شاید نوشتن زیاد سخت نباشد، اما وقتی قرار است از درون خودت بنویسی کار را کمی مشکل میکند چون باید از واقعیتهایی پرده برداری که ضعف و قوت درونیت را بیان میکند. در مسیر آموزش آنچه بیشتر من را ترغیب به تلاش و کوشش میکند ندانستههایی بوده است که امروز چون روز عیان گشته و من را وادار میکند تا شکستهای دیروزم را ترمیم کنم. شاید تصورم این باشد که چرا زودتر با کنگره آشنا نشدهام تا ناکامیهای تلخ دیروز را زودتر مرمت میکردم و سرمایه اصلیام که عمر خویش بوده از بین نمیبردم.
کنگره به من آموخت هیچ زمانی برای آموزش مشخص نشده است و تو میتوانی از هر جایی که هستی برگردی، فقط کمی باید افکار و اندیشه خود را به چرخش درآوری تا نقطهای از نور امید را در خود پیدا کنی و در ادامه به سمت آن حرکت نمایی تا به منبع نور حقیقت دست یابی و شروعی دوباره با قدرتی وصف نشدنی را در خود زنده نمایی. قطعاً در هر مسیری که حرکت کنیم به خصوص در مسیر ارزشها، هستند نیروهایی که باعث گردند تا ما را از مسیر منحرف نمایند اما اگر من رهجو بزرگ فکر کنم و مسیر مشخصی را برای خود ترسیم نمایم و دیدگاهم در هر جهت آموزش باشد، مطمئناً از آنها نیز آموزش گرفته و سعی خواهم نمود راهی را که آنها می روند را من نروم. در هر صورت اگر نیت من رسیدن به حال خوش و رسیدن به اندیشه والای انسانی باشد هیچگاه فکر خود را به اطراف معطوف نخواهم کرد و تنها قله را خواهم دید.
هر شخص بسته به خواست و علاقه شخصی خویش حتماً میتواند درک درستی از زندگی که همانا آموزش و خدمت است دست یابد.
تایپ: مرزبان همسفر اشرف
ویرایش و ارسال : همسفر مریم لژیون دوم
همسفران نمایندگی امین قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
984