English Version
This Site Is Available In English

گزارش لژیون پزشکان پارک طالقانی مورخ سیزدهم اسفند ماه 1395

گزارش لژیون پزشکان پارک طالقانی مورخ سیزدهم اسفند ماه 1395

ششمین جلسه از دور سیزدهم لژیون پزشکان پارک طالقانی با استادی خانم غزل، نگهبانی آقای مهندس دژاکام  و دبیری خانم دکتر ندا با دستور جلسه "لژیون در داخل و بیرون کنگره و سی دی صراط مستقیم " در تاریخ 1395/11/13 رأس ساعت 8 صبح آغاز به کار نمود.

 سخنان استاد :

   خانم غزل

دستور جلسه‌ی امروز تشکیل لژیون در داخل کنگره و کلینیک‌ها می‌باشد، موضوعی که در دستور جلسه‌ی امروز قرار دارد؛ تعریف لژیون، این‌که چرا لژیون وارد کنگره شد و ظرفیت لژیون‌ها می‌باشد. لژیون یک کلمه‌ی فرانسوی است که در آرایش نظامی استفاده می‌کردند، زمانی که قرار بود جنگ‌هایی در داخل یا خارج از محدوده صورت بگیرد، چون حملات از روبرو صورت می‌گرفت سربازان به پشت سر دیدی نداشتند برای همین، موقع مبارزه آسیب‌پذیر می‌شدند. برای دوری از این آسیب‌پذیری، آرایش‌های نظامی به‌صورت مربع یا مثلث شکل گرفت تا آسیب‌پذیری مبارزان کمتر شود.

واژه‌ی لژیون زمانی وارد کنگره شد که یک سری از افراد که مانند علف‌های هرز بودند؛ کنگره را از اهداف اصلی خود دور می‌کردند. مهندس همیشه می‌گویند: ما از مشکل به‌عنوان یک فرصت استفاده می‌کنیم، این مسئله که این افراد بعد از جلسات باندهای چندنفره تشکیل می‌دهند و نظم و دیسیپلین کنگره را به هم می‌زنند، وقتی مهندس با این مشکل مواجه می‌شوند به این نتیجه می‌رسند که به‌جای برخورد با این افراد خودشان هم باندهایی را تشکیل بدهند؛ البته باندهایی که سالم و صالح باشند. در این صورت افرادی که تشکیل باند داده بودند باندهایشان متلاشی شد و به‌صورت باندهای سالم درآمدند و به نقطه‌نظری که مدنظر مهندس بود رسیدند، به این صورت بود که لژیون وارد کنگره شد و باندبازی‌هایی که موجب به هم ریختن کنگره می‌شد ازهم‌پاشیده شد.

 نظر مهندس این بود که در کنگره هیچ‌کس نباید آزاد و رها باشد، چون هر کس که رها باشد مطمئناً آسیب‌پذیر خواهد شد. برای همین وقتی لژیون‌ها تشکیل شد، هر ره‌جو، چه مسافر و چه هم‌سفر می‌بایست، یک راهنما انتخاب کند. انتخاب راهنما به عهده‌ی خود مسافر یا هم‌سفر بود و با انتخاب راهنما وارد لژیون می‌شد و قوانینی که در لژیون حاکم بود را رعایت می‌کرد.

بعدازاین که ره‌جو وارد لژیون شد در طول سفر فقط یک‌بار می‌تواند راهنمای خود را عوض کند، اگر بار دوم یا بار سوم، بخواهد این کار را انجام بدهد به کمیته انضباطی ارجاع داده می‌شود. ره‌جویی که وارد لژیون شده و قصد تعویض راهنما را دارد آیا راهنما می‌تواند او را بپذیرید؟ بله راهنما می‌بایست ره‌جو را بپذیریدِ، اگر ره‌جو را نپذیرد، سه ماه لژیون او بسته می‌شود. ره‌جویی که قصد تغییر راهنما را دارد، باید به مرزبان کشیک مراجعه کند. مرزبان کشیک از ره‌جو سؤال می‌کند که چه مدت است که وارد لژیون شده است؟ اگر جواب ره‌جو کمتر از دو ماه باشد از او می‌خواهد که تا دو ماه در لژیون باقی بماند. سؤال دوم این است که چندمین بار است که راهنما را تعویض می‌کند؟ و سؤال سوم اینکه سقوط آزاد هست یا نه؟ مهندس با این سؤال‌ها راه فرار مسافرها را بسته‌اند. اگر این سؤال‌ها را جواب داد و جواب‌ها مفید بود؛ یعنی سقوط آزادی نبود، بیشتر از یک‌بار راهنما را عوض نکرده بود و دو ماه در لژیون حضور داشت، آن موقع ره‌جو می‌تواند، راهنمای خود را تعویض کند.

 با این اتفاق‌ها ممکن است، ظرفیت لژیون‌ها به هم بخورد؛ یعنی هر فردی وارد لژیون شده؛ یک لژیون با ظرفیت و تعداد بیشتر و یک لژیون با ظرفیت و تعداد کمتر مواجه می‌شود. در اینجا جناب مهندس برای اینکه ظرفیت یک لژیون بیش‌ازحد نباشد و لژیون دیگر خالی از ره‌جو نباشد، سقفی را تعین کردند. برای مثال برای مسافران آقای سفر اول که مسئول لژیون آن‌ها راهنما با شال آبی است؛ حداکثر ظرفیت 16 نفر می‌باشد و برای لژیون سفر اولی آقایان که مسئول آن‌ها کمک راهنما با شال نارنجی است؛ حداکثر 14 نفر در نظر گرفتند و تعادل را برقرار کردند تا تعداد ره‌جوهایی که در لژیون‌ها قرار می‌گیرند به حدی برسد که هم راهنما بتواند به آن‌ها رسیدگی کند و هم ره‌جو بتواند از آموزش‌های راهنما استفاده کامل داشته باشد.

در کنگره شالی که بر گردن راهنماها است؛ معنای خاصی دارد؛ اگر شال آن‌ها باز باشد؛ یعنی لژیون آن‌ها ظرفیت پذیرش دارد؛ مثلاً راهنمایان هم‌سفرانی که شال آبی دارند؛ حداکثر دوازده ره‌جو را می‌توانند، پذیرش کنند. اگر شالی که به گردن راهنما آویخته شده، باز باشد؛ یعنی ظرفیت پذیرش دارند و اگر شال به دور گردن انداخته شود؛ یعنی ظرفیت پذیرش ندارند. مسئله لژیون‌ها باعث شد راهنما و شاگرد به‌عنوان باندی باشند که از هم محافظت می‌کنند و به اهدافی که مدنظر مهندس و کنگره است نزدیک‌تر شوند.

در سی دی راه مستقیم ما باید ناپیداها را دریابیم و به آن‌ها عمل کنیم. صراط مستقیم مسیر بسیار عریضی است که همه‌کسی در آن جای می‌گیرد به‌شرط اینکه در مبدأ پالایش و تصفیه‌شده باشد.

آقای دکتر اردشیر

کلمه‌ی لژیون، زمانی بار نظامی داشته و اکنون وارد تراپی و درمان شده است. مهندس این‌طور می‌گوید که ما در اوایل وقتی گروهی را برای درمان تشکیل می‌دادیم، می‌دیدیم که یک سری از افراد کنار هم جمع شده و هر کاری دلشان می‌خواهد انجام می‌دهند؛ یعنی یک بی‌نظمی به تمام معنایی در کنگره وجود داشته است. مهندس اندیشیده که باید چه‌کار کند تا یک سری از افراد انرژی آزاد نداشته باشند؛ چون وقتی انسان انرژی آزاد داشته باشد، انرژی خود را جایی که بار منفی داشته باشد، خرج می‌کند. مهندس برای اینکه بتواند انرژی‌ها را جمع کند، لژیون را آورده که در حال حاضر انواع و اقسام لژیون‌ها راداریم؛ لژیون پزشکان، لژیون مالی و لژیونی که کار درمان را انجام می‌دهد. مهندس با زیرکی تمام لژیون را وارد درمان کرده است، چون در درمان، اصل عمل و مسئله، نظممی باشد. وقتی نام لژیون به میان می‌آید، همراه خود حس نظم به مراجعه‌کننده می‌دهد و می‌گوید؛ اینجا قانون و نظم دارد، اگر نظم در درمان نباشد؛ درمان به‌جایی که باید برسد، نمی‌رسد.

آقای دکتر مسعود

من سال‌هاست که در دانشگاه هستم و سال‌ها حسرت این را خوردم که چرا همکار من، کارمند این دانشگاه و دانشجو مصرف‌کننده مواد مخدر است و هیچ‌کس نیست که به او بگوید: بیا به تو کمک کنیم یا تو را درمان کنیم؟ درحالی‌که شما می‌دانید که ما بودجه کافی در تمام مراکز داریم، حتی چند سال پیش، دانشگاه آزاد در حد چند صد میلیون با پلیس مبارزه با مواد مخدر تفاهم‌نامه‌ای بست؛ ولی این تفاهم‌نامه‌ها و مراکز مشاوره چیزی از درونش بیرون نمی‌آید. من در تمام این سال‌ها فکر می‌کردم چه‌کار کنیم که یک دانشگاه به‌عنوان نمونه، بگوید: من دارای یک مرکز مشاوره و درمان واقعی اعتیاد هستم و پرسنل دانشگاه و اقوام و همسر دانشجو باکمال راحتی به آنجا مراجعه کنند و احساس کنند پناهی دارند.

 من در این سال‌ها تلاش‌های بیهوده‌ای می‌کردم تا اینکه به این نتیجه رسیدم که لژیون و تشکیل لژیون، آن‌هم با استفاده از وجهه‌ی آقای مهندس، کنگره 60 و روش DST شاید بتواند یک امیدی باشد. من مقدمات آن را در دانشگاه چیده بودم که ما می‌خواهیم یک مرکز درمان بگذاریم؛ ولی همه می‌گفتند: مرکز درمان یعنی چی؟ مگر تو پزشکی، مگر تو درمانگری، من از راهنمایی‌های آقای مهندس استفاده کردم و الآن باکمال خوشحالی در دانشگاه خودمان در اسلام‌شهر لژیونی را با اجازه مهندس راه‌اندازی کردیم و ایشان اجازه دادند که آقای مسعود خیری به‌عنوان راهنما در آن لژیون باشد. الآن تشکیل لژیون را با یک اتاق کوچک شروع کردیم، من ایمان‌دارم که این لژیونی که ما در دانشگاه اسلام‌شهر پایه‌ریزی کردیم، یکی از بزرگ‌ترین شعبات درمانی خواهد شد. خیلی خوشحالم چون آرزویی که سال‌ها داشتم، تحقق‌یافته و فهمیدم راه آن دعوا و مرافعه نبوده؛ بلکه تشکیل لژیون بوده است.

آقای دکتر محمدعلی

واژه لژیون واژه‌ی بسیار بامعنا و بامسمایی است. ما پزشکان بالغت لیژن به‌عنوان تجمع چند سلول که به شکل تجمع قابل‌مشاهده و قابل‌لمس با آن برخورد می‌کنیم، آشنا هستیم و اولین کاری که باید انجام می‌دهیم این است که لژیون یا لیژن را بررسی می‌کنیم که آیا در مسیر درستی حرکتی می‌کند و استفاده خوبی از آن می‌شود؟

 لژیون در کنگره 60 با اصول، قواعد، جهان‌بینی و قاعده‌هایی که از ابتدا بنیان کنگره 60 تعیین نمودند، حرکت کرده و خوشبختانه این مسیر، مسیر درستی است و هم‌زمان پایش هم می‌شود. لژیون‌ها به‌طور منظم تحت نظارت و پایش کنگره قرار دارند تا همیشه در مسیری که قراراست حرکت کنند، حرکت کنند. دیدگاه ما پزشکان به لیژن این است که نگاه می‌کنیم بدخیم هست یا نیست. اگر بدخیم هست بیرون می‌آوریم و دور می‌اندازیم، اگر بدخیم نیست، اجازه می‌دهیم به زندگی‌اش ادامه بدهد.

 اما در کنگره با قوانینی که وضع‌شده لژیون‌ها همیشه خوش‌خیم هستند و به‌محض اینکه لژیونی از مسیر خود فاصله بگیرد، سریعاً راه‌کارهایی دیده‌شده که لژیون را به مسیر درست برمی‌گرداند و نهایت استفاده از تجمع چند سلولی اعضای کنگره 60، مسافران وهم سفران می‌شود.

ما در مرکز خودمان تجربه خوبی از لژیون داشتیم. مدت‌ها بود که جناب مهندس می‌گفتند که شما درمان سیگار را با همین روش DST در کلینیک شروع کنید. چون ما بیماران مبتلابه افسردگی و اضطراب را با روش خاص تحت درمان داروهای ضدافسردگی قرار می‌دادیم. جناب مهندس از مدت‌ها قبل می‌گفتند: برای افرادی که درمان افسردگی می‌شوند هم می‌توانید لژیون‌هایی تشکیل بدهید. از مدتی قبل ما لژیون را در مرکز خودمان تشکیل دادیم و کسانی که در لژیون شرکت می‌کنند، مسیر درمان و دیدگاه آن‌ها متفاوت شده و ما باکسانی که در لژیون شرکت می‌کنند، هیچ مشکلی نداریم. ما از لژیون کنگره 60 استفاده کردیم و در ادامه سعی کردیم در درمان اختلالات جنسی هم از این لژیون‌ها استفاده کرده و بهره بگیریم و همچنین در درمان افسردگی هم به توصیه جناب مهندس عمل خواهیم کرد. به‌هرحال ابداع لژیون بسیار ابداع هوشمندانه و زیرکانه‌ای بود، من از مهندس تشکر می‌کنم و به خاطر این خلاقیت و ذهن آینده‌نگر و روشن‌بینی که دارند به ایشان تبریک می‌گویم.

آقای دکتر احمد

در رابطه با دستور جلسه، اینکه تفکر ایجاد لژیون به چه دلیل بود، آقای مهندس در فرمایشات روز چهارشنبه دلیل آن را فرمودند.

اما من اینجا دوست دارم به محصولاتی که لژیون در طول سال‌ها به عمل‌آورده صحبت کنم؛ محصولاتی که نتیجه‌اش را در درمان مسافران بیمارانی که به کنگره یا کلینیک مراجعه می‌کنند به‌صورت ملموسی می‌بینیم. جناب مهندس مثلث درمان را جسم، روان وجهان بینی تعریف کردند و در جای دیگر مثلثی را به نام، کارگاه آموزشی، شربت OT و لژیون تعریف کردند.

در لژیون به عینه مشاهده کردم که وقتی یک مسافر از زاویه نگاه خودش وارد لژیون می‌شود، موضوعاتی را درک می‌کند که قبل از آن هیچ استنباطی از آن‌ها نداشته است. در درجه اول در لژیون پیوند محبتی بین ره‌جو و راهنما اتفاق می‌افتد، سپس تعلیمات کنگره در لژیون سینه‌به‌سینه انتقال پیدا می‌کند و راهنما تماس مستقیم و نزدیکی با ره‌جو پیدا می‌کند؛ هم ازلحاظ مشکلات و مسائلی جسمی وهم ازلحاظ مشکلات و مسائلی که به‌صورت روحی ممکن است، برای مسافرش ایجاد شود، آگاهی می‌شود و به‌صورت دقیق به نحوه‌ی درمان مسافر نظارت دارد. مسافرها در لژیون احساس می‌کند که باید خودش را با بقیه افراد همسو و همگرا بداند به دلیل این‌که قانونی در لژیون داریم که سربازی که قانون لژیون را در جنگ رعایت نکند، کشته می‌شود. سربازی که می‌خواهد در لژیون باشد، باید قوانین لژیون را به‌صورت کامل رعایت کند و این را مسافر در لژیون یاد می‌گیرد.

 محصول دیگری که لژیون در طول این سال‌ها داشته پرورش استاد است، استادانی از لژیون‌ها بیرون می‌آیند که تربیت‌کننده استادان دیگر می‌شوند. از سال 1394 که ما در کلینیک لژیون درمانی را تشکیل دادیم به لطف خدا تعدادی از بیماران ما سفر کردند و به رهایی رسیدند و گل رهایی را از دستان مهندس دریافت کردند؛ اما چیزی که امروز برای من ملموس است از بین دویست یا دویست و پنجاه بیماری که به کلینیک مراجعه کردند شاید به بیش او هفتاد یا هشتاد نفر از آن‌ها برنامه DST دادیم؛ اما فقط تعداد اندکی از بیماران که در لژیون شرکت می‌کنند به درمان رسیدند. این موضوع نگاه من را به این سمت می‌برد که ما به‌عنوان درمانگر باید آموزش‌های خود را در لژیون قوی‌تر کنیم و نگاهی که کنگره به لژیون دارد ما نیز باید داشته باشیم.

و اما در مورد سی دی هفته؛ راه مستقیم خیلی سخت است، این موضوع برای من آن‌قدر سنگین بود که احساس کردم، راه مستقیمی که در همه‌ی ادیان از آن صحبت شده، فقط یک‌چیز خیلی ساده دارد؛ همان پندار نیک، کردار نیک و گفتار نیک، اگر من یاد بگیرم که در این مسیر حرکت کنم، شاید وارد صراط مستقیمی که در سی دی صحبت می‌شود، بشوم.

خانم دکتر فرشته

ما از ابتدا علاقه باعقیده‌ای به لژیون در کلینیک‌ها یا جمع شدنمان در این مکان را نداشتیم، در چند سالی که روزهای جمعه به این مکان می‌آییم، نظمی در خود ما هم به وجود آمده و کم‌کم علاقه‌مند شدیم که این لژیون‌ها چه قدر می‌تواند مفید و مثمر ثمر واقع شود.

در رابطه با پروتکلی که در MMT رعایت می‌کردیم، گاهاٌ مصرف TDS برای بیماران نبود و ابتدابه‌ساکن باید روزانه مقدار کامل را مصرف می‌کردند، هنوز همان نوع پروتکل‌ها هست و باید اجرا شود.

اما کاری که در لژیون‌های کنگره 60 اجرا می‌شود این است که اول‌ازهمه با TDS کردن نظم خاصی را به کار درمان می‌دهند. ابتدایی‌ترین کاری که برای بیماران می‌توان کرد، نظم دادن به خوردن به‌موقع داروها است که به‌خوبی در لژیون‌ها اجرا می‌شود، اگر ما همین کار را در کلینیک‌ها اجرا کنیم، بیماران ما روی درمان قرار می‌گیرند.

 در رابطه بانظم لژیون اینکه هرکدام از ما وقتی می‌خواهیم، صحبت کنیم، سلام می‌دهیم و این سلام دادن، تکرار می‌شود. این تکرار به ما می‌آموزد که نظمی باید اتفاق بیفتد، این نظم اگر کم‌کم در وجود انسان‌ها شکل بگیرد درم سیر درست درمان قرار می‌گیرند، کما اینکه در کنگره اجرا می‌شود.

آقای دکتر صمد

نزدیک به سه سال است که در کلینیک لژیون دارم، در این سه سال تعداد بیماران کلاس ما چهل، پنجاه نفر به بالا است و سه روز در هفته هم‌کلاس می‌گذاریم. وقتی یک ره‌جو وارد کلینیک مامی شود، اول به قسمت پذیرش می‌رود؛ البته سعی می‌کنیم، بیمار همراه خانواده به کلینیک بیایند. خانواده را پیش روانشان می‌فرستیم تا آن‌ها را با طول درمان و روش درمان آشنا کند. سعی ما بر این است که خانواده را توجیه کنیم که بیمار را بپذیرد با او آشتی کنند و جدال‌های گذشته تمام شود.

لژیون‌ها باعث شده که نگاه ما به درمان عوض شود، ره‌جو با حضور در لژیون ازلحاظ روانی و جهان‌بینی توسط راهنما پایش می‌شود. وقتی ره‌جویی منظم می‌آید، راهنما به او مسئولیت می‌دهد و ره‌جو احساس رشد شخصیت می‌کند و ما این تغییر را به‌تدریج در ره‌جو می‌بینیم و درنهایت بعد از 11 ماه به درمان و رهایی می‌رسد.

راه درمان در کلینیک ما راه افتاده و در پایان هر جلسه بیماران را پایش می‌کنیم و هم ورودی وهم خروجی ما بالا رفته است. با تشکیل لژیون راه درمان هموارتر شده و ما موفق‌تر عمل می‌کنیم.

خانم مینا

چون من در شعبه شهر قدس تحت آموزش هستم، معنای لژیون را از بچه‌هایی که درگروِ هستند، پرسیدم. آن‌ها گفتند: لژیون جایی است که شما تحت آموزش قرار می‌گیرید و راهنما هم به‌عنوان رئیس آنجا حضور دارند. وقتی در اینترنت سرچ کردم، نوشته بود که لژیون کلمه‌ی است که درروم باستان در ارتش کاربرد داشته است، دسته‌هایی بودند که برای جلوگیری از نابودی افراد، لِژیون را تشکیل می‌دادند.

در کلینیک ما، خود دکتر به‌عنوان کمک راهنما لژیون را برگزار می‌کردند؛ ولی به‌مرور تعداد بیماران کمتر می‌شد تا اینکه از کنگره راهنما گرفتیم و برعکس لژیون اول، هرروز تعداد بیماران بیشتر شده و درمان آن‌ها مستدام است؛ یعنی ریزش ندارند. حتی کلاس‌های مشاوره ما به حداکثر رسیده و دیگر برای افراد تازه‌وارد مشاوره نمی‌گذاریم و به آن‌ها می‌گوییم: در جلسات لژیون شرکت کنند، مشاوره‌ها در لژیون انجام می‌شود و بار مثبت زیادی برای کلینیک ما داشته است. اینکه من به‌عنوان یک ره‌جو، شعبه انتخاب کردم و در لژیون قرار گرفتیم فکر می‌کنم مثلث دانایی که آقای امین مطرح کردند، کاملاً در لژیون مشهود می‌باشد.

خانم دکتر اعظم

امسال سومین سالی است که ما در کلینیک لژیون تشکیل دادیم، کمک راهنمای ما آقای میثم حاج جعفری هستند، در اوایل هیچ نتیجه‌ای از کار گروهی نداشتیم. وقتی من اینجا می‌آمدم به‌عنوان پزشک نمی‌توانستم مطالب را منتقل کنم که آقای مهندس قبول کردند که راهنماها هم به اینجا بیایند. خوشبختانه این کار در طی این مدت نتیجه داد و تعداد افراد به رقم بالایی رسید و به رهایی‌های پایداری رسیدیم.

 به فرمایش آقای مهندس اگر فردی بعد از رسیدن به درمان در کلینیک بماند و خدمت کند؛ یعنی به تعادل قطعی رسیده است، حتی در درمان اختلالات سایکوسوماتیک و روانی هم ما همین را می‌خواهیم. بالا بردن دانش یک فرد در جهت کنترل او نیاز به روان‌درمانی در قالب افزایش اطلاعات فرد است و این در لژیون‌ها با افزایش جهان‌بینی، شناخت فرد، شناخت مسائل پیرامونش اجرا می‌شود و در کنگره 60 به‌صورت پایه‌ای در قالب مسائل خیلی ساده، مثل نظم کار می‌شود.

خانم دکتر محبوبه

یکی از نکاتی که از چند سال پیش در درمان اعتیاد من را آزار می‌داد، انشقاقی بود که یک روش، روش دیگر را ری جکت می‌کرد. اینکه یک نقطه طلایی بین درمان گران پزشک و انجیوهایی مثل NA و کنگره اتفاق افتاد واقعاً برای من لذت‌بخش بود. من برای کمک به بیماران در گروه‌های دیگر هم شرکت کردم و تنها جایی که ماندگار شدم، کنگره 60 بود و تقریباً می‌توانم، بگویم که دیگر هیچ جلسه‌ای را غیبت نخواهم کرد و تمام توانم را روی این قضیه می‌گذارم.

همیشه مسئله پروتکل من را آزاد می‌داد، وقتی بازرس به کلینیک ما می‌آمد، می‌گفتم: اگر می‌خواهید به شما توهین کنم، بله بنده طبق پروتکل عمل می‌کنم؛ ولی اگر بخواهید واقعیت را بدانید، نه من طبق پروتکل عمل نمی‌کنم. امیدوارم این اتحادی که شکل‌گرفته، مسئله درمان اعتیاد را به یک نقطه بسیار عالی برساند. برای انجام این کار هیچ راهی نداریم؛ جز اینکه همدیگر را ری جکت نکنیم.

