امروز از صبح کمی استرس داشتم قرار بر این بود که دیدهبان لژیون سردار مسافر علیرضا زرکش به شعبه ما در نمایندگی شهرری مشرف شوند و بنده مصاحبهای با ایشان داشته باشم؛ وقتیکه شرایط گفتوگو مهیا شد، آنقدر پرمحتوا، آموزنده و شمرده و با آرامش به سؤالات پاسخ میدادند که آرامش تمام وجودم را فراگرفت. لحظاتی که در کنار ایشان گذراندم بسیار پربار و مثمر ثمر بود و در همان دقایق کم آموزشهای عمیقی دریافت کردم که خالی از لطف نیست شما همراهان بزرگوار هم از آن بهرهمند شوید.
پیشنهاد شما برای عزیزانی که توان مالی دارند و بر سر دوراهی ورود به لژیون سردار هستند چیست؟
صحبتهای آقای مهندس را وقتی گوش میکنیم و مکالمههایی که با استادان خوددارند را میشنویم و آنچه را که آقای مهندس از آن مکالمه برای ما توضیح میدهند و روشن میکنند و همیشه حکایت میکنند و میگویند که آدمها بر سر دوراهی هستند؛ یعنی یا باید به راست یا به چپ حرکت کنند، یا این کار را انجام بدهیم یا آن کار را انجام ندهیم. کنگره اگر کاری را از ما میخواهد فهم آن را هم به ما میدهد، اگر من در کنگره هستم، اگر من در جایگاه سفر دومی هستم، شرایط کنگره را درک کردهام و لذت خدمت در کنگره را چشیدهام و اگر احساس میکنم نیاز به این بودن دارم، یکجایی باید اعتماد کنم؛ اینکه من به چپ میخواهم بپیچم یا به راست میخواهم بپیچم این دو منظره قطعاً یکسان نیست. من باید یکجایی به کنگره اعتماد کنم و این حرکت را انجام دهم و فکر میکنم افرادی که خدمت مالی میکنند باایمانشان این کار را میکنند و قطعاً لطف خداوند شامل تکتک ما میشود و در این قضیه قدم میگذاریم و شروع به لذت خدمت کردن میکنیم، لذت بخشش، لذت گذشت، لذت همسان شدن با کائنات.
چه چیزی باعث میشود که یک خدمتگزار در هر جایگاهی دچار منیت نشود و مسئولیت خودش را به نحو احسن انجام بدهد؟
ما دیگر از دیدهبان در کنگره جایگاهی بالاتر نداریم؛ البته ابتدا نگهبان کنگره شخص آقای مهندس و جانشین آقای استاد امین و بعد دیدهبانها هستند. من بهعنوان یک دیدهبان نگاه میکنم میبینم که قبل از من دیدهبانها بودهاند و خودم را جای دیدهبانی میگذارم که امروز نیست و میبینم بعد از او دیدهبانها بودهاند. چیزی که من با خودم بارها تکرار میکنم این است که قویتر از تو هم آدمهایی هستند، فهمیدهتر از تو هم هستند نشانهاش این است که وقتی من مشارکت بچهها را گوش میکنم میبینم چقدر زاویه دیدشان قوی و قشنگتر از من است و چقدر قشنگتر و صافتر از من دارند خدمت میکنند؛ پس لزومی برای منیت، فخرفروشی، احساس اینکه چه اتفاقی برای من میافتد نیست. تنها اتفاقی که برای من خدمتگزار در کنگره میافتد این است که لطف خداوند شامل حال من شده است و من در جایگاه یک دیدهبان فکر نمیکنم شخصیتی باشم که در کنار جناب آقای مهندس بنشینم و با ایشان حشرونشر کنم، این فقط لطف خداوند هست که شامل حال من شده است.
چرا پرداخت پول و بخشیدن آن حال انسان را خوب و خوش میکند؟
چون جنس آن متفاوت است. استاد امین میگویند: پول معادل انرژی است؛ پس آن انرژی است، یعنی اصل جنس است. وقتی شما با اصل جنس بازی میکنید حالتان را بهتر میکند مخصوصاً اینکه شما اصل جنس را میبخشید. یکزمانی شما کفشی که سالها پا کردهاید را میبخشید و یکزمانی است که شما یک ماشینی دارید و یک نفر را تا یک مسیری میرسانید، یکزمانی یک نفر را از خیابان رد میکنید و یکزمانی است که شما از آن عصاره میبخشید، از آن انرژی میبخشید، از آن چیزی که بهسختی به دست آوردهاید میبخشید. کسب انرژی و حفظ آن کار بسیار سختی است این را کنگره به ما یاد میدهد من فکر میکنم که اصلاً قدرت این کارها را ندارم اگر توان و قدرتی هست همه آن در سایه کنگره است. کنگره که میگویم یعنی آقای مهندس دژاکام.
تأسیس لژیون سردار در پیشبرد اهداف کنگره، منجمله در جهت آکادمی و جهانیشدن کنگره به چه شکلی است؟
بسیار آیتم مهم واصلی است. خود جناب آقای مهندس بیپرده راجع به این موضوع صحبت میکنند و میگویند این مثلث سه ضلع دارد یکی علم ماست، یکی نیروی انسانی و یکی پول ما است، اگر کسی این سه ضلع را داشته باشد میتواند قلههای تاریک حیات را فتح کند. حالا عامل بسیار مؤثری دارد، آقای مهندس با تفکر اینکه بگویم ژرف، عمیق اینها گزافه نیست پس میگویم آقای مهندس با این تفکر عظیم این نگاه عظیم را به وجود آوردهاند و این بازی بزرگ را شروع کردند، این بازی بزرگ نیاز به بازیکن دارد درست است که یک منیجر و یک مهندس دارد یک شخصی که چیدمان دارد و مهندسی میکند؛ ولی یک سری آدمها باید در این بازی، بازی کنند و با به وجود آوردن این مثلث و جایگاهها باعث شده است که این مثلث و این دایره و این اتفاقات بهسرعت شعاع پیدا کند و کمک کند. بسیار پول مؤثر است و تأثیر زیادی میگذارد. مثل آب میماند وقتیکه جاری میشود اگر در جهت درست باشد آبادانی به وجود میآورد و مهم این است که کشاورز و هدایتکننده آن جریان، چه کسی باشد؟ که در این زمینه جناب آقای مهندس هستند.
عضویت در لژیون سردار تأثیری در بهبود سفر مسافر یا همسفر دارد یا نه؟
قطعاً تأثیر مثبتی خواهد داشت. شما بههیچوجه نمیتوانید خدمت کردن را در کنگره در جهت رسیدن به رهایی کتمان کنید. من فکر میکنم که یک سفر اولی هم وقتی به درک آن برسد میتواند با تأیید راهنما خدمت مالی کند. حالا فرقی ندارد چه مسافر و چه همسفر. یکجوری ما باید به کنگره وصل باشیم ما برای وصل شدن بهانه میخواهیم. اینکه شما خدمت مالی میکنید، اینکه از اعضاء لژیون سردار میشوید شما عضویت دارید وقتیکه عضویت داشته باشید میتوانید وارد لژیون شوید شما وقتی عضویت دارید جلوی در به شما اجازه ورود میدهند. اگر عضویت نداشته باشید شما تماشاگر هستید آن شخصی که بازی میکند قطعاً حال خوش و کیف بیشتری دارد تا شخصی که فقط تماشاچی است.
جمله یا بهتر است بگویم آیه خداوند سریع الحساب است را چگونه میتوانید برای ما توصیف کنید؟
میگویند سرعت خداوند زیاد است و خودش هم گفته که من سریع الحساب هستم. من بهشخصه این چیزها را درک نمیکنم، من بهعنوان دیدهبان لژیون سردار در لژیون سردار یکسری مشاهدات عینی دارم؛ وقتی با بچههای لژیون سردار صحبت میکنیم میبینیم که چه اتفاقاتی در زندگیشان افتاده است؛ شاید بهظاهر کسی از دور نگاه کند و بگوید این گزافه است، این بزرگنمایی است، این سیاه نمایی است؛ اصلاً اینطور نیست؛ وقتی عیناً شما میبینید که کارِ نشد، شد میشود، درب بسته، باز میشود، وقتیکه گرمای وجود خداوند را در خانواده احساس میکنید، در مال خود احساس میکنید، در همسفرت احساس میکنید، در تمامی اطرافت آن را احساس میکنید. اینکه قرار است یکچیزی شود که تو متضرر شوی؛ ولی این چیزی که قرار است بشود از کنار تو بهآرامی رد میشود و هیچ آسیبی به تو نمیرساند. چه چیزی میتوانی اسم این را بگذاری؟ تا دیروز که من مواد مصرف میکردم اینها نبودند همهاش کُن تاک بود، برخورد و درگیری بود تا دیروز که من وارد لژیون سردار نشده بودم و تا زمانی که بخشش را تجربه نکرده بودم اینطور نبود؛ ولی امروز انگار که چیزهای جدیدی دارید، یک بلیتی دارید که میتوانید وارد یک ارتعاش جدیدی بشوید.
با توجه به دستور جلسه این ماه لژیون سردار که پسانداز است رابطه آن با دستور جلسه وادی پنجم در چیست؟ برای ما بیان بفرمایید:
در وادی پنجم میگوید تو در چهار وادی تفکر کردی و حالا تو برای هدفت در عالم خاک باید حرکت کنی و یکی از آیتمهایی که تو باید در عالم خاک خواستهات را ببینی پسانداز است و این پسانداز دو لبه دارد یکی در صور پنهان و یکی در صور آشکار است، یکی بخشش مال و یکی گذشت مال است. اینها را کنگره به ما یاد میدهد. آقای مهندس وقتیکه با اساتیدش صحبت میکند میگوید: کلید و قفل، وقتیکه از پسانداز و بخشش صحبت میکند میگوید کلید و قفل، پسانداز شاهکلید است.
از نظر شما رسالت اعضاء لژیون سردار در رساندن پیام رهایی و درمان به دیگر افراد چگونه باید باشد؟
ما موظف به انجام هستیم پیکان تیر که از چله کمان پرتاب میشود یک نکته دارد، آنیک نوک دارد که دل تاریکی را میشکافت و جلو میرود و بقیه پشت آنیک نفر نظام گرفتهاند یکزمانی من موظف به انجام هستم به هیچچیز نباید فکر کنم، وقتیکه فرمان میدهند فلان خدمت نیاز ما است؛ ما موظف به انجام هستیم. کسی دیگر رسالت آن را میدهد، کسی دیگر فریادش را میزند، کسی دیگر چراغ را روشن میکند و ایکاش که ما نفر هزارم یا یک میلیاردم آن پیکان باشیم، خوشا به حال آنکسی که طراح آن تیر است. ما رسالتی نداریم و رسالت ما آنجایی است که استاد به مهندس میگوید 15 سال دیگر آنها میآیند و تو برو آنجا، آنهایی که میآیند کار بزرگی نکردهاند، مهندسی که 15 سال در صراط مستقیم حرکت میکند کار بزرگ را انجام داده است. ما رسالتی نداریم ما موظف به انجام فرمان خدا هستیم.
نقش یک عضو لژیون سردار در جهانیشدن کنگره چیست؟
ما به دنبال نقش نباید باشیم؛ همینکه ما حالمان خوب است یعنی نقشمان را خوب بازی میکنیم، همانکه لذت میبریم، پس نقشمان را درست انجام میدهیم، همینکه احساس میکنیم این ساختار به این عظمت دارد حرکت میکند و تو هم عضوی از این ساختار هستی نقشت را درست انجام دادهای.
دانایی یک همسفر یا مسافر چه نقشی در مورد بخشش میتواند ایفا کند؟
بخشش کار بسیار سختی است با صحبتهایی که جناب آقای امین دژاکام و آقای مهندس دژاکام و اساتید آقای مهندس در کنگره سالها است که انجام میدهند بخشش در کنگره نهادینهشده است همینکه اعضاء کنگره میآیند و برای کمک راهنمایی امتحان میدهند و ولع دارند، بخشش هم همینطور است، جزو دانایی و ژن شخص میشود؛ چون بخشش در کنگره نهادینهشده است و همه ما یاد گرفتهایم و تمرین میکنیم و نفر جلویی ما به ما توصیه میکند و ما هم به پشتسری خودمان توصیه میکنیم و ما همه در پی هم روان شدهایم؛ ولی آن چیزی که امروز مهم است میزان بخشش است نه اینکه با چه مقدار بازی میکنیم؟ آیا ما با تمام توانمان میبخشیم؟ یا با کسری از توانمان میبخشیم؟ این بسیار مهم است ما باید این را بدانیم که ظرفیت همه ما در کسب دانایی، کسب ثروت، کسب جایگاههای مختلف متفاوت است، این نیست که کسی که تواناییاش کمتر است پس ضایعتر است، نه اینطور نیست؛ ولی اینطور است که هرکسی باید با تمام توانش بازی کند؛ اینکه میزان داناییمان مشخص میکند هرچه که ما داناتر باشیم قطعاً در این قضیه توانمندتر هستیم. وسعت رزق و روزی آدمها، وسعت لذت آنها از زندگی به اینطرف برمیگردد، به دست راست آنها و به وسعت بخشش آنها، به وسعت دل بزرگشان برمیگردد. من در لژیون سردار دیدهام افرادی که ضلع بخشش و گذشت شان در توان و قد خودشان فراخ است به همین میزان آنطرف برایشان اتفاق میافتد. بحث بهرهمندی است، تو چقدر از زندگیات بهره میبری؟ آقای مهندس میفرمایند شخص خیلی پولدار است، خیلی دارا است؛ ولی چقدر میتواند از آن لذت ببرد؟ تو آنقدری میتوانی از زندگیات لذت ببری که توانایی بخشش داشته باشی.
ارتباطِ هدف کنگره که در جهت پیشگیری، مهار و درمان اعتیاد قدم برمیدارد با استحکام پایههای مالی و علمی در چیست؟
رابطه مستقیم دارد؛ خوشا به حال کسانی که کلید فرعی نیستند، خوشا به حال کسانی که گروه فرعی نیستند و در مسیر اصلی و کلید اصلی و گروه اصلی هستند. کسانی که میآیند و خدمت مالی میکنند در این دسته قرارگرفتهاند. بازهم میگویم ما تعیینکننده نیستیم من ایمان به این قضیه دارم و بابت این ایمانم و به عینه دیدنِ این قضیه، این کار را میکنم و به این ساختار مطمئن هستم و در این گروه قرار میگیرم چون خود آقای مهندس گفتهاند که خدمت مالی کردن و ضلع مالی یکی از اجزاء اصلی درحرکت کنگره است.
هدف از خلقت انسان آموزش و خدمت است (استاد سردار)، برداشت شما از این پیام چیست؟
آقای مهندس میفرمایند که آدمهایی که درست حرکت میکنند برداشت خوبی هم دارند و لذت میبرند و آن برداشتشان هم حاکی از حق بودن این قضیه است و میگویند در ادامه این را میبخشند چیزی که کسب کردهاند و استفاده کردهاند در اختیار دیگران میگذارند.
نقش یک همسفر در تقویت پایههای مالی کنگره به چه شکلی میتواند باشد؟
مسافر و همسفر هیچ فرقی نمیکند، برای اینکه جنسها متفاوت است. آقای مهندس یکفاصلهای گذاشته است؛ چون حسهای آنها متفاوت است، سطح انرژیهایشان متفاوت است و خوشا به حال افرادی که آقای مهندس در آنها حریم ایجاد کرده است؛ یعنی یک قسمت عظیمی از کنگره را آقای مهندس حریم برایشان ایجاد کرده و برای ایشان احترام قائل شده است. همانقدر که یک مسافر در پیشبرد اهداف کنگره مؤثر است، به همان میزان هم همسفر مثمر ثمر است. نفس است، نفسِ یک مؤنث با نفسِ یک مذکر هیچ تفاوتی ندارد و این همیاری و همکاری همانقدر که برای آن نفس در مسافر مهم است برای همان نفس در همسفر هم مهم است.
اگر ممکن است به جایگاههای خدمتی در لژیون سردار مثل دنور، پهلوان و سردار اشارهای داشته باشید؟
ما در کنگره شالهای مختلف بارنگهای مختلف داریم، جایگاههای مختلف داریم. لژیون سردار هم همینطور است لژیون سردار هم طیفهای مختلفی دارد، جایگاههای مختلف برایش تعریفشده است. یک تعدادی میآیند عضو لژیون سردار میشوند با سالی 6 میلیون تومان، یکسری از آدمها تمکن مالی بهتر و دانایی بهتری دارند میآیند با 50 میلیون تومان، جایگاه دنوری را کسب میکنند و بعضاً بعضیها هستند که میآیند به بالای 500 میلیون تومان خدمت مالی میکنند و این هزینه را در اختیار کنگره میگذارند. یک پهلوان میآید میگوید این مبلغ در اختیار کنگره و هرجایی که دوست دارید با هر شرایطی که دوست دارید خرج بشود نه برای شعبه ما. فقط میگوید به من ربطی ندارد به شما ربط دارد تنها ربطش به من این است که فقط این پول را به دست صاحبش برسانم. این جایگاهها مختلف هست و قطعاً این جایگاهها همتغییر میکند و همه ما تلاش میکنیم که بتوانیم خودمان را قوی کنیم که این جایگاهها را تجربه کنیم جایگاه یک دنور، یک پهلوان و...
تهیه و تنظیم: کمک راهنمای تازه واردین همسفر مریم لژیون کمک راهنما همسفر زهره (لژیون هفتم)
عکس و ویراستاری: کمک راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم)
همسفران نمایندگی شهرری
- تعداد بازدید از این مطلب :
3555