سلام دوستان مهدی هستم مسافر، با توجه به حضور دستیار محترم دیدهبان در نمایندگی از ایشان خواهش کردیم که با سایت شفا گفتگویی داشته باشند؛
لطفا به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید.
سلام دوستان کاظم هستم یک مسافر، با 15 سال تخریب وارد کنگره شدم، آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک و شیره، مدت یازده ماه سفر کردم به روش DST، داروی درمان اپیوم خوراکی، به کمک راهنمای محترم مسافر محمد، رشته ورزشی کشتی، فوتسال، در حال حاضر هم نزدیک ۹ سال هست که آزاد و رها هستم، درمان نیکوتین حدود ۲۰ ماه طول کشید با راهنمایی آقای بابک لطفی والان هم نزدیک ۷ سال هست که آزاد و رها هستم.
چون دستور جلسه این هفته در مورد وادی دوم هست، لطفا تجربه و نظرتان را بیان بفرمایید:
قبل از شروع صحبتهایم تشکر میکنم از شما بابت این مصاحبه و دوستان سایت که این هماهنگی را انجام دادند و لطف کردند، من را قابل دانستند برای این مصاحبه، انشاالله مطالب مورد توجه و مثمر ثمر برای من و دوستان باشد. در مورد وادی دوم، آقای مهندس به بهترین شکل ممکن این را در نوشتارها فرمودند و استاد امین هم راجع به آن صحبت کردند، وادی دوم در مورد ناامیدی هست و میخواهد بگوید نا امیدی میتواند یک زنجیری باشد بر دست و پاهای انسان که ما را از حرکت باز میدارد و واقعا امید میتواند مرده را زنده کند، کنگره مکانی است که انسانها به درمان میرسند، پس باید ناامیدی را کنار بگذاریم اگر تا امروز روی اصول نبودیم، روی پله نبودیم و خراب کردیم، برنده کسانی هستند که از امروز استارت بزنند و به فردا موکول نکنند و ناامیدی را به امید تبدیل کنند، اما امید در کنگره موج میزند، امید در کنگره با آموزش گرفتن سراغ انسان میآید، امید داشتن تنها به بار نمینشیند و باید در کنار امید داشتن حرکت کنیم، در کنگره اعتیاد افرادی درمان میشود که از مراکز مختلف به درمان نرسیدند و این معجزه مکانی است که امید میدهد که هر هفته یک سی دی برای آموزش گرفتن ما در نشریات منتشر میشود و با همین آموزشهای جهانبینی میتوان، امیدی داشت برای ادامه سفر در کنگره و میتوان با خدمتگزار شدن و کمک راهنما شدن نهایت استفاده را ببریم.
لطفا در مورد جایگاه ها ی خدمتی خودتان از ابتدا تا الان بفرمایید:
از ابتدا بغیر از ۲-۳ ماه اول که هنوز ایمانم به کنگره کم بود، چون به مراکز مختلف مراجعه و کارهای مختلفی انجام داده بودم و نتیجه نگرفته بودم، طی این ۹ سال سرباز کوچک کنگره بودم و هستم ، من به عنوان یک مسافر که بتوانم یک مشارکت یا اعلام سفر بکنم و یک امید در دل یک تازه وارد به وجود بیاورم، بزرگترین خدمت من می تواند باشد. در راستای ساختار کنگره، یک سری خدمت هوایی هست که کنگره به ما لطف کرده است، که ما را بزرگ کند و ظرفیتم را بیشتر کند، این لطفی است که کنگره به من کرده است و من هیچ کاری نمیتوانم انجام بدهم مگر اینکه با قوانین هماهنگ باشم، من هم مثل همه پیشکسوتان و دوستان تمام مراحل را از آبدارخانه، مهماندار، مسئول سایت ، مسئول اوتی و همه را به مراتب آنطور که زمانبندی درمان و رهایی اجازه میداد، تجربه کردم، خدا را شکر امروز هم کسوت کمک راهنمایی که خیلی برایم ارزشمند هست، در ادامه دستیار دیده بان محترم آقای ترابخوانی شدم و از این بابت خیلی خدا را شکر میکنم و از ایشان سپاسگزارم و همچنین عضو شورای OT کنگره ۶۰ هستم که قسمت شمال شرق زیر نظر من می باشد. من در همه این قسمت ها آموزش میگیرم و خدمتگزار هستم.
بعضی از بچه ها در کنگره هستند که وضعیت مالی مناسب ندارند ولی از جان و دل خدمت می کنند، بنظر شما فرق اینها با یک پهلوان چیست؟
به نظر من همه پهلواناند،خدا را شکر که کنگره ابزار قدرت و توانایی و دانشی به ما میدهد که از لحاظ شرایط مالی خوب بشویم. یک نفر که شرایط مالی خوبی دارد شاید در موارد دیگر محدودیت داشته باشد. ولی شخصی که اینقدر دل بزرگ و ظرفیت بزرگی دارد با توجه به اینکه اقتصاد یکی از نکات مهم زندگی میباشد و مشکل مالی دارد و در کنگره خدمت میکند، قطعا اگر آموزش بگیرد و خدمت کند راهکارهای خوبی برایش نمایان میشود و مشکلات مالی را پشت سر میگذارد و اوضاع مالی خوبی پیدا میکند، پس بهترین چیزی که برای ما میماند ثروت معنوی است که هم در این دنیا و هم بعد دیگر میتوانیم از آن استفاده کنیم، طبق فرموده آقای مهندس کسی که پایه اصلی زندگیاش رعایت قوانین و حرمتها باشد، وقتی قوانین و حرمتها را رعایت کند، قطعا جاری و ملحق میشود به سیلی که در مسیر درمان پیش میرود و به نظر من طبق وادی دوم، امیدوار بودن و کارهای به طور دقیق انجام دادن زندگی را به آرامش می رساند. در هفته یک سی دی طبق دستور آقای مهندس نوشته شود، چهل سی دی برای رهایی الزامی است، اگر این کارها را انجام دهد روی پله باشد و آموزش بگیرد و بعد از چند ماه خدمتگزار باشد، میتواند بهترین رهجوی یک لژیون باشد.
خدمت مالی در کنگره چه حسی دارد؟
خدمت مالی جدا از بقیه خدمتها نیست ، وقتی ما میگوئیم وقت طلاست، دوستان وقت میگذارند و خدمت میکنند به نوعی کار مالی انجام میدهند که همان وقتشان است، چرا که وقت برای انسانها طلاست به همین خاطر همهی خدمت ها مثل هم است. ولی با توجه به سوال شما بهتر است بگویم ماده و مادیات که بزرگترینش مواد هست، شاید پول هم قدرتش از مواد کمتر نباشد و کسی که بتواند با دل و جان و قلبی بخشنده بتواند مقام پهلوانی و دنوری بگیرد و جزو لژیون سردار باشد خیلی کار بزرگی کرده است و قطعا کسانی که جزو لژیونهای مالی هستند در ابتدا آموزش پذیر هستند و انتقال دهندهی مطالب کنگره به دیگران هستند.
در پایان اگر حرف نگفته یا دعا یا آرزویی دارید لطفا بیان کنید.
امیدوارم همه کسانی که وارد کنگره میشوند، بتوانند در مسیر جاری و به رهایی برسند.
از اینکه وقتتان را در اختیار خوانندگان این گفتگو قرار دادید از شما سپاسگزارم و بهترین اوقات را برای شما آرزومندم
تهیه گزارش مسافر مهدی لژیون پانزدهم
تایپ مسافر رضا لژیون پنجم
ویرایش و ارسال خبر مسافر رحیم لژیون پنجم
- تعداد بازدید از این مطلب :
770