دستور جلسه در مورد جهانبینی ۱ و ۲ است. ابتدا باید بدانیم جهانبینی به چه معنا است؟
جهانبینی یعنی هر آنچه از کل هستی، درک، احساس و برداشت مینماییم؛ حال، این جهانبینی میتواند درک و احساس، نسبت بهکل هستی باشد که جهانبینی بیرون نام دارد و جهانبینی درون که شامل درک و احساسی است که نسبت به خودمان داریم. این مقوله اولین بار در کنگره ۶۰ به عنوان مثلث درمان اعتیاد، شامل سه ضلع جسم، روان و جهانبینی مطرح شد که برای درمان نیاز است هر ۳ ضلع به تعادل برسند.
جهانبینی به ما میآموزد که مبدأ و مقصد ما کجاست؟ و در کجا قرارگرفتهایم؟ و هدف من را برای زندگی مشخص مینماید؛ درواقع جهانبینی یعنی یک نگرش تازه، نگاه کردن به نیمهپر لیوان، مثبت نگری و در کل رسیدن به دانایی مؤثر است.
با این حال، مباحث فراوانی پیرامون مسئله جهانبینی وجود دارد؛ زیرا در کنگره، محور اصلی و اساسی و این حرکت عظیم و بزرگ، جهانبینی است.
اگر مشاهده مینماییم که افراد کنگره در هر شرایطی، تعادل خود را حفظ مینمایند و ارتباط آنها با یکدیگر به صورت قلبی است و با عشق و محبت خدمت مینمایند، زمینه اصلی و اساسی آن جهانبینی است؛ زیرا اگر جهانبینی نباشد هیچ تعادل و نگرش درستی در کنگره وجود نخواهد داشت و اگر روزبهروز کنگره ۶۰ به جهانیشدن نزدیک و نزدیکتر میگردد و به این سرعت، پیشرفت چشمگیری داشته است، تنها به این دلیل است که جهانبینی در آن مطرحشده است.
حال ممکن است این سؤال مطرح گردد که چرا کنگره این قدر روی مبحث جهانبینی مانور میدهد؟ زیرا جهانبینی به من نوعی نشان میدهد که خطای شما کجاست؟ که درواقع همان مبدأ است و زمانی که ریشه خطاهای خویش را پیدا نمودم آن زمان، خواهم آموخت که چگونه تغییر کنم و با تغییرات چگونه در مسیر درست قرار بگیرم؟
اگر ضد ارزشهای ما اصلاح شوند بهتر و راحتتر میتوانیم آرامش درونی را احساس نماییم؛ بهتر میتوانیم تفکر کنیم و بهتر میتوانیم تصمیمات درست اتخاذ نماییم.
بنابراین افرادی که به جهانبینی حقیقی دست یابند، پس از درمان، به تعادل خواهند رسید و در این صورت، حتی بزرگترین مسائل نیز قادر نیستند آنها را از تعادل خارج نمایند؛ زیرا این افراد قوانین بازی زندگی را به درستی فراگرفتهاند.
در اینجا اگر نوع بینش افراد، نسبت به جهانبینی تغییر نداشته باشد، نهتنها آموزشهای کنگره برای آنها تکراری میگردد بلکه زندگی نیز برای آنها بیمعنا و بیمفهوم خواهد شد و در ادامه، این تفکرات ناسالم و افکار منفی، زمینهساز جهانبینی منفی و درونی ناسالم خواهند شد.
بایستی در نظر داشته باشیم که مشکلات همواره در زندگی تکتک افراد بوده، هست و خواهد بود؛ اما زمانی که راهحل درست این مشکلات را بیاموزیم، با هر مشکلی حال ما بد نخواهد شد و حتی برای ما لذتبخش خواهد بود؛ البته باید دانست که این موضوع، مستلزم یادگیری صحیح و اصولی قوانین بازی زندگی است؛ در اینجا است که تغییرات، در درون ما به وجود میآیند و این فقط نشان از این موضوع دارد که ما جهانبینی کنگره ۶۰ را به درستی فراگرفتهایم و مهمتر اینکه آموزشها را کاربردی نمودهایم؛ البته باید توجه داشته باشیم که در این مسیر درستی که حرکت خود را آغاز نمودهایم نیروهای منفی نیز بیکار نخواهند بود؛ زیرا هدف اصلی آنها توقف فرایند دانایی ما در جهانبینی است؛ اما هراندازه دانایی و به خصوص، دانایی مؤثر درون ما نیرومند باشد، نیروهای منفی جهت رسیدن به اهداف خود ضعیفتر و ناتوانتر خواهند بود و به نتیجه دلخواه نخواهند رسید.
نویسنده: کمک راهنما همسفر خانم بتول (لژیون چهارم)
ویراستاری: همسفر خانم بنفشه لژیون خانم زهرا (لژیون دهم)
ارسال: همسفر زهرا لژیون خانم زهرا (لژیون دهم)
همسفران نمایندگی امین گلی
- تعداد بازدید از این مطلب :
923