English Version
English

اگر حرمت کنگره را از کنگره حذف کنیم کنگره سر یک ماه متلاشی می‌شود

 اگر حرمت کنگره را از کنگره حذف کنیم کنگره سر یک ماه متلاشی می‌شود

هفتمین جلسه از دور بیستم سری کارگاه‌های آموزشی کنگره 60 مخصوص لژیون پزشکان در پارک طالقانی با استادی و نگهبانی جناب مهندس و دبیری دکتر بیژن با دستور جلسه: «حرمت کنگره 60 ، چرا رابطه مالی و خانوادگی و کاری ممنوع است؟» روز جمعه مورخ 11 تیرماه 1400 رأس ساعت 8 صبح آغاز بکار نمود.

سخنان استاد:

سلام دوستان حسین هستم مسافر، امیدوارم حال همه‌ی شما خوب باشد، حال من هم الحمدالله خوب است، امروز یازدهم تیرماه سال 1400 است 8 صبح جمعه.

قبل از اینکه راجع به دستور جلسه صحبت کنم، به اطلاعتان می‌رسانم استاد جلسه دکتر منصور بود ولی به علت اینکه پدرشان بیمار بود و فوت کردند و نتوانستند در جلسه حاضر باشند، من هم از طرف شما به ایشان تسلیت گفتم و انشا الله که بقای عمر بازماندگان خانواده‌ی ایشان باشد.

مسئله‌ی دیگری که قبل از جلسه یکی دو نفر از پزشکان به من اعلام کردند این است که انتخابات نظام پزشکی در پیش است، ما در کنگره مباحث سیاسی به‌هیچ‌عنوان نداریم برای وزیر و وکیل، ولی این موضوع فرق می‌کند این موضوع صنفی است، ما حداقل با 300 تا 400 نفر از پزشکان سراسر کشور همکاری داریم، بنابراین اگر هرکدام از عزیزان خواستند در مورد این موضوع صحبتی بکنند یا پیامی بدهند هیچ مانعی ندارد، فقط توهین به کسی نکنند و در مورد کسی بدگویی نکنند، ازاین‌جهت خوشحال می‌شویم که از پزشکان ما در نظام پزشکی حضورداشته باشند و کنگره و روش درمان را بشناسند و بتوانند مفید واقع شوند.

اما در مورد حرمت کنگره 60 و دلیلی که ما حرمت کنگره 60 را در کنگره وارد کردیم، وقتی‌که به مسئله‌ی بیماری اعتیاد می‌رسیم آیا از خودمان پرسیدیم که چرا در مسئله‌ی اعتیاد همه مداخله می‌کنند؟ بعضی وقت‌ها آیه و حدیث هم می­آورند که راه‌های رسیدن به خدا به تعداد نفوس انسان است و هر انسانی ممکن است از یک‌راه درمان بشود، این حرف در مورد اعتیاد گفته می­شود ولی در مورد بیماری قلبی این حرف گفته نمی­شود، در مورد هپاتیت این حرف گفته نمی­شود، در مورد بیماری چشم، مغز و کلیه این حرف گفته نمی­شود که طرق الی الله به عدد نفوس، راه‌های رسیدن به خدا به عدد نفوس است، یک پروتکل دارد و مشخص است و طبق آن عمل می­شود، چرا مردم عادی در بیماری قلب مداخله نمی­کنند؟ چرا قضات دخالت نمی­کنند، نیروی انتظامی دخالت نمی­کند، عطاری دخالت نمی­کند، هیچ­کدام نمی­توانند دخالت کنند، چرا در بیماری اعتیاد همه دخالت می‌کنند؟ حتی من که مهندس هستم هم نباید دخالت می­کردم، چون مجبور شدم این کار را انجام دادم، برای چه همه­ی این‌ها وارد شدند؟ عطار وارد شده، قاضی وارد شده، نیروی انتظامی وارد شده، پدر وارد شده، برادر، عمو، اعضای خانواده، اعضای فامیل، مدیر کارخانه، مدیر حراست همه را می‌بینم که داعیه‌ی درمان دارند و همه نسخه می‌نویسند، یکی مسئول یوگاست، یکی از اعضای هیئت است که ابوالفضل درمانی می‌کند و از اسامی هیئت هم سو استفاده می‌کنند، به‌عناوین‌مختلف هرکسی برای خودش یک روشی دارد، یکی داخل حوض می‌اندازد، یکی با شلاق می‌زند، یکی می‌دواند، برای چه؟ برای اینکه روش و راه صحیح مشخص نشده است، صورت‌مسئله مشخص نشده است، اصلاً کسی نمی‌داند چه‌کار می‌خواهند بکنند؟ فقط می‌گویند مصرف نکنید. طرح‌های مختلفی می‌آیند که همه با شکست مواجه می‌شوند، باید این متادون خورده شود، با این دوز خورده شود، به این صورت خورده شود، باید پرهیزمدار باشید و ... . خب این را همه انجام می‌دهند. من روی این قضیه خیلی دقت کردم، خوب من ۳۰، ۳۵ سال مهندس تعمیرات بودم، تمام دستگاه‌های با سیستم پیچیده صنعتی را در سطح کشور تعمیر می‌کردم و مجبور بودم دستگاه‌ها را بشناسم، انسان ‌هم یک سیستم است، ما باید بدانیم کجا دچار خرابی شده؟ ‌‌‌‌یک بحثی می‌کردند که اعتیاد یک جرم است؟ یا بیماری است؟ من در جواب گفتم ممکن است قانون‌گذار چیزی را بگوید جرم است، ولی نمی‌توانیم بگوییم بیماری، بیماری نیست. ما وقتی چشم دچار مشکل شده نمی‌توانیم بگوییم بیماری نیست، می‌توانیم بگوییم جرم است ولی نمی‌توانیم بگوییم بیماری نیست بیماری یک تعریف دارد؛ هرگاه سیستم جسم، فیزیولوژی از تعادل طبیعی خارج شود به آن بیماری اطلاق می‌شود، اگر روان از تعادل خارج شود بیماری اطلاق می‌شود، بنابراین قطعاً اعتیاد بیماری است، هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید بیماری نیست، هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید خورشید نیست، آفتاب آمد دلیل خورشید؛ بنابراین در اعتیاد، هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید بیماری نیست، حالا چه نوع بیماری‌ای است، کلی نمی‌توانیم بگوییم، کلی بگوییم همه دزد هستند، چه کسی دزد است؟ چه چیزی دزدیده است؟ کجا دزدیده است؟ چقدر دزدیده است؟ در اعتیاد طبق بررسی‌ای که من کردم اعتیاد بیماری جسم و فیزیولوژی هست، چون سیستم‌های ناقل‌های عصبی همه از تعادل طبیعی خارج شده، بیماری روان هست، بیماری جهان‌بینی، افکار و اندیشه است، افکار و اندیشه سالم به افکار و اندیشه افیونی به جهت خاص خودش تبدیل شده، جسم سالم و متعادل تبدیل شده به یک جسم بیمار و ازکارافتاده، روان هم از تعادل خارج شده و روان متعادل به یک روان کاملاً به‌هم‌ریخته و پریشان تبدیل شده، بنابراین کنگره می‌گوید اعتیاد یک بیماری شامل بیماری جسم و بیماری روان و بیماری تفکر و اندیشه است. مثلثی داریم در کنگره 60 که این سه اضلاع آن است. درمان هم باید در این سه ضلع انجام بشود، در قسمت جسم و فیزیولوژی، در قسمت جهان‌بینی تفکر و اندیشه و در قسمت روان، ما سال‌ها برای جسم و جهان‌بینی تعریف داشتیم ولی برای روان تعریفی نداشتیم، می‌گفتیم اگر جسم درست بشود، روان هم درست می‌شود، اگر جهان‌بینی را هم درست کنیم روان هم درست می‌شود، پرسیدیم از اساتید روانشناسی که روان چیست و جواب یکسانی نگرفتیم، یک تعریف مشخص و واحدی وجود نداشت، می‌گویند روان از دیدگاه چه کسی، تعاریف مختلفی برای روان ارائه‌شده، عده‌ای می‌گویند مربوط به روح است، عده‌ای می‌گویند نفس است، عده‌ای می‌گویند ابزار است و تعاریف گوناگونی ارائه می‌شود، ما در کنگره 60 برای روان به این رسیدیم که روان یعنی خلق‌وخو. خلق‌وخوی افراد یعنی روان آن‌ها، یک فرد مصرف‌کننده روان او یعنی خلق‌وخوی او کاملاً متفاوت است، در زبان فارسی هم داشتیم که می‌گفتیم طرف در عالم هپروت است همان اسکیزوفرنی است، یا طرف دمدمی‌مزاج است یعنی همان بایپلار است، یکی را می‌گویند جنون دارد همان سایکوز است، یکی وسواسی است، یکی خودآزار است همان مازوخیسم است، نگاه کنیم می‌بینم که همه این‌ها اطلاق می‌شود به خلق‌وخو، یکی افسرده است، یکی شاد است. ما در کنگره به این رسیدیم که روان یعنی خلق‌وخو، یک تعریف خیلی خلاصه و مفید. خب جسم را مشخص کردیم، روان را مشخص کردیم و جهان‌بینی را هم مشخص کردیم، گفتیم خب حالا روان را چگونه می‌شود درست کرد‍؟ روان یک فرد مصرف‌کننده از تعادل خارج‌شده می‌خواهیم آن را درست کنیم، برای درست شدن خلق‌وخو ازیک‌طرف مربوط به فیزیولوژی می‌شود، کسی که دندان‌درد دارد که مربوط به فیزیولوژی است خلق‌وخوی فرد تغییر می‌کند، کسی که بدنش سروتونین تولید نکند، افسرده می‌شود، کسی که بدنش دوپامین زیاد ترشح کند اسکیزوفرنی می‌شود، کسی که بدنش دوپامین کم ترشح کند پارکینسون می‌شود، پس یکی از پایه‌های خلق‌وخو در فیزیولوژی نهفته است و اگر مقادیر نوروترانسمیترها و ناقل‌های عصبی تغییر کند بیماری به وجود می‌آید، از جهت دیگر می‌بینم که دینورفین و اندورفین چندین برابر مورفین قدرت دارد و برای انسان بسیار مفید است، یا انکفالین برای سیستم ضد درد است و نقش بسیار تعیین‌کننده‌ای بازی می‌کند، پس اگر بخواهیم خلق‌وخو را درست کنیم باید فیزیولوژی را درست کنیم. یک‌پایه‌ی خلق‌وخو به افکار و اندیشه است، انسان چه دیدگاهی داشته باشد، چه افکاری داشته باشد، ما بیش از ۲۰۰ نوع بیماری داریم که به آن‌ها سایکوسماتیک گفته می‌شود یعنی بیماری روان‌تنی، یعنی افکار و اندیشه روی فیزیولوژی اثر گذاشته، فرد می‌رود تمام آزمایش‌های پزشکی را انجام می‌دهد به او در آخر می‌گویند شما بیماری‌تان عصبی است، کلیه‌های شما عصبی است، معده‌ی شما عصبی است، همه عصبی است که به آن سایکوسماتیک گویند.

پس بنابراین یک خبر به فردی می‌دهند فوری قلبش از کار می‌ایستد، یعنی یک خبر، یک فکر و اندیشه باعث سکته می‌شود، پس افکار و اندیشه روز فیزیولوژی تأثیر می‌گذارد، پس روان یک‌پایه‌ی آن فیزیولوژی است و پایه‌ی دیگر آن افکار و اندیشه است؛ بنابراین ما نمی‌توانیم در بحث اعتیاد یک نفر را فقط با فیزیولوژی درمان کنیم، یا فردی که دچار اعتیاد شده را نمی‌توانیم فقط با حرف و معنویت بدون مسائل پزشکی درمان کنیم، برای درست شدن یک فرد، ما هم نیاز به کارهای پزشکی داریم، هم نیاز به کارهای جهان‌بینی و تفکر و اندیشه داریم تا بتوانیم خلق‌وخو را درست کنیم، برای همین ما وقتی خواستیم در کنگره ۶۰ خلق‌وخو را درست کنیم، از سیستم پزشکی استفاده کردیم و داریم با سیستم پزشکی کار می‌کنیم که فیزیولوژی را درست کنیم، افکار و اندیشه هم همین‌طور، چهارده وادی داریم که بتوانیم با آن افکار و اندیشه را درست کنیم، چون فردی که افکار و اندیشه‌ی او پوچ‌گرا باشد اصلاً به نتیجه نمی‌رسد، می‌گوید دم غنیمت است، این بدن من که می‌خواهد زیر خاک توسط کرم‌ها خورده شود را خودم با شیره و تریاک و هروئین از بین می‌برم. فکر خیلی مهم است که ما چگونه فکر کنیم، کسی که می‌گوید من خودم خوش باشم بقیه را می‌خواهم چکار اصل کار من هستم، خانواده و دوست را می‌خواهم چکار کنم و... افکار مختلف، در کنگره ما حتماً باید جهان‌بینی کار کنیم و حتماً فیزیولوژی کار کنیم و حتی برای درمان فیزیولوژی ورزش کردن در کنگره ۶۰ اجباری است، همه اعضای کنگره 60 باید ورزش کنند، کسی که می‌خواهد در کنگره راهنما باشد اگر ورزش نکند نمی‌تواند راهنما بشود، جهان‌بینی هم مرتب همه کار می‌کنند، در کنگره همه می‌خوانند، همه می‌نویسند، همه کتاب دارند، منابعی که برای کمک راهنمایی‌ات مورداستفاده قرار می‌گیرد بسیار زیاد و غنی است برای جهان‌بینی. در کنگره ۶۰ یکسری قوانین را حتماً همه باید رعایت کنیم، چون نه پلیس داریم، نه پاسبان داریم، این قوانین همان حرمت کنگره 60 است، ما یک اجتماع هستیم که می‌خواهیم دورهم جمع بشویم باید یکسری کارها را انجام دهیم و از زمانی که ما حرمت کنگره را اجرا کردیم بین ما نظم و آرامش و آسایش برقرار است. اگر حرمت کنگره را از کنگره حذف کنیم کنگره سر یک ماه متلاشی می‌شود و هرکس برای خودش سازی میزند. حرمت باعث انسجام ما شد و ما به افراد گفتیم ما به کنگره آمدیم فقط درمان بشویم و اعتیاد را درمان کنیم، نه آمدیم سیاسی بشویم، نه آمدیم برویم حوزه درس بخوانیم، نه آمدیم رفیق‌بازی کنیم، نه آمدیم کار تجارتی انجام بدهیم، نه آمدیم کار اقتصادی انجام بدهیم، نه آمدیم به خانه‌ی همدیگر برویم، هیچ کار دیگر ای نیامدیم انجام بدهیم، فقط اینجا در کنگره ۶۰ ارتباط ما سلاماً سلاما است ‌"فی جنات عالیه لا تسمه فی‌ها لاغیه  در بهشت‌های برین هیچ سخن لغوی نمی‌شنوید الا سلاماً سلاما، ما فقط میگوییم، سلام، سلام‌علیکم، باهم هیچ خورده حسابی نداریم. وقتی می‌خواهیم شریک بشویم باهم حساب داریم، وقتی خانه‌ی همدیگر برویم خورده حساب داریم، وقتی به هم پول می‌دهیم، پول می‌گیریم باهم خورده حساب داریم، ممکن است بگوییم که به هم داریم کمک می‌کنیم ولی این کمک، این سود بالاترین ضرر را برای ما دارد. حرمت کنگره ۶۰ می‌گوید: کنگره مکان مقدس و امنی می‌باشد که هر شخصی با ورود در آن باید حرمت آن را حفظ کند، مقدس به خاطر این است که انسان‌ها از ظلمت و تاریکی نجات پیدا می‌کنند، دروغ گفتن در کنگره ممنوع است چون مادر همه‌ی فسادها دروغ است، همه‌ی بدبختی‌ها پایه‌اش در دروغ است، علیه شخصی سرزنش کردن، پشت سر هیچ‌کس ما در کنگره ما صحبت نمی‌کنیم، هرکسی بخواهد صحبت کند می‌گوییم در روی خود شخص بگو، حرف یکدیگر را قطع کردن، دو نفر باهم صحبت می‌کنند حرف آن‌ها را قطع می‌کنند، در کنگره ما فرصت می‌دهیم تا حرف آن‌ها تمام شود، چیزی داریم که نی گویند بین کلامتان شکر، این حرف غلطی است، حرکت زشت و زننده‌ای است، شخص هم باید پرحرفی نکند و در اندازه‌ی زمان خاصی صحبت کند، الفاظ ناشایست بیان کردن، ما اجازه نداریم حرف زشت بیان کنیم در کنگره هیچ‌کس حرف زشت و توهین‌آمیز و رکیک نمی‌زند، هرکس الآن در کنگره حرف زشت بزند همه به او نگاه دیگری می‌کنند و حتی در محیطی کاملاً مردانه هم اجازه حرف زشت زدن را ندارند. در جلسات بدون اجازه سخن گفتن، بحث سیاسی نمودن، ما سیاسی نیستیم اگر می‌خواستیم سیاسی باشیم حزب تأسیس می‌کردیم، سیاسی بودن ما را باهم دشمن می‌کند، یکسری پرسپولیسی هستند و یکسری استقلالی هستند دائماً باهم یک و دو می‌کنند، ما اینجا آمدیم درمان بشویم نیامدیم که تعیین سیاست کشور را انجام دهیم ما نقطه‌ی مشترکمان اعتیاد است بنابراین حرف سیاسی به‌هیچ‌عنوان نمی‌زنیم. هرگونه وجهی را تحت عنوان قرض یا وام به شخصیت حقیقی یا حقوقی پرداخت کردن، هیچ پولی را تحت هیچ عنوانی به هیچ شخصی نمی‌دهیم و ممنوع است در کنگره، از لباس و پوشش نامناسب استفاده کردن، این فقط مخصوص خانم‌ها نیست که حجاب خود را رعایت کنند برای آقایان هم هست، شما در کنگره نمی‌بینید کسی شلوار پاره‌پاره به تن کرده باشد که در بیرون مد هم هست و در بوتیک‌ها به فروش می‌رود، کسی موهای خود را نامتعارف حالت نمی‌دهد یا پیراهن کثیف به تن کردن ممنوع است یا زیرپوش را به اسم تی‌شرت به تن کند یا کمربند نامتعارف ببندد، همه باید خیلی ساده و آراسته لباس بپوشند. بدون مجوز راهنما تلفن دادن و تلفن گرفتن، هیچ‌کس نمی‌تواند شماره تلفن ردوبدل کند. هرگونه ارتباطی بیرون کنگره برقرار کردن، در بیرون کنگره هیچ‌گونه ارتباطی باهم ندارند افراد کنگره ۶۰، باهم به خانه‌ی همدیگر رفت‌وآمد نداریم، کافه نمی‌رویم، چون ما آمدیم اینجا درمان بشویم در بیمارستان قرار نمی‌گذارند باهم در کنگره هم این‌گونه است. این‌ها از موارد ضد ارزشی و ضد اخلاقی کنگره است. از آن زمان ما راحت شدیم، اگر کسی بیاید بگوید شخصی تز من پول گرفته و پول من را نمی‌دهد در جواب می‌گویم که کار خوبی کرده چرا پول دادی؟ می‌خواستی ندهی. ما حرمت را در کنگره در هر جلسه دو بار می‌خوانیم یک‌بار ابتدای جلسه و یک‌بار در انتهای جلسه، اگر کسی بگوید شخصی پول من را خورده می‌گویم نوش جانش مگر ما نگفتیم پول به کسی ندهید، اگر شخصی بگوید فلانی آمد خانه‌ی من و انگشتر من را دزدید می‌گویم خوب کاری کرده، یعنی اگر بیاید اعتراضی هم بکند اول خودش مورد بازخواست قرار می‌گیرد.

یک جمله‌ی دیگری هم در انتهای حرمت هست که می‌گوید؛ در ضمن خواهشمند است با سهل‌انگاری و عدم مراقبت از لوازم شخصی خود فضای کنگره را ناامن نکنید، خال این سؤال پیش می‌آید کسانی که قادر نیستند از لوازم شخصی خود، کیف یا موبایل خود مراقب نمایند چگونه می‌توانند از زندگی خود مراقبت نمایند. شخصی که نمی‌تواند از کیف خودش مراقبت کند چطوری می‌خواهد از زندگی خود مراقبت نماید؟ کیفت را می‌گذاری روی صندلی می‌روی نیم ساعت بعد می‌بینی کیف نیست یا داخلش را خالی کرده‌اند، مهم نیست که کیف تو را خالی کرده‌اند مهم این است که تو فضای کنگره را مسموم کرده‌ای، وقتی بگویی کیف من را دزدیدند حال همه گرفته می‌شود، فضا ناامن می‌شود به صد نفر شک می‌کنی، بنابراین هرکسی باید از لوازم شخصی خود مراقبت کند. این چیزی بود که در مورد حرمت کنگره لازم بود بگویم. از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید از همه‌ی شما ممنون و متشکرم.

جلسه به مشارکت گذاشته شد

همسفر فریبا

حرمت و احترام بین افراد یک جامعه، رابطه تنگاتنگی با وجدان دارد، به‌طوری‌که انسان با وجدان حریم دیگران را رعایت می‌کند و این امر، موجب ارتباط و همبستگی بین آن‌ها خواهد شد و در پیشبرد اهداف جامعه کمک شایانی خواهد کرد.

مسافر احسان، پزشک ستون فقرات.

حرمت، برگرفته از حریم هست و هر حریمی دارای یک نگهبان و قوانین و مقررات خود می‌باشد و رعایت این قوانین و حفظ حرمت‌ها به نفع خود انسان است، در کنگره هم همین امر صادق است، یعنی حفظ حرمت موجب درمان و تعادل شخص مسافر خواهد شد.

هم‌سفر شهرزاد روان پرستار

هر سیستم برای بقای خود، قوانینی دارد و عدم رعایت آن، سیستم را با مشکل روبرو خواهد کرد، یکی از قوانین مهم صداقت است و راز حضور و تداوم در کنگره هم همین صداقت است.

هم‌سفر شهرام کلینیک آینه

در هر مجموعه یا گروه، معمولاً صداقت یکی از قوانین هست، اما منع رابطه کاری، مالی و خانوادگی وجود ندارد و در اغلب موارد همین ارتباطات باعث بروز مشکل می‌شود. در هر رابطه باید حرمت‌ها و چارچوب‌های مشخص وجود داشته باشد و حتماً حفظ شود وگرنه از بین خواهد رفت.

خانم مانا روان‌شناس

حرمت‌های زیادی در کنگره وجود دارد و همه ما باید آن‌ها را رعایت کنیم تا شرایط بهتری در جامعه داشته باشیم.

مسافر محمد کارشناس ارشد مشاوره

 در کنگره وقتی‌که ما حرمت را رعایت می‌کنیم، با آرامش مسیر را طی می‌کنیم و به اهدافمان می‌رسیم، از طرف دیگر، این ویژگی در ما نهادینه می‌شود که ما یاد می‌گیریم، هر مکانی که می‌رویم قوانین آنجا را رعایت می‌کنیم و درنهایت ویژگی‌های اخلاقی خودمان رشد خواهد کرد.

هم‌سفر ایران، دکتری روان‌شناسی

حرمت به معنی این است که هر چیزی سر جای مشخص خودش قرارگرفته باشد، یک مصرف‌کننده به این دلیل رو به اعتیاد می‌آورد که احساس می‌کند هیچ‌چیزی سر جای خودش نیست و با مصرف مواد می‌خواهد این اتفاق رخ دهد اما برای اینکه همه‌چیز سر جای خود قرار بگیرد، فقط و فقط شخص باید روی خودش، متمرکز شود، نه چیز دیگری و این قوانین هم برای همین پایه‌ریزی شده است که تمام توجه انسان معطوف به خودش باشد.

هم‌سفر رضا، دکتر کلینیک

اگر هر ngo یا هر جمعیتی، سه ضلع جسم، روان و جهان‌بینی را در نظر بگیرد، می‌تواند در درمان اعتیاد موفق شود و دلیل عدم موفقیت ما در کلینیک‌ها این است که فقط جسم افراد را درمان می‌کنیم حتی اگر روان را هم درمان کنیم باز ممکن است ناموفق باشیم و خوشبختانه در کنگره به هر سه موضوع توجه می‌شود و این یکی از دلایلی است که در صد رهایی افراد ‌در کنگره بیش از هر سازمان دیگری است.

هم‌سفر بابک

واعظی پرسید از فرزند خویش

هیچ میدانی مسلمانی به چیست

صدق و بی‌آزاری و خدمت به خلق

هم عبادت هم کلید زندگی است

گفت زین معیار اندر شهر ما

یک مسلمان هست آن‌هم ارمنی است.

هم‌سفر بهنام کلینیک مهرنام

هر سیستم، اگر بخواهد در درازمدت به فعالیت خود ادامه دهد، موظف است یک سری بایدها و نبایدها را رعایت کند، در کنگره بایدها به‌نوعی قوانین است و نبایدها هم می‌توان گفت، حرمت کنگره هست و برای اینکه قوانین اجرایی شود، ابتدا باید حرمت‌ها انجام شود و اگر این اتفاق رخ ندهد، اجرای قوانین با مشکل روبرو خواهد شد، حرمت درواقع حد و حدود و خط قرمزهایی را مشخص می‌کند که برای حفظ و بقای کنگره و ارتباط افراد لازم است.

هم‌سفر اردشیر، روانشناس

حرمت کنگره در ابتدا قانون اخلاقی است و بعد قانون مدنیت می‌شود که تنبیه می‌کند و هشدار می‌دهد، درواقع دلیل بروز مشکل و عدم درمان شخص مسافر رعایت نکردن حرمت‌هاست، برای مثال اگر فرد وارد رابطه مالی شود، درمان به شکست منجر خواهد شد و حرمت برای کسانی هست که از نظر اخلاقی بزرگ شده و خوب درک می‌کنند که به نفع خود آن‌هاست تا بتوانند در فرآیند درمان موفق بشوند.

نگارنده: مسافر علی و مسافر بهمن

تهیه و تنظیم: مسافر سعید

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .