English Version
English

زورخانه محل یادگیری آداب معاشرت، احترام و جوانمردی

زورخانه محل یادگیری آداب معاشرت، احترام و جوانمردی

برداشتی از سی دی زورخانه:

مطلب تحت عنوان نور، صوت و حس است.

در قدیم در زورخانه‌ها که ورزش می‌کردند یک آداب خاصی داشتند و اولین چیزی که یاد می‌گرفتند احترام به دیگران و جوانمردی بود که وقتی کسی زورش زیاد می‌شود به نفع دیگران استفاده کند نه اینکه باج‌گیری کند.

در آنجا اول به آن‌ها آداب معاشرت و درس انسانیت را یاد می‌دادند ارتباط با دیگران و طرز تفکر یعنی جهان‌بینی را می‌آموختند. آموزش‌ها باید کاربردی باشد یعنی به عمل درآید و فقط در حد یادگرفتن نباشد ورزش‌های غربی با ورزش‌های شرقی فرق می‌کند شرقی‌ها به هم احترام می‌گذارند و بعد مسابقه می‌دهند ولی غربی‌ها با دادوفریاد همدیگر را می‌زنند چون جهان‌بینی بلد نیستند جهان‌بینی برای بهتر زیستن است در اجتماعات و محل کار همه ادیان الهی هم همین را می‌گفتند راه و رسم زندگی کردن درست و ارتباط درست با دیگران و رفتار درست اطلاعات و آگاهی در زندگی نقش مهمی را ایفا می‌کند.

ما می‌توانیم یک آدم غنی یا فقیر باشیم این بستگی به تفکر و اندیشه هر فرد دارد بعضی جوابگوی رفتارشان هستند ولی بعضی جوابگوی کارهای خود نیستند و این افراد طریقه زندگی‌شان باهم فرق می‌کند که آیا پس از مرگ بقا داریم یا نه و در آن جهان باید پاسخگوی اعمال خود باشیم و بدانیم جهان دیگری پس از مرگ هست ما هر شب در دنیای پس از مرگ هستیم ولی به‌طور موقت.

در خواب کسی که پریشان است و مواد مصرف می‌کند قرص می‌خورد بدخواه دیگران است کابوس می‌بیند.

انسان دو چهره دارد صور آشکار و صور پنهان جسم ما صور آشکار و آنچه در خواب می‌بینیم صور پنهان است.

 

 
 

یک سری اصوات را هم نمی‌شنویم بیشتر مشکلات روحی و روانی را نمی‌توانیم حل کنیم، می‌گوییم اختلالات، قسمت پنهان را در نظر نمی‌گیریم.

تمام ارتباطات ما بر مبنای نور، صوت و حس است یکی از عناصر مهم نوراست برای ارتباط با موجودات دیگر باید یک سری گیرنده باشد با چشم می‌بینیم یا صدای یک حیوان وحشی را می‌شنویم با گوش می‌شنویم یا چیزی را احساس می‌کنیم.

قلب مال حس است یعنی صور آشکار و صور پنهان انسان از طریق امواج و موج کار می‌کند صوت مثل مخابرات است و موقعی که به ما الهام می‌شود به ما صوت القا می‌شود.

ما بعضی از نورها را نمی‌توانیم ببینیم نور ماورای بنفش و مادون‌قرمز. بعضی از صوت‌ها را هم نمی‌شنویم.

علم انتها ندارد و کسی نمی‌تواند بگوید من تا انتها رفتم در زندگی در هر بعدی حیات ما به پایان می‌رسد و دوباره آغاز می‌شود و نمی‌توان گفت چهار صباح زنده هستیم و بعد تمام می‌شود نور و صوت نقش مهمی دارند مثل مراسلات پستی هستند و ارتباط ما همه توسط مراسلات پستی انجام می‌شود.

صوت در صور پنهان انتقال از طریق مراسلات را بر عهده دارد و خودش به‌تنهایی می‌تواند اطلاعات خودش را برساند صوت اطلاع می‌دهد، نور فرمان می‌دهد و با حس حرکت می‌کنیم هر چیزی که به مرحله لازم رسید از گردونه خارج می‌شود.

مثل کسی که از دانشگاه فارغ‌التحصیل می‌شود یا در کنگره هر فردی که ترخیص می‌شود و برای تسویه و پالایش باید حساب‌هایت را تسویه کنی مال کسی را خوردی در گوش کسی زدی باید حساب تسویه شود در هر نقطه که هستی می‌توانید وارد صراط مستقیم شوید هر فعل منفی که داشته باشی صراط مستقیم است این نیست که بگویید هر کاری می‌کنم و در آخرین لحظات عمر توبه می‌کنم راه ارزش‌ها آن‌قدر عریض است که برای همه‌جا است و مثل اتوبان یک‌طرفه نیست مهم این است که ناپیداها را پیدا کنیم و با توان شخصی بر مشکلات فائق آییم با توان فکری و اندیشه باید روی بعضی مشکلات ساعت‌ها بلکه سال‌ها فکر کرد و برای حل آن صبر کرد با کسب توانایی‌ها در زمین می‌توانید با یک یا دو سه بال پرواز کنیم.

وقتی‌که روی مسائل فکر و تفکر کنیم آن موقع به ما القا می‌شود و نیروهای الهی به ما کمک می‌کنند.

 

نویسنده و نگارنده: همسفر زهرا (لژیون اول)

ویراستار: همسفر امیره

ارسال: همسفر بهیه

کارگاه آموزشی گلپایگان

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .