English Version
English

کودتای نفس اماره

کودتای نفس اماره

اگر اهل پیگیری اخبار روز جهان باشید، هر چند وقت یک‌بار اخباری به این شکل در صدر خبرگزاری‌های جهان به چشم می‌خورد: در فلان کشور ارتش با کودتای نظامی اداره کشور را در دست گرفته است. رئیس‌جمهور یا نخست‌وزیر از مقام خود برکنار و رئیس ستاد مشترک ارتش به‌جای ایشان زمام امور را در دست گرفته است. معمولاً پس از وقوع چنین اتفاقی آن کشور از شرایط نرمال خارج شده و دچار بحران‌های متعددی می‌گردد. مواردی مانند اعتراضات و اعتصابات، هرج‌ومرج داخلی، افزایش میزان جرم و جنایت و اختلاف با سایر همسایگان و جدایی از جوامع بین‌المللی گوشه‌ای از آن‌هاست. ممکن است آن کشور سال‌ها دچار مشکلات فراوان و شرایط فلج کننده شود و مردمان آن سرزمین تا مدت‌ها رنگ آرامش و آسایش را به خود نبینند.

اما آیا این اتفاق محصول همان یک شب کودتا است؟ و یا حاصل یک مدت زمانی است که با غفلت و ندانم‌کاری سپری شده است؟ در این کشورها معمولاً حکومتی شکل می‌گیرد که بیشتر به دنبال خواسته‌های غیرمعقول و یا در پی دست یافتن به ثروت و قدرت از طریق راه‌های نامشروع و خارج از عرف و قانون است. وقتی در این کشورها انجام کارهای غیرقانونی آرام‌آرام افزایش می‌یابد شرایط برای رشد افراد فرصت‌طلب فراهم می‌شود و با گذشت زمان و ضعیف‌تر شدن دولت مرکزی ناگهان در یک شب کودتا شکل می‌گیرد و تمام اتفاقاتی که گفته شد به وقوع می‌پیوندد.

این شرایط که ذکر شد، فقط مخصوص کشورها و دولت‌ها نیست و در خیلی جاها اتفاق می‌افتد که یکی از آن‌ها در وجود انسان است. بله درست شنیدید در انسان و آن کودتای نفس علیه دولت عقل است.

هرگاه انسانی در زندگی خود نتواند خود را به سلاح دانایی تجهیز کند و به علت برخی رفتارها زندگی او دچار روزمرگی و تکرار بشود، در یک مرحله از دانایی متوقف خواهد شد. درست همین موقع آن دسته از خواسته‌های نامعقول نفس که تا به حال فرصت چندانی برای بروز خود نداشته‌اند با استفاده از ضعف نگهبانان دانایی به مرکز فرماندهی عقل نفوذ می‌کنند و با تغییر شکل خواسته‌ها از نامعقول به خواسته‌های به ظاهر معقول آن‌ها را به تأیید عقل می‌رسانند و سپس به مرحله اجرا در می‌آورند. این خواسته‌ها با توجه به شرایط هر دوره زمانی اشکال مختلفی دارند و از طیف‌های گوناگون هستند. در ابتدا این خواسته‌ها از موارد به ظاهر بی‌اهمیت و کوچکی تشکیل می‌گردد اما پس از مدتی رشد کرده و به آرامی تبدیل به خواسته‌های بزرگ و ویرانگری می‌شوند.

عقل انسان هر بار که تن به تأیید یکی از این خواسته‌های کوچک می‌دهد دقیقاً مثل همان رئیس‌جمهوری است که پای یک سند اشتباه را امضاء می‌کند و فرصت را در اختیار افراد فرصت‌طلب قرار می‌دهد. وقتی تعداد این فرمان‌های اشتباه زیاد شد، خواه‌ناخواه کشور دچار نابسمانی‌های متعددی خواهد شد و طبعاً مطالبات مردم روز به روز افزایش خواهد یافت و به همین شکل عنان کار هر روز بیشتر از دستان آن رئیس خارج خواهد شد. بعد همان افرادی که روزی با هزار چرب‌زبانی پیشنهاد این لوایح را به رئیس‌جمهور می‌دادند در صف اول مخالفان قرار خواهند گرفت و ایشان را لایق بودن در این سمت نمی‌دانند و با قیافه حق به جانب و شعار نجات کشور دست به کودتا می‌زنند.

ذرات نفسی که در انسان در ابتدا با هزار دلیل و برهان عقل را به صدور فرمان مصرف مواد مخدر سوق می‌دهند خیلی شبیه این کودتاچیان هستند. یک روز عقل را این‌گونه مجاب می‌کنند که مثلاً فردا روز ازدواج است و باید برای کنترل مراسم و حفظ آبرو و داشتن انرژی کافی کمی مواد مصرف کرد و به خوبی از‌ عهده مراسم این شب مهم برآمد. روز دیگر به بهانه کار سنگین و کسب انرژی مضاعف برای کار بیشتر و درآمد بیشتر مصرف مواد را به عقل تحمیل می‌کنند و روز بعد برای تسکین یک درد کوچک نسخه مصرف مواد تجویز می‌شود.

وقتی انسان آرام‌آرام به مصرف مواد اعتیاد پیدا کرد نابسامانی‌ها آغاز می‌شود. مواردی مانند بی‌نظمی، ناتوانی، کم‌کاری، بدهی، دروغ‌های پی‌درپی و هزاران مورد که شما بهتر از من می‌دانید و با هجوم آن‌ها آشنا هستید. پس از مدتی آشفتگی‌ها پدیدار شده و  عقل انسان آن جایگاه و اعتبار را از دست خواهد داد و شرایط برای کودتای ذرات نفس اماره که حالا تبدیل به ساختارهای قدرتمندی شده‌اند کاملاً فراهم شده است و در چشم بر هم زدنی این اتفاق روی خواهد داد. نفس انسان اداره کلیه امور را در دست خواهد گرفت و از اینجا به بعد همان دوران خفقان و هرج‌ومرج آغاز خواهد شد که از تاریک‌ترین روزهای زندگی انسان خواهد بود.

اتفاقاتی مانند ترک‌های ناگهانی بی ثمر و بسیار مضر، دست زدن به کارهای ضد ارزشی و ضد اخلاقی بی‌شماری که بعدها حتی یادآوری آن نیز شرم‌آور است، تخریب خانه و خانواده و هزاران مورد زشت و غیرقابل‌قبول دیگر، همگی محصول حکومت نفس اماره بر شهر وجودی انسان است.

خوشبختانه امروز جایی به نام کنگره 60 وجود دارد که با کمک آموزش‌های ناب آن و تمرین و تکرار همان آموزش‌ها می‌توان از چنین وضعیتی رها شد. درست است که شاید خیلی کار آسان و ساده‌ای نباشد اما شدنی است و با آموزش صحیح و عمل سالم می‌توان بر این شرایط غلبه کرد و دوباره به همان روزهای خوش فرماندهی عقل برگشت؛ اما دانستن این نکته ضروری است که همواره و همیشه خطر وقوع کودتای دوباره وجود دارد و هرگز این میل ویرانگر در افراد فرصت‌طلب از بین نخواهد رفت و با ذره‌ای غفلت آنان دوباره دست به کار خواهند شد. پس باید همیشه در آموزش گرفتن کوشا و به روز بود و هرگز اتصال خود با این مکان امن را قطع نکرد. زیرا تنها با پشتیبانی چنین نیروی قدرتمند و راستین هست که می‌توان به وجود نگهبانان و فرماندهان لایق و آگاه امیدوار بود و کودتاچیان را ناکام گذاشت.

 

نویسنده: مسافر بهمن از لژیون ششم
ارسال: مسافر شروین رهجوی مسافر وحدت
نمایندگی شمس 
اردیبهشت ماه 1400

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .