دستور جلسات کنگره 60 با تفکر و بینش و درایت عمیق بنیان کنگره 60، جناب آقای مهندس دژاکام اعلام میشود و میتواند نقطه آغاز تفکر و جرقهای در ذهن هر مسافر و همسفری باشد و سؤالهایی را در درون خود ایجاد کند و به دنبال پاسخی مناسب برای سؤالها باشد سؤالهایی از این قبیل که کنگره 60 چه مکانی است؟ کنگره 60 تا به اکنون چه خدماتی به من مسافر و همسفر ارائه داده است؟ پایههای کنگره 60 بر چه مبنایی استوار شده است؟ نقش من به عنوان همسفر و مسافر در کنگره 60 چیست و چه خدماتی میتوانم ارائه دهم؟ و... پاسخ به هرکدام از سؤالها نقش حقیقی من را شفاف میسازد و باعث میشود به هدف خود بیشتر نزدیک شوم.
همه ما میدانیم که کنگره 60 یک سازمان مردم نهاد است که به وسیله خود اعضا اداره میشود و از هیچ سازمان و ارگانی هیچ کمک مالی و آموزشی دریافت نمیکند بلکه تمام خدمات آن از طریق خود اعضا انجام میشود؛ کنگره 60 بزرگترین و لاعلاجترین بیماری جهان به نام اعتیاد که تمام دنیا از قبول کردن آن عاجز و درمانده بودند را با جان و دل پذیرفت و نه تنها بیماری اعتیاد بلکه هزاران مشکل و بیماری دیگر نیز در بین مصرفکنندگان را از طریق متد DST و شربت OT برطرف کرد همه ما مسافران و همسفران میدانیم که درمان اعتیاد مسئله ساده و راحتی نیست و اگر این آگاهی و شناخت ما نسبت به مسئله اعتیاد نبود آیا مسافران به راحتی به مسئله درمان میرسیدند؟! آیا همسفران صبر و شکیبایی 11 ماه سفر سخت را داشتند؟ آیا خانوادهها دوباره کنار همدیگر جمع میشدند و از لحظه لحظه زندگی خود و محبت بین اعضا بهرهمند میشدند؟ و هزاران سؤال دیگر که پاسخ همه آنها مشخص بود، گاهی با خودم فکر میکنم قبل از ورود به کنگره دیدگاه من نسبت به مصرفکننده چه بود، مسافر من چه ترکهای سختی را انجام داده بود که هیچکدام به ثمر نرسید چه کمپها که نرفت و چه سخت با او رفتار شد، چه حسرتها که در دل مسافرم نبود و چه سیگارهایی که برای خودم و دنیای تاریکم روشن نمیکردم و... من پاسخ کنگره 60 چیست را میدانم کنگره 60 مکان مقدسی است که نه تنها بیماری اعتیاد درمان میشود بلکه خانوادهها احیا میشوند، نفس تربیت میشود به دانشهای روز بشری دست مییابیم، آداب معاشرت میآموزیم، ظرفیتهای خود را بالا میبریم، شخصیت را ارج مینهیم، ظرف عشق و محبت خود را وسیع میکنیم، جهانبینی را با نگاهی متفاوت میآموزیم، یاد میگیریم ببخشیم و با تفکر و تغییرات مثبت پا به حیاتی دوباره میگذاریم. کنگره ۶۰ با تمام مشکلات مسیر درمان اعتیاد با بخشش عظیم و دست سخاوتمندانه تمام امکانات مالی و علمی خود را در اختیار من و سایر انسانها قرار میدهد تا هرکدام از ما به راحتی در مسیر درمان در کمال آسایش و آرامش قدم بگذاریم.
اگر خوب نگاه کنیم تمام امکانات مالی و علمی در خود کنگره 60 تولید میشود تمام علم کنگره حاصل سالها تجربه و ترکهای مداوم و سخت آقای مهندس هست که پس از سالها اعتیاد و دستوپنجه نرم کردن با آن توانست به درمان قطعی اعتیاد برسد و به تمام جهانیان نه تنها خود بلکه هزاران هزار مصرفکننده را به عنوان سندهای بدون نقص نشان دادند تمامی امکانات مالی از طریق کمک تک تک همسفران و مسافرانی هست که بدون هیچ چشمداشتی کمک کردند و درهای کنگره را به روی ما باز گذاشتند تا بتوانیم از دانش و علم درست زندگی کردن بیاموزیم و بهرهمند شویم حال جای سؤال دارد که ما در عصری زندگی میکنیم که از کور عصا میدزدند اگر کمکهای سایر اعضا و آقای مهندس نبود، اگر آقای مهندس و سایر کمک راهنماها پس از درمان بیتفاوت عبور میکردند و خدمتی به سایر انسانها نمیکردند اکنون کنگره 60 چه سرنوشتی داشت و هرکدام از ما همسفران و مسافران اکنون در چه نقطهای قرار داشتیم؟ پس همه ما حلقههای زنجیر هستیم که با دستان همدیگر به یاری هم میشتابیم. در کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر نوشته شده است: باید بتوانیم تا بدانیم آیا من سارا به این جمله استاد تاکنون توجه کردهام؟ برای هر آموختن و آموزشی ابتدا امکانات مالی مطرح میشود که در کنار آن امکانات آموزشی فراهم شود کنگره 60 برای اینکه بتواند به مصرفکنندگان مواد مخدر کمک کند و همراه با علم پیشرفت کند همواره به دو نکته توجه زیادی داشته است یک تقویت نیروی انسانی مانند کمک راهنمایان که با علم کنگره در جهت پیشبرد اهداف کنگره پیش بروند دوم تقویت نیروی مالی که باعث شود به خود تکیه کند و نیاز خود را از درون خود رفع نماید در واقع تقویت پایههای علمی و مالی از اصلیترین ستونهایی هست که فعالیت کنگره 60 بر روی آن استوار است در کنار این همه خدمت خالصانه کنگره من چه نقشی دارم و چه خدماتی میتوانم انجام دهم؟ من در کنگره آموختم هر عملی را عکسالعملی هست، من در کنگره آموختم هرچه کنم به خود کنم گر همه نیک و بد کنم، من در کنگره آموختم که شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت، نعمت از کفت بیرون کند و... من آموختم اگر در سیستم خدمتی این چرخه قرار بگیرم حتماً کائنات پاسخگو عمل من هست و نه تنها یکدست بلکه هزاران دست برای کمک به من در راه ارزشها به سوی من دراز خواهد شد دستهایی که یاری گر هستند نه دستان آلوده، من یاد گرفتم و آموختم که اگر با سرعت نور در جهت خدمت به کنگره حرکت کنم هنوز ذرهای کوچک در مقابل خدمات کنگره هستم پس با تمام توان خود چه در بخش مالی و چه در بخش علمی حرکت میکنم. برای منِ سارا فرقی نمیکند خدمت، خدمت است حمایت از سبد، حامی زمین، درمان موفق و راهنما شدن، عضویت در لژیون سردار، دنور یا پهلوان شدن، کمک به ساخت دانشگاه بینالمللی، کمک به نظافت، فعالیت در سایت، نوشتن مقاله و دل نوشته، جمعکردن زباله و...همه اینها مثالهای بارز خدمت و کمک به استحکام پایههای مالی و علمی کنگره ۶۰ است که باعث میشود این در دانش به روی فرزند من و فرزندان او در آینده باز بماند. کافی است به این نگرش ایمان داشته باشم که دیگران کاشتند و ما خوردیم و ما میکاریم تا دیگران بخورند.
امیدوارم که تمام ما مسافران و همسفرانی که اذن خدمت به ما داده شده از این فرصت الهی به نحو احسنت استفاده کنیم چه به درهم چه به قلم. باز در پایان این صحبتها از خودم و از خودمان بپرسیم من در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره چه کردهام؟
تایپ مطلب: مسافر نیکوتین سارا
ویرایش و تنظیم: مسافر نیکوتین سمیه
لژیون ویلیام وایت همسفران
- تعداد بازدید از این مطلب :
1608