگوید: ما در یک جنگ نرم قرار گرفتهایم، جنگ با مشکلات و ناملایمات زندگی، برای چه؟ برای اینکه صیقل پیدا کنیم همانند یک الماس. خب حالا که قرار است ما بجنگیم خداوند مهربان ادوات و وسایل جنگ را هم در وجود ما به ودیعه گذاشته است و ما میتوانیم از انواع و اقسام آنها برای مبارزه با مشکلاتمان استفاده کنیم حالا یک سری از این ادوات ارزشها هستند، مانند: عشق، محبت و دوستی و یک سری از این ادوات راههای ضد ارزشی هستند مانند: خشم، کینه و نفرت.
اگر ما بخواهیم با خشم، کینه و نفرت به سراغ ناملایمات زندگی برویم مسلماً نتیجهٔ منفی میگیریم. قبل از کنگره من با مسافری زندگی میکردم که مواد مصرف میکرد و فکر میکردم که هر چقدر به او بیمحلی کنم و به او اهمیت ندهم او به راه میآید درصورتیکه اشتباه میکردم این آدم مثل یک بمب ساعتی بود که هر لحظه امکان داشت منفجر شود و من دقیقاً خود را در معرض ترکشهای او قرار میدادم و ضربه میدیدم و روزبهروز فرسودهتر و ناتوانتر میشدم، تا اینکه خداوند عنایت فرمود و راه کنگره را به من نشان داد و تازه فهمیدم که کارم بسیار اشتباه بود. با آموزشهای کنگره یاد گرفتم خود را از تیررس این ترکشها کنار بکشم و بهآرامی و با نرمی باعث شوم که این بمب خنثی شود و فهمیدم که با عشق و محبت میتوانم کاملاً یک محیط خوب و آرام در خانه به وجود آورم و مسافرم هم خیلی راحتتر بتواند با این مسئله کنار بیاید و بچههایم راحتتر باشند.
یکی از مشکلات بزرگی که همهٔ ما با آن مواجه هستیم در کنار یک مصرفکننده قرار گرفتهایم بهعنوان مادر، همسر، خواهر و یا فرزند. این مشکل مشکلی است که طبیعتاً باید با آن بجنگیم، آموزشها به من این را فهماند که باید صبر کرد و با صبر و تحمل ناملایمات، این مشکلات را پشت سر بگذارم و آموختم در جایی که باید قرار بگیرم قرار گرفتهام و این رسالت و هدف آفرینش من است که من بهعنوان یک همسر در مرحله اول بتوانم در کنار مسافرم باشم، در مرحله دوم بتوانم مادر خوبی برای فرزندانم باشم تا آنها را درست هدایت کنم، در مرحله بعدی دختر خوبی برای پدر و مادرم باشم تا بتوانم به آنها کمکی کرده باشم. اینها اهدافی بود که من واقعاً از آنها غافل بودم و فقط فکر این بودم که چگونه عصبانیت را در خود از بین ببرم؛ ولی راه به جایی هم نمیبردم. یاد گرفتم که گذشتهام را دور بریزم و خشم و نفرت را از خود دور کنم. وقتی میتوانیم برای مبارزه با مشکلات زندگی و پستی بلندیهای آن زره ای از محبت و عشق را تن کنیم چرا باید این کار را نکنیم. ما با شناخت و آگاهی میتوانیم این زره را بر تن کنیم و این شناخت و آگاهی با تزکیه و پالایش و دورکردن ضد ارزشها از وجود خودمان و باگذشت زمان ذرهذره به وجود میآید.
و در ادامه نفرات برتر آزمون شماره ۴ از دوره سوم «نمایندگی البرز» اعلام شد.
رتبه اول: همسفر معصومه با کسب نمرهٔ ۱۹، راهنما همسفر ستاره (لژیون چهارم)
رتبه دوم: همسفر زهرا با کسب نمرهٔ ۱۸/۷۵، راهنما همسفر ستاره (لژیون چهارم)
رتبه سوم: همسفر زهره با کسب نمرهٔ ۱۸/۲۵، راهنما همسفر فاطمه (لژیون هشتم)
و در ادامه اعلام ورود به «سفر دوم جهانبینی» همسفر لیلا به راهنمایی همسفر کبری از لژیون سوم با «نوشتن ۴۰ سی دی»؛
و همچنین «نوشتن ۳۰ سی دی» همسفر فاطمه به راهنمایی ایجنت همسفر فریبا «نمایندگی البرز»؛
حضور اسیستانت مرزبانان خانم آذر در نمایندگی البرز و بازدید از دفاتر خدمتگزاران؛
عکس: همسفر سپیده (مرزبان خبری)
تایپ: همسفر فرین، راهنما همسفر زهرا (لژیون شانزدهم)
ویرایش و ارسال: همسفر پریسا، راهنما همسفر سحر (لژیون دهم)
همسفران نمایندگی البرز (کرج)
- تعداد بازدید از این مطلب :
278