به بهانه دستور جلسه از سایت و اینستاگرام کنگره 60 چگونه استفاده میکنم؟ مقالهنویسی، در خدمت چهار نفر از رابطین خبری همسفران نمایندگی شهرری هستیم، گفتوگویی با این عزیزان ترتیب دادهایم تا از حس و حال خود از خدمت در این جایگاه برای ما بیان کنند.
همسفر فوزیه شما بهعنوان رابط خبری لژیون دهم، چه آموزشهایی از خدمت در این جایگاه کسب کردهاید؟
خدمت کردن در سایت مسائل و گرههای زیادی از زندگی من باز کرد و اینیک واقعیت است. من از طریق سرچ در گوگل و پیدا کردن سایت کنگره 60 به این مکان مقدس پا گذاشتم و این مسئله را تا آخر عمر فراموش نمیکنم؛ بنابراین حالا که بهعنوان رابط خبری سایت خدمتی هرچند بسیار اندک انجام میدهم بسیار خوشحالم و صد در صد انرژی که از این کار میگیرم وصفنشدنی است. ضمن اینکه من در کنگره آموختم که بابت خدماتی که دیگران به ما میکنند، من هم سپاسگزار بوده و خدمتی هرچند کوچک را در حق دیگران انجام بدهم.
واقعیت این است که اول از کار کردن در سایت میترسیدم که نکند از پس آن برنیایم؛ ولی یاد جملهای افتادم که میگوید ما قرار نیست در کاری عالی باشیم تا آن را شروع کنیم، قرار است آن را شروع کنیم تا در آن عالی شویم. این بود که رفتهرفته و با آموزشهایی که کمک راهنما همسفر فاطمه به من دادند این راه برایم هموارتر شد. با ویرایشی که از مطالب همسفران لژیونمان انجام میدادم هم اطلاعات و آگاهی من بالا رفت و هم اینکه باعث شد تمرکز من بیشتر شود و در ادامه باعث میشود که نقطه تحمل من رفتهرفته بالا برود. دستاوردهای این خدمت خیلی زیاد هست که تنها چند نمونه آن را بیان کردم. بابت لطف بزرگی که بنیان کنگره جناب آقای مهندس دژاکام این مرد بزرگ و کنگره به من کردند تا آخر عمر سپاسگزارم و از خداوند بزرگ میخواهم که لیاقت خدمت کردن را به من ارزانی دهد.
شما بسیار فعال و پرانرژی در شعبه حضور پیدا میکنید به همسفرانی که در ابتدای راه هستند چه توصیهای دارید؟
این نظر لطف شما است که من را پرانرژی و فعال میبینید؛ ولی واقعیت امر این است که من همیشه سعی کردم کودک درونم فعال باشد و البته باید اعتراف کنم بعضی وقتها سن این کودک پایین میآید و ممکن هست دردسرساز شود، از این لحاظ که کمک راهنمای دوستداشتنی و مهربانم گاهی اوقات کنترل کردن من در لژیون برایشان بسیار سخت است و بابت این امر از ایشان عذرخواهی میکنم.
در کل سعی میکنم مثبت اندیش باشم و انرژی مثبت را به همه هم لژیونیهای خودم و همهکسانی که در اطرافم هستند پخشکنم؛ چون به قول صائب تبریزی، چو وانمیکنی گرهای، خود گره مشو، ابروگشاده باش چو دستت گشاده نیست. تنها پیشنهادی که میتوانم به تازه واردین در کنگره کنم این است که ناامید نباشند و هر وقت دلشان از این دنیا گرفت یاد این آیه شریفه بیفتند که خداوند میفرماید: وَالضُّحی، وَاللَیلِ اِذا سَجی، ما وَدَّعَکَ رَبُکَ وَ ما قَلی. سوگند بهروز و شب که پروردگارت، شمارا هرگز رها نکرده است و مورد خشم و کینه قرار نداده است.
تو خیره در سبب قهر و گفت ممکن نی به چشم لطف نظر کن به جمله آثارم
گاهی لازم است که ما در تاریکی فروبرویم تا حکمت لایزال پروردگار را بفهمیم و صیقلخورده مثل الماس بدرخشیم و اینکه افکار منفی انسان را از نعمتهای الهی محروم میکند، هر فکر منفی بر خواسته از باور منفی است که داریم و اینها را باید بافکر مثبت جایگزین کنیم تا در مسیر درست قرار بگیریم. نترسید و ناامید نباشید؛ چون موفقیت از آنکسی است که با مشکلات روبهرو شده و از آن گذر میکند و با تفکر درست راهحل را پیدا میکند. کنگره علاوه بر درمان اعتیاد، تمام راهحلهای درست زندگی کردن را به ما آموزش میدهد. محکم باشید و بدانید که خواستن بهتنهایی کاری از پیش نخواهد برد؛ بلکه خواستن باید با برخاستن همراه باشد.
همسفر فاطمه مستحضر هستیم که شما چندین سال بدون داشتن مسافر به کنگره میآیید و اکنون به مدت هفت ماه است که با نوشتن چهل سی دی وارد سفر دوم شدهاید و هماکنون بهعنوان رابط خبری لژیون هفتم در سایت خدمت میکنید چه پیامی برای همسفرانِ بدون مسافر دارید؟
من حدود شش سال هست که با کنگره آشنا شدهام. ابتدا به کنگره آمدم برای اینکه همسر یک فرد مصرفکننده هستم. یک انسان پر از درد و رنج که دنبال پناهگاهی میگشت که شاید ساعتی را آرام بگیرم. من و همسرم با عشق باهم ازدواج کردیم و برایم بسیار سخت بود حالا بهراحتی رهایش کنم و همهچیز را تمام کنم. به کنگره آمدم تا در کنار هم مسافر و همسفر یک مسیر سخت و درعینحال سهل شویم؛ اما از یکجایی به بعد مسافرم کنگره را رها کرد؛ ولی من ماندم چون من آدم رها کردن نبودم، من تازه قدم در مسیری گذاشته بودم که پر از آموزش بود، پر از معنای واقعی زندگی بود. میآمدم تا خودم را احیا کنم، فاطمهای که سالها بود خودش را در کشمکش زندگی گمکرده بود. بارها از اینکه مسافر نداشتم خجالت میکشیدم و احساس میکردم یک انسان اضافه برای کنگره هستم و چرا باید یکجا را در کنگره اشغال کنم؛ اما من عاشق کنگره شده بودم رفتن برایم خیلی سخت بود.
خودم را با آموزشها، انجام تکالیف و خدمت سرگرم میکردم تا یادم برود. سی دی گوش میکردم و مینوشتم و سعی میکردم یک رهجوی گوشبهفرمان و آماده در لژیون باشم. خدا بالاخره دعاهایم را اجابت کرد و به دل مهربان جناب آقای مهندس انداختند که همسفرانی که بیش از چهار سال بهطور دائم به کنگره میآیند، میتوانند با نوشتن چهل سی دی قدم به سفر دوم بگذارند. درست است که من تنها وارد سفر دوم شدم؛ اما هنوز نوری در دلم سوسو میزند که من دوباره گل رهایی را کنار مسافرم دریافت خواهم کرد، شاید کمی دیر ولی مطمئناً اتفاق خواهد افتاد. میخواهم به همسفرانی که مثل من تنها در کنگره سفر میکنند این را بگویم، ناامیدی انسان را از پا درمیآورد من حس شمارا با گوشت، پوستواستخوان درک میکنم؛ ولی کنگره به من آموخت که برای آموزش و کمک کردن به خودم بیایم بدون اینکه خودم را درگیر مسافرم کنم.
همسفر زهره از حس و حال خودتان در جایگاه رابط خبری لژیون هفتم برایمان بگویید؟
روزی که خدمت در جایگاه دبیری را تجربه میکردم، بسیار حال خوشی را داشتم، یک انرژی بسیار عجیبی تجربه میکردم. مخصوصاً بعد از اتمام جلسه وقتی به منزل میرفتم و صحبتهای استاد و مشارکتهای همسفران را تایپ میکردم، بیشتر متوجه صحبتهای دوستان میشدم. به عمق مشارکتها میرفتم و حس خوبی به من میداد. یک جلسه که به پایان دوره دبیری مانده بود، احساس کردم با تحویل دادن این خدمت سطح انرژی من پایین میآید؛ چون دوست داشتم، این حس و حال در من ماندگار باشد، فکر کردم چه خدمتی را بلافاصله تقبل کنم که مدام به من انرژی بدهد. بلافاصله خدمت بهعنوان رابط خبری به ذهنم رسید و با تمام وجودم به مسئول سایت کمک راهنما همسفر فاطمه پیشنهاد دادم، باوجوداینکه لژیون هفتم دو نفر رابط خبری داشت ایشان پیشنهاد مرا باکمال میل پذیرفتند و من بسیار از ایشان سپاسگزار هستم.
اگر از حس و حال واقعیام بخواهم بگویم این است که آن شور و حال و انرژی دیگر در من دائمی شده بود؛ چون دیگر نیازی نبود هر هفته به شعبه بروم تا یک خدمتی را بگیرم و به حال خوش برسم. این خدمت درست است پشت پرده است؛ اما هرلحظه آن عشق است و انرژی مضاعف را به همراه دارد و حال دلم را خوب میکند. هر بار که دل نوشته همسفران محترم را به نگارش درمیآورم، حال دلم بهقدری خوب میشود، همان لحظه حسهای خودم باز میشود و قلمبهدست میگیرم و دل نوشتهای را از تمام وجودم مینویسم و حالم بهتر و بهتر میشود. عزیزانی که از دستبهقلم شدن میترسند و به خود اعتماد نمیکنند را وارد بازی کردن و کمک کردن به این عزیزان تا اینکه تواناییهای خود را پیدا کنند، تماماً عشق است و انرژی مضاعف را به دنبال دارد.
زمانی که این مطالب بر صفحه سایت گذاشته میشود و عزیزانی که در تاریکی اعتیاد عذاب میکشند و هنوز راه کنگره بر آنها باز نشده است، از این دل نوشتهها و مطالب در سایت پیام را میگیرند و یک روزنهای را در عمق تاریکی خود مییابند و حال دلشان آرام میگیرد، بسیار حس و حال خوبی دارد، در کل خدمت کردن در سایت یک خدمتی است که جنبه صور پنهانی دارد، حس و حال فوقالعاده عجیبی دارد، مانند رزمندههای داوطلب میدان جنگ است؛ اما پشت پرده، حس فوقالعاده شیرینی به همراه دارم، دوست دارم این خدمت برایم ماندگار باشد.
با توجه به اینکه شما شال کمک راهنمایی را بهتازگی دریافت کردهاید، به نظرتان خدمت در سایت چه تأثیری در تشکیل لژیون شما دارد؟
قطعاً تأثیری فوقالعاده بالایی دارد. همیشه کمک راهنما باید چند قدمی از رهجو جلوتر باشد تا حرفی برای گفتن داشته باشد. راهنمایی که خودش در سایت فعالیت دارد، قطعاً از تمامی خبرها زودتر از رهجو باخبر میشود و آگاهی او بالا میرود و این خود کمکی بر آموزش درست و صحیح به رهجویان محترم میشود.
دیگر اینکه میتواند بهتر رهجوی خود را وارد بازی کند و آنها را از دنیای ترس و نگرانی بیرون بکشد. کمکی میتواند باشد تا تواناییهای خودشان را به دست بیاورند؛ حتی این عمل انگیزهای برای رهجویان او میشود. راهنما یک الگو است، اگر خودش تمام موارد را به نحو احسن انجام دهد، رهجو هم بهتر و سریعتر تغییر میکند؛ پس یک راهنما، بهتر است که همیشه فعال و خدمتگزار باشد. آن زمان است که میتواند باقدرت بیشتری وارد آموزش گرفتن و آموزش دادن بشود.
همسفر زهرا شما بهعنوان رابط خبری لژیون اول با صفحه سایت همسفران همکاری دارید؛ آیا خاطرهای از این دوره خدمت دارید؟
روزی که این مسئولیت را به من محول کردند، تمام وجودم را استرس و اضطراب فراگرفت. این استرس و اضطراب به خاطر این بود که فکر میکردم باوجود مشغلههای زیاد در زندگی و نگهداری از فرزندانم آیا میتوانم از عهده این مسئولیت بربیایم و خدا را شاکرم که تاکنون توانستهام.
آیا جمعآوری اطلاعات وقت زیادی از شما میگیرد؟ زمانی که مطالب را بازخوانی میکنید آیا شمارا تحت تأثیر قرار میدهد؟
باید بگویم که جمعآوری اطلاعات وقت چندانی نمیگیرد، من با قبول این مسئولیت توانستم در تمام امورات زندگیام، چه در مسائل زندگی شخصی و چه در امورات مربوط به کنگره، زمان را برنامهریزی کنم و تمام سعی خود را میکنم تا تمامکارهایم به بهترین نحو انجام شود و اینکه در زمان بازخوانی مطالب باید بگویم بله با جمعآوری اطلاعات و خواندن و ویرایش کردن آنها توانستم در مسائل جهانبینی ارتقاء پیدا کنم و از تجربیات دوستانم استفاده کنم و تمام تلاشم را برای برقراری تعادل در زندگی انجام دهم.
تهیه و تنظیم: رابط خبری کمک راهنمای تازه واردین همسفر مریم لژیون کمک راهنما همسفر زهره (لژیون هفتم)
ویراستاری: کمک راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم)
همسفران نمایندگی شهرری
- تعداد بازدید از این مطلب :
1842