English Version
English

مسئولیت پذیری در مسیر کنگره

مسئولیت پذیری در مسیر کنگره

جلسه دهم از دور هشتم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگر۶۰؛ ویژه مسافران نمایندگی باباطاهر همدان؛ با استادی مسافر علیرضا، نگهبانی‌ مسافر منصور و دبیری مسافر محسن؛ با دستور جلسه" وادی چهارم و تاثیر آن روی من" روز یکشنبه 30 خرداد ماه 1400 راس ساعت  17:00 برگزار گردید.

 

خلاصه سخنان استاد:

 

در ابتدا از آقا منصور نگهبان محترم جلسه به خاطر دعوت از اینجانب و  از آقا محسن دبیر محترم به خاطر گزارش جلسه قبل تشکر و قدردانی می کنم . همچنین از خدای خودم سپاسگزارم که یک بار دیگر این توفیق را به من داد تا یک بار دیگر در شعبه باباطاهر همدان باشم و بتوانم از شما عزیزان درس و آموزش بگیرم و امیدوارم که این جلسه یک جلسه پربار و پر انرژی باشد هم برای من و  هم برای شما عزیزان .باز هم خدا را شکر می کنم که در کنگره ۶۰ به رهایی رسیدم ، در کنگره ۶۰ دارم  زندگی می کنم و امیدوارم چنانچه اگر  قرار است جان من گرفته شود در کنگره ۶۰ و در راه اهداف کنگره ۶۰ و در مسیر کنگره ۶۰ گرفته و عمر من در این راه به پایان برسد. دوستان امروز  دستور جلسه در مورد وادی  چهارم و یکی از کلیدی ترین وادی هاست. این وادی به من علیرضا کمک کرد تا بتوانم مسئولیت تمام کارهای اشتباه خودم را به عهده بگیرم و بتوانم در مسیر قرار بگیرم تا بتوانم خودم را اصلاح کنم وخودم را ارتقا بدهم. 

وادی در ابتدا می گوید در مسائل حیاتی مسئولیت دادن به خداوند یعنی سلب مسئولیت از خویشتن . مسائل حیاتی شامل حتی نفس کشیدن خوردن خوابیدن و  تمام مسائلی که یک انسان به آنها نیاز دارد می شود مسائل حیاتی .و در تعاریفی که اساتید ما گفته‌اند حیات معجزه اش خود حیات است و برای رسیدن به معجزه حیات باید مسیر حرکتی را یاد بگیریم ، بدانیم و در مسیرش حرکت کنیم ماهمه از تاریکی ها و ناامیدی ها از یاس ها و خیلی از شکست ها عبور کرده ایم و وارد مسیر کنگره شده‌ایم. در اینجا اولین چیزی که به ما آموزش دادند گفتند که مسئولیت کار خودتان را باید خودتان به عهده بگیرید  یعنی تازه وارد یاد می‌گیرد که خودش درمانگر است و خودش باید تمام مسائل را حل کند و خودش باید در مسیر کنگره قرار بگیرد. اوست که باید فرمانبردار راهنمایش باشد . چون کس دیگری نمی تواند بار او را به دوش بگیرد این استارت اول و اولین کلید واژه ای است که همه ما در ابتدای ورود به کنگره  باید آن را یاد بگیریم و این همان مسئولیت پذیری خودمان  و سلب مسئولیت از دیگران است . ما همیشه دنبال مقصر ماجرا بودیم. دنبال کسی بودیم که مسئولیت  تمام مشکلات خودمان را روی سر او خراب کنیم از دوستان گرفته از همشهریان گرفته از همکاران گرفته از خانواده و الی آخر، ولی وقتی در مسیر کنگره آمدیم و یاد گرفتیم، دیدیم ما تا مسئولیت را قبول نکنیم نمی‌توانیم راه حل را پیدا کنیم یعنی با این پذیرش کلید به دست ما داده شد .یعنی اولین کسی که از شما سوال  می کند خودت و نفس خودت است .من علیرضا برای اولین بار که مواد را به من نشان دادند کسی به زور اسلحه مرا مجبور به مصرف نکرده بود تک تک همه ما هم همینطور ،اولین بار مصرف کردیم و در ادامه استقبال کردیم لذت بردیم و مبدل به یک مصرف کننده شدیم و برای درمان هم همان کار را باید انجام بدهیم این روش روشی بود که مهندس عزیز در آن روز خاص به نام DST کشف کردند و الان حدود ۲۴ یا ۲۵ سال است که این روش  در کل کشور در ۷۲ نقطه و  در یک زمان معین در حال انجام است.

 این نشان از یک نظم خاص دارد و این نظم همان مقوله ای بود که مواد مخدر آن را از ما گرفته بود و این نظم باعث شد که ما به در مان برسیم فرمانبردار بودیم و به درمان رسیدیم ، فرمانبرداری از راهنما فرمانبرداری از قوانین کنگره ۶۰ یعنی مسئولیت آن را پذیرفتیم که باید خودمان در راه درمان تلاش کنیم و راه دیگری وجود ندارد . شاید یک نفر به هزاران دلیل به سمت اعتیاد برود ولی درمان آن یک راه حل دارد و آن خواسته خود ماست که ریشه آن به نفس برمی‌گردد. همان نفسی که خواسته دارد معقول و نامعقول، تمام خواسته های ما ریشه در نفس دارد ، ما نمی توانیم با نفس خودمان مبارزه کنیم و به جدال بپردازیم بلکه می‌توانیم آن را تربیت کنیم و ما این را در کنگره یاد گرفتیم که ریشه تمام انحرافات انسان به نفس او برمی گردد .لذا باید این ابزار قدرتمند به درستی شناخته بشود و در این مسیر او را به درستی تربیت کنیم نه اینکه با او سر جنگ داشته باشیم و باید مراحل نفس اماره، نفس لوامه و نفس مطمئنه را بشناسیم پس یاد گرفتیم در این مسیر بایستی مسئولیت تمام اعمال خود را بپذیریم و بایستی پاسخگویی تمامی سوالات خود ما، خانواده ما ، جامعه ما ، کشورمان باشیم و باید جواب پس بدهیم .لذا برای رسیدن به هدف، باید مشکل را ریشه یابی کنیم که آن هم به وادی اول که وادی تفکر هست برمیگردد. یعنی آنکه من علیرضا قبلاً برای هر کاری فکر نمیکردم به صورتی که اول حرکت می کردم بعد فکر می‌کردم، اول سخن می گفتم بعد درموردسخن خودم فکر میکردم بعد با  در مسیر قرار گرفتن آموزش هایی که در کنگره وجود داشت به من یاد داده شد که  اول فکر کنم بعد حرکت کنم یعنی همان وادی حرکت که می گوید با حرکت راه نمایان می شود و برای حرکت کردن ابتدا باید فکر کرد و بایستی قبول کرد که مسئولیت هر حرکتی بر عهده  من است و بایستی خودم پاسخگویی آن حرکت باشم و وقتی بخواهم پاسخگوی تمام سوال ها و جواب ها باشم باید ریشه ای تفکر کرده باشم و ریشه آن چیزی نیست جز تزکیه و پالایش و تربیت نفس، و تزکیه و پالایش و تربیت نفس چیزی نیست جز انجام کارهای ارزشمند به ظاهر کوچک و پیش پا افتاده چون انجام کارهای بزرگ با همان قدم های اول شروع می شود .و کار بزرگ درمان با همین به موقع آمدن ها، نوشتن سی دی ها، به موقع سر جلسات عمومی و لژیون ها حاضر شدن، کار کردن جزوات جهان بینی شروع می شود.

 

 

ما انسان ها  احساس مان ، ادراک مان و دریافت مان با یکدیگر متفاوت است و چیزی که می تواند آن را تقویت کند تفکر است، تعقل است و  آموزش گرفتن است. ما اگر آموزش بگیریم و نتوانیم آن  آموزش را برای خودمان کاربردی کنیم این چنین آموزشی به درد نخواهد خورد و این برمی گردد به همان مسئولیتی که به ما می‌دهند ما همه اش به دنبال آن بودیم که یک نفر بیاید و کارهای ما را انجام بدهد و مثل همان  غول چراغ جادو یک نفر را می خواستیم که ما درخواست کنیم و او  هم اجابت کند در صورتی که این تفکر تفکر اشتباهی بود مثل این می‌ماند که بچه من و شما به مدرسه برود و معلم هم سوال  و هم  پاسخ سوال را به او بدهد. آیا  شما قبول می کنید؟ پس ما باید بدانیم که هر کاری که بخواهد انجام بشود استارت آن بایستی توسط خود ما زده شود و برای اینکه ما بتوانیم حرکت خوبی داشته باشیم باید اول خودمان را به درستی بشناسیم و هر کس که توانست خودش را بشناسد می تواند خدای خودش را هم بشناسد و اینکه می تواند به تنهایی و با دانایی بسیاری از مسائل خود را حل کند. با فکر کردن ومهم تر از آن  عمل به فکر کردن امیدوارم خداوند به همه ما توفیق بدهد بتوانیم همیشه در مسیر کنگره باشیم و از آموزش های ناب راهنماها و اساتید و حتی انرژی تازه واردین  بهره کافی ببریم. من در بسیاری از جلساتی که با تازه واردین به گفتگو می نشینم به  آنها می گویم با بودن شما این تشکیلات جان تازه می گیرد. چون اگر هیچ تازه واردی به کنگره ۶۰ وارد نشود کنگره ۶۰ معنایی نخواهد داشت. الان این تازه واردین هستند که وارد کنگره می شوند و از طرف دیگر شاهد خروج رها  یافتگان هستیم و با ورود این عزیزان است که این انرژی منتقل می شود و در نهایت به رهایی ختم می شود امیدوارم خداوند به تمام کسانی که راهشان را گم کرده اند و در مسیر اعتیاد هستند این توفیق را بدهد که راه کنگره را پیدا کنند تا بتوانند به این مکان امن بیایند و به درمان برسند .از اینکه به صحبت های من توجه کردید از شما سپاسگزارم 

 

 

 

تایپ و عکس؛ مسافر احمد بختیاری

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .