English Version
English

توانا بود هر که دانا بود

توانا بود هر که دانا بود

جلسه چهارم از دوره چهارم کارگاه آموزشی خصوصی مسافران کنگرۀ 60 نمایندگی بنیان مشهد با استادی مسافر سلمان، نگهبانی مسافر امیر و دبیری مسافر احمد با دستور جلسه "دانایی دانایی موثر و سواد" روز یکشنبه 15 فرودین ماه 1400 در ساعت 16 آغاز بکار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان سلمان هستم مسافر

تشکر می‌کنم از جواد آقا که فرصت خدمت کردن را به من دادند.

دستور جلسه امروز دانایی، دانایی مؤثر و سواد می‌باشد؛

قبل از ورود من به کنگره همه‌ی آدم‌های دانا را آدم‌های باسواد می‌دیدم، مثلاً اگر کسی را می‌دیدم که اصلاً سواد نداشت و به من راهکار می‌داد من اصلاً قبول نمی‌کردم.

در کتاب 60 درجه جایی هست که می‌گوید میزان دانایی سواد نمی‌باشد، تمدن نمی‌باشد، انسان بودن به لباس نمی‌باشد، باید انسانی اندیشد، یعنی برای ما خط و مرز را مشخص می‌کند که ما چه می‌خواهیم از دانایی و این‌که دانایی سنگ ترازویش چیست؟ میزانش چیست؟ می‌شود یک انسانی بی‌سواد باشد اما دانا باشد و همچنین می‌شود کسی خیلی باسواد باشد و مدارج عالی را طی کرده باشد ولی به‌هیچ‌عنوان انسان دانایی نباشد، در سی دی میزان دانایی جناب مهندس دانایی را به دو بخش دانایی خاص و دانایی عام تقسیم می کنند؛ یعنی آن‌کسی که تحصیل آکادمی کرده است و پزشک شده است یا غیره نمی‌تواند با مردم و خانواده خود ارتباط صحیحی برقرار کند، ایشان دانایی دارند ولی در رشته خاصی اما دانایی عام طوری می‌باشد که باید خلق خدا از شما در آسایش باشد یعنی دانایی عام مربوط می‌شود به عمومیت مردم، آقای مهندس در این رابطه مثال یک درخت را می‌زنند که میگویند انسان دانا کسی است که خلق خدا از آن در آسایش باشد مثلاً یک درخت به دانایی رسیده است اگر شما در یک درخت تفکر کنید می‌بینید که وقتی شاخ و برگ آن را هَرَس می‌کنند تنه آن ضخیم‌تر می‌شود یا ریشه آن اضافه می‌شود و به خاطر آن شاخ و برگی که ازدست‌داده است ناراحت و سرخورده و پژمرده نمی‌شود، ما به یک درخت آب، خاک و کود می‌دهیم اما او چه می‌دهد؟ میوه، سایه، آسایش، لانه برای پرنده‌ها تا آخرین لحظه نیز ایستاده و بهترین بازدهی را برای ما دارد.

من نیز همین‌طور آمده‌ام، اینجا آموزش می‌گیرم این آموزشی که به بنده می‌دهند میگویند شما باید مثلاً بیست درصد به دانایی‌ات اضافه شود تا بتوانی بیست درصد از پله‌ی مصرف شربت کم کنی.

شعر معروفی هست که می‌گوید توانا بود هر که دانا بود همه این شعر را حفظ هستیم اما واقعاً درکش کرده‌ایم؟ این شعر می‌گوید شما هر توانایی که می‌خواهید کسب کنید اول باید دانایی آن را داشته باشید.

برای دانایی به دست آوردن لازمه‌اش آموزش است و برای آموزش کسب کردن باید در این مثلث دانایی تفکر تجربه و آموزش تفحص کنم. هر کاری را که شما نمی‌توانید انجام بدهید به دلیل این است که نمی‌دانید اگر من واقعاً بدانم که سیگار کشیدن چه عواقبی دارد حتماً می‌توانم که استفاده نکنم.

برای ندانستنمان باید منیت را کنار بگذاریم، باید آموزش صحیح بگیریم و در مسیر حرکت کنیم، انسان دانا به قول مهندس انسانی می‌باشد که دشمن را تبدیل به دوست می‌کند و انسان نادان نیز دوست را تبدیل به دشمن می‌کند، همین جمله ساده را باید مبنا قرار داد و با آن رفتار خودمان را بسنجیم.

بنده امروز به این نتیجه رسیده‌ام که تمام لغات و مفاهیمی که قبلاً برایم مبهم بوداند و همیشه برایم سؤال بوده است امروز جایی را پیداکرده‌ام که خیلی راحت می‌توانم متوجه بشوم و درک بکنم. انشالله که خداوند توفیق بدهد که آموزش بگیریم و بتوانیم بدانیم

ممنون که به صحبت‌هایم توجه کردید.

عکاس: مسافر سلمان لژیون چهارم

نگارش و ارسال: مسافر امید لژیون ششم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .