English Version
English

اگر فرمان‌بردار نباشی نمی‌توانی فرمانده خوبی باشی

اگر فرمان‌بردار نباشی نمی‌توانی فرمانده خوبی باشی

هشتمین جلسه از دور بیستم کارگاه‌های آموزشی کنگره 60؛ لژیون پزشکان در پارک طالقانی؛ با استادی و نگهبانی جناب مهندس و دبیری دکتر بیژن با دستور جلسه "از فرمان‌برداری تا فرماندهی" جمعه 8 مرداد 1400 ساعت 8 صبح آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان حسین هستم مسافر؛ امیدوارم حال همه شما خوب باشد. حال من هم به حمدالله خوب است. امروز هشتم مرداد 1400، استاد جلسه امروز دکتر منصور بود که مشکلاتی برای ایشان پیش آمد و نتوانستند حضور پیدا کنند، دوران نقاهت را سپری می‌کنند. ما هر جمعه جلسه لژیون پزشکان داشتیم. به علت شرایط کرونا و وضعیت فوق‌العاده، گاهی اوقات پارک تعطیل می‌شود، گاهی اوقات مشکلاتی پیش می‌آید، امروز فیوز برق بالا سوخته و برق قطع شده که آمدیم پایین. امیدوارم به‌زودی این مسئله مرتفع بشود.

گفتیم در مورد مسئله بیماری اعتیاد کنگره 60 معتقد هست که بیماری اعتیاد روی سه مؤلفه پایه گزاری شده و درمان باید در هر سه مؤلفه انجام بگیرد، بهترین نوع درمان. البته روی یکی دو تا از آن امکان‌پذیر است؛ ولی برای اینکه کامل بشود روی هر سه تا محور باید درمان انجام بگیرد. یکی درمان روی جسم یا فیزیولوژی است. مشکل فیزیولوژی از تعادل خارج شدن ناقل‌های عصبی، مواد شبه افیونی بدن، مثل دینورفین، اندورفین، انکفالین و ... است. در یک فرد مصرف‌کننده این‌ها از تعادل خارج شده و باید به تعادل برسد. باید دقیقاً مشخص شود مشکل فیزیولوژی کجاست. وقتی می‌گوییم بیمار است، باید مشخص بشود کجا بیمار است؟ چه قسمتی بیمار است؟ کجای او خراب است؟ چه مدت درست می‌شود؟ چه جوری درست می‌شود؟ با چی درست می‌شود؟ این‌ها همه باید حساب‌شده باشد. فقط ما به‌طورکلی بگوییم بیمار است، بیمار است، نه. خوب بیمار است، متادون می‌دهیم، B2 می‌دهیم! این‌ها همه کلیات گویی است باید جزئیات مشخص بشود.

قسمت بعدی جهان‌بینی فرد است که مربوط به اندیشه می‌شود. تفکر و اندیشه روی کلیه بیماری‌ها اثر دارد. بیماری‌های سایکوسوماتیک یا روان‌تنی در اثر تفکرات غلط و نادرست روی جسم اثر می‌گذارد. مسئله دیگر هم روان است که کنگره 60 معتقد است برآیند فیزیولوژی و برآیند افکار و اندیشه یا جهان‌بینی روان یا خلق‌وخو را می‌سازد. برای جهان‌بینی کنگره 60، چهارده‌تا وادی دارد که این وادی‌ها را باید رهجو طی طریق کند. ذره‌ذره باید این رشد انجام بگیرد.‌
وادی اول: "با تفکر ساختارها آغاز می‌شود، بدون تفکر آنچه هست رو به‌ زوال می‌رود." چون خیلی از گروه‌ها معتقد هستند که ازنظر سلامتی عقل دارای تعادل نیستند. کنگره 60 معتقد است افراد ازنظر سلامت عقل در تعادل هستند ولی تفکر نمی‌کنند. تنها کاری که یک مصرف‌کننده نمی‌کند این است که تفکر کند که در چه نقطه‌ای قرار دارد و کجا قرار دارد.

از وادی اول شروع می‌شود پله‌پله ادامه پیدا می‌کند تا وادی آخر. بعد یکسری مسائل دیگر در کنگره است که باید در هر سازمانی باشد، نظم و انضباط است. اگر نظم و انضباط و احترام به پیشکسوتان برقرار نباشد ما نمی‌توانیم نیروی خودمان را به نتیجه برسانیم. شما یک پارک را در نظر بگیرید. در شرایط عادی حداقل تا دو الی سه هزار نفر بچه‌های کنگره 60 دورهم جمع می‌شوند. شاید ما حدود بیست سال است اینجا هستیم. در ظرف این بیست سال ما دعوایی بین اعضاء ندیدیم. درصورتی‌ که اگر مردمان عادی بودند روزی چندین درگیری می‌شد. این به خاطر نظم و انضباط و تربیت و آموزش است.

آموزش مسئله بسیار مهمی است. وقتی آموزش می‌دهیم فرد آموزش‌دهنده باید خودش معتقد باشد و خودش بیشتر از همه عمل بکند. اعضاء کنگره 60 وقتی به درمان می‌رسند فالوآپ می‌دهند. 14 روزه که درمان آن‌ها تمام شد یک فالوآپ می‌دهند. 14 تا 20 روز، 6 ماهه باز فالوآپ می‌دهند و یک‌ساله. آزمایش مورفین، تی اچ سی، آمفتامین‌ها، متادون و پنج الی شش آزمایش دیگر. همه باید آزمایش بدهند. نه که اعتماد نداریم. ما می‌گوییم اعتماد بکن، کنترل هم بکن. همه تست‌های خود را می‌دهند و همه تست‌ها را برای کارهای تحقیقاتی استفاده می‌کنیم.

هر کس هم بخواهد تولد بگیرد باید فالوآپ را بدهد. حالا بیست سال رهایی دارد، می‌خواهد تولد بگیرد باید برود تست بدهد. 7 ساله است باید تست بدهد. این قانون شامل حال من هم می‌شود. اگر من هم بخواهم تولد بگیرم، باید حتماً 5 تا تست را آزمایش بدهم. تمام رؤسای شعبه، مدیران، فرقی نمی‌کند. همه باید این تست را بدهند؛ ولی چون به آن‌ها می‌گوییم همه انجام می‌دهند؛ که هیچ حرف و سخنی نباشد. چون آنچه ما به دیگران می‌گوییم باید خودمان عمل کنیم. این تفکر پیش نیاید که این‌ها خودشان می‌روند می‌زنند و به ما می‌گویند برو آزمایش بده! هرزمانی در کنگره 60، هر راهنمایی به شاگرد خود تردید داشت، فوری می‌نویسد و می‌گوید: برو تست بده. باید برود تست بدهد. اصلاً شوخی ندارد. برای اینکه این آموزش‌ها را ببیند.

دستور جلسه هفته پیش «از فرمان‌برداری تا فرماندهی» بود، از سربازی تا سرداری. اگر فرمان‌بردار نباشی نمی‌توانی فرمانده خوبی باشی. آن‌کسی می‌تواند فرمانده خوبی باشد که فرمان‌بردار خوبی باشد. متأسفانه در جامعه ما بعضی واژه‌ها مفاهیم‌اش عوض شده؛ یعنی کسی که درس می‌خواند به او می‌گوییم: خیلی خرخوان است! شاگرد زرنگی است، درس می‌خواند می‌گوییم: خیلی خرخوان است. می‌گوید: بیا مواد بزن، یا فلان کار خلاف را انجام بده، وقتی می‌گوید: نه من انجام نمی‌دهم به او می‌گویند: بچه‌ننه! برو پیش مامان جونت! این‌طوری مسخره‌اش می‌کنند.

حرف رئیس خود را گوش می‌کند، به او می‌گویند: بادمجان دور قاب چین! دارد حرف رئیس خود را گوش می‌کند. حرف استاد خود را گوش می‌کند، حرف پدر و مادرش را گوش می‌کند. حتی در یک خانواده حرف پدر را گوش می‌کند دیگر خواهر و برادرها می‌گویند: آره دارد برای بابا سبزی پاک می‌کند! خوش‌خدمتی می‌کند! این یک فرهنگ غلطی است که بین ما جا افتاده است. این‌ها باید معیارهای خود را پیدا کنند. آنهایی که پائین‌دست هستند باید فرمان‌بردار باشند، بگویند چشم. ما در کنگره چیزی به نام «چرا؟» نداریم. می‌گوید برو آنجا بنشین، باید بگوید چشم. می‌گوید: شربت شما دو سی‌سی است. چرا؟ باید دو سی‌سی اجرا بکنی. الآن وسط درمان هستی درمان تو موفق نیست باید 5 روز داروی شما قطع شود، اینکه بگوید نمی‌خواهم و انجام نمی‌دهم نیست. راهنمای خود را فقط یک‌بار می‌تواند عوض بکند. وارد کنگره می‌شود تا دو ماه اجازه عوض کردن راهنما را ندارد. بعد از دو ماه تا 4 ماه فرصت دارد راهنمای خود را عوض بکند. آن چهار ماه بگذرد دیگر نمی‌تواند راهنمای خود را عوض کند. اگر راهنمای خود را عوض کرد بخواهد برگردد پیش راهنمای خودش دیگر نمی‌تواند. نمی‌تواند مدام راهنمای خود را عوض بکند. این هست که می‌گوید: تو اگر بخواهی فرمانده خوبی باشی باید فرمان‌بردار باشی.

من فکر نمی‌کنم در دنیا کسی باشد که فرمان‌بردار نباشد. حتی پیامبران هم فرمان‌بردار خدا بودند. جبرئیل به رسول خداوند فرمان‌ها را می‌داد. به موسی فرامین داده می‌شد همه آن‌ها فرمان‌بردار بودند. انسان‌هایی هستند که می‌گویند: من از هیچ‌کس حرف‌شنوی ندارم! دلم خواست قبول می‌کنم! این هست که به بچه‌ها می‌گویند: اگر می‌خواهید فرماندار باشید باید فرمان‌بردار خوبی باشید. با یک مصرف‌کننده وقتی می‌توانید صحبت بکنید که خمار نباشد. مصرف‌کننده‌ای که خمار باشد نمی‌شود اصلاً با او صحبت کرد. مصرف‌کننده‌ای که خمار باشد حرف‌شنوی ندارد. اصلاً تعادل ندارد.

ولی در کنگره 60 چون در بیست‌ و چهار ساعت سه بار داروی اوتی خود را می‌خورد همیشه به قول ما کله‌اش پر است، همیشه در تعادل است. مواد خود را مصرف کرده؛ بنابراین چون هر بیست‌ و یک روز ذره‌ذره پایین می‌آید هر میزان که مواد مخدر بیرون او پاییم می‌آید به همان میزان مواد مخدر درون او بالا می‌آید. مثل ما که به سی‌سی خون می‌گیریم و خون می‌آید پر می‌کند؛ چون به این دلیل است، شخص 16.5 سی‌سی در روز مصرف می‌کند، می‌رساند به (daily) 0.3 سی‌سی در روز و حال او هم خیلی خوب است. او به 0.3 سی‌سی عادت نکرده است. این عادت نیست. به این دلیل است که وقتی او 16.5 سی‌سی مصرف می‌کرده به فرض مثال دینورفین یا اندورفین او خوب کار نمی‌کرده، حالا ذره‌ذره پایین آمده، سطح مخدرهای طبیعی بدن بالا آمده.

اندورفین بیشتر آمده، دینورفین بیشتر آمده هرچه مواد او پایین می‌آید مواد مخدر درونی بدن بالا می‌رود و می‌رسد به یک جایی که کاملاً لب‌به‌لب می‌شود. اصلاً هیچ مشکلی ندارد باهم برابر می‌شود و مسئله‌ای ندارد. من گاهی اوقات از بچه‌ها دو سؤال می‌پرسم اکثراً می‌گویم: خواب شما خوب است؟ اگر فرد خوابش خوب باشد همه‌چیز او خوب می‌شود. مسئله بعدی به او می‌گویم: آخرین باری که خواب مواد دیدی کی بود؟ یعنی آن صور پنهان او است. می‌گوید مثلاً من 6 ماه است خواب ندیدم یا اصلاً خواب ندیدم. درصورتی‌که ما وقتی مواد را قطع می‌کردیم هر شب ما دو یا سه بار خواب مواد را می‌دیدیم؛ بنابراین این سیستم در کنگره 60 است.

چون ما در کنگره 60 نه نیروی انتظامی داریم، نه قاضی داریم، نه در شعب پلیس داریم، هیچ‌چیز نداریم. نه مستخدم داریم، نه آبدارچی داریم، همه کارهای خود را خود ما انجام می‌دهیم. هر راهنما با شاگردانش مسئول لژیون خدمتگزار می‌شود. مثلاً امروز دژاکام با شاگردانش مسئول خدمت این شعبه است. باید آخر جلسه صندلی‌ها را جمع کنند، سالن را بشورند، تی بکشند، آشغال‌ها را جمع کنند، آبدارخانه چایی را درست بکنند، ظرف‌ها را بشویند و همه را خودشان انجام می‌دهند. حالا وقتی این لژیون خدمتگزار بود، آن‌یکی نمی‌تواند بگوید: من چون دکترای فیزیک اتمی هستم تی نمی‌کشم. ممکن است به این شخص نظافت سرویس بهداشتی بیافتد، حالا هر مقامی باشد باید در کنگره 60 برود سرویس بهداشتی را بشوید. باید این فرمان‌برداری کاملاً انجام بشود. چون در کنگره 60 هر چیز به مشارکت گذاشته می‌شود و راجع به آن بحث می‌شود، بچه‌ها لزوم اجرا آن را کاملاً درک می‌کنند.

از اینکه به حرف‌های من گوش کردید، متشکرم، ممنون.

سلام دوستان احسان هستم یک مسافر؛ فرماندهی وقتی صورت می‌گیرد که من خودم را از دست خواسته‌های نامعقول نفسم پس بگیرم که این با فرمان‌برداری اتفاق می‌افتد. فرمان این است که ما در صراط مستقیم باشیم. گفتار نیک کردار نیک، پندار نیکو آن فرمان به جبر و زور نیست به خاطر آرامش درون هر شخص باید اجرا شود، گاهی اوقات افراد در ازای فرمان‌برداری از خداوند طلبکار می‌شوند درصورتی‌که اجرای فرمان الهی انسان خود به آرامش و صلح می‌رسد. ممنون بابت وقت مشارکت.

سلام دوستان فریبا هستم یک همسفر؛ فرمان‌برداری و فرماندهی مثل بزرگ شدن بچه است و درنهایت بالغ شدن کودک. پدر و مادر که بچه‌ها را تربیت می‌کنند اگر فرزندان آنچه را که از پدر و مادر شنیده‌اند اجرا نکنند نمی‌توانند ساخته بشوند، بنابراین باید این مسیر را پشت سر بگذارند. تا روزی خودشان بتوانند به‌عنوان فرمانده یا والد شخص دیگری را تربیت کنند. از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید ممنون و متشکر.

سلام دوستان دکتر بابا زاده هستم یک همسفر؛ من در جلسه چهارشنبه هم بودم، آنجا دوستان اعلام می‌کردند که برای سال‌های طولانی فرمان‌بردار مصرف مواد بودند و وقتی به کنگره آمدند به آگاهی رسیدند و از تجارب و دستورات راهنماها استفاده کردند تا به رهایی رسیدند و همه خوشحال بودند که از این پروتکل فرمان‌برداری کنگره استفاده کردند تا فرماندهی تن، جسم، مغز و افکار خودشان را بدست بیاورند و در زندگی خودشان موفق باشند. ممنون بابت وقت مشارکت.

سلام دوستان زهره هستم یک همسفر؛ کمک راهنمای کلینیک فرشته دانشجوی ارشد روانشناسی عمومی. آقای مهندس در سی دی فرمانروایان زمان، 3 ضلع مثلث را توضیح دادند، ضلع اول فرمانروایی؛ ساده است که مثلاً من هر فکری را نباید وارد ذهن خودم کنم و اگر قرار باشد نتوانم به اعمال گفتار و افکار خودم مسلط باشم و هر تصمیمی را بگیرم پس من در جایگاه یک انسان نیستم. ضلع بعدی فرمانروایی مرکب است؛ که همان مدیریت کنگره 60 است. اگر کمک راهنما به این جایگاه رسیده قطعاً در جایگاه فرمان‌برداری بوده و تمام فرمان‌های راهنمای خود را اجرا کرده و با آموزش توانسته به جایگاه راهنمایی و فرمانده ای برسد. ضلع سوم هم فرمانروایی قدرت مطلق است؛ که فرمان عقل است، فرمان الهی به من می‌گوید: دروغ نگویم، غیبت نکنم، تجسس نکنم و... .از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید ممنون و متشکر.

سلام دوستان دکتر سعید هستم همسفر؛ دکتر مهان هستم مسئول فنی کلینیک آیتار واقع در منطقه 13. عشق و احترام به نوع بشر در کنگره 60 نهادینه شده، بدون توجه به عناوین انسان‌ها. افراد در کنگره بدون توجه به عنوانشان معرفی می‌شوند و این احترام به جایگاه انسان و انسانیت است و به تمامی افراد بدون توجه به جایگاه اجتماعی آن‌ها عشق و احترام داده می‌شود، فرمان‌برداری و فرماندهی به این شکل باعث دوام کنگره است. ممنون بابت زمان مشارکت.

سلام دکتر زهرا هستم یک همسفر؛ دکتر حاجیان هستم مسئول فنی کلینیک ناجی شفا و کسری. مرحله اول رهایی، فرمان‌برداری است و اگر کسی فرمان‌برداری را انجام ندهد، به صحبت‌های راهنما اهمیت ندهد و همکاری نداشته باشد قطعاً رهایی هم صورت نمی‌گیرد. این رابطه‌ی علت و معلولی باید وجود داشته باشد. از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید ممنون و متشکرم.

سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر؛ یک مصرف‌کننده چون حس‌هایش بسته است اطلاعات غلط به عقلش می‌رسد. عقل سالم است؛ ولی چون اطلاعات ورودی غلط است نیاز به راهنما پیش می‌آید و مصرف‌کننده باید فرمان‌بردار باشد. استاد امین می‌گویند: مصرف‌کننده چیزهایی را می‌بیند اشتباه است، مثل کسی که روی چرخ‌وفلک است که با تغییر ارتفاع چرخ‌وفلک دیدگاه فرد نسبت به پیرامون تغییر می‌کند، دقیقاً مانند یک مصرف‌کننده که با تغییرات ناشی از مصرف مواد مخدر در خلق‌وخوی فرد هرلحظه دیدگاهش نسبت به جهان پیرامونش تغییر کند. مثلاً در صبح یک‌ جور به دنیا نگاه می‌کند و در شب جور دیگری، با فرمان‌برداری از راهنما، رهجو آرام‌ آرام می‌تواند خود را از لحاظ جسمی و فکری پس بگیرد. ممنونم بابت زمان مشارکت.

سلام دوستان دکتر ایران هستم همسفر؛ دکترای روانشناسی از کلینیک نگاه نو. اگر کسی فرمان‌بردار نباشد و این مراحل را طی نکند نه حوصله‌اش زیاد می‌شود و نه تواضع دارد و ممکن است فرمانده خطرناکی بشود. به نظر می‌آید که هرقدر که انسان فرمان برداری‌اش بیشتر باشد انعطاف مغزش بیشتر است و رشد هم یعنی همان انعطاف بیشتر. ممنون بابت زمان مشارکت.

سلام دوستان حسین هستم مسافر؛ یک توضیح در مورد فرمان‌برداری و فرماندهی بیان کنم و آن اینکه همه‌چیز در کنگره 60 بر مبنای مثلث است، فرمان‌برداری و فرماندهی هم یک مثلث است، یک ساق آن فرمانده است که فرمان را می‌دهد، یک ساق آن فرمان‌بر است که فرمان را اجرا می‌کند و قاعده خود فرمان است. یعنی وقتی کسی فرمانده است به‌طور مطلق در همه‌ی امورات نیست، مثلاً در کنگره 60 یک راهنما با یک رهجو فقط در مورد مواد و نحوه‌ی درمان است و راهنما در مسائل خانوادگی، ازدواج و طلاق نباید دخالت کند، در مسائل کاری، ارث‌ومیراث و باقی مسائل نمی‌تواند دخالت کند؛ چون در تخصص او نیست. در اینجا ضلع فرمان مشخص است فقط در مورد اعتیاد و درمان آن راهنما فرمانده است. یک نفر مرزبان است، فقط در مورد برقراری نظم و انضباط فرمانده است در مورد برنامه‌ی داروی افراد دخالتی نمی‌تواند انجام دهد. فقط در موضوعی که فرمانده‌ای به او واگذار شده است می‌تواند فرمان دهد و ما فرماندهی مطلق نداریم و چهارچوب کاملاً مشخصی دارد.

سلام دوستان دکتر حسین هستم همسفر؛ دکتر رضوی هستم مسئول فنی کلینیک سلامت رضوی خیابان ستارخان منطقه 2. در مقوله‌ی اعتیاد واضح است که فردی که درگیر اعتیاد بوده و با پرهیز و آموزش در کنگره توانسته که از اعتیاد رهایی پیدا کند می‌تواند در جایگاهی قرار بگیرد که سایر افراد مصرف‌کننده که خواهان درمان هستند را راهنمایی کند تا آن‌ها نیز بتوانند درمان را تجربه نمایند. وقتی من بخواهم ژنرال شوم باید قبلاً سرباز بوده باشم. سرباز وظایفی دارد و باید گوش کند. رهجوهای تازه‌وارد هم باید مثل سرباز رفتار کنند و وقتی می‌بینند که افرادی به جایگاه‌های بالاتری در این مسیر رسیدند به آن‌ها هم تلقین می‌شود که آن‌ها هم می‌توانند این مسیر را طی کنند و به درمان برسد. ما در کنگره به‌وضوح می‌بینیم که افراد به بهترین شکل به درمان می‌رسند و این جایگاه را تجربه می‌کنند. ممنونم بابت زمان مشارکت.

سلام دوستان الهه هستم یک همسفر؛ کارشناس ارشد روانشناسی، روانشناس کلینیک نیک‌روز واقع در میدان شهدا . در مورد دستور جلسه تجربه‌ی شخصی من این است که ما در مهارت‌های زندگی یک مبحثی داریم به نام قاطعیت، یک مشکل کوچک در کلینیک ما به وجود آمد و من برای حل این مسئله با آقای لطفی تماس گرفتم و مشکل خیلی سریع حل شد. جمله‌ای که من از ایشان شنیدم این بود که ما اینجا باکسی تعارف نداریم و این رودربایستی‌هایی که بین اعضای مجموعه‌ها وجود دارد در کنگره وجود ندارد و این باعث شد من نسبت به کنگره دیدگاه بهتری کسب کنم و این حمایت‌ها و قاطعیت‌ها کمک خیلی بزرگی به کلینیک‌های همکار با کنگره می‌کند. خیلی ممنون بابت زمان مشارکت.

سلام دوستان دکتر شهرام هستم همسفر؛ دکتر شیرازی هستم مؤسس و مسئول فنی کلینیک آیین مهر سیدخندان. مسئله مهم در فرمان‌برداری و فرماندهی، شناخت است. بدانیم که کی هستیم، چی هستیم و نقصمان کجاست. وقتی نقص را بدانیم آن‌وقت می‌پذیریم که باید از فرد دیگری یاد بگیریم و در مرحله‌ی بعدی نکته‌ی مهم این است که از چه منبعی فرمان و آموزش بگیریم. خیلی از ما در بعضی از مقاطع زندگی درگیر مسائلی شدیم که برایمان قابل‌ حل نبود و اشتباه انتخاب کردیم؛ یعنی از منبع درستی فرمان‌برداری نکردیم و فرمان‌برداری ما اشتباه بوده و از شخصی فرمان گرفتیم که تخصص آن کار را نداشته است. اینکه در کنگره این عنوان می‌شود که راهنما فقط در مورد اعتیاد فرمان می‌دهد به این دلیل است که راهنما فقط در این زمینه تخصص دارد و در باقی مسائل نباید دخالت کند؛ چون در آن موارد تخصص کافی ندارد و ممکن است فرمان اشتباه صادر کند و فرد را دچار مشکل بزرگی نماید. در دعای کنگره می‌گوید تا به‌فرمان عقل نزدیک شویم و اسم شخصی به‌عنوان فرمان دهنده عنوان نشده؛ بلکه عقل را در بالای همه‌چیز قرار داده و می‌خواهد که فرمان عقل نزدیک شویم که عقل کل و کامل همان خداوند است و ما همیشه باید نسبت به او خضوع و خشوع داشته باشیم و تمام فرمان‌های او را به اجرا درآوریم و هرچه فرمان‌بردارتر باشیم جهلمان کمتر است. ممنونم بابت زمان مشارکت.

سلام دوستان بهاره هستم مسافر ایکس؛ روانشناس کلینیک بهستان. کنگره به من فرمانبرداری را خیلی خوب آموزش داد. چند سالی درگیر بیماری بودم که با کنگره سفر کردم و وقتی راهنما انتخاب کردم راهنما به من گفت که باید هفته‌ای یک سی دی بنویسی. اوایل خیلی سخت بود؛ ولی یاد گرفتم که چگونه فرمان‌بردار خوبی باشم. راهنما هم خودش در کنگره آموزش دیده و فرمان‌بردار بوده است. خیلی ممنونم از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید.

سلام دوستان بابک هستم یک همسفر؛ یک انسان باید فرمان‌بردار باشد تا بتواند فرمانده بشود. انسان باید فرمانبرداری از عقل سلیم انسان که پیامبر درون انسان است را انجام بدهد تا به موفقیت برسد و اگر به آن گوش نکنیم دچار نفس اماره می‌شویم. ممنونم از وقت مشارکت.

جناب مهندس:

سلام دوستان حسین هستم مسافر؛ علیرغم اینکه جلسات به علت کرونا و تعطیلی‌ها به‌صورت مستمر و طبق برنامه تشکیل نمی‌شود؛ ولی اعضا به‌ خوبی در این جلسات حاضر هستند. در کنگره ما دو نوبت تعطیلات سراسری داریم که تمامی شعب در این تعطیلات به‌ طور کامل تعطیل هستند و حتی هیچ‌گونه تعمیراتی در بازه‌ی تعطیلات صورت نمی‌گیرد و فقط پارک طالقانی به دلایلی باز است و برگزار می‌شود. از هفته‌ی آینده تعطیلات تابستانی کنگره به مدت دو هفته شروع می‌شود، جلسه بعدی ما در تاریخ 29 مردادماه تشکیل می‌شود با دستور جلسه‌ی کتاب 14 مقاله، کتاب 14 مقاله کتابی است که با همکاری من و آقای ویلیام وایت مشترکاً نوشته شده است که هم به فارسی و انگلیسی با نام ریکاوری در درمان اعتیاد نوشته‌شده است و برای تمام رهبران ریکاوری اعتیاد در سراسر جهان ارسال‌شده و به تمام کسانی که در درمان اعتیاد فعالیت دارند فرستاده‌شده و PDF کتاب به‌صورت رایگان در سایت‌ها قرار داده‌شده است.

خبر بعدی اینکه ما در حال انجام عملیات ساختمانی دانشگاه علوم و فنون خوارزمی هستیم که 10 هزار متر عملیات ساختمانی است. به این دلیل جزیره قشم انتخاب شد که منطقه‌ی آزاد است و برای تحصیل و برگزاری کنفرانس‌ها و همایش‌ها نیازی به دریافت ویزا نیست و این دانشگاه ده سال است در رشته‌های فنی مهندسی در حال فعالیت است و ما رشته‌های پزشکی و درمان اعتیاد را هم به آن اضافه می‌کنیم؛ ما یکسری کارهای تحقیقاتی را انجام دادیم و در حال انجام هستیم. پروژه روی 4 نوع سرطان خون: ALL، AML، CLL و CML که روی موش‌های صحرایی Rat انجام دادیم. آزمایش‌های مغز استخوان هم برای دانشگاه بریستول انگلیس فرستاده شد. آنجا نتایج را آزمایش کردند و دیتا را برای ما فرستادند. مقاله‌ها به 4 کنفرانس فرستاده شد که خوشبختانه هر چهارتا پذیرفته شدند. یکی در زوریخ سوئیس است، یکی در پاریس است، یکی در ترکیه است، یکی هم در دبی است همه آن‌ها هم اورال است. اگر شرایط ایجاب کند حضوری و اگر ایجاب نکند، آنلاین خواهد بود. این‌ها را به شما خواهم داد. روی کرونا هم تحقیق کرده بودیم، نتایج بسیار بسیار عالی بود، یکی روی D.SAP که ضد عفونت است جواب گرفتیم، یکی هم ضدالتهاب است. آن‌هم یکی در انگلستان، یکی در زوریخ است که هنوز پذیرفته نشده است. گفتم شرح و گزارش سرطان و کووید 19 هم به فارسی، هم به انگلیسی روی سایت قرار بدهیم به‌زودی. چیزی که الآن در دست اقدام داریم و پروپوزال آن نوشته شده و داریم به‌زودی شروع می‌کنیم مال کانسر سینه است. مال سینه و ام‌اس را روی موش‌های موس قبلاً کار کردیم. ولی الآن داریم روی Rat ها کار می‌کنیم. در مرحله ژنی داریم برنامه‌ریزی می‌کنیم. البته در ساختمان پلاک 20 خیابان ورزنده یک سوئیت را مخصوص آزمایشگاه اختصاص دادیم و تمام وسایل آن را هم گرفتیم؛ که آزمایش‌ها روی موش‌های Rat همان‌جا انجام بگیرد. البته همه این آزمایش‌ها و تحقیقاتی که انجام می‌دهیم بالای 400-500 میلیون تومان هزینه دارد. خوشبختانه کنگره 60 از عهده‌اش برمی‌آید و هزینه‌ها را تاکنون تأمین کرده است. این‌ها هم خبرهای تحقیقاتی بود که به شما دادیم. البته دکتر بیژن گفتند که بیایید تحقیقات گسترده‌ای انجام بدهیم. ایشان دستیار ادیتورهای مجله پزشکی "لنست" هستند و انگلیسی و فرانسه می‌دانند. این است که اگر کارهای تحقیقاتی عزیزان دارند بگویند به اشتراک خودشان این کار را حتماً انجام می‌دهیم. من بارها گفتم: من سرم برای تحقیقات درد می‌کند. اگر قرار باشد من تمام درامد کنگره 60 را صرف تحقیقات کنگره 60 بکنم، اگر زمینه مهیا باشد این کار را خواهم کرد و مطمئن هستم بچه‌های کنگره 60 هیچ‌گونه اعتراضی نخواهند کرد. ما روی سرطان خون خیلی جواب خوبی گرفتیم همین‌طور روی ام‌اس و سرطان سینه خوب جواب گرفتیم. انشاءالله بتوانیم به کمک همدیگر این‌ها را منتشر بکنیم. کارهای ساختمان قشم هم با سرعت پیش می‌رود.

از اینکه به حرف‌های من گوش کردید خیلی ممنون.

 

نگارش: مسافر بهمن و همسفر الهام 
تهیه و تنظیم: مسافر سعید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .