به نام قدرت مطلق الله
هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی نهد؛ هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر به هیچ فکر کنیم. در وادی اول که وادی تفکر بود، یاد گرفتم که درست فکر کنیم اینکه؛ اصلا به چه چیزهایی باید فکر کنیم و به چه چیزهایی نباید فکر کنیم و تفکر یک حرکت درونی است که ترسیم کننده رفتارهای بیرونی ما است، تفکر یعنی حرکت از یک نقطه مجهول به طرف یک نقطه معلوم.
اما وادی دوم؛ در ابتدای وادی از یک جنگ نرم صحبت شده است که این همان کار کردن انسان روی خود و رفتن به سمت ارزشها، تزکیه و پالایش میباشد؛ بودن در مسیر ارزشها و صراط مستقیم ممکن است سخت و طولانی باشد، برای همین ممکن است شخص در یک جایی ناامید شود و احساس پوچی کند و از دست خودش، هستی و حتی خداوند گله و شکایت کند، این احساس زمانی بوجود میآید که شخص از صراط مستقیم خارج شده باشد اما باید بدانیم که ناامید بودن بزرگترین سلاح شیطان در برابر انسان است که انسان در تاریکیها فرو رود و اعتماد به نفس خود را از دست بدهد.
وادی دوم به ما میگوید: هیچ مخلوقی در این جهان و در این هستی به جهت بیهودگی خلق نشده است، همه و همه از ریز و درشت و از اول تا آخر، همه دارای نقش و عملکرد خاص خود هستند که هیچ چیزی نمیتواند جای آن نقش و عملکرد را پر کند. هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم، همه ما دارای خصوصیات و تواناییهای خاص خودم هستیم که نظیر آن وجود ندارد؛ هر یک از ما، نسخهای منحصر به فرد از قدرتها و تواناییهایی هستیم که خداوند به ما داده است.
در این وادی مهمترین موضوعی که باید بدانیم این است که ما در اثر تفکر غلط و در مسیر ضدارزشها برای خود مشکلاتی را بوجود آوردهایم که این مشکلات روی ساختار جسم ما تخریبهای فراوانی را ایجاد نموده که خود را به صورت انواع و اقسام بیماریها بروز بدهد؛ اگر با دقت به هستی نگاه کنیم، خواهیم دید که خداوند هیچ چیزی را جهت بیهودگی نیافریده اما اگر ما به این باور نرسیده باشیم به خاطر تصورات و پندار نادرست ما است که نتوانستهایم به هسته درونی یا فلسفه وجودی آن چیزها پی ببریم.
ما نیز به عنوان مخلوق الهی به دلایلی جهت را گم کرده و از مسیر اصلی خارج یا دور شدهایم پس این وظیفه ما است که تمام افکار غلط و گذشته خود را رها کرده و با دل بستن به جرقههایی هر چند کوچک حرکت خود را در مسیر روشنایی ادامه دهیم. این جرقهها ذرهذره راه را برای ما روشن مینمایند و به ما یادآوری میکند که در درون خود نیروهایی داریم که مانند آتشفشان خاموش هستند، شاید این نیروها به خاطر تخریب قدرت خود را از دست دادهاند اما هنوز وجود دارند که اگر به آنها توان حرکت دهیم روزی دوباره قدرتمند شده و به یاری ما خواهند آمد.
اصولا انسان برای پی بردن به عظمت روشنایی، تاریکیها را تجربه میکند تا بتواند از گذرگاههای سخت عبور کند و ذرهذره اقدام به حل مسائل خود کنند و باید به این نکته مهم نیز توجه داشته باشیم که نیروهای الهی در مقابل نیروهای بازدارنده قرار دارند و از طریق القا و الهام به ما یاری میرسانند.
در آخر اینکه؛ باید بدانیم انسان در هر شرایطی میتواند با ایجاد سازگاری بر روی جسم، روان و جهانبینی جایگاه خود را تغییر دهد و یک فرمانروایی لایق برای جسم یا شهر وجودی خود باشد.
نویسنده و تایپ: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون سوم)
عکس و ارسال: همسفر زینب، مرزبان خبری
همسفران نمایندگی حافظ
- تعداد بازدید از این مطلب :
94