همسفر مریم:
وادی چهاردهم میگوید: آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. محبت تنها چیزی است که ارزشمند و قابل باور است، زیرا اگر فردی همهچیز داشته باشد و محبت نداشته باشد یک ظرف خالی است. محبت نباید قراردادی به پول و مقام و هر چیز دیگری باشد بلکه باید دوست داشتن از درون وجود داشته باشد. امواج محبت در همه هستی وجود دارد، کافی است ما بخواهیم و دستمان را برای دریافت آنها دراز کنیم، به شرط آنکه دستهای ما از کینه و نفرت خالی باشد. اگر منافعت را در نظر نگیری و به دیگران محبت کنی، ظرفت پر و پرتر میشود. این وادی به من میگوید باید بدون توقع محبت کنی و هر کاری که برای دیگران انجام میدهی، برای رضای خدا باشد. آنوقت احساس لذت و دوست داشتن میکنی. مانند خانواده بزرگ و مهربان آقای مهندس که با عشق و محبت بینهایت خودشان، این راه و مسیر درمان را در اختیار ما گذاشتند تا به رهایی و روشنایی برسیم.
همسفر مرجان:
عشق یعنی زنده ماندن، عشق کلید چگونه زنده ماندن توست حتی پس از مرگ. مثلاً صحبتهایی که رد و بدل میشود، یا گوش دادن به سیدیهای کنگره ۶۰، همیشه صدای سیدیها در گوش ما هستند. در خانه، در اتومبیل و در همه جا و هیچ وقت فراموش نمیشود. درمورد عشق بدون شرط، ای کاش میتوانستم درست به حرف افراد گوش کنم، بدون مثلاً در معذوریت قرار دادن او یا بدون چشمداشت یا تحت فشار قرار دادن او. مدت زیادی نیست به کنگره میآییم اما وادی چهاردهم یعنی کنگره ۶۰ و تمام اعضای آن، یعنی عشق بی قید و شرط که گویی چند ساعتی افراد به بهشت آمدهاند.
نگارش و تایپ: همسفران لژیون ششم
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه (خدمتگزار سایت)
- تعداد بازدید از این مطلب :
130