English Version
English

استحکام پایه‌های مالی

استحکام پایه‌های مالی

دو نفر از همسفران لژیون دوم به همراه مرزبان گروه خانواده نمایندگی صالحی درخصوص دستورجلسه «در استحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره چه کردم»  مشارکت کردند.

 

سلام دوستان لیلا هستم همسفر

ره نیک مردان آزاده گیر         چو ایستاده‌ای دست افتاده گیر

یکی از محوری‌ترین مباحث قرآن کریم توجه به احسان، نیکوکاری و انفاق در راه خداست که بیش از 100 آیه درباره این موضوعات نازل شده است برای مثال: (آیات 261، 262، 273 و 272 سوره بقره و آیه 92 سوره آل عمران).

بر اساس این آیات نیکوکاری و رسیدگی به کار مردم و رفع نیاز آن‌ها از برترین حسنات بیان شده و کسانی که به سرنوشت هم‌نوع خود بی‌توجه باشند مورد نکوهش قرار می‌گیرند.

در آیه‌ی 7 سوره طلاق در این رابطه آمده: لِیُنفِق ذُو سَعَةٍ مِّن سَعَتِهِ وَمَن قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنفِق مِمَّا آتَاهُ اللَّهُ لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا سَیَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْرًا؛ بر توانگر است که از دارایی خود هزینه کند و هرکه روزی او تنگ باشد باید از آن‌چه خدا به او داده خرج کند، خدا هیچ کس را جز آن‌چه به او داده است تکلیف نمی‌کند و به زودی پس از دشواری آسانی فراهم می‌کند.

روزی که وارد کنگره شدم پر از ترس بودم و در ذهن خود سوال‌های بسیاری داشتم. زمانی که مسافر من وارد کنگره شد هیچ هزینه‌ای پرداخت نکرد چه بسا قبل از کنگره برای درمان به دکتر مراجعه و هزینه‌های گزافی پرداخت می‌کردیم و بدون نتیجه بود.

جناب مهندس در یکی از صحبت‌های خود گفتند: هزینه درمان هر شخص در کنگره 60  بیست میلیون تومان است. حالا وظیفه من در مقابل تمام زحماتی که در کنگره برای رسیدن به درمان و حال خوش من کشیده‌اند چیست؟ من نباید فراموش کنم روز اول چه بودم و چه حالی داشتم و اوضاع زندگی و مسافر من چه بود. هر چیزی بهایی دارد اکنون بهای این حال خوب من چقدر است؟ اکنون ارزش آرامشی که درون من است چقدر است؟

آقای زرکش دیده‌بان محترم مالی در یکی از صحبت‌های خود گفتند: کسی که به کنگره کمک نکند و وارد لژیون سردار نشده باشد مانند این است که سفر خود را کامل به پایان نرسانده است. من در ارتباط با این موضوع خیلی فکر کردم و افرادی را که عضو لژیون سردار شده بودند می‌دیدم که چه آرامشی در چهره و درون خود دارند. بنابراین با خودم گفتم که باید قدمی بردارم و از لحاظ مالی هر‌چه در توان دارم کمک کنم تا افرادی که در آینده در کنگره حضور پیدا می‌کنند مانند من با خیال راحت بیایند و به حال خوش برسند (دیگران کاشتند و ما برداشت کردیم ما هم بکاریم تا دیگران برداشت کنند).

با تمام این افکار و خواسته‌ای که درون من شکل گرفته بود وارد لژیون سردار شدم و طبق مثلثی که جناب مهندس در باب دستور جلسه فرمودند: پایه‌های مالی، پایه‌های علمی و نیروی انسانی سعی کردم به اندازه حد و توان خود آن را انجام دهم.

در پایان کنگره برای من این‌گونه بود که (هرچه کردم به خود کردم) و این‌که هرکاری را انجام دادم تا حال من خوب شود و از آن حال خوب آرامش و آسایش بیشتری نصیب من شد.

 

 

سلام دوستان زهرا هستم همسفر

فکر می‌کنم دستور جلسه «در استحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره چه کرده‌ام؟» تنها دستور جلسه‌ای است که انسان را در مقام عمل به چالش می‌کشد و می‌پرسد آیا برای استحکام پایه‌های علمی و مالی مکانی که به تو هم علم و هم مال داد کاری کرده‌ای؟ بسیاری از افرادی که وارد کنگره 60 شدند به دلیل مصرف‌‌کننده بودن از وضعیت مالی مناسب برخوردار نبودند و در طی سفر‌هایی که در کنگره 60 داشتند سطح علمی و مالی آن‌ها ارتقاء پیدا کرد و اکنون در این دستور جلسه با این پرسش مواجه می‌شوند که بعد از دریافت‌هایی که داشتی آیا بازپرداختی انجام داده‌ای یا خیر.

این در حالی است که جناب مهندس دژاکام همیشه در صحبت‌های‌خود بیان می‌کنند حساب کنگره 60 با شما صفر است و کسی به کنگره بدهکار نیست پس دلیل انتخاب این دستور جلسه چیست؟

آیا جز آموزشی دیگر در جهت خودسازی و کسب حسی والا و ارزشمند می‌تواند چیز دیگری در بر داشته باشد؟ مگر جز این است که انسان باید نخست چیزی را داشته باشد تا بتواند ببخشد. بنابراین اگر من مورد سوال قرار می‌گیرم که برای استحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره چه کرده‌ام پیش از آن از من می‌پرسد برای پایه‌های مالی و علمی خود کاری کرده‌ای تا بتوانی از آن چیزی را ببخشی؟

آری من پس از این دستور جلسه باید در صدد استحکام پایه‌های مالی و علمی خود برآیم تا بتوانم در قبال چیزی که دریافت کرده‌ام (با همان کیفیت و ارزشمندی) چیزی برای ارائه کردن در کف داشته باشم.

 

 

سلام دوستان سعیده هستم همسفر

امروز با گذشت سه سال از ورودم به کنگره و چشیدن طعم شیرین رهایی و لذتی که در تمام این مدت در تک تک جایگاه‌هایی که مشغول به خدمت بوده و تجربه کردم، به نقطه‌ای رسیدم که آیا واقعا هر آن‌چه از من بر می‌آمد (برای پرداخت بهای آن‌چه دریافت کردم) انجام داده‌ام یا خیر.

سیستم عظیمی که تمام فکر و ذکرش یاری رساندن به افرادی است که نیاز به کمک دارند تا از دنیای تاریک اعتیاد خارج شوند، نیاز به افرادی دارد که خالصانه و بی‌منت در این مسیر با همت و پشتکاری که دارند از زمان و مالی که در اختیار دارند گذشت کنند.

سیستم کنگره 60 هر روز و هر روز در حال گسترش است و به دنبال این که پیام رهایی را به تمام نقاط جهان برساند و به دنبال هدف عظیم خود (به پایان رساندن پروژه دانشگاه بین‌المللی) است، در نتیجه واضح است که نیاز به پشتیبانی مالی و علمی دارد.

تمام افرادی که آرامش خود و خانواده‌شان (این نعمت بزرگ) را از مرحمت کنگره دارند و خود را جزئی از اعضای کنگره می‌دانند موظف هستند قدمی (هر چند کوچک) با تمام توان بردارند تا این قافله به سلامت و در کمال موفقیت به سر منزل مقصود برسد.

با تمام این احوال، ماندن در محیط امن کنگره و به خدمت مشغول بودن موهبتی است که باید قدر آن را دانست، زیرا اجازه خدمت به خلق به هر کسی داده نمی‌شود، بنابراین بدانیم و آگاه باشیم که کوچک‌ترین منت و بی‌حرمتی ما را از این دایره عظیم به بیرون پرتاب خواهد کرد.

از تمام ثانیه‌ها و لحظاتی که در این مرحله از زندگی از آن برخوردار هستیم به نحو احسن استفاده برده و با خلوص دل سهم خود را از آگاهی و دانایی که دریافت کرده‌ایم پرداخت کنیم. من نیز به نوبه خود تلاش می‌کنم در این سیستم تا زمانی که به من اجازه خدمت داده می‌شود (حتی به اندازه سر سوزن) در استحکام پایه‌های کنگره60 سهیم باشم.

 

ویراستاری و ارسال: همسفر زهرا- لژیون پنجم

همسفران نمایندگی صالحی

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .