جلسه چهارم از دوره چهارم جلسات لژیون سردار ویژه همسفران شعبه آکادمی با دستور جلسه «دنور» با استادی همسفر فاطمه راهنمای لژیون نوزدهم نمایندگی آکادمی، نگهبانی همسفر مهناز و دبیری همسفر زری در روز سهشنبه بیستویکم فروردین ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۱۵ برگزار شد.
سخنان استاد
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که یکبار دیگر این توفیق را به من داد تا در لژیون سردار حضور داشته باشم، خدمت کنم و در کنار شما عزیزان آموزش بگیرم.
از استاد سردار عزیزم و در ادامه از نگهبان، دبیر، خزانهدار، تیم مرزبانی و ایجنت محترم شعبه سپاسگزارم که به من اجازه دادند خدمت کنم.
خدا را شکر میکنم که سال تحصیلی کنگره با لژیون سردار آغاز شد.
کنگره60 برای رسیدن به اهداف خود براساس سه اصل علم و دانش، نیروی متخصص و نیروی مالی به مسیر خود ادامه میدهد.
آقای مهندس علم و دانش را توسط متون، جزوهها و سیدیهای هفتگی در اختیار ما قرار میدهند و ما هر هفته از آموزشهای ناب و داغ کنگره استفاده میکنیم؛ بهطوریکه هر وقت سؤالی برای من پیش میآید، جواب آن را در سیدی هفته دریافت میکنم. ضلع دیگر نیروی متخصص شامل ایجنت، مرزبانان، نگهبانان جلسات، راهنمایان و سایر خدمتگزاران است و همگی دستبهدست هم داده و در رابطه با اهداف کنگره یاری میرسانند. ضلع دیگر مسئله مالی است و در سبدهایی که در جلسات میچرخد، مشارکتهای مالی دریافت میشود. در ادامه لژیون سردار که با پرداخت مبلغ شش میلیون تومان میتوانیم در آن عضو شویم. جایگاه دنور و پهلوان هم در ادامه این خدمتها قرار دارند.
با کسب اجازه از پهلوانان محترم در رابطه با دنور بودن باید بگویم دنور؛ یعنی بخشنده. کسی میتواند بخشنده باشد که بتواند از جهانبینی خوبی برخوردار باشد. طبق فرمان آقای مهندس وقتی یک تازهوارد وارد کنگره میشود، تا شش ماه نمیتواند وارد لژیون سردار شود؛ چون یک تازهوارد با حال خیلی خراب وارد کنگره شده و هیچگونه آگاهی ندارد. خود من یک هفته مانده به جشن گلریزان وارد کنگره شدم. در این شرایط ممکن است حال من خراب باشد، خانواده ورشکسته شده و هیچچیز سر جای خودش نباشد. ممکن است من آمده باشم حال خود را خوب کنم و اگر در آن زمان بگویند لژیون سردار، ممکن است همسفر یا مسافر با حال خراب برگردد؛ بههمیندلیل آقای مهندس اجازه میدهند ما تا شش ماه بیاییم، آموزش بگیریم و از جهانبینی لازم برخوردار شویم تا بتوانیم خود را به رشد و آگاهی برسانیم و در جایگاهی که باید اذن حضور در آن صادر شود، قرار بگیریم. نظر من این است که هر کسی که میخواهد در لژیون سردار قرار بگیرد باید قبل از اینکه خودش تمایل داشته باشد، اذن حضورش از طرف خداوند برایش صادر شود. در ادامه شخص با آگاهی که کسب کرده در لژیون سردار قرار میگیرد. اگر این آگاهی نباشد؛ ممکن است دچار تخریب شود.
ممکن است من از وضع مالی خوبی برخوردار باشم، حالم هم خوب باشد و بگویم میخواهم پهلوان شوم. در اینجا آقای مهندس در قسمت مالی مرتبههایی را مشخص کردهاند تا از مرتبههای کوچک شروع کنیم. بهنظر من اولین بخششی که من همسفر میتوانم داشته باشم این است که خودم را ببخشم و بعد مسافرم را ببخشم. این کار نیاز به آموزش دارد. من باید ذرهذره جهانبینی خود را زیاد کنم و در ابتدا بتوانم بخشش را از خانواده خود شروع کنم. وقتی توانستم خودم و مسافرم را ببخشم، آنوقت اجازه بخششهای مالی، عشقی و محبتی به من داده میشود.
اگر من درست آموزش دیده باشم، وقتی سبدهای مالی در کنگره به چرخش درمیآیند و من مبلغی در آن قرار میدهم به این فکر نمیکنم که اگر من تمام آنچه که داشتهام را در سبد بگذارم، پس بعد چه میشود؛ چون آنقدر به خداوند و نیروهای مافوق اعتقاد و ایمان دارم که میدانم این مبلغ بهطور معجزهآسایی برمیگردد. طبق آیات کلامالله، خداوند سریعالحساب است و من باید به وعده خداوند ایمان داشته باشم. اگر به وعده خداوند ایمان داشته باشم، نگران مبلغی که پرداخت میکنم، نمیشوم. در پرداختی که من داشتم این اتفاق برایم افتاد و توانستم ذرهذره آن را بالاتر ببرم. شاید دیگرانی که در بیرون از کنگره هستند، باور نکنند که دعای لحظه تحویل سال و شبهای قدر من فاطمه چهچیزی است. انسان باید از ظاهر عبور کند تا بتواند به رنج بشر نگاه کند و قدمی بردارد.
من هر سال موقع تحویل سال اشک میریختم و هیچوقت هم علت آن را نمیدانستم؛ ولی امسال شروع به نوشتن کردم و از خداوند درخواست کردم که انشاالله امسال تمام مسافران سفر اول سفری با کیفیت را تجربه کنند و در ادامه همه بتوانیم قدمی برداریم. شاید این قدم در ظاهر قدمی برای کنگره باشد؛ ولی درواقع من قدمی برای خودم برمیدارم. امیدوارم بتوانم قدمی در لژیون مالی بردارم. آرزو کردم اجازه داده شود تا بتوانم ظرف وجودی خودم را بزرگ کنم. حتماً ظرف من آنقدر بزرگ نشده که بتوانم پهلوان شوم. البته من به نام و مبلغ پهلوانی کاری ندارم؛ منظورم این است که هر کس بهاندازه ظرف وجودی که دارد در جایگاهی قرار میگیرد.
امسال میخواهم ظرفم خیلی بزرگتر از پانصد میلیون، یک میلیارد و خیلی بزرگتر از کنگره باشد. درست است که کنگره یک مکان مقدس و امن است و ما میدانیم پولمان کجا خرج میشود؛ ولی اگر من عزیزی را در اطراف خود ببینم که نیازمند حرکتی از جانب من باشد، بتوانم به او هم کمک کنم؛ چون ممکن است او وضعیت اقتصادی خوبی نداشته باشد و کمک من به او نوعی بخشش محسوب میشود. بخشش ما نباید فقط مختص کنگره باشد. من باید بخشش را آنقدر گسترش دهم و حال خودم را خوب کنم که بتوانم همه افراد جامعه را ببینم و به آنها نگاه کنم.
تهیه گزارش و ارسال: همسفر سمیه لژیون راهنما همسفر فخری (لژیون بیستوپنجم)
همسفران نمایندگی آکادمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
264