مهندس

امروزه وقتی شخصی با انگشت دستش ماه را نشان می‌دهد، هدف نشان دادن ماه است؛ ولی متأسفانه همه‌ی ما درگیر دست و انگشت سبابه او می‌شویم و ماه فراموش می‌شود. مشکلی که ما داشتیم و ممکن است در تمام سیستم‌ها این قضیه باشد، این است که اصلاً موضوع و سوژه اصلی چیست؟ موضوع اصلاً کنگره 60، NA، پزشک و کلینیک نیست، موضوع درمان مصرف‌کننده است. خوشبختانه در این سیستم، شاید برای اولین بار در سطح جهانی باشد که دو قشری که همیشه باهم متضاد بودند پهلوی هم قرار می‌گیرند؛ انجیو و سیستم پزشکی که از تجربیات و علم هم استفاده کنند و یک‌راه را در پیش بگیرند.

 امروز خبر خیلی خوب خوشی را به شما بدهم و آن اینکه دوست عزیز و بزرگوار ما، جناب آقای دکتر پرویز افشار معاونت کاهش تقاضای ستاد مبارزه با مواد مخدر و معاون وزیر که از پیشکسوتان قدیم در مسئله درمان اعتیاد می‌باشند در جمع ما حضور دارند. ایشان دارای تجربیات بسیار زیادی هستند و از وقتی وارد این مرحله شدند بادید مثبت و خوب این قضیه را می‌نگرند. هر موقع ما درجایی اشکال و مسئله‌ای داشتیم، من با ایشان تماس گرفتم و ایشان باروی باز پذیرفتند. امروز که در جلسه حضور پیدا کردند از ایشان اجازه گرفته و خواستم که ایشان را معرفی نکنم؛ چون خواستم جلسه سیر طبیعی و معمولی خودش را داشته باشد که تحت تأثیر وجود ایشان از صحبت‌ها استنباط دیگری نشود، به این دلیل ایشان را معرفی نکردم. البته آقای دکتر میرشندی مدیرکل سازمان‌های غیردولتی ستاد هم به جمع ما پیوستند، امروز افتخار بزرگ و خوبی بود.

 از آقای دکتر افشار تقاضا می‌کنم چنددقیقه‌ای برای ما صحبت کنند.


 

جناب آقای دکتر افشار

از آقای مهندس دژاکام تشکر می‌کنم، ما تقریباً بیشتر از یک ونیم دهه است که باهم آشنا هستیم. از ابتدای ورود به این حوزه خدمت ایشان بودیم و از ایشان درس گرفتیم، ابداعات و ابتکاراتی که در این حوزه داشتند، برای همه‌ی ما آموزنده است. شاید با محتوای لژیون و کاری که انجام می‌دهد آشنایی نداشتم ولی دور را دور شنیده بودم که توفیقات خوبی دارد، امروز با این کار سازنده و جدید آشنا شدم.

 اگر مقداری در اصل مطالب تفکر کنیم متوجه می‌شویم که برای رفتن به سمت‌وسوی حل یک مسئله، فقط جنگ نیست، بخشی از آن‌کسانی هستند که اطراف مراقب هستند. یک لژیون اگر نگاهش حمله به موضوع باشد، بخشی از کار را انجام می‌دهد. در جنگ هم همین‌طور است، گروهی که جایی را فتح می‌کنند، پنج درصد از کار را انجام دادند، نودوپنج درصد افرادی هستند که بعد از فتح قله باید از قله مراقبت کنند تا آن را از دست ندهند. در حقیقت اتفاقی که در لژیون می‌افتد در راستای این موضوع است که وقتی ما کاری را شروع می‌کنیم باید جوانب نگهداری آن را نیز در نظر بگیریم که عوامل مزاحم بیرونی آن را تحت تأثیر قرار ندهند و دوباره قله را از دست بدهیم و عودهای مکرر، لغزش‌های مکرر و غیره اتفاق بیفتد.

 اینکه دوستان در مراکز و لژیون‌های خود شاهد توفیق بیشتری هستند ناشی از در نظر گرفتن، جوانب آن و مراقبت‌هایی است که اتفاق می‌افتد. غیر از لژیون، وقتی همه‌ی کارهای کنگره 60 را که در طول یک ونیم، دو دهه‌ای که دوستان جانانه کار می‌کنند، نگاه می‌کنیم، برای ما، برای آیندگان ما و تا الی‌الابد ادامه خواهد داشت. یک خیر کثیری جاری‌شده که بخش عمده‌ی آن متوجه خود مهندس است، بخشی متوجه کسانی است که در این سیستم آموزش دیدند و تبدیل به مربی شدند و بخشی هم منبعث از اتصال بین درمان‌های، با یومدیکال و سایکوسوشیال است.

البته من انجیوها را تدریس می‌کنم، برای مداخلات سوشیال آن‌ها و ارتباطی که با بیماران برقرار می‌کنند که نهایتاٌ پیش‌گیری از لغزش و عود می‌باشد، همیشه یک نگاهی بود که الآن هم وقتی در صف اجتماع نگاه می‌کنیم این نگاه بعضی جاها جاری است، این‌که روش من خوب است، آن روش اشتباه است، این فرد بیراهه می‌رود، این فرد، بیمار را به داروی دیگری غیر از مواد مخدر وابسته می‌کند. شاید شاه ورد کاری که اینجا اتفاق افتاده رد یکی کردن این نگاه‌ها به همدیگر بوده است و اینکه ما هیچ‌وقت همدیگر را طرد نکنیم، اگر بخواهیم توفیق داشته باشیم، باید همه‌ی راه‌کارها را کنار همدیگر ببینیم. همان‌طور که همه‌ی شما می‌دانید اعتیاد بیماری است با مؤلفه‌های بسیار متعدد و متغیر، هیچ دو معتادی را نمی‌توان پیدا کرد که نسخه واحدی برای آن‌ها بپیچیم، ممکن است، داروی واحدی برای یک عارضه وجود داشته باشد؛ ولی بازهم ظرافت‌های خاصی وجود دارد که با یک دُز، می‌توان یک بیمار را کنترل کرد؛ ولی بیمار دیگر را نمی‌توان کنترل کرد، چون در کنار آن باید مداخلات دیگری وجود داشته باشد و این مداخلات مکمل یکدیگر هستند.

در آخر تعهد خود را اعلام می‌کنم که ما همیشه در کنار انجیوها به‌ویژه انجیوهایی که اثربخشی مداخلات آن‌ها به اثبات رسیده که در صدر آن‌ها کنگره 60 می‌باشد، هستیم.

مهندس

چون آقای دکتر افشار را در آخر جلسه معرفی کردم، در اینجا می‌خواهم از ایشان قول بگیرم که بعد از فروردین، اولین جلسه‌ای که فرصت دارند، به‌عنوان استاد جلسه به لژیون پزشکان تشریف بیاورند. بعد مشکلات و معضلاتی که در سطح کلینیک‌ها ازنظر کار و پروتکل وجود دارد و سؤالاتی که مربوط به ایشان می‌شود در آن جلسه مطرح شود، چون به عقیده‌ی من پزشکانی که زحمت‌کش، پزشکان کلینیک‌ها هستند که با معضلات متعدد مواجه هستند و با زحمات فراوان چراغ خود را روشن نگه می‌دارند و کلینیک خود را حفظ می‌کنند.

پزشکان عزیز با تمام روش‌های کنگره 60 آگاهی کامل دارند و بعد لژیون را داخل پزشکان و کلینیک‌ها بردند، همان گروه‌درمانی با سیستم خاص خودش و کسانی که در کلینیک به رهایی می‌رسند، پزشکان آن‌ها را به ما معرفی می‌کنند.

مهم‌ترین مسئله‌ای که برای مصرف‌کننده اتفاق می‌افتد؛ خواب مواد است. اگر ازنظر فیزیولوژی درست نشده باشد، هر شب یا هفته‌ای یکی دو بار خواب مواد را می‌بیند، برای سیگار هم همین‌طور است. این‌یک سؤال کلیدی است، وقتی افراد خواب مواد می‌بینند در صور پنهان آن‌ها موضوع مواد هنوز حل‌نشده است.

رهایی کلینیک خانم دکتر اعظم انصاری با روان شناسی دکتر الهه بیات 

رهایی مسافر علی سبز علی و مسافر ابراهیم قموشی با کمک راهنمایی آقای میثم حاج جعفری و دریافت گل رهایی از دستان پر توان مهندس 

 

 

تهیه و تنظیم : علیرضا نیکروش

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .